به گزارش ایکنا، جلسه تفسیر قرآن کریم آیتالله علیاکبر سیفی مازندرانی، از اساتید درس خارج حوزه علمیه قم، صبح امروز 26 مهرماه برگزار شد. متن این جلسه را بخوانید؛
ما داشتیم نصوص وارده در مورد سوره حمد را میخواندیم. یکی از روایات، معتبره فضل بن شاذان است: «عَنِ الْفَضْلِبْنِشَاذَانَ عَنِ الرِّضَا(ع) أَنَّهُ قَالَ: أُمِرَ النَّاسُ بِالْقِرَاءَهْ فِی الصَّلَاهْ لِئَلَّا یَکُونَ الْقُرْآنُ مَهْجُوراً مُضَیَّعاً وَ لْیَکُنْ مَحْفُوظاً مَدْرُوساً فَلَا یَضْمَحِلَّ وَ لَا یُجْهَلَ وَ إِنَّمَا بُدِئَ بِالْحَمْدِ دُونَ سَائِرِ السُّوَرِ لِأَنَّهُ لَیْسَ شَیْءٌ مِنَ الْقُرْآنِ وَ الْکَلَامِ جُمِعَ فِیهِ مِنْ جَوَامِعِ الْخَیْرِ وَ الْحِکْمَهْ مَا جُمِعَ فِی سُورَهْ الْحَمْدِ؛ مردمان از آن جهت به قرائت در نماز مأمور شدهاند که مبادا قرآن متروک و به دست فراموشی سپرده شود و در نتیجه ضایع و نابود گردد، لیکن [چون قرائت قرآن در نمازها واجب شده، قرآن] حفظ گردیده و مورد آموزش و آموختن قرار گرفته پس نابود نگردد و جهل به آن نباشد و بدان جهت نماز با خواندن سوره حمد آغاز گشته نه سورههای دیگر قرآن، که در هیچ کلام و هیچ سوره قرآن به اندازه سوره حمد، انواع خیر و حکمت یکجا جمع نشده است».
این روایت از جهاتی وارد تفسیر شده است، صدرش متضمن این است که مردم بر قرائت سوره فاتحه امر شدند. خود همین اثبات فضیلت میکند. تنها سورهای که مومنین امر شدند در هر نمازی دو بار آن را بخوانند سوره حمد است و این دلالت بر فضیلت میکند.
در مجموع از این طایفه روایات، چند فضیلت در مورد سوره حمد استفاده میشود. یکی به فریاد آمدن شیطان هنگام نزول سوره فاتحه است. این به فریاد آمدن دلیل بر فضیلت است. هیچ سورهای از سور قرآن چنین خصوصیت و وصفی ندارد. یکی هم اینکه سوره فاتحه عدل قرآن شمرده شده است. سوم اینکه بر مکلفین امر شده است این سوره را در هر نمازی دو بار بخوانند. این خصوصیت هم فقط برای همین سوره است و دلیل محکمی بر فضیلت این سوره است. همچنین اطلاق امالکتاب بر این سوره از دیگر فضائل آن است. اطلاق لفظ امالکتاب بر سوره فاتحه دلیل بر فضیلتش است. یکی هم اینکه در روایتی بیان شده است؛ سوره حمد، کنزی (گنجی) از کنوز عرش است. این مواردی است که میتوان از روایات استفاده کنیم.
دسته دوم روایات، روایاتی است که میگوید خواندن این سوره چقدر ثواب دارد. مثلا یک روایت در مجمعالبیان است که میفرماید: «لَمَّا أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یُنْزِلَ فَاتِحَهْ الْکِتَابِ وَ آیَهْ الْکُرْسِیِّ وَ شَهِدَ اللَّهُ و قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ إِلَی قَوْلِهِ بِغَیْرِ حِسابٍ تَعَلَّقْنَ بِالْعَرْشِ وَ لَیْسَ بَیْنَهُنَ وَ بَیْنَ اللَّهِ حِجَابٌ وَ قُلْنَ یَا رَبِّ تُهْبِطُنَا إِلَی دَارِ الذُّنُوبِ وَ إِلَی مَنْ یَعْصِیکَ وَ نَحْنُ مُعَلَّقَاتٌ بِالطَّهُورِ وَ بِالْقُدْسِ. فَقَالَ: وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی مَا مِنْ عَبْدٍ قَرَأَکُنَّ فِی دُبُرِ کُلِ صَلَاهْ مَکْتُوبَهْ إِلَّا أَسْکَنْتُهُ حَظِیرَهْ الْقُدْسِ عَلَی مَا کَانَ فِیهِ وَ إِلَّا نَظَرْتُ إِلَیْهِ بِعَیْنِیَ الْمَکْنُونَهْ فِی کُلِّ یَوْمٍ سَبْعِینَ نَظْرَهْ وَ إِلَّا قَضَیْتُ لَهُ فِی کُلِّ یَوْمٍ سَبْعِینَ حَاجَهْ أَدْنَاهَا