آیا اسلامی شدن دانشگاه به معنای بیکار شدن برخی اساتید است؟
کد خبر: 4150173
تاریخ انتشار : ۰۴ تير ۱۴۰۲ - ۱۲:۱۴
مهدی عاشوری پاسخ داد:

آیا اسلامی شدن دانشگاه به معنای بیکار شدن برخی اساتید است؟

استاد دانشگاه آزاد ضمن اشاره به نگرانی برخی از اساتید دانشگاه نسبت به اسلامی شدن دانشگاه توضیح داد که کدام تلقی از دانشگاه اسلامی موجبات این نگرانی را پدید آورده است و کدام تلقی از دانشگاه اسلامی قابل دفاع است.

به گزارش ایکنا، نشست «آموزش علم در دانشگاه اسلامی» با سخنرانی مهدی عاشوری، استاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات امروز 4 تیر در پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی برگزار شد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

بحث از ایجاد دانشگاه اسلامی پررونق است با این حال موفقیت لازم را نداشته است، هرچند فواید و ثمراتی بر آن مترتب است که می‌توانیم ذکر کنیم.

من در این بحث می‌خواهم سراغ کسانی بروم که با این مسئله همدل نیستند. یک نگرانی میان برخی اساتید وجود دارد که اگر دانشگاه اسلامی درست کردید ما چه می‌شویم. این اساتید علومی را یاد گرفتند و بلدند یاد بدهند که فکر می‌کنند اگر دانشگاه اسلامی ایجاد شود باید از دانشگاه بیرون بروند. یکبار جلسه‌ای برای ایجاد یک واحد علوم انسانی اسلامی بود. عموم اساتید هم همراه بودند ولی یکی از اساتید که رشته او زبانشناسی بود این نگرانی را داشت که اگر دانشگاه اسلامی شود مباحث زبانشناسی جای خود را به مباحث اصول فقه بدهد.

ما باید تلقی خود را از دانشگاه اسلامی و علم مشخص کنیم بعد مشخص کنیم آیا الگوی خاصی از آموزش در دانشگاه اسلامی نیاز هست یا خیر. مقدمه اول را از خود دانشگاه شروع می‌کنیم. یکی از پیش‌فرض‌هایی که قابل مناقشه است این است که عمدتا دانشگاه را نهاد مدرن تلقی می‌کنند. این را تاحدودی می‌پذیریم. وقتی تاریخ دانشگاه‌های اروپایی و آمریکایی را بررسی می‌کنیم می‌بینیم این نهاد پیش از دوره مدرن شکل گرفته. نهاد مدرسه در معنای عام یک نهادی بوده که از ابتدای شکل‌گیری تعلیم و تعلم وجود داشته. در آن دوران یک آموزش عمومی بوده است ولی نهادی نیاز داشتیم که متکفل آموزش عالی باشد. در تلقی سنتی نگاه به علم وحدت‌یافته بود ولی اتفاقی که در دوره مدرن افتاد تخصص‌گرایی بود. پس دانشگاه پیش از دوره مدرن به وجود آمده است.  

دانشگاه تا قرن نوزدهم سیر قدیم را داشت یعنی دانشگاه در فضای غرب یک نهاد سنتی بود که با اقتضائات دوره مدرن خودش را نزدیک کرد. وقتی از نسل اول دانشگاه صحبت می‌کنند، نسل اول آموزش‌محور بود که این همان نگاه سنتی بود. اواخر قرن هجدهم بحث اندیشه ترقی وارد دانشگاه شد یعنی می‌توانیم جامعه را تغییر دهیم و امکان تولید داریم. پس دانشگاه خودش ابتدائا نهاد مدرن نبود ولی دانشگاهی که الآن وجود دارد نهاد مدرن است.

سه تلقی از چیستی دانشگاه اسلامی

نکته دوم به دانشگاه اسلامی و تلقی ما از آن برمی‌گردد. ما در جامعه خودمان مدارس عالی را از گذشته داشتیم. خود مدارس علمیه که در هر شهری وجود داشت و وظیفه تربیت عالمان دینی را بر عهده داشتند را به عنوان نهاد آموزش عالی در نقاط مختلف جهان اسلام داشتیم. تلقی اول از دانشگاه اسلامی این است که مکانی برای علم داشته باشیم که علم اسلامی را به صورت مدرن ارائه کند. برخی وقتی از دانشگاه اسلامی سخن می‌گفتند نحوه ارائه مدرن مد نظرشان بود، البته برخی محتوایی هم نگاه می‌کردند. این گروه به این فکر می‌کردند که چگونه قرائت مدرن از اسلام و علم اسلامی و جامعه اسلامی ارائه دهیم که همساز با هنجارهای جامعه مدرن باشد. این تلقی تاثیرگذار و قابل تامل در مورد دانشگاه اسلامی است. اگر چنین تلقی داشته باشیم آموزش علم هم معنای خاصی پیدا می‌کند.

