غدیر و غیبت منفک نیستند/ تحلیل توامان غدیر و غیبت
کد خبر: 3836019
تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱۳۹۸ - ۰۹:۵۴
حجت‌الاسلام میرزایی:

غدیر و غیبت منفک نیستند/ تحلیل توامان غدیر و غیبت

گرروه معارف ــ عضو هیئت علمی جامعه‌المصطفی گفت: اگر ما واقعیات تاریخی ائمه را این‌گونه تحلیل کنیم، محدودیت‌ها و ظلم و جنایت‌هایی که علیه امامت اتفاق افتاده را بپذیریم آن‌گاه در این شرایط حادثه غیبت را باید در خط پس از غدیر تفسیر کنیم یعنی نباید غیبت و غدیر دو حادثه منفک از هم باشند؛

غدیر و غیبت منفک نیستند/ تحلیل توامان غدیر و غیبتحجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی میرزایی، عضو هیئت علمی جامعه‌المصطفی(ص) در گفت و گو با ایکنا از قم، گفت: امامت امام علی(ع) به عنوان مرجعیت امامت در شیعه همواره باید مورد توجه باشد زیرا تداوم امامت ائمه بعدی یعنی امام حسن، امام حسین(ع) و سایر ائمه بدون تردید باید با مرجیعت معرفتی و تاریخی و حاکمیت هیمنۀ همه جانبۀ امامتی حضرت امیر به عنوان مرجعیت قاطع مفهوم و عملکرد و نقش‌های امامت، مورد تحلیل قرار گیرد.

وی افزود: ما به امامت امام علی(ع) به عنوان بزرگترین شاخص امامتی نگاه می‌کنیم در حالی که نمی‌توانیم امامت سایر ائمه را به عنوان شاخص فراگیر بنگریم؛ مثلا امام سجاد(ع) در بحث عبادت، اخلاق و روحانیت شاخص هستند اما در عرصه سیاست و حکومت، ایشان و برخی ائمه دیگر شاخص‌های تحقق یافته نبودند؛ امام بودند و اطاعتشان هم بر مردم واجب بود ولی این ابعاد متجلی نشد.

میرزایی بیان کرد: جای تردید نیست که اگر هر امامی در شرایط امام دیگر قرار داشت دارای ظرفیت و توانایی محقق ساختن همۀ آن نقش ها بوده است، اما هر امامی شرایطی از محدویت ها و فشارهای سیاسی و اجتماعی داشته که اراده و نقشه های او را تحت شعاع خود قرار می داده است، به تعبیر دیگر، هر امامی در ابعادی از امامت تحقق عینی یافته است گرچه تمام آنان دارای عالی ترین ظرفیت های بالفعل و آمادۀ تحقق بوده‌اند.

پرهیز از نگاه شعائری صرف به غدیر

وی افزود: رسم بر این نیست که ماجرای غدیر و غیبت در یک تحلیل پیوسته و نگاه زنجیره‌وار تاریخی، سیاسی و اجتماعی، کلامی و حتی فقهی مورد تحلیل ، بررسی و کاوش قرار بگیرد؛ غالبا دأب اهل تحقیق این است که غدیر را به عنوان حادثه‌ای بزرگ و عید برتر و مناسبت باشکوهی به عنوان روز آغاز امامت تحلیل ‌کنند. حجم عظیمی از تحقیقات به جای این‌که ریشه‌های تاریخی غدیر و پیامدهای غدیر در نگاه به تحولات اَبَرمسئله امامت بررسی شود غالبا به عنوان یک نگاه شعائری به آن نگریسته می‌شود.

وی تاکیدکرد: البته در اینکه همه آنچه گفته می‌شود درست است تردیدی نیست ولی در اینکه همه مسائلی که درست است گفته می‌شود جای تردید است. حتی در این که مهم ترین امور مرتبط با امامت در ذیل مسألۀ غدیر بیان می شود هم اطمینان ندارم.

