مژگان شیخی، نویسنده ادبیات کودک و نوجوان در گفتوگو با ایکنا درباره بازنویسی یا بازآفرینی ادبیات کهن برای نسل امروز گفت: بازنویسی برای کودک و نوجوان کاری تخصصی است و نمیتوان هر موضوعی را انتخاب کرد و باید به مخاطب توجه کرد. بازنویسی همان سادهنویسی نیست. یعنی نویسنده باید قسمتهایی را که برای مخاطب کودک و نوجوان مناسب نیست، حذف و با عبارات بهتر و جذابتر بیان کند، طوری که به سبک نثری اثر خدشهای وارد نشود. در این میان بازآفرینی نیز هست که متفاوت از بازنویسی بوده و نویسنده با الهام از ادبیات کهن، دست به خلق اثر جدیدی میزند.
وی افزود: بازنویسی متون کهن برای کودکان و نوجوان یعنی تا سنین حدود ۱۱ سال کفایت میکند و در سنین نوجوانی با این داستانها و ادبیاتی که اغلب چند لایه هستند، آشنا میشود، با وجود اینکه شاید همه آنها را درک نکند. اما در سنین بالاتر لایههای دیگری از همان داستانها برایش روشنتر خواهد شد.
شیخی با بیان اینکه اغلب بازنویسیهایی که دیدهام، دارای متنی است که مخاطب با آن ارتباط برقرار نمیکند، تصریح کرد: متون کهن طورd نیست که هر کسی از عهده بازنویسی آن برآید زیرا حتماً باید نویسنده ادبیات کودک و نوجوان باشد و این مخاطب را بشناسد. همچنین بتواند متن را برای مخاطب مورد نظر به صورتی جذاب ارائه کند و روح اثر در بازنویسی از بین نرود. از این رو هدف از بازنویسی این است که کودک و نوجوان با بزرگان و نویسندگان متون کهن آشنا شود و در بزرگسالی به اصل آثار مراجعه کرده و آنها را بخواند.
نویسنده «ده قصه از امام رضا (ع)» گفت: با وجود آثار بسیاری در بازار نشر در حوزه بازنویسی، اغلب آنها بازنویسی نیستند و سادهنویسی شدهاند و این دو کاملاً از یکدیگر متفاوت هستند. از سوی دیگر با توجه به اینکه آثار متعددی را بازنویسی کردهام، وقتی در همین متون کهن عمیقتر شدم و آنها را بررسی کردم، متوجه شدم که آثاری مانند زینتالمجالس، کشف المحجوب و ... که نویسندگان کمتر به سراغ آنها رفتهاند نیز میتواند برای نسل امروز بازنویسی شود. زیرا قصههای زیبا و مناسبی در آنها وجود دارد.
وی ادامه داد: این بازنویسیها باید با جدیت و دقت بیشتری انجام شود تا نسل امروز متوجه شود ادبیات کهن کشورش چه اندازه فراخ و گسترده است و نسبت به آن آگاهتر شود و این کار نیازمند حمایت بیشتر دولت است. این حمایت نیز هم از نویسندگان و هم ناشران میتواند با اختصاص یارانه کاغذ، خرید آثار و ... باشد. در حال حاضر شمارگان کتاب بسیار کاهش یافته است و تعداد ۵۰۰ نسخه و کمتر از آن برای یک اثر، فاجعه است. در حالی که بسیاری از کتابها در شهرهای و روستاهای دورتر پیدا نمیشود و به دست مخاطبان در سراسر کشور نمیرسد.
نویسنده «جنگ حران و یعقوب لیث» گفت: کتابخانههای بسیاری در شهرها و روستاها هستند که با من و سایر نویسندگان تماس میگیرند و درخواست کتاب میکنند و ما نیز در حد توان خودمان کمک میکنیم. در حالی که وزارت ارشاد باید با خرید و توزیع کتابها حامی این کتابخانهها باشد. در مناطق بسیاری تقاضا هست، اما کتاب نیست. این حمایت، نویسندگان و ناشران را نیز تقویت خواهد کرد و به افزایش شمارگان کتاب منجر خواهد شد.
شیخی در ادامه بیان کرد: ادبیات کهن جزء پرطرفدارترین کتابهاست و حتی آمار کتابخانهها هم همین مسئله را نشان میدهد. زیرا بسیاری از خانوادههای ایرانی با نویسندگان این نوع ادبیات انس و الفتی دیرینهای دارند و همین مسئله در بچهها نیز تأثیر میگذارد؛ بنابراین میتوان از قصههای این متون در کتابهای درسی نیز استفاده کرد. نویسندگان بزرگان ادبیات کهن، آدمهایی تکرارنشدنی هستند که کتابهایشان در تمام دنیا مطرح است و ترجمه شده و در بسیاری از دانشگاهها تدریس میشود. از این رو جا دارد از ظرفیت ادبیات کهن در کشورمان نیز بهره بیشتری برد.
این نویسنده در پایان تأکید کرد: یکی از مسائلی که کمتر مورد توجه مسئولان و مدیران فرهنگی بوده، مخاطبان روشندل است، یعنی کتابهای بسیار اندکی هستند که به خط بریل باشند. به هر حال کتاب برای این دسته از مخاطبان مسئله مهمتری است، زیرا مشغولیتها و سرگرمیهای کمتری نسبت به کودکان و نوجوانان دیگر دارد و کتاب میتواند او را از تنهایی خارج کند. البته با توجه به اینکه هزینه چاپ این کتابها بالاست، دولت باید چه در خرید امتیاز این کتاب و چه در چاپ و نشر آنها حامی باشد.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام