به گزارش ایکنا از اصفهان، سارا شریعتی، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران، عصر روز گذشته، چهارشنبه، 21 آذرماه، در سمپوزیوم نوشریعتی و مسائل امروز جامعه ما، اظهار کرد: ارجاع مجدد به اندیشه و آثار شریعتی به دلیل جایگاه و اهمیتی است که جامعه و مسائل اجتماعی در مجموعه آثار شریعتی دارد. در واقع الگوی شریعتی انضمامیتر و بیشتر پاسخگوی مسائل ما است.
وی ادامه داد: آثار مرحوم شریعتی به گفته خود ایشان برحسب کویریات، اسلامیات و اجتماعیات تقسیمبندی میشود. بخش اجتماعیات آثار او در زمینه سیاست و اقتصاد واضح نیست و حالتی مبهم دارد. اما اجتماعیات او عرصه دیگری را برای ما روشن کرده و ما را از دوگانههای ساده ذهنمان خارج میکند. البته توجه کنیم که امروزه دوران عوض شده و نقد اجتماعی دیگر حالت دوگانه ندارد، بلکه متکثر شده است.
شریعتی افزود: اولین تعریف از آثار اجتماعی شریعتی آثاری است که کویریات و اسلامیات نیستند. شاخصترین آثار شریعتی در حوزه اسلامیات، اسلام شناسی مشهد، اسلام شناسی تهران و کل مجموعهای است که به شخصیتهای بنیان گذار اسلام و تشیع میپردازد.
این استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: کویریات نیز شامل دو مجموعه گفتوگوهای تنهایی و هبوط در کویر است. شریعتی در طرحی هندسی مربوط به اسلام شناسی جهان بینی را قرار داده که سه عامل انسان، جامعه و تاریخ به آن وابسته هستند، بخشی از آن ایدئولوژی است و بخشی هم جامعه ایدهآل و انسان ایدهآل. پس اجتماعیات عبارت است از کل مجموعه جامعه و تاریخ و بخشی از بحثهای او درمورد انسان، مانند نیازهای انسان امروز.
وی با اشاره به دو نوع جامعه شناسی موجود در طرح هندسی شریعتی ادامه داد: یک نوع جامعه شناسی نسبت به جامعه موجود که علم جامعه شناسی نیز سعی در شناخت آن دارد اشاره میکند. جامعه دیگر، جامعه ایدهآل است که چشم اندازی برای ما ترسیم میکند. وجود این دو جامعه ما را به این نتیجه میرساند که شریعتی میخواهد واقعیت اجتماعی را در پرتو آرمانی که چشمانداز اوست، توضیح بدهد. شریعتی برای جامعه واقعی مبانی تخیلی قائل میباشد که از این منظر رهایی بخش است.
شریعتی گفت: رهایی بخشی این اندیشه در این است که جامعه شناسی آن را به علم دیکتاتوری واقعیت اجتماعی تقلیل نمیدهد. جامعه شناسی عبارت است از خواندن واقعیت اجتماعی با آرمان اجتماعی و تبدیل آناتومی جامعه به فیزیولوژی جامعه در حال ساخت. در این طرح هندسی، دو جنگ در جامعه وجود دارد، نزاع طبقاتی و نزاع مذهب علیه مذهب. از اینجا نوعی همبستگی میان مذهب و جامعه استنباط میشود.
وی تصریح کرد: جنگ مذهب علیه مذهب در تاریخ وجود دارد، اما کانون این جنگ در متن جامعه قرار دارد. تاریخ عبارت است از زندگی انسان اجتماعی. شریعتی میگوید اغلب مذهب را در برابر بیمذهبی و غیرمذهبی بودن قرار میدهند، در صورتی که مذهب در برابر کفر و شرک است. شریعتی عالیترین شاخص آگاهی انسان را آگاهی به خود، خدا و جامعه میداند. در این تعریف جامعه در حد خود و خدا اهمیت دارد.
این استاد جامعه شناسی اضافه کرد: جامعه نخست خود را به صورت یک زندان نشان میدهد که برای غلبه بر این زندان به آگاهی و علم نیاز داریم. در بخش دوم خود جامعه به عنوان جامعه شهروندان دارای حقوق مشخص، و نخبگان اجتماعی یا جریان پیشتاز و یا به تعبیر شریعتی «امت ایدهآل» تشکیل شده است. در اینجا دیدگاه شریعتی تفاوتی با درک بنیادگرایانه دارد که اغلب به این تفکیک توجه نمیشود؛ یعنی جامعه امت نیست.
شریعتی تاکید کرد: مرحوم شریعتی گاه به جای جامعه از لفظ مردم استفاده میکرد که این مردم خود به دو دسته «عوام» و «مردم یا ناس» تقسیم بندی میشوند که شریعتی تندترین نقدها را به عوام وارد کرده و معتقد است این عوام باید تربیت شوند. در اندیشه شریعتی«مردم یا ناس» ترجمه اجتماعی خدا هستند.
وی اضافه کرد: مردم را تنها مردم نجات میدهند و تا مردم در بطن جامعه بیدار نشده و رهبرانی طبیعی به وجود نیاورند، هیچ نهضتی به پیروزی نخواهد رسید. پس مردم موضوع هدایت و رهبری جنبشهای اجتماعی هستند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: شریعتی با استقلال و خود مختاری بخشیدن، به یک عرصه جدید به نام جامعه شرایط فراهم کردن تیپ اجتماعی جدیدی فراتر از دوگانههای کار فرهنگی، کار سیاسی ایجاد میکند. شریعتی مبانی نظری خودمختاری عرصه اجتماع را فراهم میکند و ما باید راه او را تا پایان ادامه دهیم.
انتهای پیام