به گزارش ایکنا، حشمتالله قنبری، پژوهشگر تاریخ اسلام، شب گذشته، 21 خردادماه در برنامه تلویزیونی «هدی» که از شبکه قرآن و معارف سیما پخش شد، به شرح فقراتی از نهجالبلاغه پرداخت که متن آن را در ادامه میخوانید؛
اگر حلاوت کلام امام علی(ع) سرمایه تصمیم و برنامهریزی هر فردی در هر سطحی از زندگی قرار بگیردريال حرکت به سمت سعادت خواهد بود. حضرت امیر(ع) به مالک اشتر ملاکی داد که منطبق با آن، شخصیت و ذیقیمت بودن نیت، اقدام و عمل عمال حکومتی خود را نظارت و اندازهگیری کند. عبارتهای امام جنس بخشنامهای ندارد و در عین اینکه یک قانون محکم و متین است، اما پُر از معانی عمیق و دقیقی است که شخصیت امرکننده و امرشونده را به صورت توأمان تربیت میکند که این یک امر معطل مانده نزد ما است. مثلاً وقتی فرمود برترین عمال و فرماندهان نظامی تو کسانی باشند که نسبت به افراد زیردست خودشان اهل مواسات هستند، این مطلب به خود مالک تفهیم شده و این یعنی خود تو نیز باید این طور باشی و با این معیار خود تو نیز اندازهگیری میشوی.
شخصیت مالک بهقدری بالندگی پیدا کرده و بهقدری از تربیت غنی اسلامی و انسانی برخوردار شده که امام متقیان(ع) مستقیماً چیزی را به خودش ابلاغ نمیکند؛ چون رشد در مالک به جایی رسیده که تحت حاکمیت ادب، قبل از اینکه امر علی(ع) را به دیگران ابلاغ کند به خودش ابلاغ میکند؛ لذا میبینید که مبنای مواسات در بهترین جایگاهش در زندگی خصوصی مالک همیشه ظهور و بروز داشته و قابل رصد کردن بوده است.
فرمود ای مالک، هم نظارت کن و هم از امکاناتی که در چارچوب قانون بر عهده مدیر است، غافل مشو که بتواند به درستی مدیریت کند و آنکه بیشتر از همه اهل مواسات است، نزد تو بیشتر محبوب باشد. حتی امام(ع) برخی اوقات میگوید از داشته خود مواسات کنید؛ چون یک وقت یک رئیس از بیت المال میبخشد که درست و قانونی و شرعی است اما مواساتی که از جیب و مال خود انجام میدهد اثربخشی بیشتری دارد و امام(ع) فرمود باید از مال خودش نیز قدرت اعطا داشته باشد تا جایی که نیروهای تحت امر در اداره و سازمان خودشان را خوب اداره کنند. اینجا یک ایجاد ظرفیتی است که نهتنها کارمند را همجهت با رئیس میکند بلکه خانواده سپاهیان و نظامیان و کارمندان را نیز در جهت نیل به اهداف سازمانی حرکت میدهد.
تعلق خاطر ایجادکردن برای کارمند یک وظیفه است و این طور نیست که با دستور و بخشنامه بشود تحول ایجاد کرد؛ چون کارمند ماشین نیست. سرباز و درجهدار، اولاد آدم هستند، آن هم با همه ویژگیهایی که خداوند برای آدم در نظر گرفته است. این باید در مقابل اهل و عیال خودش به وظایف ایمانیاش عمل کند. همان کاری که شهید سلیمانی انجام میداد و انس و الفتی با خانوادههای شهدا داشت. آنچه از او شخصیت ممتازتری ساخت مواسات در جامعیتش با نابترین شکل ممکن بود. البته یک وقت امکانات مالی نیست، اما یک مواسات ارزشمندتر وجود دارد و آن همدلی کردن و همراهی کردن با متن زندگی همکاران است و این مواسات یک اشکال مختلفی نیز پیدا میکند.
امام(ع) فرمود ای مالک، در متن زندگی مردم حرکت کن. هرکسی از علی(ع) سخن میگوید مدح او را میگوید؛ چون در عین قدرت بودن و نخوردن انسان را بافضیلت میکند و بافضیلتتر کسی است که از آنچه دارد به دیگران نیز اعطا میکند. اما اگر این طور نبود و شما در متن زندگی عمالت نبودی و این جنس مواسات در زندگی صاحب منصبان قابل رصد کردن نباشد، اولین محصول آن تحقیر شخصیت مقامات در بین کارکنانشان است؛ چون داوری میکنند و اثر وضعیاش موجب بیاعتمادی همکاران میشود. اگر مواسات وجود داشته باشد، توجهات نیز به سمت او معطوف میشود. بنابراین امام(ع) میگوید با آنها همراه شوید و زندگی خود را همسطح آنها کنید.
یکی از مهمترین شئون ریاست، همسطح کردن زندگی با بدنه جامعه است. وقتی که فردی احساس کرد وظیفه دارد به اسلام و مسلمین خدمت کند، اقتضای این خدمت در جایگاه ریاست و حکومت، همزیست شدن با بدنه مردم است و نه با مرفهین بیدرد. در مقاطعی از تاریخ انقلاب اسلامی نیز دیدهایم که فتنههایی به وجود آمده است تا جایی که دشمنان گمان کردند همه چیز تمام شده است و آنچه موجب امید دشمن بود عدم اعتماد به دارایی مسئولین بود. یک مرد الهی در روزگار ما زمانی که مردم مایوس بودند و برخی بین خواص فضا را شلوغ میکردند به یکباره کاری کرد که ورق برگشت و یک فتنه بزرگ با یک استنصار او خاتمه یافت؛ برای اینکه مردم مواسات مومنانه را باور کردند و در اطراف زندگی او هیچ لکهای را نمیدیدند و باید توجه کرد که خداوند صاحب قلب مردم است و قلب مردم دست خدا است.
بنابراین میبینیم که در این روزگار، اعجاز این مواسات روشن شده است و پس از این هم که فضای شلوغ فروکش میکند، تئوریپردازیها شروع میشود، اما چیزی که کار را به سرانجام مطلوبش رساند، نتیجه مواسات مومنانه بود که مردم در ولی خود دیدند. توجه کنیم که در منزل نیز این طور است که اگر ما اهل مواسات نباشیم قافیه را میبازیم و این رویه فقط برای سطوح عالی حاکمیت نیست.
این موضوع بهقدری مهم است که امام(ع) آن را به مالک میدهد که معنای مواسات است. اگر این را امام(ع) به مالک نمینوشت نیز او عمل میکرد، اما وقتی امام(ع) تأکید میکند مرادش ایجاد نظام الگو است و به مالک میگوید تا بقیه بشنوند؛ مانند وصیت امام علی(ع) به امام مجتبی(ع) که کلهم نور واحد هستند، اما به او میفرماید که از طریق ابلاغ به او جامعه گرفتار فقد الگو نشود و مخاطب او تمام بشریت است و این مواسات نیز فراگیر است و همهجا هست و نمیتوان آن را به یک بخش محصور کرد.
انتهای پیام