مرتضی مختاری، پیشکسوت و چهره برتر قرآنی کشور و یکی از چهرههای نام آشنا و خوشنام قرآنی استان است که توانسته در طی 40 سال فعالیت قرآنی موفقیتهای زیادی را از خود برجای بگذارد. با دعوت از این چهره فعال قرآنی استان در تحریریه خبرگزاری ایکنا شعبه مرکزی در مورد گرایشها و جرقههای حضورش در فعالیتهای قرآنی، پیشینه خانوادگی، نقش خانواده در تحقق اهداف قرآنی و ... به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
ایکنا: متولد چه سالی هستید و کمی از خانواده خود برایمان بگوئید؟
مختاری: متولد دهه 40 یا بهتر بگویم سال 44 هستم، در خانواده متوسط و مذهبی در اراک متولد شدم، آیتالله ارضی از علمای بزرگ اراک و شاگرد مرحوم آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری پدربزرگ مادری بنده هستند که حاشیه بر عروةالوثقی نیز دارند و از علمای ارزنده عصر خودشان بودند و بر حسب حضور ایشان در خانواده دخترشان مادر بنده که در حالحاضر در قید حیات نیستند، تحت تأثیر تربیت چنین مرد بزرگی قرار داشتند و به پیروی از تربیت ایشان، مادرم نیز فرزندان را در مسیر درست و الهی تربیت کرد.
خانواده ما با مسائل دینی عجین بودند، حتی قبل از انقلاب به توصیه پدربزرگم بحث فعالیتهای قرآنی در منزل ما مطرح بود و پدربزرگم استفاده از رادیو به دلیل پخش آهنگها و موسیقیهای قبل از انقلاب را به خاطر وجود بچهها و اثرپذیری آنان توصیه نمیکرد. اصلیترین گرایش بنده به مباحث قرآنی از خانواده آغاز شد، خانوادهای فوقالعاده معمولی داشتم؛ خانواده من یعنی پدر و مادرم فقط سواد مکتبی داشتند اما حلالخور و مقید به پایبندی مباحث دینی مذهبی، روضه و جلسات قرآن و مباحث اعتقادی بودند که سبب شد از همان موقع گرایشهای قرآنی در وجودم شکل بگیرد تا به سال پیروزی انقلاب رسیدیم.
سال پیروزی انقلاب 13 ساله بودم، قبل از انقلاب فعالیت قرآنی جدی نداشتم و فقط به درس خواندن مشغول بودم حتی از وزیر وقت نیز تقدیرنامهای بابت درخشش درسی دارم. گرایش بنده به قرآن و زمزمههای قرآنی قبل از این سال نیز در حد و حدود مباحث خانوادگی بود، یادم میآید برادر بزرگم که فرهنگی است و اهل مطالعه فعالیتهایش در حوزه نهجالبلاغه را پنهانی انجام میداد و برای حضور در جلسات این کتاب شریف را مخفی میکرد. در واقع تمام جلسات قرآن و نهجالبلاغه پنهانی صورت میگرفت و جلسات آنقدر پررنگ نبود که ما کودکان و نوجوانان بهرهمند شویم. در سطح آموزش و پرورش نیز اجازه فعالیت در حوزه قرآن، برپایی صبحگاههای قرآن و کلاس قرآن را نداشتیم.
ایکنا: نحوه ورود شما به فعالیتهای قرآنی پس از پیروزی انقلاب چگونه بود؟
مختاری: در سالهای قبل از انقلاب، هم درسخوان بودم و هم گرایش قرآنی داشتم، به محض پیروزی انقلاب ما وارد انجمن اسلامی شدیم، انجمن اسلامی آن روز شکل و شمایلش غیر از الان بود، این انجمن فوقالعاده فعال و خودجوش برگزار میشد صبحگاههای بسیار زیبایی داشتیم، بنده قاری قرآن صبحگاه سالهای اول انقلاب در اراک بودم، فعالیتهای ما آنقدر چشمگیر بود که گروهکها و مجاهدین خلق در صبحگاه ما شرکت نمیکردند و صبحگاه مستقل داشتند، شرایط حاد و خاص بود ما از طرف انجمن اسلامی با آنان برخورد و تنش داشتیم حتی ممکن بود آسیبهای جسمی به ما برسانند اما روی اعتقادات خود ماندیم و خوشبختانه پافشاری ما روی مباحث قرآنی باعث شد تا تلاوت من از همان دوره شروع شود.
