به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، جهان اقتصاد نوشت: همین موضوع باعث عدم تناسب تقاضا و فرصتهای موجود تحصیلی میشود که بعضا به تخریب روحیه و شخصیت دانشآموز، مهاجرتنخبگان، عدمدستیابی به شغل مناسب و عدم تطابق شغل و مهارت میانجامد.
اما دریک نگاه کلنگر یک کشور به تخصصها و مهارتهای بسیاری نیازمنداست تا بتواند آسایش شهروندان را فراهمآورد. بدیهیاست به لحاظ اجتماعی ممکناست برخی مشاغل از شان بالاتری برخوردارباشند ولی لزوما این بدین معنینیست که سایر تخصصها و مشاغل از شان یا درآمد پایینی برخوردارند.
بعضا مشاهده میشود برخی خانوادهها بدلیل ملاحظات غیرواقعی سرنوشت فرزندان را به بازی میگیرند، درحالیکه ممکن است یک دانشآموز از استعداد لازم برای تحصیل در پزشکی برخوردارنباشد، اما در ورزش صاحب نبوغ باشد. همین احتمال در طراحی نقشه فرش، جوشکاری، خراطی، تراشکاری، طرحی، طلاسازی و سایرفعالیتهای صنفی وجوددارد.
امروزه بسیاری از شاخههای فعالیت صنفی به دانشگاهها و آموزشگاههای آزاد و دولتی راهیافته، چه خوب که اتاق اصناف ایران و وزارت آموزش و پرورش در نظردارند این امر را به مقاطع تحصیلی پایینتر نیز گسترش دهند و درچهارچوب یک سیستم استعدادیابی، دانشآموزانی که از استعداد کافی در فعالیتهای صنفی برخوردار هستند را شناسایی و درمسیر درست هدایتکنند. به هرروی، استعدادهای کشفشده در نوجوانی پس از طی مراحل ترقی ممکناست درآینده صنعتگران بزرگیشده و گره از مشکلات اقتصادی این کشور بگشایند.
این یکی از بهترین شیوههای ارتقا سرمایهانسانی، فکری و مهارتی است، که به همت اصناف و آموزش و پرورش میتواند منشا خیر و برکت بسیار برای کشورشود.
اصناف با این موضوع ناآشنا نیست زیرا پیش از این درچهارچوب روابط استاد-شاگردی به تربیت نیرویماهر و متخصص اهتمام میورزیدند و یکی از مزایای وجود اصناف اساسا پرورش سرمایههای انسانی، ایجاد بسترمناسب برای نوآوری و بهبود فنی دراقتصاد کشورهااست. براین اساس معتقدیم رابطه استاد-شاگردی که پس از ظهور دنیای مدرن تاحدودی رنگ باخته و کشور از مزایای آن بیبهره مانده، میتواند در قالب این روش نوین با عملیاتیشدن این تفاهمنامه با ساختار و سازمانی بهتر، کارکردی بیشتر و نتایج مفیدتر احیاشود.
البته موفقیت دراین راستا مستلزم همراهی همه دستگاههای مربوطهاست، زیرا ایجاد و ارتقاء سرمایههای غیرفیزیکی(انسانی،فکری،مهارتی)فرآیندی است که دریک افق میانمدت به بارمینشیند، اما زمانی که به باربنشیند، کشوربا یک طبقهی جدید صنعتگر، بازرگان و کارآفرین مواجهخواهدشد که دریک نظام آموزشی کامل شامل آموزش رسمی و یادگیری و تجربهاندوزی رشدیافته و قطعا دراین جمعیت گسترده احتمال ظهورعوامل اقتصادی نخبه بالاخواهدرفت که هریک به تنهایی میتوانند چرخی از چرخهای اقتصاد کشور را به گردش درآورد، چنانچه درگذشته شاهد حضور اینچنین افراد بودهایم.
منصورحسینی – مشاورفرهنگی اتاق اصناف ایران