به گزارش ایکنا؛ مؤسسات قرآنی ـ مردمی از جمله مجموعههای قرآنیاند که سالیان سال دوشادوش و همراه با دستگاههای قرآنی کشور در حوزههای آموزشی، تبلیغی، ترویجی و پژوهشی و با هدف اعتلای فرهنگ قرآنی و نهادینه کردن آموزههای قرآنی میان اقشار مختلف جامعه خردسالان، نوجوانان، جوانان و بزرگسال فعالیت میکنند؛ فعالیتی که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان جلسات قرآن و به صورت محدود انجام میشد و پس از آن با شناسنامهدار کردن این گونه فعالیتها و رسمیت بخشیدن، مجوزهایی برای آنها صادر شد.
این مجوزها در ابتدا فقط از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و پس از آن از و براساس آنچه در اساسنامه سازمان تبلیغات اسلامی آمده، از سوی این دستگاه متولی امر قرآن انجام گرفت و تاکنون ادامهدار است.
نبود آمار دقیق و بانک جامع از تعداد مؤسسات قرآنی سراسر کشور، شاید یکی از مواردی است که میتوان درباره آن تأمل کرد. اکنون دیگر امکان مکانیابی سه هزار مؤسسه قرآنی سراسر کشور از طریق اپلیکیشن مکانیاب مؤسسات، که به همت معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از نمایشگاه قرآن امسال راهاندازی شده است، خبر از فعالیت این تعداد مؤسسه قرآن و عترت میدهد و قطعاً این تعداد مؤسسه نیز از سازمان تبلیغات اسلامی مجوز فعالیت دریافت کردهاند.
یکی از دغدغههایی که این روزها گریبان مؤسسات قرآنی ـ مردمی را گرفته است، بحث مؤسسات کاغذی یا صوری است. مؤسساتی که در کنار فعالیت تشکلهای قرآنی قد کشیدهاند و گاه بزرگ شدهاند. این بزرگی موجب شده است که حمایتهای لازم از مؤسسات انجام نشود و گاه نیز غیرفعال یا تعطیل شوند. این مؤسسات که تا دریافت مجوز جلو رفتهاند و برخی از آنها نیز موافقت اصولی را کسب کردهاند و سر بزنگاه تأیید مکان، گیر قانون افتادهاند و نتوانستند مؤسساتشان را به سرانجام برسانند.
باید پذیرفت که تعداد مؤسسات صوری و کاغذی و بدون فعالیتهای اصلی، در تهران بیش از دیگر استانهاست که به ندرت شاهد حضور این مؤسسات هستیم؛ دلیل این مسئله یکی حجم بالای اعتبارات مالی در تهران و دیگر شفافیت بیشتر فعالیتها در شهرستانهاست. در گزارش پیشرو، به جمعبندی علتهای این مسئله در گفتوگو با کارشناسان و مدیران مؤسسات و اتحادیههایی که سالیان سال در حوزه مردمی فعالیت کردهاند، پرداخته میشود.
مؤسسه صوری برای جذب اعتبارات
بنابر گفتوگوهای انجام شده، مهمترین دلیل وجود این مؤسسات، دریافت اعتبارات و یا مؤسسه معینشدن است. موضوعی که عمر آن شاید به چند سال نرسد و راهحلی بود که از سوی دستگاههای بالادستی و برای عدم بازگرداندن اعتبارات و بودجههای قرآنی به خزانه به ویژه در پایان هر سال باب شد. مؤسساتی که تنها خزانهای کوچک به عنوان انباشتهای برای اعتبارات قرآنی باشند تا به مرور این اعتبارات به سایر مؤسسات و یا دستگاهها واریز شود. البته درصدی از این اعتبارات پس از انتقال، طی تفاهمنامهای نصیب مؤسسه معین میشود.
شاید مهمترین علت اصلی این موضوع بود شفافیت است. با وجود اتحادیههای قرآنی در استانها و بالفرض تعیین و تکلیف اتحادیه مدغم قرآنی در سطح کشور، ضرورت مؤسسه معین چیست؟ بهتر نیست این اعتبارات به اتحادیه بیاید و اگر قرار است درصدی هم باشد، به اتحادیه تعلق بگیرد تا برای هزینههای جاری صرف شود.
چرا اتحادیه مؤسسه معین نشد
اتحادیهای که مدیرعامل آن باید در مجمع عمومی و یا فوقالعاده در کنار ارائه گزارش برنامهها و فعالیتها، تراز مالی را اعلام کند تا مدیران مؤسسات قرآنی عضو، آن را امضا کنند. همچنین بازرسان اتحادیه نیز مزیت دیگری است؛ درست است که مؤسسات نیز میتوانند ادعا کند که هیئت مدیره و بازرس دارند اما برگزاری جلسات آنها داخلی است. در حالی که اتحادیه هر پول و هزینهای را که جذب میکند، باید در پایان سال تراز مالی تهیه و به مؤسسات عضو گزارش دهد. این مسئله هم سلامت اتحادیه را تضمین میکند و هم از آنجاکه بازرس از مدیران مؤسسه و پاسخگو هستند، نمیتواند شخصی هزینه کند. اساساً اتحادیه برای همین است و در مقابل پولشویی میایستد.
البته نباید از نقش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت قرآن و عترت ارشاد در زمینه شفافیتهای اخیر غافل شد، چیزی که موجب شد تا بدانیم اعتبارات قرآنی به کدام بخش و چه مؤسسهای به عنوان واریز میشود. حال آنکه انتخاب اتحادیههای قرآنی به عنوان معین، جایی برای اعتراض دیگر مؤسسات باقی نمیماند تا بگویند چرا ما را به عنوان معین انتخاب نکردهاند؟ و سایر سؤالات.