تلاوت من از سال 57 آغاز شد و کمکم به کارهای جدیتر قرآن اختصاص یافت، تاجایی که من در تهران زمان دانشجویی برای دانشجویان جلسات قرآنی برگزار میکردم. بچههای خوابگاه گرد هم جمع میشدند و جلسات قرآن را جدی پیگیری میکردیم و همه راضی بودند.
ایکنا: برای گام نهادن در حوزه قرآن تلاوت کدام استاد یا اساتید قرآنی را گوش میدادید؟
مختاری: در آن زمان از اساتید ایرانی خبری نبود همه از اساتید مصری بودند و در رأس آنان استاد عبدالباسط. من از تلاوتهای ایشان بسیار استفاده کردم، دوستان هم آن موقع هم الان میگویند لحن تلاوت من آنان را به یاد استاد عبدالبالسط میاندازد، ابزار و وسایل رسانهای در آن زمان محدود بود، نوار کاسِتی را که برای تلاوت گوش میکردیم آنقدر با ضبط صوتهای قدیمی جلو و عقب میبردیم که نوار پاره میشد و مجبور بودیم برای استفاده مجدد با چسب بچسبانیم، لذا گاهی اوقات قطعهای از تلاوت قطع بود و دردسرهای خودش را داشت.
قدیمیترین تلاوتهای ماندگار، تلاوت استاد عبدالباسط است که خیلی روی من اثر گذاشت و باعث شد شاگردانی که من در دهه 60 داشتم خیلیهای آنان به این سمت که عبدالباسطخوان باشند تربیت شوند، یادم میآید استاد علیرضا احمدی، قاری بینالمللی و افتخار استان مرکزی یکی از شاگردان بنده در دهه 60 است، یک روز به من گفت آقای مختاری من مقداری عبدالباسط بخوانم، وقتی خواند دیدم چقدر تلاوت زیبایی دارد. اولین جرقههای آقای احمدی از همینجا آغاز شد و چون خود ایشان بسیار با استعداد بود توانست موفق باشد و از قاریان ارزنده شود و پیشرفت کند.
تنوع تلاوتهای آن زمان به اندازه امروز نبود، از نظر قاری و قطعات تلاوت تنوعی وجود نداشت و داشتهها محدود بود. جلوتر که آمدیم استاد مصطفی اسماعیل، منشاوی و شحات انور از اساتید اثرگذار بودند و در علاقمندی بنده به تلاوت نقش بسزایی داشتند.
ایکنا: از چه زمانی تلاوتهای قاریان ایرانی در اختیار قاریان جوان و نوجوان قرار گرفت و اولیت تلاوتها از کیست؟
مختاری: در بین اولین قاریان کشور میتوان از استاد پرهیزگار نام برد، حافظ کل بودن، خوشرو و خوشاخلاق بودن و فن تلاوت عالی جزو شاخصههای بارز این قاری توانا است، وقتی خارج از استان برنامه داشتیم و استاد پرهیزگار هم بود با متانت و خوشرویی و خوشبرخوردی پاسخگوی ما بود. استاد موسویبلده و استاد حنیفی نیز خیلی نقش مهمی در آموختههای بنده دارند، در سال 68 زمانیکه دانشجو بودم دوره تخصصی خوبی را در تهران تحت آموزش اساتیدی همچون موسوی، خدام حسینی، حنیفی، قرهشیخلو و زکیلو که هر کدام امروز از اساتید مبرز و برجسته کشور هستند، گذراندم و گواهینامهای را مبنی بر مدرس و معلم قرآن دریافت کردم؛ لذا این اساتید نقش عمدهای در پیشرفت قرآنی من داشتند.
