به گزارش ایکنا؛ مصطفی راهی در یادداشتی به بررسی تبعات منفی کاهش رشد موالید و بررسی اصل فرزندآوری در سیره امام کاظم(ع) پرداخته است. متن این یادداشت را در ادامه میخوانید:
در سالهای اخیر زنگ خطر کاهش شدید موالید در کشور ما به صدا در آمده است. به طور طبیعی کشوری که با کاهش جمعیت مواجه میشود، در معرض آسیبهای اساسی قرار میگیرد که از جمله آن آسیبها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. تغییر نظامهای تربیتی-اخلاقی به واسطه رواج تکفرزندی، سقط جنین و ...
2. کاهش شادابی و نشاط اجتماعی
3. ضعف در رشد اقتصادی و زمینههای تولیدی
4. کاهش اقتدار سیاسی
5. تغییر ترکیب جمعیتی دینی-مذهبی
6. افزایش تعداد پیران در جامعه که خود معضلاتی اساسی را به دنبال دارد.
کشور عظیمی همچون ایران با بلندای فکریِ غیر قابل انکار و محوریت حرکت اصلی ظهور امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و با وجود دشمنان مستکبری که دارد، در زمینه کاهش موالید و پیری جامعه باید حساسیت بالایی داشته باشد. این حساسیت آنقدر بالاست که در بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز به وضوح میتوان آن را دنبال نمود؛ ایشان در جای جای سخنان خود در مناسبتهای مختلف به این مهم اشاره کردهاند که یکی از نمونههای آن بیاناتی است که در اجتماع بزرگ مردم بجنورد مطرح نمودهاند. آنجا که بیان میدارند: «یکی از مهمترین موجودیهای با ارزش ما، همین نسل جوانِ تحصیلکرده است. نسل جوانِ تحصیلکرده، هم شجاعت دارد، هم امید دارد، هم نشاط و تحرک دارد. من همین جا در داخل پرانتز عرض بکنم؛ یکی از خطاهائی که خود ما کردیم - بنده خودم هم در این خطا سهیمم - این مسئله تحدید (کنترل و کاهش) نسل از اواسط دهه ۷۰ به این طرف باید متوقف میشد. البته اوّلی که سیاست تحدید نسل اتخاذ شد، خوب بود، لازم بود، لیکن از اواسط دهه ۷۰ باید متوقف میشد. این را متوقف نکردیم؛ این اشتباه بود. عرض کردم؛ مسئولین کشور در این اشتباه سهیمند، خود بنده حقیر هم در این اشتباه سهیمم. این را خدای متعال و تاریخ باید بر ما ببخشد.»[1]
حقیقت این است که توجه به مسئله توالد و افزایش جمعیت، هم در ابعاد دینی و هم در ابعاد حاکمیتی از اهمیت ویژهای برخوردار است و ما نیز وقتی زندگی امامان معصوم (علیهم السلام) را مورد بررسی قرار میدهیم، به این اهمیت پی خواهیم برد. در تاریخ اسلام از امام کاظم (علیه السلام) به عنوان یکی از امامان معصومی (علیهم السلام) یاد میشود که در زمینه توجه به ازدیاد نسل سرآمد دیگر ائمه اطهار (علیهم السلام) بوده است. ایشان بعد از امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) قرار دارند که نهضتشان در دوره امامتشان بیشتر رنگ و بوی علمی داشته است. با بررسیهای دقیق تاریخی میتوان به این تغییر استراتژی پیبرد که در زمان امام کاظم (علیه السلام) به خلاف زمان پدر و جد مطهرشان، نسل شیعه در حال تهدید شدن بود و از سویی آموزشیافتگان مکتب امام باقر و امام صادق (علیه السلام) حالا باید شروع به ترویج سبک زندگی شیعی میکردند. بنابراین هر دو مسئله در آن زمان دست به دست هم داد تا موضوع فرزندآوری در زمان امام کاظم (علیه السلام) از اهمیت ویژهای برخوردار باشد.