الْمَغْفِرَهْ وَ إِلَّا أَعَذْتُهُ مِنْ کُلِّ عَدُوٍّ وَ نَصَرْتُهُ عَلَیْهِ وَ لَا یَمْنَعُهُ دُخُولَ الْجَنَّهْ إِلَّا أَنْ یَمُوت؛ پیامبر (ص) زمانیکه خداوند عزّوجلّ تصمیم گرفت که «فاتحهْالکتاب»، «آیةالکرسی»، آیه «شَهِدَالله» و آیه «قُلِ اللهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ ... وَ تَرْزُقُ مَن تَشَاءُ بِغَیرْحِسَابٍ» را فرو فرستد، [این آیات] درحالیکه به عرش آویخته شده بودند و بین آنها و خداوند حائلی وجود نداشت، گفتند: «پروردگارا ما را به سرزمین معاصی و به سوی گناهکاران هبوط میدهی، در حالی که ما به قداست و پاکی تعلّق داریم»؟ خداوند فرمود: «به عزّت و جلالم سوگند! هر بندهای را که پس از پایان تمام نمازها، شما آیات را بخواند، در بهشت ساکن میکنم و با چشمان پنهانم روزی هفت بار به او نظر میکنم و هر روز هفتاد حاجت او را برآورده مینمایم که مغفرت و بخشش، کمترین آن است و او را از شرّ همه دشمنان پناه میدهم و در مقابلِ دشمنانش او را یاری میکنم. و فقط مرگ مانع ورود او به بهشت میشود (به محض اینکه بمیرد وارد بهشت میشود)».
دسته سوم روایات درباره سوره حمد، روایات شفاست یعنی روایاتی که میگویند سوره حمد، شفاست. البته مراد این روایات این نیست که سراغ ادویه و دواها نروید. یک زمان طرف دسترسی به دوا ندارد یا دوا خورده و تاثیر نکرده است. این روایات حمل بر این موارد میشود، ولی روایات بیشمار که در خواص انواع گیاهان و خوردنیها آمده است نشان میدهد حضرات معصومین(ع) علاج را در این امور میدانستند. تمام این نصوص متضمن خواص برای جسم است. این روایات برای این وارد شده است که امت را برای سلامت جسم ارشاد کنند. پس اینکه روایات میفرمایند سوره حمد شفاست در فرضی است که طرف دسترسی به دوا نداشته باشد. باید این روایات را حمل به این مورد کنیم تا بین هر دو دسته روایات جمع بکنیم.
یکی از روایات از امام صادق(ع) است که میفرماید: «مَنْ نَالَتْهُ عِلَّهْ، فَلْیَقْرَأْ فِی جَیْبِهِ الْحَمْدَ سَبْعَ مَرَّاتٍ، فَإِنْ ذَهَبَتِ الْعِلَّهْ وَ إِلَّا فَلْیَقْرَأْهَا سَبْعِینَ مَرَّهْ وَ أَنَا الضَّامِنُ لَهُ الْعَافِیَهْ؛ هرکس به مرضی مبتلا شود، سر در گریبان کند و هفت مرتبه سوره حمد را بخواند، اگر درد برطرف شد که هیچ؛ وگرنه هفتاد مرتبه این سوره را بخواند. من ضامن بهبودیافتن او هستم».
شاید کسی بگوید این روایت اطلاق دارد؛ یعنی چه شخص نزد دکتر برود چه نرود. به نظرم این احتمال درست است؛ یعنی ابتدا شخص این سوره را میخواند اگر اثر نکرد پیش دکتر میرود. اگر اثر نکرد یعنی تقدیر الاهی این است که نزد دکتر برود. اینکه بگوییم علاج را نفی میکند، چنین چیزی از روایت بر نمیآید.
روایت دیگری هست که امام صادق(ع) فرمودند: «لَوْ قُرِئَتِ الْحَمْدُ عَلَی مَیِّتٍ سَبْعِینَ مَرَّهْ، ثُمَّ رُدَّتْ فِیهِ الرُّوحُ مَا کَانَ ذَلِکَ عَجَبا؛ امام صادق(ع) فرمودند اگر سوره حمد هفتاد مرتبه بر مردهای خوانده شود و او زنده گردد، جای شگفتی نیست». مقصود از میت کسی است که در شرف موت است، یعنی مریضی به حدی رسیده است که انسان در آستان مرگ قرار گرفته است، نه اینکه با این سوره مرده را زنده کنید چون این خلاف قضا و قدر الاهی است و معجزه در شان انبیای الاهی است. بنابراین زنده کردن مردگان خاصیت انبیای الاهی است و غیر نبی نمیتواند چنین ادعایی بکند.
انتهای پیام