هیرو علیزاده، حافظ کل قرآن کریم در سال 1380 در شهرستان سقز متولد شد و بعد از 13 سال همراهی و همگام شدن با قرآن کریم را برای خود بر میگزیند و با قرار گرفتن در مسیر هدایت الهی امروز به عنوان لیسانس علوم قرآنی راه خود را ادامه میدهد. در این راستا ایکنای کردستان با این حافظ کل قرآن گفتوگویی داشته است که در ادامه میخوانید:
ایکنا ـ خودتان را معرفی کنید و از حضورتان در وادی قرآن بگویید
هیرو علیزاده، در سال 1380 در یک خانواده مذهبی در شهرستان سقز به دنیا آمدم. در خانواده یک خواهر و دو برادر هستیم که برادر بزرگم نیز در کلاسهای مدارس علوم دینی تحصیل کرده است و چون اهمیت به آموزههای دینی و قرآنی در زندگی ما جایگاه خاصی داشت من نیز علاقهمند به حضور در کلاسهای قرآن شدم و در 9 سالگی روخوانی و روانخوانی قرآن را بهطور کامل فراگرفتم.
بعد از فراگیری روخوانی و روانخوانی قرآن به شدت علاقهمند به حفظ بودم و از 9 تا 13 سالگی موفق به حفظ پنج جزء قرآن کریم شدم اما چون بدون بهرهگیری از حضور اساتید قرآنی حفظ قرآن را انجام داده بودم همیشه فراموش میکردم تا اینکه در 13 سالگی و بعد از پیگیریهای بسیار از طریق یکی از اساتید قرآنی با مرکز حفظ قرآن «صلاحالدین ایوبی» روانسر آشنا شدم و تصمیم گرفتم حفظ قرآن را زیر نظر این مرکز ادامه دهم.
ایکنا ـ در مورد مشکلات و سختیهای حفظ قرآن بگویید
چون در یک خانواده مذهبی به دنیا آمده بودم و تک فرزند دختر خانواده نیز بودم؛ لذا حساسیت روی من بسیار بیشتر بود و برای خانوادهام نیز این امر قابل هضم نبود که در آن دوران که کلاس دوم راهنمایی بودم درس و مدرسه را کنار بگذارم و در یک شهر و استانی دیگر بدون حضور خانواده کار حفظ قرآن را ادامه دهم. به همین خاطر کسب رضایت خانواده برای این امر، راه طولانی و سختی بود که با کمک و حمایت برادر بزرگترم توانستم از این گذرگاه سخت عبور کنم و در سال 1390 راهی استان کرمانشاه و شهرستان روانسر شدم.
ایکنا ـ شرایط دوری از خانواده سخت نبود؟
در شهرستان سقز به دلیل نبود کلاسهای مستمر حفظ قرآن تعداد حافظان قرآن بسیار کم است و به همین دلیل و سختگیری خانواده بانوانی که علاقهمند به حفظ کل قرآن هستند نمیتوانند در مراکز حفظ قرآن شرکت کنند و بر این اساس عزم خود را جز کردم تا با حافظ کل قرآن شدن بتوانم هم راهنمایی برای دوستان و آشنایان علاقهمند به حفظ قرآن شوم. هرچند دوری از خانواده برای من که در آن دوران سن و سال کمی داشتم هم سخت بود اما به عشق قرآن شرایط سخت را تحمل کردم و در مدت یک سال موفق به حفظ کل قرآن کریم شدم.
ایکنا ـ آموزش قرآن در مرکز حفظ روانسر چگونه بود؟
در این مرکز ابتدا چون غریب بودم بسیار سخت بود اما با آشنا شدن با حافظان دیگر که از شهرها و استانهای دیگر در این مرکز حضور داشتند به شرایط عادت کردم. آموزش قرآن در این مؤسسه به این شکل بود که ابتدا اساتید آیات را تلاوت و بعد ما در طول روز باید آن را حفظ میکردیم و روز بعد حفظیات خود را تحویل میدادیم. هر روز آیات جدید به اضافه آیاتی که از قبل حفظ کرده بودیم از ما آزمون گرفته میشد. هرچند کار حفظ در مراکز قرآن سختیهایی دارد اما آنقدر شیرین است که دوست دارم بار دیگر در این کلاسها حضور پیدا کنم.
ایکنا ـ در مورد شرکت در مسابقات و جشنوارههای قرآن بگویید.
بعد از حفظ کل قرآن دوباره درسم را ادامه دادم و در شش دوره از مسابقات قرآن دانشآموزی موفق به کسب رتبه اول شدم. در مسابقات ورزش و جوانان هر دوره که شرکت کردهام هم در سطح استان و هم شهرستان مقام اول را کسب کردهام و در حال حاضر نیز در دو دوره مسابقات سراسری قرآن شرکت کرده و موفق به کسب رتبه اول شهرستانی و رتبه دوم استانی شدهام اما تاکنون در مسابقات کشوری موفق به کسب جایگاه نشدهام.
ایکنا ـ از زندگی متأهلی بگویید
در 18 سالگی و بعد از دوران تحصیل دبیرستان با مصطفی سپهری که یکی از حافظان کل قرآن بانه است آشنا شدم و مبنای آشنایی ما هم برادر بزرگترم بود که در کلاسهای مدارس علوم دینی اهل سنت با همسرم هم دوره بودند و همین امر زمینهساز آغاز زندگی متأهلی من در کنار ایشان شد و یک سال نیم است که ازدواج کردهایم و در زیر سایه قرآن زندگی سالم و خوبی داریم.
ایکنا ـ فعالیتهای قرآنی خود را چگونه ادامه دادید؟
در حال حاضر در شعبه حفظ قرآن شهرستان بانه به عنوان مربی حفظ قرآن به حافظان قرآن خدمت میکنم هرچند باید برای حضور در این کلاسهای قرآن از یک شهرستان به شهرستان دیگر بروم اما به خاطر عشق و انگیزه دادن به شاگردانم این کار را انجام میدادم. در دروان کرونایی که امکان برگزاری کلاسهای قرآن وجود نداشت به صورت آنلاین با شاگردانم ارتباط داشته و کلاسهای حفظ را هیچگاه تعطیل نکردهام. با همراهی یکی از دوستانم اقدام به راهاندازی یک خانه قرآن در شهرستان سقز کرده بودم اما به دلیل اینکه مجوز این خانه قرآن به اسم دوست دیگرم بود و ایشان هم به بوکان نقل مکان کردند مجوز خانه قرآن باطل شد و با همسرم در تلاشیم تا یک مرکز حفظ قرآن در سقز راهاندازی کنیم تا دیگر علاقهمندان به حفظ قرآن به راحتی بتوانند کار حفظ قرآن در سطح شهرستان ادامه دهند چرا که تنها هدف اصلی من در حال حاضر افزایش تعداد حافظان قرآن کریم در سطح این شهرستان است.
و سخن پایانی...
راهاندازی مراکز حفظ و مؤسسات قرآن در سطح شهرستانها یکی از ضروریات کنونی بهویژه در سطح سقز است که امیدوارم مسئولان امر با هدایت و راهنماییهای خود بتوانند زمینه این کار را فراهم کنند تا ما نیز به عنوان مربیان قرآن بتوانیم حافظان قرآن بیشتری را تربیت کنیم چراکه تربیت حافظان قرآن امروز یک نیاز است.
انتهای پیام