به گزارش ایکنا، مطالعه روند ادبیات داستان فارسی ما را به این هدف رهنمون میکند که دید کلی به هر دوره از تاریخ داشته و از نقاط ضعف و قوتهای داستاننویسی آگاه باشیم. طی این سالها، که ما آن را به صورت دهه آوردهایم، فراز و نشیبهای داستانی بسیار زیاد بوده و به عبارتی اوج داستاننویسی در دهه ۷۰ و ۸۰ اکنون رو به افول است که باید در جای خود بحث و بررسی دقیقتری شود. در گزارش پیشین با عنوان «سیر ادبیات داستانی در ایران؛ از حکایت تا رماننویسی» به پیشینه داستاننویسی در ایران تا دهه ۴۰ پرداختیم و اکنون به داستان مدرن پس از دهه ۴۰ تا زمان حاضر میپردازیم.
دهه چهل عرصه گسترش مدرنیسم بدون ریشه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بود که منجر به تثبیت نظام سرمایهداری صنعتی و رشد فراگیر طبقه متوسط جامعه شد. این دوره شکوفاترین دوره ادبیات معاصر ایران و عرصه ظهور برجستهترین دستاوردهای هنری در تمامی زمینهها بود و بهترین آثار جلال آل احمد، ابراهیم گلستان، صادق چوبک، بهرام صادقی و غلامحسین ساعدی در این دهه چاپ و منتشر شد.
از دهه چهل به این سو داستاننویسان مستعدی، چون غلامحسین ساعدی در نمایش و تشریح فقر، هوشنگ گلشیری با آوردن تکنیکتازهای در نوشتن به ویژه با شازده احتجاب، نادر ابراهیمی با حکایات شبه کلاسیک، جمال میرصادقی با ایجاد طیف جدیدی از قصه در حد فاصل زندگی سنتی و نو و محمود دولتآبادی با رئالیسمی برخاسته از مکتب گورکی و توانایی کممانند در توصیف و بیان حرکت، احمد محمود، اسماعیل فصیح، علیاشرف درویشیان، ناصر ایرانی، علیمحمد افغانی، منصور یاقوتی و نسلجدیدی از نویسندگان همچون احمد مسعودی، محمود طیاری، مجید دانش، مجید دانش آراسته و … و زنان داستاننویسی چون مهشید امیرشاهی، گلی ترقی، شهرنوش پارسیپور، غزاله علیزاده و چهره شاخص این گروه، سیمین دانشور، هریک بخش عمدهای از تحول داستاننویسی سالهای پس از چهل را به خود اختصاص دادند.
در دو دهه چهل و پنجاه قالب داستان از وعظ اخلاقی به مرحله خلاقیت هنری ارتقا یافت و کوشید که به جستجوی عمیق در بطن هستی و هویت انسان و جامعه بپردازد. گرایش نویسندگان به میراث، فرهنگ بومی و نیز ظهور پدیده اصلاحات ارضی منجر به پیدایش و گسترش ادبیات روستایی و اقلیمی طی دهههای یادشده شد. نویسندگان جوان این دوران کوشیدند تا با رسوخ در بطن زندگی روستایی، آفاق ناشناخته زندگی طبقه روستایی و حاشیهنشین را جستجو کنند. از نویسندگان و پیشگامانی که به این امر پرداختند، میتوان به غلامحسین ساعدی، تقی مدرسی و جلال آل احمد اشاره کرد. از سال ۵۰ تا ۱۳۵۷ عرصه تداوم ادبیات دهه چهل است، با این تفاوت که ظهور جو چریکی ـ پلیسی در کشور، خلاقیتهای ادبی را نیز تحتالشعاع قرار داد و آثاری صریح خلق شد.
سیمین دانشور در میان داستاننویسان با نوشتن رمان «سووشون» به سرعت به تشخص شایستهای رسید. برای سووشون در سلوک رمان اجتماعی ایران منزلت مهمی قائلاند و این اثر را اولین اثر کامل در نوع رمان فارسی به شمار میآورند. سیمین دانشور چند مجموعه داستان کوتاه و دو جلد از رمان جزیره سرگردانی را نیز در سالهای بعد نوشت که این اثر به نظر مخاطبان او در اندازههای سووشون نیست.