میرزایی بیان کرد: آن چیزی که به صورت تاریخی، شیعه در ذیل غدیر به آن می‌پردازند غالبا در اثبات اصل وجود حادثه است و حجم غالب توجه کتاب های غدیرپژوهی به دنبال اثبات علمی، منطقی و رواییِ چنین حادثه‌ای است و پاره‌ای از بزرگان جهان اسلام در اهل سنت حادثه را طور دیگری نقل کرده و وجود حدیث غدیر را زیر سؤال می‌برند ولی با کارهای با عظمتی مانند کار مرحوم علامه امینی و میرحامد حسین، به میزان لازم و کافی محتواهای علمی برای پاسخ علمی و محکم به این شبهات تولید شده است.

وی افزود: هر فرد منصف و واقعا در پی حقیقتی، با چنین آثاری به این باور قطعی می‌رسد که در تاریخ، حادثه غدیر غیر قابل تشکیک است و سخنان پیامبر در حق امام علی(ع) از محکمات تاریخ اسلام است.

غدیر و غیبت در یک خط مستمر تحقیق شوند

میرزایی بیان کرد: اگر حوادث واحادیث تاریخ اسلام را به دو دسته محکم و متشابه تقسیم کنیم حدیث و حادثۀ غدیر هر دو از محکمات تاریخ اسلام هستند. تمام نقشه امویان از دیرباز تا امروز برای به فراموشی سپردن، تشویه و تخریب این حدیث و حادثه، نقش بر آب شد.

وی افزود: البته، ما در قِبال این حدیث، فراتر از اثبات و نفی، رسالت های بزرگتری هم داریم. از جمله این که، بدانیم و بیاموزیم به امت اسلامی که شرایط تاریخی اسلام چگونه بر سرنوشت غدیر و امامت رقم خورد و پیامدهای پس از به محاق رفتن غدیر در وجدان به خواب رفته یا بی حس شدۀ جامعه جهان اسلام چه چیزی رخ داد و امت اسلام با حادثه غدیر چه کرد حوادث چگونه رقم خورد که در پایان قرن دوم شاهد به محاق رفتن ماه نورانی امامت از لحاظ ظاهری بودیم؛ پیشنهاد بنده به اهل پژوهش این است که دوگانه غدیر و غیبت در یک خط تاریخی تحلیلی مورد مطالعه عالمانه و دقیق قرار بگیرد.

میرزایی تاکید کرد: غیبت امام زمان حادثۀ غیر قابل پیش بینی نشده‌ای نبود. حادثه‌ای هم صرفا بر اثر سخت گیری‎های خلیفه‌ای از خلقای عباسی نبود. این اتفاق تأسف‌بار غیبت امام زمان ناشی از سلسله حوادث پس از غدیر است.

وی گفت: وقتی امت اسلامی خود را از غدیر زلال امام علی و امامت محروم کرد و نه تنها برای دو قرن، سرنوشت خود را به دست مشتی حاکم و عالمِ فاسد فاسق و فاجر داد بلکه راضی شد که جنایتکارانه ترین روش ها برای فشار بر امامان حق و اتباع و انصار آنان تا مرز شهادت همۀ آنان علیه آنان اعمال شود. بنا براین، خود را در معرض سنن الهی قرار داد و نشان داد که این امت شاکر نعمت ولایت و امامت نیست.

میرزایی ادامه داد: ظلمی که این امت به امامان خود کرد قوم بنی اسراییل به پیامبران نکردند. نتیجه سیر غدیر تا غیبت همین شد که از امام محروم شدند.

عضو هیئت علمی جامعه المصطفی(ص) با ‌بیان اینکه طراحی و معماری امامت در تحقق تاریخی غدیر رخ داده است اظهارکرد: جریان امامت امام علی(ع) در دوره 5 ساله که ایشان مبسوط الید بودند تحرک اجتماعی ایشان با هیچ امامی قابل مقایسه نیست و ائمه بعد از امام علی(ع) یک صدم بسط الید بودن ایشان را نداشتند البته این به معنای مبسوط الید بودن کامل ایشان نبود و محدودیت‌های سختی داشتند ولی در مقایسه با دیگر ائمه امکان تحرک اجتماعی بیشتری داشتند.

وی گفت: البته تقیه به عنوان یک حقیقت تاریخی در مورد امام علی(ع) هم وجود داشته است لذا دوره امامت ایشان باید مورد تحقیق جدی قرار بگیرد؛ ایشان امامت را در واسع‌ترین و گسترده‌ترین دامنه ممکن تحقق بخشیدند و اعمال امامت در سیاست و حاکمیت و امت کردند گرچه این اعمال با توجه به فضای اجتماعی، تشکیکی و ذومراتبی است .

میرزایی بیان کرد: گرچه حضرت علی(ع) گاهی در شرایطی خاص مورد غضب و ناراحتی برخی از خلفا بوده‌اند ولی هیچ وقت حرمتی که خلفای مسلمان بزرگان امت برای امام علی(ع) حتی در زمانی که ظاهرا بدور از عرصۀ حاکمیت بود قائل بودند ، حاکمان بنی عباس و بنی امیه برای هیچ کدام از ائمه دیگر قائل نبودند؛ نباید فکر کنیم رفتاری که معاویه یا یزید با امام و فرزند بزرگوارش علیهما السلام داشتند بقیۀ امت هم به همان نحو تعامل می کردند که البته هیچ وقت آن گونه که لایق بوده عمل نکردند.

وی ادامه داد: او را از مسند خلافت و امامت سیاسی و اجتماعی امت که نص و وصیت صریح پیامبر بوده دور ساختند. این ها به جای خود گناهان بزرگ این امت است اما در قیاس با آن چه دیگر امامان ما از امام حسن تا امام زمان با آن رو به رو بودند شرایط امام علی(ع) بسیار محترمانه‌تر و با عظمت‌تر بوده‌است، این را از این رو می گویم که مدعی باشم آن میزان که حضرت علی در زمان خود در عرصۀ حکمرانی و سیاست و تمدن محقق ساختند کاملا استثنایی و با اهیمت است.

میرزایی اظهار کرد: اگر بخواهیم به قد و قامت یک رهبر در حین حکمرانی یک امت نگاه بکنیم کسی بجز امیر المؤمنین علی(ع) نداریم. او تراز حق در تمدن و حکمرانی است. البته این دیدگاه بنده است که می‌توان در مورد آن بحث کرد چون ممکن است برخی بگویند حرمتی که مامون برای امام رضا(ع) داشت بیشتر بود. بنده چنین استنباطی را قبول ندارم و جای بسط آن هم در این جا نیست.

عضو هیئت علمی جامعه المصطفی(ص) ادامه داد: به طور طبیعی انقلابی با عظمت مانند انقلاب اسلامی و هر پروژه حکومت و دولت دینی با سنجه ها و شاخص های غدیر و امامت علی(ع) به عنوان سرفصل و سرآغاز امامت قابلیت تحلیل و بررسی و تأمل دارد زیرا مثلا ما نمی‌توانیم از دوره امام سجاد(ع) برای الگوی حکومت استفاده کنیم البته ائمه در همه ابعاد الگو هستند ولی تحقق عینی با عنوان حکومت فقط مختص امام علی(ع) است. سیره مبارک دیگر امامان درس های بسیاری در نحوۀ تعامل با حکومت دارد.

وی افزود: امام حسن، امام حسین، امام سجاد، امام رضا و تمام امامان دیگر هر کدام در بحری از معارف مرتبط با سیاست و حکومت برای ما درس های راهبردی دارند. اما تحقق حکومت با راهبری و مدیریت مباشر امام منحصرا در دورۀ امام علی علیه السلام رخ داد. در نتیجه، چالش های بزرگ و بنیادین حکومتی ناظر به تحقق امامت سیاسی و اجتماعی و حکومتی آن حضرت قابل معالجه و حل است.

وی تاکیدکرد: حاکمان برای موفقیت در تحقق اهداف اصلی حکومت و سیاست، به ابعاد مختلف امامت، مانند بعد اخلاق و معنویت و رابطه با خدا و معارف نیاز دارند و هر کدام از ائمه(ع) حقائق و معارف را گفته‌اند ولی در پروژه حکومتی اغلب ائمه ناچار به تقیه بودند و حاکمان اموی و عباسی به امامان علیهم السلام، با نگاه تهدیدی و خطر می نگریستند.

میرزایی بیان کرد: اگر در جایی فضایی برای ایشان باز می‌شد مشروط به این بوده که امام، وارد فعالیت‌های انقلابی و ضد حکومتی نشود. فشارها و محدودیت ها آنقدر اختناق‌آمیز بوده که کسی از آنان امکان قیام و تأسیس حکومت نداشته است. قیام امام حسین(ع) در این باره یک استثناست، راز این قیام هم در این بوده که اگر قیام نمی کرد اصل اسلام نابود می‌شد.

وی افزود: این در حالی است که حضرت علی(ع)، در غدیر مشروعیت آسمانی، الهی و نبوی او آغاز می‌شود، پس از حوادث صدر اول و اتفاقاتی که بر امت رفت و تحولات سیاسی مرتبط با خلاقت و ماجراهای دیگر، حضرت در مسندحاکمیت سیاسی و اجتماعی قرار نگرفت . پس از قتل عثمان البته امامت بالفعل او در عرصۀ سیاست و حاکمیت شروع شد.

میرزایی گفت: الان جای آن دارد که برای تحکیم مبانی نظری و راهبردها و روش های عملی حاکمیت دینی به تجربۀ سیاسی و حکومتی حضرت امیر(ع) به عنوان مخزن الاسرار دولت سازی در تمدن نوین بنگریم، در اسلام سیاسی و تمدن نوین آن آن قدر که کنش و رفتار و سیرۀ سیاسی حضرت راهگشاست و به تحکیم نظریۀ و تجربۀ حکومت دینی می انجامد مباحث نظری و اخبار و احادیث چنین کارآیی ندارند. نقطۀ ثقل مباحث امامتی به نفع کفۀ تأملات نظری در علم کلام رفته است.

وی ادامه داد: در حالی که غدیر تا شهادت حضرت امیر(ع) تاریخی است لبریز از فقه الاجتماع، فقه الحکم و فقه العلاقات الاجتماعیه و دیگر مباحث حیاتی و مورد نیاز ما. این تاریخ و سیره در وسایل الشیعه نیامده مگر بسیار اندک در نتیجه فقه سیاسی و اجتهاد حکومتی ما در این چند دهه از گنجینۀ غدیر و امامت علی علیه السلام تا حدودی محروم بوده است؛ مسألۀ حکومت فقط حلال و حرام نیست، سیره امام به ما منش و روش و منطق عملی حکمرانی و کنش در سیاست و تمدن را می‌آموزد.

میرزایی گفت: مالک بن نبی که یک متفکر سنی الجزایری است و به نظرم بزرگ ترین تمدن پژوه جهان اسلام پس از ابن خلدون است جنگ صفین را عرصۀ کارزار دو مکتب شهر مدینه و شهر دمشق می داند. او معتقد است که شهر مدینه النبی در جبهۀ علی(ع) مکتب روح و قرآن است و شهر دمشق در جبهۀ معاویه مظهر غریزه و شهوات دنیاست.

وی ادامه داد: ابن نبی بر این باور بوده که نقطۀ آغاز انحراف تمدن ما و سپس چند قرن بعد فروپاشی آن به خاطر این بوده که امت اسلامی مکتب دمشق معاویه را بر مکتب مدینۀ علی ترجیح داد. ببینید این یک خوانش کاملا عینی و تاریخی و سنن مدار است، با خوانش‌های سنتی و فقاهتی ما از حکومت دینی متفاوت است.

داشتن فقه جامع حکومتی جز با غدیر ممکن نیست

میرزایی با بیان اینکه در عرصه سیاست باید تمام تجربه‌های ائمه را در ذیل دوره امامت امام علی(ع) بفهمیم و تبیین کنیم تصریح کرد: مهجور گذاشتن مرجعیت تمدنی تجربه غدیر و امامت امام علی(ع) آسیب‌های بزرگی به ما خواهد زد. ناگزیریم که به سیرۀ سیاسی و اجتماعی و حکومتی آن حضرت بازگردیم و آن را به عنوان معیار و شاخص حکمرانی دینی مبنای فکر و عمل انقلاب اسلامی و حکومت دینی قرار بدهیم.

وی افزود: ما جز در محضر امام علی نمی‌توانیم فقه حکومت در نگاه جامع آن داشته باشیم؛ به استثنای برخی از عالمان، اغلب قاطع فقها از آغاز تا امروز یا اصولا وارد مباحث حکمرانی و سیاست و تمدن نشده اند و یا اگر وارد شده اند اساساً به میراث و حکومت امام علی به عنوان مرجعیت تاریخی تفقه و استنباط در این حوزه های حیاتی ننگریسته‌اند؛ ضعف و کم جانی فقه تمدن و سیاست ما ریشه در همین ماجرای مذکور دارد. در حالی که بدون تردید، در پرتو تجربه حکومتی امام علی(ع) فقه سیاست، جامعه و تمدن روح تازه و خاصیت کارآمدگی خود را باز خواهد یافت.

وی گفت: اهمال تجربۀ عملی سال‌های حاکمیت و امامت بالفعل امام علی در مکتب اهل سنت قابل فهم و ریشه‌های این فاجعه قابل شناخت است اما در شیعه هنوز هم این ماجرا به طور محسوسی جبران نشده و این امر البته قابل قبول و توجیه نیست. هر خطی از نامه های حضرت به معاویه و یاران و سرداران و سربازان خودش و هر خطبه و نامه و جمله ای که از او در تعامل با حوزۀ سیاست و حکمرانی به ما رسیده به مثابۀ گنجینه ای است که روی هم می تواند فقه کارآمد اسلامی در عرصۀ حکمرانی تولید کند.

وی افزود: بین دو حادثۀ غدیر و غیبت یک حوادثی اتفاق افتاد که متأسفانه، ما این حوادث را جزئی نگرانه و ریزبینانه مطالعه می‌کنیم، آن ها را در درون یک نقشۀ واحد تاریخی و ناشی از تحولات عینی یک خط و سلسله حوادث تاریخی، فهم و تحلیل نمی کنیم و اینجاست که به خطا می رویم.

میرزایی بیان کرد: شکی نیست که دو قرن و نیم از عمر امت اسلامی که از غدیر تا غیبت ادامه پیدا کرده بوده یک خط به هم پیوسته از حوادث است. آنقدر این تحولات تاریخی در هم تنیده است که می توان قاطعانه گفت اگر غدیر به محاق نمی رفت در جریان کلان امت غیبتی رخ نمی‌داد یا به صورت دیگری بود همه چیز و کربلایی هم رخ نمی‌داد، یزیدی هم بر مسند قدرت و منبر رسول الله نمی‌نشست و بالاخره هیچ سطحی از غیبت برای هیچ امامی رخ نمی‌داد.

وی گفت: واقعیت این است که امامت یک حقیقتی است که تراز و ترازو دارد. همۀ تجربه های امامتی ائمه لزوما باید در واحد این نقشه مطالعه شود، ما نمی‌توانیم جریان امامت هیچ امامی را صرف نظر از تجربۀ امامت تحقق یافتۀ حضرت علی(ع) در دوران از غدیر تا شهادت امام علی(ع) تحلیل کنیم. امامت هر امام حلقۀ واحدی از یک زنجیره است.

میرزایی اظهار کرد: ما چاره‌ای جز این نداریم که امامت را فراشخص تلقی کنیم، امامت یک حقیقت بزرگ قرآنی است و امام، مصداق تاریخی این حقیقت است. مانند نبوت؛ هنگام مباحثه در مورد نبوت فراشخص سخن می گوییم. نبوت یک حقیقت، رسالت و اتفاق آسمانی است و اینکه خداوند متعال برای تحقق این اصل و رسالت چه فردی را برمی‌گزیند موضوع دیگری است.

وی گفت: آن مقداری از امامت قرآنی که در عصر و دوران حضرت علی(ع) محقق گشت در هیچ زمان دیگری تحقق پیدا نکرد . بلکه به خاطر شرایطی که پیش آمد تحقق امامت سیر نزولی و شیب رو به خاموشی در جامعه پیدا کرد. نوعی غیبت قهری بر امامان ما تحمیل شد. البته امامان معصوم(ع) در برابر این فشار و جنگ و طغیان بنی امیه و بنی عباس تسلیم نشدند. اگر تسلیم می شدند و کاری به کار آنان نداشتند بی استثنا همه به شهادت نمی‌رسیدند، اما به قول معروف بسط یدی در امامت سیاسی و اجتماعی نداشتند.

عضو هیئت علمی جامعه‌المصطفی گفت: در تمام دوران پس از کربلا یا پس از امام علی(ع) ارتباط با خط و مشی حضرت علی(ع) جرم محسوب می‌شد، انتساب به این خط برای سر بر دار شدن کافی بود. سیاهچاله های مخوف این دو قرن و نیم از محبان علی و شیعیان امامان ما لبریز شد.

وی افزود: البته گاهی به برای عوام فریبی یا نقشه های دیگر و ترس از انقلاب ها یا خشم و توفانی شدن جامعه، به صورت تاکتیکی یک گشودگی‌های سیاسی موقت اعمال می‌شد و پس از آن محدودیت‌ها خشمگینانه‌تر باز می‌گشت. در هر صورت طبیعی است که، به خاطر طبع جنایت پیشگی امویان و خط علی ستیزی، تشیع ستیزی و امامت ستیزی در این مراحل تاریخی، ائمه، تحقق‌های حداقلی در عرصه سیاسی و اجتماعی داشته‌باشند.

غیبت و غدیر منفک از هم نیستند

وی افزود: اگر ما واقعیات تاریخی ائمه را این‌گونه تحلیل کنیم، محدودیت‌ها و ظلم و جنایت‌هایی که علیه امامت اتفاق افتاده را اینگونه ببینیم؛ بنا بر این نگاه، حادثۀ غیبت را باید در خط پس از غدیر تفسیر کنیم .یعنی؛ نباید غیبت و غدیر، دو حادثۀ منفک از هم باشند.

میرزایی بیان کرد: در غدیر امام جامعه توسط شخص نبی اکرم(ص) معرفی و مقام این امام بیان می‌شود. همچنین مطالبۀ رسول گرامی اسلام(ص) مبنی بر ضرورت وجود این امام و ضرورت نگاه به امام(به صورتی که به پیامبر نگاه می‌شد) از امت نیز روشن است. رسول گرامی اسلام(ص) امام مسلمین بودند و پس از رحلت ایشان امام علی(ع) امام مسلمین است.

وی ادامه داد: در قبال این اقدام پیامبر خدا، امت و خواص از أصحاب، مانع تحقق غدیر در آن می‌شوند، در واقع ظلم بزرگی بر جهان اسلام می‌رود، این مقاومت در برابر اراده پیامبر خدا به انحراف ریل جهان اسلام از مسیر صراط المستقیم خود می‌رسد.

