شکفتن یاقوت سرخ در اورامان
کد خبر: 3758970
تاریخ انتشار : ۰۵ آبان ۱۳۹۷ - ۰۹:۰۸

شکفتن یاقوت سرخ در اورامان

گروه اجتماعی ــ اورامان سرزمینی میان رشته کوه‌های زاگرس و ساخته شده در دل کوه، سرزمینی ساخته شده از سنگ‌های تراشیده شده، سرزمین فرهنگ و تمدنی ناشناخته و سرزمین انارستان‌های زیبای پاییزی است.

به گزارش ایکنا از کردستان، این بار جشنواره «هه‌نار» فرصتی را برای اصحاب رسانه استان فراهم کرد تا با حضور در باغات انار اورامانات و حرکت در زیر سایه شاخ و برگ درختان انار و انجیر با موسیقی گوشنواز چشمه‌های روان و مناظر بکر و زیبای این مناطق قلم را در دست گرفته و در کنار دیدن مناظر طبیعی و بکر بنویسند از این فرهنگ و تمدن، بنویسند از این طبیعت بکر و آنچه مردمان این سرزمین را آزرده خاطر کرده است اما زیبایی‌های روستاهای اورامان چنان منظره‌ای را در دل ما ایجاد کرد که واژه‌ای زیباتر از بهشت نمی‌توان برای آن برگزید و چه سخت است نوشتن درباره این همه زیبایی و ...

شکفتن یاقوت سرخ در اورامان
آری خبرنگاران کردستان به واسطه حضور در جشنواره «هه‌نار» به روستاهای اورامان همیشه بهار رفتند تا آنچه را با چشم دل می‌بینند بر قلب سفید کاغذ بنویسند تا حکایتی باشد از آنچه دیده و شنیده‌اند اما حجم این زیبایی‌ها آنقدر بالاست که هرچه در مورد آن بنویسی باز هم قلم اصرار دارد که بنویسد از اورامان.
مردان اورامان با تراشیدن سنگ‌هایی از دل کوه خانه‌هایی را در این بهشت کردستان بنا کرده‌اند که حتی در دل تاریک شب هم این شکل پلکانی بودن روستاها چشم را به دیدن زیبایی‌های بیشتر آن فرا می‎خواند، صدای چشمه‌سارها و آواز پرندگان در دل کوه‌های اطراف روستاهای اورامان آرامشی را به هر میهمانی هدیه می‌کند که نمی‌توانی آن آرامش خاطر را در جایی دیگر کسب کنی.

شکفتن یاقوت سرخ در اورامان
ن والقلم و مایسطرون؛ واقعا قسم به قلم و آنچه می‌نویسد در مورد زیبایی‌های روستاهای ناو، نوین، بلبر، ژیوار، کلجی و سلین، اما آنگونه که خالق یکتا این منطقه زیبا را آفریده هیچگاه نمی‌توان کامل و جامع نوشت و هرچه می‌نویسی باز هم کم است.