به دنبال پیروزی انقلاب طی یک همه پرسی در اوایل سال ۱۳۵۸ نظام جمهوری اسلامی استقرار یافت. نسل جوان و انقلابی به جبران سالهای مدید خفقان و خاموشی به چاپ کتاب، نشریه و جزوه پرداختند. گرایش شدید این نسل به آثار و نوشتههای سیاسی، اجتماعی و انقلابی باعث رونق فضای نشر و نگارش در کشور شد. پس از پیروزی انقلاب، کانون نویسندگان ایران فعالیت خود را مجدد آغاز کرد، اما از همان ابتدا دستخوش کشمکش سیاسی ـ عقیدتی شد که در نهایت به انشعاب حزب توده انجامید. شرایط سیاسی و اوضاع جنگی رفتهرفته اقشار جامعه و به ویژه اهل فکر و فرهنگ را در دو جبهه متفاوت قرار داد. یک دسته نویسندگان مذهبی که حامی نظام اسلامی بودند و دسته دیگر جناح نویسندگان روشنفکر و دگراندیش به وجود آمد.
نیمه دوم دهه شصت به ویژه سالهای پس از جنگ، دوران اوج شکوفایی رمان و رمان نویسی در ایران بود که تقریباً در سراسر دهه هفتاد تداوم یافت. در دوران پس از جنگ، داستان نویسان مذهبی هم چنان با نگاهی حسرت بار به ثبت خاطرات حماسههای دوران جنگ و عوالم معنوی آن و یا پارهای مفاهیم نوظهور اجتماعی پرداختند. طیف نویسندگان جناح روشنفکری در این زمان مواجه با تکانههای فکری ـ سیاسی داخلی یا خارجی کوشیدند با دیدی جزئینگر به تضادها و تناقضهای روحی انسان معاصر بپردازند.
در میان داستاننویسان دهه چهل به بعد، احمد محمود که رمان همسایههای او از نظر وسعت و تنوع ماجراها، تعداد شخصیتها و گستردگی لحن محاورهای و توصیفات جزءبهجزء از حرکات و گفتوگوها در میان رمانهای ایرانی ممتاز است، با رمانهای داستان یک شهر، زمین سوخته، مدار صفر درجه و… همچنان داستانسرای جنوب ایران باقیمانده است. اگر «همسایههای «احمدمحمود ۱۳۱۰) را فصل ممیزهای در رماننویسی اواخر سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به شمار آوریم، باید برای «بره گمشده راعی» اثر هوشنگ گلشیری نیز طلیعه جدیدی باز کنیم و آثار احمد مکانی، «سگ و زمستان بلند» شهرنوش پارسیپور، «مادرم بیبی جان» اصغر الهی، «سالهای اصغر» ناصر شاهینپر و «شب هول» هرمز شهدادی را به یاد داشته باشیم و جلد اول اثر تحسینبرانگیز محمود دولتآبادی، «کلیدر» را نیز به عنوان یک رمان روستایی با تمام ارزشهای حرفهای رماننویسی، در چشمانداز ادبیات داستانی انقلاب اسلامی به شایستگی ببینیم و باب جدیدی را با آنها باز کنیم.
دوره کامل کلیدر با ( 10 جلد) و در پنج مجلد پس از انقلاب اسلامی منتشر شده است. این رمان عظیم از رویدادهایی سخن میگوید که در محیطهای عشایری و روستایی خراسان میگذرد و به طور عمده، رمانی اجتماعی ـ حماسی است. اشخاص آن برخاسته از موقعیت اجتماعی و حماسی بوده و بر آن نیز اثر میگذارند و خط کلی داستان مبارزهای دهقانی ـ عشیرهای است و در نهایت بر ضد حاکمیت ستمشاهی برمیخیزد. دولتآبادی این زمینه فکری را پیش از کلیدر نیز در داستانهای گاواره بان، آوسنه بابا سبحان، لایههای بیابانی و… نشان داده است. رمان جای خالی سلوچ نیز داستان فقر و محرومیت مردم است و درگیریهای روستاییان و ایلات شرق ایران را منعکس میکند و تصاویری حقیقی از زندگی این مردم به دست میدهد. آخرین رمان مطرح و قابل اعتنای دولتآبادی، روزگار سپری شده مردم سالخورده، همچنان روایتگر محرومیتها و فقر عمومی است و داستان که از زبان سامون و یادگار ـ دو راوی از یک خانواده ـ نقل میشود، حکایتگر ماجراهای تلخی است که بر سر مردم روستایی در سبزوار از ۱۳۰۱ تا دوره پس از شهریور ۱۳۲۰ رفته است.
پس از دولتآبادی در دهه ۶۰ از چهرههای شاخص داستاننویسی به شرح زیر میتوان نام برد: رضا براهنی در رازهای سرزمین من، محسن مخملباف در باغ بلور، منیرو روانیپور در اهل غرق و دل فولاد، احمد آقایی در چراغانی در باد، شهرنوش پارسیپور در طوبا و معنای شب، اسماعیل فصیح در ثریا در اغما و زمستان ۶۲ و مجموعه قصههای نمادهای دشت مشوش و عباس معروفی با سمفونی مردگان. معروفی، دهه هفتاد را با رمان سال بلوا آغاز میکند. او که از تجربه سمفونی مردگان گذشته است، با سال بلوا به فرازی نو در رمان معاصر میرسد.
در سال ۱۳۷۲، ابراهیم یونسی که در ترجمه، چهره سرشناسی است، رمان گورستان غریبان را ـ که بیان گوشهای از تاریخ مبارزات مردم مناطق کردنشین است ـ عرضه میکند و اسماعیل فصیح با سه رمان، فرار فروهر، باده کهن و اسیر زمان همچنان بهعنوان نویسنده پرکار است. اما چهره داستانی فصیح را بیشتر باید در دو رمان ثریا در اغما و زمستان ۶۲ جستوجو کرد.
رمان رژه بر خاک پوک اثر شمس لنگرودی و مجموعه قصه قابل توجه یوزپلنگانی که با من دویدهاند، نوشته بیژن نجدی، آثار ماندگار و اثرگذاری هستند که در سالهای اوایل دهه ۷۰ منتشر شدهاند و جامعه ادبی ما از آنها بیتأثیر نبوده است.
در این دهه اتفاقهای زیادی افتاده است؛ از داستانهای عامهپسند پر مخاطب تا کتابهای جنگ و داستانهای پست مدرن. ناگفته نماند در دهه ۷۰ زنان ورود جدی به دنیای ادبیات داستانی داشتند و از حدود ۱۲۰۰ رمان منتشر شده، نیمی از آن متعلق به نویسندگان زن است. از این میان، ۷۰ درصد رمانهای زنان نویسنده و درصدی از رمان مردان نویسنده به جریان داستانهای رمانتیک عامهپسند اختصاص دارد.
از مهمترین آثار عامهپسندی که با اقبال عمومی مواجه شدند میتوان به «اتوبوس آبی» از مهدی اعتمادی؛ «باغ مارشال» از حسن کریمی؛ «پریچهر» از م. مودبپور؛ «تندیس عشق» از نسرین ثامنی، «پنجره و آریانا» از فهیمه رحیمی؛ «حکایت روزگار» از فریده گلبو؛ «بامداد خمار» از فتانه حاجسیدجوادی؛ «غمهای زندگی» از زهره خسروانی، «افسانه دل و نگین محبت» از فریده رهنما، «شب سراب» از ناهید پژواک؛ «بگشای لب» از شهره وکیلی؛ «گستره محبت» و «نیمی از وجودم» از نسرین قدیری؛ «سالهای بیکسی» از مریم جعفری، «دالان بهشت» از نازی صفوی؛ «سپیده عشق» از رویا خسرونجدی و «شاهپری حجله» از رویا سیناپور.
از میان این رمانها «بامداد خمار» فتانه حاجسیدجوادی توانست مخاطبان زیادی پیدا کند. این اثر رمانی است که حاجسیدجوادی در سال ۱۳۷۴ نوشته است، این کتاب در ۱۰ سال ۳۰۰ هزار نسخه فروش داشته و برخی از نوبتهای چاپ آن با شمارگان ۱۰ تا ۱۸ هزار نسخه درخور توجه است.
این کتاب، داستان سوزناک عشق نافرجام دختری از اعیان دوره قدیم تهران به جوانی نجار از طبقه پایین جامعه است. این اثر با بحثهای داغ و نقدهای بسیار روبهرو شد. موافقان، آن را برای مقوله روابط میان زنان و مردان جوان مفید دانسته یا درس عبرتی دانستند برای جوانان بیتجربه. مخالفان نیز آن را دفاع از اصالت و شرافت طبقات بالادست جامعه و تحقیر فرودستان دانستند.
همچنین از میان داستاننویسان دهه ۷۰، باید در ادبیات داستانی امروز نامهایی، چون امیرحسین چهلتن، جواد مجابی، محمد محمدعلی، مسعود خیام، اصغر الهی، منصور کوشان، رضا جولایی، شهریار مندنیپور، منیرو روانیپور، خاطره حجازی، زویا پیرزاد، حسین سناپور، حسن اصغری، ابوتراب خسروی، قائم کشکولی و… را در حافظه بیدار خود به عنوان خواننده حرفهای داستان نگه داریم و تماشاگر راه دشوار، اما پیوسته داستان متفاوت این دوره باشیم.
نخلهای بیسر نوشته قاسمعلی فراست، عروج نوشته ناصر ایرانی، سرور مردان آفتاب نوشته غلامرضا عیدان و اسماعیل نوشته محمود گلابدرهای مقدمهای است، اگرچه نه چندان روشمند و قوی و منسجم، اما از نظر موضوعی، راهی نو در ادبیات داستانی امروز ماست.
رمان دیگر این دهه که پرفروش بود، کتاب «روی ماه خداوند را ببوس» مصطفی مستور است. چاپ اول این کتاب در سال ۱۳۷۹ بود و از آن سال تاکنون ۷۵ چاپ آن منتشر شده است. داستان، این کتاب، داستان سرگشتگیهای یک جامعهشناس جوان به نام یوسف است که تازه درسش تمام شده و نمیداند جای خدا در زندگیاش کجاست. نگاه نو به حرفها و سؤالهای مذهبی باعث شد تا این کتاب بین خوانندگان اواخر دهه هفتاد محبوبیت پیدا کند. یکی از نکات جالب کتاب همین بود که هیچکس در آن سفید یا سیاه مطلق نبود، مثلاً همین عنوان کتاب از حرفهای یک زن خیابانی در داستان است.
خیلیها در اواخر دهه ۷۰ این کتاب را به هم هدیه دادند، کتابی که توانست نظر خیلی از علاقهمندان به کتاب را تغییر دهد. رضا امیرخانی در این کتاب داستان مربوط به زندگی فردی به نام علی فتاح (از خانوادههای قدیمی تهران) را روایت میکند. علی فرزند یک تاجر معتبر است که در جنوب شهر زندگی میکنند. در نوجوانی عاشق مهتاب ـ خواهر عزیزترین رفیقش کریم که نوکرشان هم بود ـ میشود، ولی این علاقه در طول عمر مهتاب به ازدواج نمیانجامد. چاپ اول این کتاب در سال ۷۸ بود و تاکنون ۴۵ چاپ از آن منتشر شده است.
بر اساس آمار خانه کتاب در دهه 80 بیش از ۲۵۰۰ رمان و داستان کوتاه منتشر شده است، کتابهایی که هرکدام تابع شرایط اجتماعی و سیاسی این دهه است. کتابهای دفاع مقدس در این دهه به یک ظهور و بروز جدیدی رسیدهاند و ساختار و فرمی تکامل یافتهتر به خود میگیرند؛ با فاصله گرفتن از محافظهکارهای پیشین و نگاه ایدئولوژیک و پرهیز از مستقیمگویی، تصاویری بدیع و منطقی از جنگ و انسان جنگی، با همه قوتها و ضعفهایش، ارائه میشود؛ نکته مهمتر این کتابها در مورد خاطرات جنگ است که جریانسازی جدیدی را در عرصه نشر و ادبیات داستانی شروع کردهاند.
«چراغها را من خاموش میکنم» نوشته زویا پیرزاد، کتابی است که چاپ اول آن در سال ۸۰ منتشر شد و تاکنون ۳۵ چاپ از آن به بازار کتاب آمده است. کلاریس، زنی است که تقریباً بدون آرزو، غم و حتی شادی مدام یکسری از کارهای روزمره خانه را تکرار میکند. تکرار است که او را حسابی کفری کرده. یکی از دلایل پرفروش شدن این کتاب فضای زنانه و دغدغههای قهرمان داستان بود که بهشدت مورد استقبال منتقدان قرار گرفت و حتی جایزه کتاب سال را هم دریافت کرد.