میرزایی گفت: همان ضلالتی که بارها رسول گرامی اسلام از آن بر امت خود می هراسیدند. اما حادثۀ به محاق بردن غدیر در صورت ها و تجلی های دیگر تا غیبت کبری ادامه یافت. فهم غیبت امام زمان از مقاومت خواص در برابر غدیر و حاکمیت بنی امیه و بنی عباس قابل تفکیک نیست.

همه ائمه به نوعی در غیبت بودند

میرزایی گفت: با این حساب، غیبت یک خط تاریخی تدریجی بوده یعنی همه ائمه به نوعی غیبت داشتند عامل این غیبت ها هم به بی کفایتی و ظلم های بزرگ خود امت بوده . غیبت یک امام نمی تواند لطف باشد بلکه قهر است. ریشۀ این قهر تحقق سنن الهی است. البته ، غیبت امام زمان(عج) دیگر با غیبت های محدود و خاص دیگر امامان ما تفاوت دارد. این غیبت، غیبتی کلی است. غیبت امام موسی کاظم(ع) نیز غیبت بود؛ زیرا ایشان، 15 سال در زندان‌های هارون و خلفای عباسی حبس بودند.

این استاد و پژوهشگر حوزه افزود: این مگر غیبت نیست؟ وقتی امامی بسط ید ندارد. و به هر دلیل قدرت اعمال و اقدام برای او نمی گذارند او در غیبت است. غیبتی صغری و محدود. همه ائمه ما غیبت داشتند اما غیبت امامتی نه غیبت بدنی. وقتی امامی را در زندان می‌اندازند چه فرقی می‌کند امام زمانی که در دسترس نیست با امامی که در زندان است؟ تقریبا فرقی نمی‌کند و شاید غیبت یک امام حی در زندان از غیبت امام زمان که توسط خدا انجام شده سخت‌تر باشد.

وی ادامه داد: این غیبت درجاتی دارد، غیبت اعظم غیبت کبری و به محاق رفتن همه ماه امامت در زمان امام زمان(عج) رخ داده ولی همه ائمه پس از حضرت علی(ع) درجاتی از غیبت داشتند یعنی امامت آن‌ها نسبتا در محاق بوده‌است توسط فشارهایی که اعمال می‌شد. اگر این‌گونه تحلیل کنیم آن‌گاه مطمئن می‌شویم که به خاطر بی اعتنایی جهان اسلام جریان و شیب تند غیبت ائمه اتفاق می‌افتد یعنی اگر جلوی تحقق غدیر را جامعه نمی‌گرفت آن وقت امام زمان نیز ممکن بود غیبت نمی‌کرد.


جامعه لیاقت و ظرفیت پذیرش امامت الهی را ندارد

میرزایی اظهار کرد: در حفقیقت غیبت امام زمان(عج) نتیجه طبیعی امامت‌گریزی و امامت ستیزی امت اسلامی است، چون امت اسلامی قابلیت حمل رسالت و مسئولیت تاریخی امام را نداشتند، امام به عروج می‌رود و شهید می‌شود یا به نحو دیگری غیبت می‌کند، حال یک امامی را مردم می‌کشند و از تحقق امامت جلوگیری می‌کنند، امام دیگری را به زندان می‌اندازند، امام دیگری را هم خداوند متعال به آسمان می‌برد به علت اینکه جامعه در طول سه قرن نشان داد که لیاقت امامت الهی و آسمانی و ظرفیت پذیرش آن را ندارد. این البته کفران نعمتی است که از غدیر شروع شد.

