برای نخستین بار در توئیتر با کارهایش آشنا شدم. روحانی جوانی که با دیگر روحانیون و طلابی که در فضای مجازی حضور دارند تفاوتی اساسی داشت؛ تمامی توئیتها و عکسهایش با کودکان محروم بود، با لباس روحانیت در میان کودکان روستایی نشسته و برای آنان قصه میگفت، با آنها بازی میکرد و به آنان کتاب هدیه میداد، آرام آرام توئیتهایش را دنبال کردم. هر روز تعدادی کتاب داستان و اسباببازی را در خودروی خود میگذارد و به روستاهای محروم میرود. همچنین همراه کودکان نقاشی میکشد، با شعار قصه، توپ، رنگ لبخند را به لبان کودک روستایی محروم میآورد و در برگشت از روستا داستان قصهگویی و بازیهایش را برای کاربران فضای مجازی باز گفته و تجربهاش را با کاربران دیگر به اشتراک میگذارد.
امروز حجتالاسلاموالمسلمین اسماعیل آذرینژاد، روحانی دهدشتی، را تقریباً بیشتر کاربران فارسیزبان توئتیر میشناسند، تعداد فالوئرهایش بیش از ۱۳ هزار نفر است و شامل تمامی طیفهای فکری، مذهبی و سیاسی میشود. این روزها هر فردی که دغدغه آموزش و سرگرمی کودکان محروم روستاهای کهگیلویه و بویراحمد و چه بسا ایران را دارد نام او را میداند و از تجربههای او در دیگر نقاط کشور استفاده میکند.
آذرینژاد ساکن استان کهگیلویه و بویراحمد و مدرس حوزه علمیه شهرستان دهدشت است. وی لیسانس جامعهشناسی و کارشناسی ارشد ادیان و عرفان دارد. این روحانی دهدشتی ازآغاز فعالیتهای خود در مورد قصهخوانی برای کودکان محروم روستاهای کهگیلویه و بویراحمد به ایکنا، میگوید: در قم زندگی میکردم و به دهدشت بازگشتم و امام یک مسجد شدم. همیشه در این فکر بودم که چه فعالیت مثمرثمری در کنار طلبه بودن میتوانم برای آنجا داشته باشم. من طلبه، انسان و شهروندی در جامعه هستم. به کودکان فکر کردم، زیرا مهمترین سن یکانسان برای رشد دوره کودکی است. در نتیجه به سراغ کتاب و کودک رفتم.
وی ادامه داد: میخواستم اگر کاری برای کودکان انجام دهم از طریق کتاب باشد. ما برای اینکه کودکی را تربیت کنیم، نمیتوانیم فقط به نصیحت کردن او اکتفا کنیم. با توجه به اینکه در روستاها برای کودکان برنامهریزی صحیحی وجود ندارد، کتابخانهای نیست و امکاناتی وجود ندارد، قصهخوانی برای آنها را آغاز کردم. در شهر کتابخانه، سینما، کلاسهای مختلف وجود دارد، اما در روستاها هیچکدام از این امکانات وجود ندارد. کار خود را از روستاها آغاز کردم، اوایل یک یا دو بار در ماه، سپس هفتهای یکبار و در حال حاضر تقریباً هر روز به روستاهای محروم میروم و برای کودکان کلاسهای مختلفی برگزار میکنم.
آذری نژاد در مورد تأمین کتابهایی که به روستاها میبرد، بیان کرد: در اوایل این کار کتابهای فرزند خود را به همراه تعداد محدودی لوزامالتحریر شامل ۱۰ عدد مدادرنگی، ۱۰ قلم و کاغذ، که خودم تهیه میکردم، به روستاها میبردم. تا اینکه در فضای مجازی کارم را عرضه کردم. سپس ناشران و مردم عادی به کمک من آمدند و رفتهرفته کمکها بیشتر شد و کار گسترش پیدا کرد و کتابهای بیشتری به دستم رسید. البته هنوز کتاب به اندازهای نیست که بتوانم به این کودکان هدیه دهم. فقط برایشان قصه میخوانم یا از آنها میخواهم خودشان کتاب را بخوانند.
وی در مورد استفاده از فضای مجازی برای گسترش فرهنگ کتابخوانی و خدمت به کودکان محروم اظهار کرد: هر کسی که رسانه دارد، ظاهرسازی میکند. رسانه یعنی ظاهر کردن خود و در آن شکی وجود ندارد. من هم این کار را انجام دادم و آن را کار بدی نمیدانم. در حال حاضر انجام این کار خوب است و از طریق رسانهای که در اختیار دارم دیگران را از این کار باخبر میکنم و در واقع مخاطبم را به انجام چنین کاری ترغیب و تشویق میکنم. پس این ظاهرسازی را انجام میدهم تا اینگونه کارها توسعه پیدا کند.
آذرینژاد افزود: تمایز کاری بین من و سایر روحانیونی که در فضای مجازی حضور دارند وجود دارد. کار من با کتاب آغاز شد و مخاطبم کودک بود که در بین هملباسهای من کمتر این کار رواج دارد. هرچند روحانیون گمنام زیادی هستند که در روستاها و جاهای مختلف کار میکنند، اما رسانهای در اختیار ندارند. من با کودک کار میکنم و هیچ فعالیت سیاسی ندارم و از کانالها و حسابهای کاربریام در فضای مجازی هیچ استفاده سیاسی نمیکنم. تنها هدف من انجام کار فرهنگی بیحاشیه است.
