خودشناسی واژهای است که این روزها بسیار با آن مواجه میشویم. شاید با شنیدن این واژه، برای برخی از ما این سؤال پیش بیاید که مگر «خود» هم نیاز به شناختن دارد؟ وقتی میدانیم کی هستیم، چکار میکنیم، چه چیزهایی را دوست داریم و از چه چیزهایی بدمان میآید، آیا باز هم مواردی برای شناختن باقی میماند؟
اما مواقعی در زندگی پیش میآید که احساس میکنیم آنقدرها هم که فکر میکردیم خودمان را نمیشناسیم. مثلاً وقتی مقابل انتقاد پدر و مادر، دوست یا همکارمان به هم میریزیم و واکنش تند نشان میدهیم، در یک موقعیت به ظاهر ساده دچار درماندگی میشویم و دست روی دست میگذاریم یا در روابط شخصی بارها اسیر یک الگوی مخرب تکرارشونده میشویم و… آن وقت است که پیش خودمان میگوییم: «انگار خودم نبودم» یا «انگار آنقدرها هم که فکر میکردم خودم را نمیشناسم».
فراتر از «من» هستیم
در این مواقع است که شک میکنیم ما چیزی فراتر از همین «من» هستیم که در طول شبانهروز آن را ادراک میکنیم و احتمالاً ترغیب میشویم که درباره خودمان و آن چه فراتر از «من» هست، چیزهای بیشتری بدانیم.
قرآن مجید در آیات فراوانی به بیان روحیهها و رفتارهای انسان پرداخته است. به طور مثال در سوره ابراهیم میفرماید: «إِنَّ الْإِنْسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ﴿۳۴﴾؛ قطعاً انسان ستمپيشه ناسپاس است».
«وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنْسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعَاءٍ عَرِيضٍ؛ و چون انسان را نعمت بخشيم روى برتابد و خود را كنار كشد و چون آسيبى بدو رسد دست به دعاى فراوان بردارد». (آیه 51 سوره فصلت)
در آیات قرآنی به تناسب به صفات خوب و بد آدمی اشاره شده است. در آیات بیان شده، انسانهای خوب و بد، همگی بر نفس خویش؛ یعنی روحیه، نیت و انگیزههایشان آگاهند و خود را بهتر از هرکس میشناسند. البته این آگاهی، ذاتی و فطری است. در این میان، انسانهای باتقوا به این علم و آگاهی اعتراف میکنند و می گویند: «اَنَا اَعْلَمُ بِنَفْسی مِنْ غَیْری وَ رَبّی اَعْلَمُ بی مِنّی بِنَفْسی؛ من به خودم از هر کس آگاهترم، خداوند به من از خودم آگاهتر.»
در مقابل انسانهای گناهکار و گمراه در پی انکار این آگاهی برمیآیند و به عذرتراشی میپردازند، در حالی که خود به موجه نبودن عذرهای خویش واقفند.
علم به نفس و اعمال خویشتن، یکی از مواهب بزرگ خداوند به انسان است و برهمین اساس است که بزرگان دینی ما سفارش میکنند آدمی در پایان روز، با خویش خلوت کند و به حساب خوب و بد کردار خود برسد چراکه در تنهایی نیازی به عذرتراشی نیست و انسان میتواند فارغ از هر بهانهای به واقعیت و انگیزههای کردار خویش بنگرد و خوب و بد آنها را ببیند.
زیباسازی باطن
حجتالاسلام علی رستمی، کارشناسان مذهبی در گفتوگو با ایکنا کردستان، اظهار کرد: همانگونه که انسان همواره به دنبال زیباسازی ظاهر خود است باید در زیباسازی باطن خود نیزبکوشد چراکه این امر موجب شده که ظاهر فرد نیز زیبا جلوه کند.
وی افزود: اگر باطن فردی زشت باشد و ظاهرش را زیبا جلوه دهد، خداوند به زودی زشتی باطنش را آشکار خواهد کرد. امام صادق(ع) در این باره میفرماید: «به چه کار کسی میآید (چه فایدهای دارد) که خوبیاش را آشکار کند و بدیاش را بپوشاند؟ آیا این طور نیست که وقتی به خودش رجوع میکند، میداند که چنین نیست؟»
حجتالاسلام رستمی بیان کرد: دوری کردن انسان از ظاهرسازی و بهانهتراشی برای انجام اعمال زشتش موجب میشود تا فرد برای سالم سازی نفسش تلاش کند.
وی یکی ازراههای خودشناسی را کنترل نفس و زدودن نفس از گناه دانست و گفت: اگر نفس انسان مهار شده و کنترل شود درهای رحمت الهی بر فرد باز شده و حکمت و معرفت نصیب انسان خواهد گشت.
ریشه مشکلات روحی
همایون قسمتی، از اساتید روانشناسی دانشگاههای استان در گفتوگو با ایکنا گفت: بسیاری از مشکلات روحی و روانی و فکری و اخلاقی انسان ناشی از عدم خودشناسی است.
وی افزود: اگر آدمی، حقیقت واقعی خود، هدف خلقت، رابطه خود با خدا، موقعیت خود در نظام هستی، تأثیر زندگی دنیوی در آخرت، نقش اخلاق نیکو و برخورد مناسب با دیگران، سهم ثروت در کیفیت زندگی و نقش مصیبتها و خوشیها را در زندگی بداند. بسیاری از مشکلات او به راحتی حل خواهد شد و زندگی سعادت آمیزی را برای خود رقم میزند.
دکتر قسمتی بیان کرد: بسیاری از مکاتب ساخته و پرداخته دست بشر نظیر ماتریالیسم، لیبرالیسم، نازیسم، تبعیض نژادی، سرمایه داری و اگزیستانسیالیسم الحادی، که امروزه سرنوشت آدمیان را رقم میزنند، ریشه در عدم شناخت انسان دارند. اگر آدمی خود را به خوبی میشناخت، دیگر گرفتار این مکاتب نمیشد و میتوانست در پرتو تعقل و خردورزی به آرامش راستین که همان اُنس با خدا و تبعیت از فرامین الهی است، دست یابد.
مقدمات خودسازی
وی عنوان کرد: یکی دیگر از مقدمات مورد نیاز برای خودسازی، داشتن انگیزه و گرایش برای حرکت به سوی مقصد در مسیر صحیح است. خودشناسی میتواند انگیزه لازم برای حرکت به سوی مقصد را در ما پدید آورد.
این روانشناس یادآور شد: خودشناسی انگیزه حرکت به سوی مقصد را از آن جهت پدید میآورد که مقصدی که به ما معرفی میکند با خواستههای فطری ما سازگار است و تنها چیزی که میتواند خواستههای فطری را برآورد حرکت به سوی خداوند و قرب پروردگاری است که کمال مطلق است و یگانه موجود بینهایتی است که علم و قدرت بینهایت است و کمالخواهی نامتناهی انسان فقط با قرب به او تأمین میشود.
سخن آخر
«إعرف نفسك أيها الإنسان تعرف ربّك؛ ای انسان! خود را بشناس تا خدای خويش را بشناسی» و این نزدیکترین راه رسیدن به خداست.
انتهای پیام