وی افزود: امام و امامت بزرگ‌ترین نعمت الهی است، هر نعمیت اگر مورد شکر قرار نگیرد در معرض زوال قرار می‌گیرد و لذا باید سیر قبول مردم سیر صعودی باشد؛ پیامبر(ص) در مکه یک نفر بود که به مبعث رسید اما این تعداد به تدریح افزایش یافت و هیچ‌وقت شاهد این نبودیم که یاران پیامبر(ص) کم شوند یا از بین بروند.
این استاد و پژوهشگر حوزه گفت: همیشه حرکت امت پذیرش پیامبر بوده لذا پیامبر تا انتها ماند، پیامبر در مدینه غیر پیامبر در مکه است، مردم حول این پیامبر بودند.

میرزایی گفت: مردم پیامبر را می‌خواستند، در نتیجه سیر روی آوردن جهان به امت و پیامبر سیر صعودی بوده؛ اما آیا این سیر در نسبت امامت هم است؟ نه این‌گونه نبوده‌است.

وی ادامه داد: سیر امامت شیب به محاق‌رفتگی داشته به علت اینکه جامعه اسلامی امام‌ستیزی می‌کردند و در پی حوادث از غدیر به بعد آخرین امام توسط اراده الهی نیز غائب می‌شود؛ حتی غیبت امام زمان(عج) نیز سیر تدریجی داشته؛ یعنی در ابتدا، غیبت صغری بوده و بعد غیبت کبری اتفاق رخ داده است.

میرزایی بیان کرد: در نتیجه ما می‌توانیم خط ممتد غیبت امامت را در طول تاریخ را ناشی از غیبت غدیر در جهان اسلام بدانیم وقتی غدیر را غائب کردند و خط امام علی(ع) را کوبیدند به طور طبیعی ائمه پس از ایشان آرام آرام امکان تحرکشان کم‌تر شد . ظلم و جنایت علیه آن‌ها سیر صعودی پیدا کرد. بنابر این، فرجامِ غدیر ستیزی جهان اسلام و پیامد و نتیجۀ جهل و جاهلیت مسلمانان نسبت به غدیر به غیبت آخرین امام ختم شد.

میرزایی اظهار کرد: البته همه این سخنان به این معنا نیست که دستاورد امامت کم بوده، دستاورد امامت نسبت به امامتی که خداوند متعال در قرآن کریم مقرر فرمود و پیامبر خدا مثل حضرت ابراهیم(ع) و علی(ع) بخش مهمی از آن را در دوران خود عملی کردند در مقایسه با این شاخص های امامت قرآنی و امامت محمدی و علوی امامت‌های پسینی تحقق قابل قبولی نداشتند.

وی گفت: امام بود اما جامعه از این آفتاب امامت نور برنمی‌گرفت، جهالت و ظلم حاکمان و خطوط انحرافی کلامی و فقهی مانع از این می‌شد که امام به عنوان محور حرکت سیاست، جامعه و تمدن مورد قبول زمان‌های مختلف قرار بگیرد. البته روحانیت و معارفی که تا امروز از ائمه داریم ظرفیت و سوخت پیش‌برنده یک جهان تمدنی است در نتیجه آن تحقق یافته‌ها با عقول انسان قابل درک نیست اما در مقایسه با آن چیزی که باید در آن زمان رخ می‌داد، اتفاقات کمتری افتاده‌است.

عضو هیئت علمی جامعه‌المصطفی افزود: به نظر بنده درصدی از امامت امام علی(ع)، امام حسین(ع) و همه ائمه که پس از آن‌ها در زمان ما در حال تحقق پیدا کردن است، در زمان خودشان تحقق پیدا نکرد. آن مقدار از ابعاد سیاسی و اجتماعی و تمدنی ولایت وامامت که امام خمینی(ره) در زمان خودش محقق کرد در زمان بسیاری از ائمه محقق نشد. در نتیجه، آفتاب امامت هیچ‌وقت غیبت نهایی و وجودی نمی‌کند، اما در زمان ائمه، امت خودش را از ائمه محروم کرد و منجر به غیبت امامت شد.

انتهای پیام

captcha