ایکنا: نقش خانواده در پیشبرد اهداف شما چه میزان بود؟
مختاری: خانواده یعنی پدر و مادرم در ایجاد بستر و زمینه کار قرآنی نقش بسیار مهمی داشتند و امروز یاداشتهایی از مادرم دارم که با خط خودشان سورههای کوتاه قرآن را مینوشتند تا من حفظ کنم و بنده بعد از گذشت بیش از 45 سال هنوز این دستخطها را نگهداری کردم، همچنین برادرم نقش هادی داشت و راهنمای خوبی برای مطالعه قرآنی من بود، در کوره راهها و بحرانها برادرم همواره مرا با مطالعه قرآن هدایت میکرد. برادرم چون نگرش دینی مذهبی بالایی داشت آثار شهید مطهری و دیگر آثار مذهبی را میخواند و به من نیز توصیه میکرد و در سالهای بعد سعی کردیم با هم مباحثه علمی را داشتیم که تا اخیرا هم ادامه داشت.
خانواده در مجموع به صورت علمی و عاطفی نقش اصلی را در پیشرفت فرزندان بازی میکند، خانواده نباید فقط در حیطه علمی خیلی قوی باشد اگر خانواده از نظر عاطفی قوی برخورد کرده و دست لطف خانواده روی فرزند باشد میتواند به پیشرفت اعضای خانواده به ویژه فرزندان کمک کند. خانواده من نیز از نظر عاطفی بسیار اثربخش بودند تا وجوه علمی داشته باشند، یکی دیگر از برادران من در دوران دفاع مقدس جبهه بود و اثر خوبی در انقلابی بودن خانواده داشت تا همه تابع حضرت امام باشیم. اعضای خانواده همچون والدینم و برادرهای بزرگترم در حوزه علمی، مذهبی و عاطفی روی تمام فعالیتهای من نظارت داشتند.
ما از پدر و مادر، برادر و خواهر بزرگتر حساب میبردیم که در حال حاضر جای آن در خانوادههای امروز خالی است، حساب بردن تنها در مقام ترس عنوان نمیشود ترس به همراه تعظیم بود، شاید تحصیلات من از پدرم خیلی بالاتر بود اما با همان وجه سنتی و قدیمی بودن ابهتی برای من داشت که کمک میکرد تا به بیراهه نروم و درست مسیر را انتخاب کنم.
ایکنا: در مورد تحصیلات دانشگاهی و چگونگی توجه شما به تفسیر را بیان کنید؟
مختاری: در سال 67 که آخرین نوبت اعزام من به جبهه به پایان رسید وارد دانشگاه تهران شدم و در رشته الهیات و معارف اسلامی گرایش علوم قرآن و حدیث مشغول به تحصیل شدم. از همینجا گرایشهای تفسیری من شروع شد، تا قبل از آن مطالعات جسته و گریخته داشتم اما با ورود به دانشگاه و استفاده از اساتید بنام قرآن و حدیث سیر مطالعاتی من منظم و مفصلتر کلید خورد. وقتی در دوره لیسانس دوره تخصصی قرآن را نزد اساتید گذارندم همزمان با تلاوت گرایش ترجمه و تفسیر من قویتر نمود پیدا کرد و احساس کردم در این حوزه هم علاقهمندی قویتری دارم و هم ضرورت بیشتری دارد، همه میدانیم حق تلاوت قرآن را باید با صحیح و زیبا خواندن، درک، عمل و تدبر ادا کرد، من آن زمان این حلقه مفقوده را احساس کردم و سعی کردم جدی در این رشته ورود کنم.
بنده اعتقاد دارم تلاوت جز در سطح عمومی نباید در همان حد باقی بماند، تلاوت باید در سطح مطلوب پیش رود و بعد از آن وارد ترجمه و تفسیر شود تا حلقه مفقوده مغفول نماند. از همان دوران ترجمه و تفسیر را خیلی جدی شروع کردم و تنها به مطالعه کتب دانشگاهی بسنده نکردم حسب علاقمندی خودم کتب تفسیری خریدم و مطالعه کردم و جلساتی را با دوستان در قالب مباحثه و گفتوگو دایر کردیم، همزمان شروع به تدریس در آموزش و پرورش هم کردم که تدریس و مطالعه باعث بروز انگیزههای جدیتر در من شد.
تدریس خیلی مهم است و بیشتر آموختهها به درد میخورد، پس از اتمام دوره لیسانس همزمان با برنامههای قرآنی و تشکیل جلسات و بحثهای علمی قصد ادامه تحصیل در مقطع ارشد علوم قرآن و حدیث را داشتم که به دلیل کمک به والدین که آن زمان مسن بودند و همچنین بحث تدریس، مجبور شدم در دانشگاه آزاد اراک ادامه تحصیل بدهم.
سال 74 مدرک فوقلیسانس را گرفتم، در همین ایام یعنی سال 72 در مسابقه کشوری حفظ سوره «حج» شرکت و رتبه پنجم کشور را کسب و به سوریه اعزام شدم و این اعزام کمک کرد تا اهداف قرآنی را جدیتر از قبل دنبال کنم. جلسات تدریس بنده نیز تا الان با تمام فراز و نشیبهایش ادامه دارد.
از سال 89 تا 91 به عنوان مدرس معارف اسلامی از طرف مرکز بینالمللی مدارس خارج از کشور به امارات اعزام شدم، در این مأموریت از آنجا که ارتباطات خوبی با نماینده ولی فقیه در امارات داشتیم قاری رسمی مسجد شیعیان دبی شدم و جلسات قرآنی را هم برگزار میکردیم. پس از آنکه از مأموریت بازگشتم فعالیتهای خود را در شهر اراک از سر گرفتم.
ایکنا: جلسات تفسیر قرآن شما از چه زمانی شکل گرفت؟
مختاری: از سال 91 پس از بازگشت از مأموریت جلسات ترجمه و تفسیرم بطورمنظم شروع شده است که تاکنون بیش از 180 جلسه ترجمه و تفسیر برگزار شده است. البته این جلسات با مخاطب کم شروع شده است و امروز نزدیک به 200 مخاطب از طیفهای مختلف جامعه در جلسات شرکت میکنند. فایلهای جلسات تفسیری را برای گروه 150 نفری قاریان که همه از استادان استان هستند میفرستم و آنان نیز نظر میدهند.
ایکنا: تألیف قرآنی هم دارید؟
مختاری: بله، کتاب تفسیر آیات قرآن پیرامون مقام و منزلت حضرت زهرا(س) از نگاه شیعه و سنی تحت عنوان «یاس در آینه» را تألیف و به چاپ رساندم، این کتاب برای حوزه ترجمه و تفسیر کمک کرد تا مطالعات خود را در مباحث تفسیری ادامه دهم و به چاپ برسانم.
ایکنا: چطور وارد حوزه داوری مسابقات قرآن شدید؟
مختاری: گرایش اصلی من در حوزه تلاوت وقف و ابتدا است، در این حوزه هم وقت گذاشتم و دوره دیدم و هم نظرات اساتید مصری و ایرانی را مطالعه کردم و همواره به عنوان داور وقف و ابتدا شناخته شدم. در مرحله استانی 41اُمین دوره مسابقات قرآن اوقاف داور بودم و همچنین به عنوان ناظر مسابقات سراسری قرآن رشته اذان انتخاب شدم و همواره سعی دارم در حوزه داوری به بهترین شکل ممکن قضاوت کنم.
