به گزارش خبرنگار ایکنا؛ کتاب «حدیث حلقه خوبان» شرح سی فراز از دعای مکارمالاخلاق امام سجاد(ع) به قلم امیر شیرزاد است که انتشارات کتاب طه آن را روانه بازار نشر کرده است.
دعای امام سجاد(ع) در خویهای ستوده و کارهای پسندیده، درخواست کاملترین ایمان و برترین یقین، درخواست نیت کامل و وافر، صحت یقین و اصلاح فسادها، درخواست رفع موانع و کسب عوامل و پیشگیری از آسیبها، درخواست بزرگی و عزت نزد مردم، درخواست پایداری در هدایت، درخواست اصلاح عیبها، اصلاح روابط اجتماعی با مؤلفههای محبت، درخواست توانایی و پیروزی بر دشمنان، درخواست همه نیکیها در برابر همه بدیها، آراستگی به زیورهای گوناگون صالحان، درخواست رزق فراخ و توانایی در هنگامه پیری و نشاط در عبادت و انس با خدا و دوستان خدا، درخواست توحید در استعانت، درخواست فضل الهی در مغفرت و ... از جمله عناوین این کتاب است.
چرا دعا مکارم بخوانیم
این فرمایش مقام معظم رهبری که فرمودهاند؛ «دعای مکارم الاخلاق که حقیقتاً هر فقره و جمله از آن یک معرفت بزرگ است، برای انسان مؤمن یک درس زندگی است. جا دارد کسانی که اهل مطالعه و تدبر یا اهل دعا و تضرع هستند با دعای مکارم الاخلاق انس بگیرند و آشنا شوند»، میتواند ما را به حقیقت این دعا بیشتر آگاه کند.
برشی از کتاب
در بخشی از کتاب با عنوان چیستی اخلاق و محاسن و مکارم اخلاقی میخوانیم: «دعای بیستم صحیفه سجادیه از امام ساجدان(ع) به دعای مکارم الاخلاق نامبردار است. مکارم به معنای کرامتها، شرافتها و بزرگواریهاست. اخلاق به معنای خصلتهای روحی و باطنی است. خصلتهای باطنی نیز اوصاف نهادینه شده و رسوخ یافته در جان و روح آدمی است که زمینه سهولت رفتارها و آسانی کارهای متناسب با آن اوصاف را برای آدمی فراهم میآورند.
روشن است که دستیابی به مکارم اخلاقی نیازمند مراقبت و مجاهدت بسیار و به همان اندازه مایه تحسین و شکوه، زیبایی و قداست و کرامت و بزرگواری است. خوبی را خوبی کردن در میان حیوانات نیز مشاهده میشود. اما در برابر بدی، خوبی کردن کار اولیای الهی و پیروان راستین آنها و البته دشوار و مقدس است.
انگیزه فطری الهی انسان در قلمرو خواستها و عقل و خرد انسان در قلمرو آگاهیها، دو بنیان درونی انسان برای اخلاق و مکارم اخلاقی است و حقیقت آن است که اخلاق تا بر بنیانهای درونی انسان استوار نباشد، تبیین درست خود را نمییابد. براساس همین بنیانهای درونی است که چه بسا افرادی که به بدی روی میآورند، اما در خود احساس حقارت و کوچکی میکنند و چه بسا افرادی که خودشان نیکوکار نیستند، اما نیکوکاران را دوست دارند و آنها را میستایند و چه افرادی که به نیکیها روی میآورند و نیکوکاری و فداکاری میکنند و در خود احساس بزرگواری، بهجت و رضایتمندی میکنند.
همه انسانها از بنمایه آگاهیها و گرایشهای عالی معنوی و به بیان دقیقتر از بنمایه «خداآگاهی» و «خداخواهی» برخوردارند. اما این بنمایههای عالی مانند دانه آمادهای در نهاد انسان است که تنها و تنها با پرورش و تربیت به شکوفایی و باروری و کمال میرسد و آنگاه نهال انسانیت انسان بالفعل و ثمره سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت حاصل و آدمی به قرب و رضای خداوندی واصل میشود. به این ترتیب اهمیت و ضرورت تربیت روشن و آشکار است. اما آدمی تنها دارای فطریات عالی توحیدی نیست. او دارای غرایز مادی و حیوانی نیز هست. این تمایلات مادی و غرایز حیوانی، گرچه برای تداوم حیات دنیوی و بقای نوع بشر و حتی کمال او ضروری است. اما اگر مدیریت نشوند و سرکشی کنند، موانع جدی برای تحقق انسانیت انسان و سعادت و قرب او به خدای متعال ایجاد میکنند و بلکه آدمی را به حیوانی از حیوانات و بلکه پستتر و گمراهتر از آنها تبدیل میکنند.»
انتهای پیام