شکفتن یاقوت سرخ در اورامان
ای کاش می‌توانستم آنچه را در این بازدید سه روزه در این مناطق بکر و زیبای اورامان دیده بودم را همانگونه که دیدم می‌نوشتم ولی واقعا هر چه می‌نویسم نمی‌شود آنچه را که دیده‌ام.
باغات انار و کوچه انارستان‌های اورامان آنقدر زیباست که ساعت‌ها، روزها، ماه‌ها و سال‌ها اگر بنویسم بازهم نمی‌توان آن همه زیبایی را بیان کرد.
باغداران اورامان آنقدر مهربان و گرم و صمیمی هستند که با وجود سختی راه رسیدن به باغات انار بازهم اشتیاق برای ادامه راه و تجربه این مسیر در کنار باغداران اورامانی در ما وجود داشت.
وقتی که مسیر رسیدن به باغات انار روستای ناو را شروع کردیم چیزی از سختی راه رسیدن به این یاقوت‌های سرخ را نمی‌دانستیم راه آنقدر سخت بود که در طول مسیر به جاهایی می‌رسیدی که هر آن ممکن بود پایت لیز بخورد اما مردان روستای ناو با درست کردن پلکان‌هایی از سنگ تراشیده شده سعی در هموار کردن مسیر رسیدن به باغات انار را داشتند.
نشستن در کنار چشمه‌سارهای کنار باغات انار و خوردن این میوه بهشتی منظره‌ای وصف ناشدنی را برای ما ایجاد کرده بود که واقعا زبان قاصر است از بیان آن.
بعد از عبور یک مسیر طولانی و تو در تو در میان باغات انار به باغ انار کاک ابوبکر رسیدیم که با سفره‌ای مملو از سبدهایی انار و انجیر بام خانه را برای میهمانانشان آراسته بودند و چقدر نگاه کردن به مناظر زیبا از بام آن خانه و دیدن شاخ و برگ در هم پیچیده درختان انار چشم نواز و دلنواز بود. برای رسیدن به جاده اصلی باید از یک مسیر صعب العبور رد می‌شدیم که در طول مسیر فقط به این فکر می‌کردم که واقعا مردمان اورامان چقدر سخت کوش هستند که باید میوه باغ‌هایشان را بر روی دوششان از این مسیر سخت حمل می‌کردند اما این سختی راه نتوانسته بود بر دل مهربانشان اثر بگذارد و با بهترین رسم مهمان‌نوازی کار میزبانی خود را انجام می‌دادند.

شکفتن یاقوت سرخ در اورامان
زنان روستا از اولین ساعت صبح با در دست داشتن صبحانه و لوازم مورد نیاز برای کار کردن در باغات انار هر روز این مسیر عشق را طی می‌کنند تا بر سر باغات زیبایشان برسند و با حضور در بهشت‌های کوچک‌شان و بعد از چیدن این یاقوت‌های سرخ کار گرفتن آب انار و درست کردن رب انار را با آتش زدن چوب‌های زائد و گذاشتن دیگ‌های مملو از آب انار بر روی آن‌ها آغاز می‌کنند. چقدر زحمت کشند مردان و زنان اورامان.

شکفتن یاقوت سرخ در اورامان
مسیری که برای خوردن صبحانه سومین روز سفر، طی کردیم یکی از کوچه‌های انارستان‌های روستای ژیوار و یکی از بهترین محله‌های قدیمی و بکر این روستا بود که زیبای مناظر این مسیر دیگر اشتهایی برای خورد صبحانه برای هیچ کس نگذاشته بود. نگاه کردن به طلوع آفتاب از روی بام یکی از خانه‌های ژیوار لحظه به لحظه بر اشتیاق ما برای ادامه سفر می‌افزود.
راستی نگفتم از تجربه خوابیدن در روستای بلبر و سکوت و آرامش حکم فرما بر این روستا و چه گوشنواز بود خوابیدن با لالایی چشمه سارهای اطراف روستای بلبر و چه زیبا بود بیدار شدن با صدای خروس در زمان طلوع آفتاب و دیدن طلایی شدن کوه‌های اطراف به خاطر تابیدن اشعه‌های خورشید بر آن‌ها.

شکفتن یاقوت سرخ در اورامان
و اما روز جشنواره و حضور در روستای سلین و محل برگزاری جشنواره «هه نار» و قرار گرفتن در بین میهمانانی از سراسر ایران و از سایر کشورها در میان شور و شوق میزبانان و مردم روستای سلین پایان بخش سفر ما بود.
روز جشنواره «هه نار» انگار آسمان هم می‌خواست تا به میزبانی میمهانان جشنواره هه نار بیاید؛ چراکه با بارش‌های باران پاییزی زیبایی منطقه اورامان بیشتر برای مردم نمود پیدا کرد.
گزارش از ملیحه سیفی

انتهای پیام

captcha