وی بیان کرد: احساس کردم کودکان روستاهای استانی کهگیلویه و بویراحمد فقر مطالعاتی دارند و کتاب به دستشان نمیرسد؛ در فضای مجازی از این کودکان و نیازهایشان مینویسم. سخن سیاسی یا جدلهای اینچنینی هیچ نفعی برای این کودکان ندارد. تمرکز من فقط روی کودکان است؛ این موضوع موجب شده است ارتباط خوبی با طیفهای جامعه برقرار و مخاطبان زیادی پیدا کنم تا از کار من حمایت کنند، افرادی با گرایشهای مختلف فکری، سیاسی و حتی افراد غیرمذهبی هم از این کار حمایت میکنند.
این مدرس حوزه علمیه دهدشت با بیان اینکه هدف کارهای من رشد فکری کودکان است، گفت: اگر کودکان اهل مطالعه شوند و رشد کنند، راه خود را پیدا میکنند. ابزار را من به دست آنها میدهم و زمینه را برای رشد بچهها فراهم میکنم. اینکه این افراد در آینده چه فکرهایی میکنند، چه کتابی میخوانند دست خود آنها است؛ من مهارت زندگی را به بچهها یاد میدهم تا اهل مطالعه و اهل فکر شوند و فکر آنها پرورش پیدا کند.
وی در ادامه با اشاره به درآمد خود بیان کرد: من ماهیانه یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان حقوق دارم که از تدریس در حوزه علمیه به دست میآید. از قصهخوانیها حتی یک تومان هم درآمدی ندارم و چیزی را هم برای خود در نظر نگرفتهام. با خودروی شخصی هر روز به روستا میروم، برای خود در ماشینم غذا میگذارم و مزاحم روستاییها هم نمیشوم. کارهای من کاملاً داوطلبانه است و حتی گاه با همسر و دو فرزندم به روستاها میروم.
وی با بیان اینکه این کار او بیش از ۶۰ روستا را در کتابخوانی پوشش میدهد، ذکر کرد: در این کار طلبههای روستاها، معلمان، جوانان روستا و گاه افرادی که از طریق توئیتر با آنها آشنا شدهام کمک میکنند، اما در مدیریت کار تنها هستم، خانه و کتابخانه شخصیام انبار کتابها شده و حتی از وسایل و اسباببازی فرزندان خود برای این کار استفاده میکنم. نیاز به مکانی دارم که این وسایل را آنجا بگذارم. نیاز داریم خانه کودکی برای این کار وجود داشته باشد و بچهها بیایند و کتاب بخوانند، نمایش داشته باشند و برای فعالیتهای هنری آموزش ببینند. برای این کار تنها هستم و امیدوارم مردم کمک کنند تا این کار انجام شود.
آذرینژاد بیان کرد: من برای گسترش این کار اصلاً تمایلی بهاستفاده از کمکهای دولتی و خیریهها ندارم، چراکه برای هرکدام باید بارها نامهنگاری کرد و از سوی دیگر متأسفانه خیریهها تا کاری انجام میدهند تعداد زیادی عکس، گزارش و مستندات میخواهند. این کارها بخش زیادی از وقت من را میگیرند. ترجیح میدهم با همان تعداد کم کتاب و اسباببازی این کار را پیش ببرم تا اینکه وقت زیادی را صرف درخواست کمک و انتظار صرف کنم.
وی در ادامه با اشاره به مخالفتهایی که با این کار میشود گفت: متأسفانه مقاومت از دو جهت است. اگر کتابی مذهبی در میان کتابهایی که به روستا میبرم باشد، آنهایی که غیرمذهبی هستند میگویند میخواهید بچهها را ایدئولوژیک بار بیاورید. از سوی دیگر اگر کتاب نویسندهاش خارجی باشد برخی افراد مذهبی میگویند میخواهید بچه را غربزده کنید. بیشترین سؤالی که از من میکنند این است که چه کتابی میخوانم؟ آزاداندیشی را در دو طرف کمتر دیدم چه مذهبی و غیرمذهبی، در حالی که امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند حکمت را دریابید ولو اینکه در نزد مشرک و کافر باشد و آزاداندیشی را از امیرالمؤمنین(ع) آموختهام. هر کتاب خوبی که برای بچهها بخوانم، ولو اینکه از یک فرد غیرمذهبی یا مذهبی باشد، بعضی مواقع انتقادهای شدیدی از من میشود، اما سعی کنم این کار را ادامه دهم.
آذرینژاد در مورد همکاری خانواده خود با این کار اظهار کرد: خانوادهام مشکلی با کار من ندارند. بعضی وقتها بچههایم را با خود به روستاها میبرم. وضعیت را که میبینند همکاری میکنند حتی همسرم و گاه فرزندم برای کودکان روستایی قصه میخوانند.
این مدرس حوزه علمیه دهدشت یادآور شد: از آنجایی که در حوزه درس میدهم، با شاگردان و طلبههای خود را در روزهای پنجشنبه به صورت گروهی به روستاها میرویم. ۶ گروه و هر گروهی ۴ یا ۵ نفر هستند که در روستاها بابرای بچهها قصه میخوانیم.
گفتوگو از یاسر مختاری
انتهای پیام