«دا» نوشته سیدهاعظم حسینی است، کتابی که از یک زاویه جدید به جنگ نگاه کرد و چاپ اول آن در سال ۱۳۸۷ منتشر شد و تاکنون ۱۵۷ چاپ از آن به بازار کتاب آمده است. این کتاب، خاطرات سیدهزهرا حسینی از روزهای آغازین جنگ تحمیلی در دو شهر بصره و خرمشهر است و سالهای محاصره خرمشهر توسط نیروهای عراقی، محور مرکزی کتاب را تشکیل میدهد.
حسینی در آن زمان دختر ۱۷ سالهای بوده و گوشهای از تاریخ جنگ را بازگو میکند که غالباً به اشغال و فتح خرمشهر مربوط میشود. حسینی در این کتاب، خاطرات خود از روزهای آغاز مقاومت و روزهای پس از آن را با جزئیترین موارد روایت میکند تا آنجا که اینگونه جزئینگری و بیان لحظهبهلحظه وقایع باعث شده بسیاری آن را رمان بنامند؛ حال آنکه این کتاب سراسر مبتنی بر رویدادهای واقعی و خاطرات حقیقی سیده زهرا از آن روزهاست.
راوی در آن روزها تنها ۱۷ سال داشته و اهمیت این کتاب شاید در این باشد که وقایع جنگ ما برای اولین بار از زاویه دید یک دختر نوجوان روایت شده است؛ خاطراتی که راوی حدود ۲۰ سال آنها را درون سینه خود همچون یک راز حفظ کرد و حرفی از آن نزد. در این کتاب ناگفتههایی از جنگ بیان شده که تاکنون کسی از آنها حرف نزده است.
«بامداد خمار» که نوشته شد، بسیار مورد استقبال قرار گرفت، همه به دنبال این بودند که بدانند چگونه میتوانند کتاب بنویسند و کتابشان ماندگار شود. یکی از کسانی که به دنبال این کار رفت، ناهید پژواک بود. او به سراغ همان داستان رفت، اما از زاویهای دیگر، او داستان آن عشق را نوشت، چاپ اول این کتاب در دهه ۸۰ منتشر شد و تاکنون ۴۰ بار تجدید چاپ شده است. البته استقبال از این کتاب همانند «بامداد خمار» نبود، اما خیلیها میخواستند بدانند آن طرف ماجرا چه خبر است، برای همین به سراغ «شب سراب» رفتند و این کتاب را خواندند.
کتابی است از فرهاد جعفری که نشر چشمه، آن را منتشر کرده است. این رمان اولین بار در سال ۸۶ منتشر شد و تا تابستان ۸۸ به چاپ ۲۵ رسید. «کافه پیانو» اکنون به چاپ ۵۹ رسیده است. داستان با بیان عقاید نویسنده درباره لباس و کفش خوب و تأثیر آن بر انجام کار بزرگ آغاز میشود. نویسنده شخصیت اصلی است و داستان برشی از زندگی او و دخترش گلگیسو است. داستان «کافه پیانو» به صورت اول شخص روایت میشود. در این رمان بیشتر شخصیتها واقعی هستند، مانند راوی که خود نویسنده است. گلگیسو، دختر نویسنده و همایون دوست نویسنده است. همچنین بیشتر اتفاقاتی که در کتاب میافتد منشأ حقیقی دارند.
دهه ۹۰ به نوعی تکرار همان سبک و سیاق دهه ۸۰ است، سبکی که رمانهای عامهپسند و پست مدرن و دفاع مقدس را با خود دارد، جوان گرایی البته در ادبیات داستانی دهه ۹۰ رشد یافته و آثار خوبی از نویسندگان جوان در این سالها منتشر شده است. با این حال منتقدان بر این باورند که در دهه ۹۰ ما با تولید انبوه، اما ضعیف آثار ادبیات داستانی روبهرو هستیم.