در بیان اقدام امام کاظم (علیه السلام) برای ازدیاد نسل شیعه و جلوگیری از به خطر افتادن نسل شیعه ذکر یک پاره از تاریخ کفایت میکند که منصور، یکی از خلفای عباسی در دوره امامت امام کاظم (علیه السلام) برای تثبیت حکومت خود از هیچ جنایتی فروگذار نمیکرد که به عنوان نمونه «بعد از مرگش محلی مملو از جنازههای علویان پیدا شد که در میان آنان پیر و جوان و کودک به چشم میخورد که نام هر کدام به گوششان آویزان بود.»[2]
امام کاظم (علیه السلام) در کلام نورانیشان نیز به اصحاب خود در بیان این مسئله بسیار حیاتی برای جهان تشیع، کوشا بودند و برای اینکه دل اصحاب و یاران خود را محکم نمایند تا اقدام به فرزندآوری داشته باشند و نگذارند نسل شیعیانِ واقعی در خطر از بین رفتن قرار بگیرد از آموزههای دینیِ دیگری نیز استفاده میکردند.
در حدیث شریفی آمده که بکر بن صالح میگوید: «کَتَبتُ إلى أبِی الحَسَنِ علیه السلام: إنِّی اجتَنَبتُ طَلَبَ الوَلَدِ مُنذُ خَمسِ سِنینَ، و ذلِکَ أنَّ أهلی کَرِهَت ذلِکَ و قالَت: إنَّهُ یَشتَدُّ عَلَیَ تَربِیَتُهُم؛ لِقِلَّةِ الشَّیءِ، فَما تَرى؟ فَکَتَبَ علیه السلام إلَیَ: اُطلُبِ الوَلَدَ؛ فَإِنَّ اللّهَ عز و جل یَرزُقُهُم.[3] به امام کاظم (علیه السلام) نوشتم: من پنج سال است که از فرزنددار شدن، خوددارى کردهام و این، بدان جهت است که همسرم آن را ناخوش مىدارد و مىگوید: به خاطر کمىِ مال، تربیت و پرورش آنان براى من سخت است. نظر شما چیست؟ امام (علیه السلام) در پاسخ من نوشت: «فرزند بخواه (و اقدام کن)؛ چرا که خداوند عز و جل روزىِ آنان را مىدهد.»
درس ما از سیره و سخن امام کاظم (علیه السلام) این است که اگر اهداف فرزندآوری در این زمانی که کشور شیعی ایران، در شرایط خطیری قرار دارد، مشخص و واضح است، پس بر آن اهدافِ حیاتی تکالیفی بار میشود که نباید معطل بمانند.
سیره امام معصوم با آن همه اشتغالات، زندانها و تحت کنترل بودنها، برای ما که خود را شیعه ایشان میدانیم، اقدام به فرزندآوری را به عنوان یک تکلیف مهم مشخص نموده و در بیان آخری که از ایشان نیز مطرح شد، راه عمل به تکلیف را توکل بر خدا دانسته است. گاه ممکن است انسان تکلیف را بداند، ولی عمل به آن، آنچنان برایش سخت باشد که پای رفتنش سست شود؛ اینجاست که ایمان قوی و توکل بر خدا به داد انسان میرسد و انسان را به نتیجه کار امیدوار میکند که همه آن را شاید بتوان در این جمله خلاصه نمود که: «فرزند بیاورید که فرزندآوری یک وظیفه است و سختیهای این تکلیف را به جان بخرید و توکل بر خدا داشته باشید.»
نویسنده: مصطفی راهی
پینوشتها:
1. بیانات در اجتماع بزرگ مردم بجنورد 19/7/1391.
2. چهارده قرن تلاش شیعه برای ماندن و توسعه، روح الله حسینیان، ص148، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، 1390.
3. بحار الانوار، محمد باقر بن محمد تقی مجلسی، ج101، ص84، انتشارات دار احیاء التراث العربی، بیروت.