تلقی دیگر  این است که نهاد مدرنی شکل گرفته که ارکانی دارد از جمله برنامه‌های درسی، اعضای هیئت علمی، دانشجویان و فضای فرهنگی دانشگاه. ما ببینیم در هر کدام از این ارکان چه مولفه‌هایی برای اسلامی شدن می‌توانیم در نظر بگیریم مثلا در برنامه درسی بخشی را در نظر بگیریم که باورهای دانشجویان را اسلامی کنیم یا اساتیدی داشته باشیم که پایبندی اسلامی داشته باشند. تلقی سومی که توسط طرفداران علوم انسانی اسلامی حمایت می‌شود این است که ما وقتی از تولید علوم انسانی اسلامی صحبت می‌کنیم نیازمند نهاد آموزشی پژوهشی است که باید متخصصان خود را تربیت کند و تولید علوم هم اتفاق بیفتد. این هم تلقی سوم از دانشگاه اسلامی است.

پس ما می‌توانیم سه تلقی از دانشگاه اسلامی داشته باشیم؛ یکی مدرن کردن علوم اسلامی، دوم اسلامی کردن فضا و ارکان دانشگاه، تلقی سوم که به دنبال علم دینی است. هر کدام الگوهای خاص خود را در آموزش علم دنبال می‌کنند.

مقدمه سوم به تلقی ما از علم برمی‌گردد. سخت‌ترین بخش مقدمات همین بحث علم‌شناسی است چون تلقی از علم در اروپا هم طی هفتاد سال اخیر تحول عظیمی پیدا کرد. در قرن نوزدهم تلقی از علم پوزیتیویستی بود که معرفت علمی را والاترین معرفت می‌دانست و این معرفت علمی یک معرفت روشمند ضابطه‌مند عینی بود فارغ از ارزش‌ها و مبانی فلسفی.

بر این اساس ما می‌توانیم چند تلقی از علم داشته باشیم. گاهی از علم به عنوان یک فضیلت یاد می‌کنیم که فرد کسب می‌کند. تلقی دوم تلقی است که با فناوری پیوند دارد و تلقی مدرن است. تلقی سوم تلقی پست‌مدرن است که نگاهش به علم به مثابه کالایی است که می‌تواند ارزش اقتصادی داشته باشد، ارزش فرهنگی داشته باشد، ارزش سیاسی باشد یعنی خودش فی نفسه ارزش ندارد. پس تلقی از علم هم بسیار مهم است. این سه مقدمه درباره دانشگاه، دانشگاه اسلامی و علم بود.

آموزش علم در دانشگاه اسلامی باید چه ویژگی داشته باشد؟

در تلقی مدرن‌سازی جامعه اسلامی که تلقی اول بود، تلقی از علم هم مدرن است. در این تلقی دانشگاه اسلامی وظیفه دارد نظریات علمی را آموزش دهد و موظف است این را به فناوری پیوند بزند. پس در دانشگاه اسلامی تمام رشته‌ها باید با تلقی مدرن باشند. این دانشگاه و آموزش‌هایش در خدمت جامعه اسلامی است. مشکلی که این گروه پیدا می‌کنند جایی است که ارزش‌های علم مدرن و جامعه اسلامی تعارض پیدا می‌کند لذا بحث علم و دین مهم است و باید به مسائل علم و دین پاسخ داده شود.

طبق تلقی دوم دانشگاه مدرن است و باید آن را اسلامی کنیم. اینجا آموزش علوم و معارف اسلامی تلفیق می‌شود ولی در تعارضات طرف معیارهای اسلامی را می‌گیریم. این نگاه دوم به دانشگاه اسلامی با نگاه‌های پسا اثبات‌گرایانه پیوندهایی خورده است. جنس چالش‌های این تلقی از جنس تعارض علوم انسانی مدرن و ارزش‌های اسلامی است یعنی می‌خواهیم دانشگاه را اسلامی کنیم ولی آموزش علوم می‌تواند مشکل‌ساز شود.

طبق تلقی‌هایی که سعی می‌کنند از مواجهه با پدیده‌های مدرن گریز داشته باشند دانشگاه‌ اسلامی دانشگاهی خواهد بود که از ابتدا رشته‌های خودش را طراحی می‌کند و پیش می‌برد و خودش را مستقل از آموزش علوم قرار می‌دهد. برخی از طرفداران دانشگاه اسلامی چنین تلقی خواهند داشت. طبق این تلقی، نگرانی برای استادان ایجاد خواهد شد که در این دانشگاه جایی نخواهیم داشت.

در عین حال ما می‌توانیم از آموزش علوم جدید به معنای تسلط بر پیشینه علمی صحبت کنیم. طبق این نگرش دانشگاه اسلامی دانشگاهی است که می‌خواهد متخصص علم دینی پرورش دهد، دانش اسلامی را توسعه بدهد ولی این بدون بررسی پیشینه‌ها ممکن نیست. آموزش علوم در این مدل باید دانشجو را توجه بدهد که هر کدام از یافته‌ها مبتنی بر پیش‌فرض‌ها و لوازمی است. این جنس آموزش علمی است که در مدل سوم دانشگاه اسلامی می‌توان از آن دفاع کرد.

  

انتهای پیام
captcha