مرجعیت علمی، سیاسی و تکوینی امامت / عوام‌زدگی به علاوه نفاق عامل انحراف در پساغدیر شد
کد خبر: 3914908
تاریخ انتشار : ۱۸ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۴:۳۷
حجت‌الاسلام شکیبافر تشریح کرد:

مرجعیت علمی، سیاسی و تکوینی امامت / عوام‌زدگی به علاوه نفاق عامل انحراف در پساغدیر شد

حجت‌الاسلام شکیبافر با بیان اینکه جریان امامت پس از رسول خدا(ص) سه بعد مرجعیت علمی، رهبری سیاسی و ولایت تکوینی و باطنی دارد، اظهار کرد: در جریان انحرافی پس از غدیر خم دو گروه عالمان متهتک و جاهلان متنسک نقش‌آفرینی کردند. عالمان متهتک ربانیتی ندارند و از دانش خود بهره نمی‌برند و جاهلان متنسک نیز از فهم دینی تهی هستند.

حجت‌الاسلام والمسلمین امیرحسین شکیبافر، محقق و پژوهشگر علوم اسلامی، در گفت‌وگو با ایکنا، در پاسخ به این پرسش که وصایت حضرت امیر(ع) در قرآن چگونه انعکاس یافته است؟ بیان کرد: آیه‌ای که در این زمینه صراحت دارد و به روز غدیر اشاره می‌کند، آیه سوم سوره مائده است. البته آیه مفصل است و چیزهای دیگری نیز در آن هست، اما از اینجا که فرمود: «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا» به غدیر اشاره می‌کند.

وی افزود: در این آیه شریفه تأکید می‌کند که امروز، روزی است که کافران از اینکه بتوانند به دین شما صدمه بزنند، ناامید می‌شوند، سپس به پیامبر(ص) می‌فرماید که از آنها نترس و از من بترس. امروز روزی است که دین بر شما کامل و نعمت بر شما تمام شد.

دلالت آیه سوم سوره مائده بر واقعه غدیر

این استاد معارف و اخلاق اسلامی بیان کرد: این آیه، مشهورترین آیه در زمینه غدیر است، هرچند که برخی از اهل سنت و دیگران نسبت به اینکه آیه درباره غدیر باشد، اشکالاتی مطرح کرده‌اند، از جمله اینکه گفته‌اند چون در ابتدای آیه مسئله حرمت برخی از چیزها مطرح شده، در نتیجه مراد از اکمال دین نیز تکمیل شدن همین احکام بوده است، اما در پاسخ باید گفت که این احکام در آیات دیگر و به صورت عمومی و خاص مطرح شده و نمونه‌اش همین سوره مائده است. از طرفی آیا واقعاً کفار پس از چند حکم شرعی از دین خدا ناامید می‌شوند؟ خیر. همچنین روایات نیز تأیید می‌کنند که این آیات منطبق با واقعه غدیر خم است.

وی با اشاره به دیگر آیه‌ای که به موضوع غدیر اشاره داشته، تصریح کرد: آیه دیگری در سوره مائده وجود دارد که خداوند به پیامبر(ص) می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»؛ یعنی ای رسول ما، چیزی که از جانب پروردگار به تو ابلاغ شده را مطرح کن، چه اینکه اگر این کار را نکنی رسالت خود را به پایان نرساندی و خداوند تو را از مردم حفظ می‌کند. از این آیه روشن می‌شود مسئله‌ای که رسول خدا(ص) باید آن را ابلاغ کند، بسیار اهمیت دارد، زیرا اگر آن را ابلاغ نکند، گویی رسالت خود را به اتمام نرسانده است.

شکیبافر افزود: در انتهای آیه نیز تأکید می‌کند که خداوند تو را از مردم حفظ می‌کند و از این تعبیر دانسته می‌شود که ترس از صدمه زدن مردم به پیامبر(ص) در این مأموریت وجود داشت. در آیه سوم سوره مبارکه مائده نیز به نحو دیگری به این مسئله اشاره شده بود که می‌فرماید از آنان نترس و از خدا بترس. بنابراین این دو آیه در قرآن کریم به صراحت به جریان غدیر اشاره می‌کنند.

تعبیر «معاشرالناس» در خطبه غدیر

وی در پاسخ به این پرسش که وقتی رسول خدا(ص) در خطبه غدیر از تعبیر «معاشر الناس» استفاده می‌کند و به جای «الناس» از تعبیر «مؤمنین» و یا «مسلمین» استفاده نمی‌کند، آیا بیانگر نکته خاصی است یا خیر؟ گفت: در اینجا دو پاسخ وجود دارد. اولین پاسخ که به نظر صحیح‌تر می‌آید این است که چون در آنجا اجتماع مؤمنین وجود داشته و از حج بازمی‌گشتند، بنابراین وقتی از تعبیر «الناس» استفاده می‌شود، مراد همان مؤمنین هستند. احتمال دوم این است که عمومیتی از این تعبیر استفاده شود، اما با توجه به اینکه مردم مؤمن در جریان حج حضور داشتند، همین قرینه نشان می‌دهد که مخاطب جامعه ایمانی بوده‌اند. در این مواقع مخاطب مهم و اولی است و خطاب اولی کسی که سخنرانی می‌کند، بسیار اهمیت دارد. بنابراین این تعبیر خطاب به مؤمنین و مسلمانانی است که در آنجا حضور داشتند.

چرا نیازمند جریان امامت هستیم؟

شکیبافر در بخش دیگری از صحبت‌های خود به مسئله رابطه غدیر با مسائل جامعه اشاره و بیان کرد: در مسیر امامت حرکت می‌کنیم و تفکرمان نیز بر همین اساس است و معتقدیم که تمام آنچه باید گفته شود، کلیاتش در زمان پیامبر(ص) بیان شد. حال باید در ادامه کسانی باشند که با توجه به شرایط زمانه به تفسیر آیات قرآن و این کلیات بپردازند و این کار بر عهده جریان عصمت و طهارت است؛ یعنی باید معصومیتی وجود داشته باشد تا بتواند استنباط معصومانه هم به مردم ارائه کند.

وی افزود: بنابراین لازم است که مفسر قرآنی داشته باشیم که معصوم باشد. هرچند دیگران هم قرآن را تفسیر کرده‌اند، اما معصومان(ع) راه را روشن می‌کنند. شیعه معتقد است که جریان امامت در زمان رسول خدا(ص) نیز وجود داشت و ایشان شأن امامت هم داشتند، اما پس از ایشان صرفاً نبوت ختم شد و جریان امامت همچنان باقی است.

سه کارکرد مهم جریان امامت

این کارشناس مسائل دینی بیان کرد: جریان امامت پس از رسول خدا(ص) سه بعد دارد؛ اول، مرجعیت علمی است و دوم، رهبری سیاسی و اجتماعی مردم را به عهده دارد و سوم، مسئله ولایت تکوینی امام معصوم است که مربوط به بحث‌های معرفتی و باطنی می‌شود و در مورد این بخش سوم قدری اختلاف وجود دارد، اما به هر ترتیب این سه بُعد برای امام مطرح است. لازم است یک معصوم وجود داشته باشد تا بسیاری از احکامی که در زمان پیامبر(ص) گفته نشده را تبیین کند و قواعدی را که مردم به آن نیاز دارند با ابزار عصمت استنباط کرده و در اختیار آنان قرار دهد.

وی با اشاره به نقش علمای ربانی در امتداد ائمه معصومین(ع) در این مسیر تصریح کرد: عالم ربانی هم کسی است که با قرآن و عترت آشنایی دارد و از خودش حرفی نمی‌زند، ولو اینکه ما الان دستمان از امام معصوم(ع) کوتاه است، اما از گنجینه روایات دست ما خالی نیست و لذا عالمان دینی هم این قدرت را دارند که احکام شرعی را از منابع دینی استخراج کنند.

شکیبافر در پاسخ به این پرسش که چرا از غدیر به عیدالله الاکبر تعبیر می‌شود؟ گفت: علت این است که دین پس از عید غدیر محافظ پیدا کرد و به همین دلیل خداوند فرمود: «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا». با غدیر راه امامت باز شد و اگر ائمه(ع) نبودند این راه منقطع می‌شد. بنابراین از این حیث امامت حافظ دین است و راهی که پیامبر(ص) شروع کرد با جریان امامت ادامه یافت. در نتیجه غدیر عیدالله الاکبر است. به این دلیل که اگر این واقعه رخ نمی‌داد دین خدا دچار نقصان می‌شد.

عوامل اصلی انحراف در پساغدیر

وی در بخش پایانی صحبت‌های خود به مسئله انحرافاتی که پس از واقعه غدیر در جامعه اسلامی رخ داد اشاره و بیان کرد: یکی از دلایل اصلی این انحرافات قدرت‌طلبی و از قبیل آن انحرافات عملی است که در گروهی از سیاست‌مداران به وجود آمد. این قدرت‌طلبی و ریاست‌خواهی سبب شد که آنها از پیامبر(ص) فاصله بگیرند که این کار را نیز با توجیهات دینی انجام می‌دادند. اما تشخیص امام علی(ع) این بود که جنگ نکنند، چراکه حاصلی نداشت و لذا دست به سکوت زدند که این سکوت نیز انفعالی نبود.

شکیبافر تصریح کرد: بنابراین در این جریان انحرافی دو گروه که عبارت از عالمان متهتک و جاهلان متنسک باشند نقش‌آفرینی کردند؛ یعنی عوام‌زدگی به علاوه نفاق موجب شد که امام علی(ع) به انزوا کشیده شود. عالمان متهتک کسانی هستند که ربانیتی ندارند و از دانش خود بهره نمی‌برند و جاهلان متنسک نیز از فهم دینی تهی هستند. این دو گروه همواره فاجعه‌ آفریده‌اند و حضرت امیر(ع) نیز در نهج‌البلاغه نسبت به این دو گروه توضیحاتی داده است.

انتهای پیام
captcha