اگر اتحادیهها به عنوان معین معرفی شوند، فعالیت این مؤسسات کاغذی بسته میشود، مؤسساتی که تنها برای دریافت اعتبارات هستند و عملاً خروجی محسوسی از آنها دیده نمیشود، مؤسساتی که تنها به یک اتاق و یک میز و فردی برای پاسخگویی به تلفن خلاصه میشود. بنابراین هرچه بیشتر به سمت شفافیت برویم، دستگاههای متولی امور قرآنی و همچنین مؤسسات قرآنی ملزم به ارائه گزارش میشوند.
رهاشدگی مؤسسات پس از اخذ مجوز
از سوی دیگر رها شدن مؤسسات قرآنی پس از دریافت صدور مجوز فعالیت و عدم ارزیابی درست و صحیح و نظارت بر فعالیتهای آنها شاید یکی از دلایل رشد این تشکلهای کاغذی و غیرواقعی است. اگر این نظارتها به صورت مستمر انجام شود، مؤسسات قرآنی میدانند که برای کوچکترین فعالیتی که انجام میدهند و حتی برای غیرفعال بودن و انحلال و علت آن، باید پاسخگو باشند و بنابراین زمینه رشد مؤسساتی که تنها یک اسم هستند، باقی نمیماند.
حضور اتحادیه در روند صدور مجوز اتحادیهها یکی دیگر از مواردی است که میتواند مقابل مؤسسات قرآنی کاغذی بایستد. به هر حال در هر استان اتحادیهها به دلیل حضور مدتها در این زمینه اشراف بیشتری دارند. گویا در کمیته مصاحبه هیئت رسیدگی به صدور مجوز سازمان دارالقرآنالکریم، مدیرعامل اتحادیه عضو است و این امر هم در مرکز(تهران) و هم در استانها رخ میدهد، اما در هیئت رسیدگی به صدور مجوز مؤسسات معاونت قرآن و عترت ارشاد، هنوز این عضویت در کمیته مصاحبه وجود ندارد و در برخی از استانها به دلیل تفاهم اتحادیه قرآنی با ادارهکل ارشاد استان، بعضاً مدیرعامل در این جلسه حضور پیدا میکند، اما این سلیقهای است چون قانون نیست و اتحادیه عضو نیست. حال بماند اینکه اتحادیههای قرآنی مدتهاست که مدنظر هستند تا فرآیند صدور مجوز به اتحادیه بیاید.
این امر در راستای صدور مجوز از سوی اتحادیههای دیگر صنوف است و اگر این اتفاق بیافتد هم مؤسسات به اتحادیه و هم اتحادیه نسبت به مؤسسات، قویتر عمل میکند و میتواند مثل صنوف دیگر عمل کند و این موضوع مخالف نظارت دستگاههای ناظر نیست و برای آن میتوان در کنار این واگذاری برنامههای دیگری نیز دید. در حال حاضر اتحادیه تابعیت دارد، تابعیتی که از دستگاههای متولی امور قرآنی دارد و نه استقلال کامل و با شرایط موجود با درخواست حداقلی، عضویت در هیئت رسیدگی به صدور مجوز راضی هستند.
بنا بر گفته، یکی از مدیران حوزه قرآنی ـ مردمی کشور «یکی دیگر از این علتها، تفاهمهای صوری اجرایی است که از سوی دستگاهها با این مؤسسات بسته میشود و حال آنکه نظارت و رصد جامع میتواند مقابل این مؤسسات که تنها نامی از آنها است گرفته شود، البته این مؤسسات در هنگام صدور مجوز فعالیت این برنامه را در نظر ندارند اما پس از آن یقیناً به این انحراف میروند. هنگامی که دستگاه بالادستی، مسیر درست توزیع منابع مالی را نمیدانند و اگر این اعتبارات در جای خودش توزیع میشد، قطعاً این اختلافات رخ نمیداد».
برخی حتی اذعان داشتند که با شرایط موجود اتحادیههای قرآنی و عدم ادغام در سطح کشور، توزیع این منابع به دو اتحادیه قرآنی خطای راهبردی است و موجب شده است تا شاهد رشد بیشتر مؤسساتی باشیم که فعالیتهای قرآنی ندارند و تنها در زمینه توزیع اعتبارات فعالیت میکنند و یا در کنار فعالیتی که دارند به معین بودن روی آوردهاند تا اندک اعتباری نیز نصیب آنها شود. بزرگی این مؤسسات کاغذی به مجموعههای قرآنی ـ مردمی که از جان و دل در گسترش و ترویج فرهنگ قرآنی فعالیت میکنند، ضرر میزند.
امید است با بازنگری دستگاههای بالادستی و نهادهای متولی امور قرآنی در مهمترین زمینه، که همان توزیع بحث اعتبارات است، مقابل فعالیت اینگونه مؤسسات گرفته شود، چراکه این گونه حمایتها از مؤسسات خاص که تنها با عنوان و در برهه زمانی خاص فعالیت میکنند، صدماتی دارد که دامن تشکلهای مردمی ـ قرآنی را لکهدار میکند و موجب میشود تا از کوچکترین حق حمایتی خود با وجود عملکرد خوب و مناسب در حوزههای آموزشی، تبلیغی و ترویجی، محروم و بیبهره بمانند.
انتهای پیام