با توجه به سابقه خلق داستانهای درخشان فارسی در دهههای چهل تا هفتاد انتظار میرفت که داستان کوتاه فارسی جهشهای بزرگتر و تازهتری را تجربه کند. صرف نظر از برخی استثناها، باید گفت که وضعیت موجود راهی به وضعیت مطلوب ندارد و به دیگر سخن اتفاق جدیدی در داستان نویسی (داستان کوتاه) نیفتاده است.
سهولت در چاپ، شتابزدگی و تعدد مراکز عرضه داستان کوتاه، مسئلههای نازل و شخصی نویسندگان، نبود دردمندی و رسالت اجتماعی، نبود اقلیمها و گویشهای محلی در داستانها، استفاده از مفاهیم و دغدغههای تکراری در رمانهای اجتماعی از جمله مهمترین ضعفهای داستان کوتاه در سالهای اخیر بوده است. اما در حوزه رمان نیز وضعیت چندان مطلوب نیست، داوران جوایز مختلف ادبی، منتقدان و ... معتقدند که رمان ایرانی در سالهای اخیر گرفتار عجول بودن نویسندگانش شده است، از این رو رمانهای ناپخته گرفتار ضعفهای تکنیکی و ساختاری فراوان در این سالها منتشر شده است.
این اثر داستانی است عاشقانه با زمینه مذهبی که حکایتی از دلدادگی جوانی پاکسیرت از اهل سنت به دختری شیعه مذهب دارد که در راه وصال با موانع و اتفاقاتی تلخ و شیرین مواجه است. جذابیت قلم نویسنده به اندازهای است که مخاطب را دچار خود کرده و تا انتهای داستان همراه میکند. این کتاب که به همت کتابستان معرفت به چاپ رسیده است، نویسنده آن مظفر سالاری است که جزء کتابهای پرفروش دهه ۹۰ است. کتابی که به خاطر تیزر تبلیغاتی توانست جزء کتابهای پرفروش باشد و همان تیزر و تبلیغاتش بسیار بر روند فروش کتاب تأثیرگذار بود.
روزبه معین با ابتکاری که در چاپ کتابش به کار برد، توانسته تاکنون عنوان پرفروشترین کتاب دهه ۹۰ را از آن خود کند. او ابتدا در صفحه اینستاگرامش متنهایی از کتاب را قرار داد و بعد که عطش مخاطبان را دید تصمیم گرفت کتاب را منتشر کند. کتاب «قهوه سرد آقای نویسنده» یک رمان ایرانی با موضوع عاشقانه است که تم معمایی هیجانی دارد و در مدت زمان تقریباً یک ماهه به چاپ بیستم رسید.
از جمله انتقادهایی که به این رمان وارد شده اینکه ماجراهای کلیشهای، کمعمق، سطحی و به دور از منطق، در رمان «قهوه سرد آقای نویسنده» جای گرفته است. ماجرای کودک ۱۰ سالهای که به خاطر عشق یک دختر، در دفترچه نت تمرینی او سمفونی دریاچه قوی بتهوون را تغییر میدهد. عدم شخصیتپردازی، گم شدن ماجرا در خلال زیادهگوییهای راوی و نبود فضاسازی، تنها بخشی از تکنیکهای رعایت نشده در این رمان عنوان شده است.
نسیم مرعشی وقتی جایزه کتاب سال را برد، توقع خیلیها را از خودش بالا برد، اما همین کتاب هم از خیلی جهات خوب بود و میتوان آن را جزء کتابهای پرمخاطب دستهبندی کرد. کتاب شامل دو بخش با عنوانهای «تابستان» و «پاییز» است که هرکدام از این دو بخش نیز دارای سه فصل است که هر فصل از نگاه یکی از این سه شخصیت اصلی کتاب روایت میشود. نویسنده در این کتاب، نه راهکاری برای دغدغههای شخصیتها ارائه میدهد، نه قضاوتی میکند و نه حتی پایانی مشخص و واقعی ارائه میدهد، در پایانِ کتاب دغدغهها سر باز میمانند و تعلیق حفظ میشود و همین تعلیق و پایانِ بازِ کتاب، واقعی بودن داستان را دوچندان میکند، مثل زندگی همه ما. از نقاط قوت کتاب، سبک نوشتاری خوب داستان و خوشخوان بودن آن است، داستان بسیار قابل لمس و همذاتپنداری با هر سه شخصیت آسان است، به طوری که میشود هر سه شخصیت را در وجود خودمان پیدا کنیم. تاکنون بالای ۵۸ هزار نسخه از این کتاب به چاپ رسیده است.
نثر سیدمهدی شجاعی بسیار برای مخاطبان داستانهایش جذاب است، او در کتاب «کمی دیرتر» که تاکنون ۵۵ هزار نسخه از آن به چاپ رسیده به سراغ مبحث جدیدی رفته است. این اثر که از چهار فصل زمستان، پاییز، تابستان و بهار تشکیل شده، نگاهی است متفاوت و نقادانه به فضای انتظار جامعه امروز. رمان با یک اتفاق شگفتانگیز و غریب آغاز میشود، جشن نیمهشعبان و مجلسی پرشور و بسیاری که فریاد «آقا بیا» سردادهاند. در این میان، جوانی و فریادی که: «آقا نیا…» این شروع جذاب ما را با شخصیتهایی آشنا میکند که همه مدعی انتظارند، اما وقتی هنگام عمل به شعارها میرسد، آن نمیکنند که میگفتند.
رمان در فضایی مکاشفهگونه پیش میرود و مواجهه همه آدمها را با قصه ظهور… و کشف چرایی «آقا نیا»ی جوان، میبینیم. شجاعی در این رمان همه اقشار و همه آدمها را با بهانههایشان برای نخواستن امر ظهور، دقیق و ظریف معرفی میکند، تا آنجاکه حتی به راوی هم رحم نمیکند و در فضایی بسیار بدیع، خودش را هم در معرض این امتحان میگذارد.
رضا امیرخانی هم از دهه ۷۰ تاکنون جزء نویسندگانی بوده که کتابهایش پرفروش شدهاند، کتاب «قیدار» او که از سوی نشر افق به چاپ رسیده و ۵۴ هزار نسخه از آن به فروش رفته، توانسته یکی از کتابهای پرفروش دهه ۹۰ باشد. او خودش درباره این کتاب میگوید: «قیدار حتی در عرصه داستانی ضعفهای بیشماری ـ که خودم هم آنها را میدانم ـ دارد و خودم میگویم «قیدار» اصلاً رمان نیست.
واقعیت این است که طرح «قیدار» از تصویر استقبال تختی و همراهی او با یکی از بستگان که در سال ۱۳۴۵ قصد سفر حج را داشته بود، شکل گرفت و اگر در داستان شخصیت قیدار با تختی ارتباط پیدا میکند، به خاطر وجود بنمایههای این تصویر در شکلگیری قیدار است. من نیز خود یک وقتهایی راجع به تختی رگگردنی میشوم و این به خاطر این است که از تختی غیرمعقول استفاده میکنیم. قصدم این بود که «قیدار» را به دهه ۸۰ بیاورم، ولی منصرف شدم و آن را به دهه ۵۰ بردم. در نگارش متن سعی کردهام از هیچ متن نوستالژیکی استفاده نکنم و در تمام لحظات راوی شیفته «قیدار» را روایت کند.
امیرخانی در رمان «رهش» که برعکس شده کلمه شهر هم میتواند باشد، موضوع توسعه شهری را دستمایه قرار داده و تأثیرات آن را بر عرصههای زندگی انسان معاصر در قالب داستان زوجی معمار در تهران امروز به تصویر میکشد. این اثر یک رمان معمارانه است و مؤلف در آن بیشتر به سراغ واکاوی این مسئله میرود که چه اتفاقی برای شهر در حال رخ دادن است. به نظر مؤلف در دنیا شهرهای بزرگ الگوهای توسعه متفاوتی دارند.
«طریق بسمل شدن» رمانی است درباره جنگ ایران و عراق و هسته اصلی روایت آن در خط مقدم جبهه، بر تپهای با نام «تپه صفر» و در میان سربازانی شکل میگیرد که در محاصره دشمن قرار گرفتهاند و به دنبال راهی برای رسیدن به تانکر آب پایین دره هستند. محمود دولتآبادی برای همه کتابخوانها چهره جذابی است. این کتاب که بعد از سالها مجوز نشر گرفت، به همت نشر چشمه به چاپ رسید.
انتهای پیام