ایکنا: اگر گلایه یا انتظاری از جامعه قرآنی دارید، بیان کنید؟
مختاری: همه مباحث بیان شده بسیار شیرین و دلچسب بود اما در کنار همه خوبیها برخی بداخلاقیها انسان را آزرده خاطر میکند، گاهی حرفهایی زده میشود که زیبا نیست، از اهالی قرآن و پیشکسوتها انتظارهای بالاتر داریم که خدای ناکرده دروغی گفته نشود، پشت سر فردی که خودش حضور ندارد حرفی زده نشود، اگر موفقیت دیگران را بر نمیتابیم به سمت حسادت نرویم. خدا را گواه میگیرم سال گذشته که چهره برتر قرآنی کشور شدم خود را لایق نمیدانستم، امسال به عنوان ناظر مسابقات معرفی شدم و کمیته مسابقات از بنده و دو تن از دوستان فعال و پیشکسوت قرآنی تجلیل کردند به آقای حسینخانی(رئیس اداره قرآن اداره کل اوقاف استان مرکزی) گفتم اسم بنده را ندهید من لایق این حرفها نیستم اما تجلیل انجام شد ولی توسط برخی حرفهایی شنیده میشود که حرفهای خوبی نیست، انتظار من این است که با وفاق و همدلی به سمت پیشرفت فرهنگ قرآنی حرکت کنیم. به نظر میرسد که نیاز به استحاله فرهنگی داریم و باید بازگردیم و ببینیم قرآن از اهالی قرآن، فرهنگ و حتی رسانه چه میخواهد زیرا باید در مقابل شهدا و فرزندان شهدایی که پدران خود را ندیدند پاسخگو باشیم.
همه میدانیم با پشت سر دیگری حرف زدن هیچ چیزی درست نمیشود، من از شما به عنوان رسانه انتظار دارم نکتهای که گفته میشود و شما درج میکنید یقینی باشد، با اکتفا بر حدس و گمان چیزی را درج نکنید و به طور مشخص به سمت حق حرکت کنید. امام علی(ع) فرمودند: «کلامی که گفته میشود همانند تیری است که از دهان خارج میشود و دیگر اختیارش دست شما نیست» امیدوارم به سمت اخلاق و رفتار قرآنی باز گردیم و رهتوشهای برای خود جمع کنیم.
ایکنا: کلاسهای استاد نهرمیانی چطور بود و چقدر از کلاسها استفاده میکردید؟
مختاری: حاج آقای نهرمیانی از چهرههای بسیار خوب قرآنی اراک به شمار میآید، زمانیکه من با ایشان آشنا شدم زمانی بود که جلسات مقبره آقانورالدین(ره) تشکیل نمیشد به همین دلیل آشنایی بنده با ایشان در محافل پراکنده خانگی بود و فرد ثابت جلسات ایشان نبودم حتی از نظر سنی نسل کمی بالاتر از من با ایشان نشست و برخاست داشتند چراکه جلسات مقبره استاد در دهه 60 به صورت منظم برگزارنمیشد.
ایکنا: همسر و فرزندان شما چقدر در فعالیتهای قرآنی شرکت دارند؟
مختاری: دخترم که 12 ساله است دو سالی است که در مقطع دانشآموزی رشته قرائت قرآن کسب رتبه میکند و عبدالباسط را بسیار خوب میخواند. همسرم هم کارشناسی قرآن و حدیث است و مطالعات قرآنی دارد، جَسته و گریخته نزدیک 10 سال گرداننده جلسات قرآن در پایگاه مقاومت بسیج و کانونهای فرهنگی آموزش و پرورش است و سابقه تدریس قرآن دارد، در مأموریت امارات معلم قرآن دانشآموزان ایرانی مقیم امارات بود، بیشتر مطالعات قرآنی دارد اما خانهدار است، اخیرا هم در مرکز مجازی حفظ قرآن با دخترم مشغول به حفظ قرآن هستند.
ایکنا: اگر به شما بگویند هماکنون آرزوی قرآنی شما برآورده میشود چه چیز آرزو میکنید؟
مختاری: یکی از آرزوهای قرآنی من مطالعه یک دور تفسیر قرآن المیزان یا مجمعالبیان عربی و همچنین ملاقات حضوری با آیتالله جوادی آملی است. البته آرزوی قرآنی من در حوزه اجتماعی این است که حلاوت و شیرینی معارف قرآن به ذائقه خانوادهها چشیده شود، ضمنا آرزوی بینالمللی من این است که قرآن از مهجوریت خارج شود و انشاءالله در حکومت جهانی امام زمان(عج) بشنویم که ایشان آموزش قرآن را جهانی کردند و مردم از مفاهیم قرآن لذت میبرند. قرآن جهانی است اما جهان پذیرای قرآن به صورت کامل نبوده است و به بیراهه رفته است که امیدوارم روزی همه جهان بشری بر اساس آموزههای قرآن عمل کنند.
ایکنا: یکی از خاطرات قرآنی را بازگو کنید؟
مختاری: مسابقات حفظ سوره «حج» در سال 72 برگزار شد که حدود 2 هزار نفر در مسابقات شرکت کردند و از این تعداد 57 نفر را برای مرحله نهایی انتخاب کردند، بنده برگزیده و جهت حضور در مسابقات نهایی تهران معرفی شدم، به اتفاق دوستم آقای معصومیپویا به تهران رفتیم از این 57 نفر تست تلاوت گرفته شد و گفتند 14 نفر را به عنوان فینالِ فینالیستها معرفی میکنیم، بنده و آقای معصومیپویا در آزمون تست قبول شدیم، از یکی از افراد سؤال کردم از آن 14 نفر من چندم شدم در تست تلاوت که گفت خوب بودی شما.
قرار بود سه یا 4 نفر را به حج اعزام کنند که در نهایت سهمیه 4 نفر در نظر گرفته شد، در این دوره از مسابقات شرایط با دوربین صدا و سیما، نورافکنها جهت ضبط برنامه و مهمانها با شرایط قبل که در اتاقی آزمون میدادیم کاملا متفاوت بود، مسابقه قرنطینهای برگزار شد، فردی که آزمون میداد دیگر از محل برگزاری خارج نمیشد نوبت که به من رسید سه تا سؤال یک صفحهای حفظ پرسیدند و بدون هیچ لکنتی قرائت کردم، وقتی نشستم همه مرا تشویق کردند و گفتند شما جزو 4 نفر اعزام حج هستید، مسابقات تمام شد مجری آقای عباس سلیمی اعلام کرد سهمیه 4 سفر حج و سه سفر سوریه است که اسامی نفرات برگزیده را از نفر هفتم میخوانم. وقتی نفرات هفتم و ششم را خواند و من نبودم خیلی خوشحال شدم اما نفر پنجم بودم و آقای معصومیپویا نفر چهارم و ایشان موفق شد جواز سفر حج را کسب کند. آخر جلسه رفتیم امتیازها را پرسیدیم که من با اختلاف 25 صدم سفر حج را از دست دادم، رفتم سراغ استاد عبایی که اشکالم را سؤال کنم گفت شما وقف اشتباه داشتید گفتم استاد منشاوی همینجا وقف داشتند که گفت من وقف و ابتدای منشاوی را قبول ندارم. لذا سفر سوریه یکی از سفرهای زیبا و به یادماندنی من بود. گاه وقتی بچهها اعتراض دارند من به آنها میگویم اعتراض شما برای جایزه است و من به خاطر 25 صدم از سفر حج باز ماندم که این خاطره یکی از شیرینترین خاطرههای قرآنی من است.
ایکنا: بهترین هدیه قرآنی شما چه بود؟
مختاری: یک قرآن بسیار کوچک دارم که جزو آثار نادر قرآنی است و بسیار علاقمندم آن را به موزه آستان قدس تقدیم کنم، این قرآن را مرحوم پدرم به بنده هدیه دادند. این کتاب قرآنی است با کاغذهای فشرده، وقتی در دست میگیرم گویا مکعب یا چیزی شبیه قوطی است، اما وقتی باز میکنید متوجه میشوید کاغذ است، باید با ذرهبین آیات آن را دید، این قرآن را در قابی مخصوص نگهداری میکنم و بسیار زیباست زیرا جلد آن چرم و طلاکوب است.
ادامه دارد...
انتهای پیام