به گزارش خبرنگار ایکنا، نهمین پیش نشست برخط اولین کنفرانس بینالمللی خانواده و تربیت معنوی با موضوع «بررسی جامعهشناختی نقش فرهنگ سلبریتی بر تربیت معنوی جوانان و نوجوانان» با حضور حجتالاسلام حسین اسدی، استاد حوزه و محقق برگزار شد.
حجتالاسلام اسدی در ابتدای این پیش نشست از موضوع تربیت معنوی سخن به میان آورد و گفت: مسئله تربیت معنوی بهعنوان یکی از اهداف متعالی زندگی اجتماعی انسانها، نقش مهمی در بازتولید فرهنگ و تمدن قدسی و متعالی بر عهده دارد. از همین روی، همواره اندیشمندان در رابطه با ابعاد این مسئله نظیر چیستی تربیت معنوی، چگونگی و مکانیسم تأثیر تربیت معنوی در حیات انسانی، کارکردها و نیز اهداف آن بحث کردهاند.
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: با توجه به سابقه تاریخی و فرهنگ دینی که بر جامعه ما حاکم است و نیز آثار گسترده و عمیقی که دین در اعتلای زندگی فردی و اجتماعی انسانها دارد، تحقق تربیت معنوی بهعنوان یکی از مهمترین اهداف نظام اسلامی محسوب میشود. توجه جدی به تربیت معنوی و قرار گرفتن آن بهعنوان یکی از مهمترین اهداف نظام اسلامی، حکایت از اهمیت و ارجحیت تربیت معنوی نسبت به آموزش صرف در نظام اسلامی و تمایز دیدگاه آن نسبت به امر تربیت معنوی با سایر مکتبهای تربیتی دارد.
وی با بیان اینکه در دیدگاه علامه طباطبایی مفهوم تربیت معنوی جهتدهی به فرایند تجرد نفس متناسب با فطرت ربوبی او است که در پی تقویت میل، تفصیل معرفت و انجام عمل متناسب با آن است، افزود: میتوان گفت تعریف روشن و مورد توافقی از تربیت معنوی وجود ندارد و بر اساس مبانی و اصول موردنظر اندیشمندان این تعاریف نیز تغییر میکند. در اینجا مراد ما از تربیت معنوی تربیتی است که موافق با فطرت انسان است و در جهت شکوفایی استعدادها و نیروهای معنوی، متعالی و قدسی انسان است که پرورش این استعدادها با روشهایی دنبال میشود.
این استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: نهادهای اجتماعی متعددی نظیر خانواده، نظام آموزشی، رسانهها و مجموعههای دینی در امر تربیت معنوی افراد جامعه نقش ایفا میکنند. البته ممکن است نقش برخی از این نهادها برجستهتر از سایر نهادها باشد. تربیت معنوی بهویژه برای نوجوانان و جوانان از اهمیت بالاتری برخوردار است؛ چراکه مطابق روایات ما نوجوانان و جوانان از نظر روحی در شرایطی قرار دارند که از کشش درونی مطلوبی نسبت به امور معنوی برخوردار هستند و این امر موجب میشود، تربیت معنوی و اخلاقی سهلتر در جان و روان آنها تأثیر بگذارد.
حجتالاسلام اسدی ادامه داد: در بسیاری از آموزههای دینی سفارش شده است که تربیت دینی و معنوی نوجوانان و جوانان را از سنین کم شروع کنید، البته بهصورت تدریجی و گامبهگام و هوشمند. همچنین وقتی نوجوانان و جوانان در سنین پایین تربیت معنوی شوند و در خانواده به این امر توجه جدی مبذول شود، در ادامه زندگی نیز تربیت معنوی اثرات خود را به همراه داشته و باعث میشود آنها رفتار خود را متناسب باتربیت معنوی تنظیم کنند و بر اساس آن عمل کنند.
نحوه شکلگیری فرهنگ سلبریتی
این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه از طریقه شکلگیری فرهنگ سلبریتی نیز سخن به میان آورد و گفت: در دهههای اخیر، وقوع برخی تحولات اجتماعی و فرهنگی نظیر گسترش شهرنشینی، پیشرفت فنآوری و بهویژه ظهور و گسترش رسانههای جمعی و اجتماعی منجر به شکلگیری پدیده نوینی تحت عنوان فرهنگ سلبریتی شده است. فرهنگ سلبریتی بهعنوان شکل جدیدی از شهرت، از سویی بهمثابه ساختاری تفکیکشده و نهادینهشده مطرح گردیده که دارای تأثیر اجتماعی پایدار و عمیقی در مناسبات اجتماعی و تحولات فرهنگی است و از سوی دیگر ویژگیها و خصوصیات ماهوی آن دچار دگرگونیهای اساسی شده است.
وی افزود: فرهنگ سلبریتی در جامعه ایران به دلیل گسترش رسانههای جمعی و اجتماعی بهتدریج در حال فراگیری و عمومیت یافتن است. در این فرهنگ، آنچه از اهمیت کانونی و ذاتی برخوردار است حضور مداوم در رسانهها و شناخته شدن است. از همین روی، افراد تلاش میکنند با انجام رفتارهای مردمپسند، توجه دیگران را به خود جلب کرده و مشهور شوند؛ رسانهها نیز به دنبال مصرف و گردش محتوای مربوط به افراد مشهور هستند و عموم مردم نیز عمدتاً درصدد دنبال کردن و پیگیری اخبار و رویدادهای مربوط به افراد مشهور میباشند.
حجتالاسلام اسدی تصریح کرد: با توجه به اهمیت تربیت معنوی و نیز گسترش و فراگیری فرهنگ سلبریتی بهعنوان فرهنگی نوظهور در جامعه ایران از یکسو و عدم وجود یافتههای عمیق نسبت به پیامدهای این فرهنگ بر تربیت معنوی از سوی دیگر، بررسی و واکاوی نقش فرهنگ سلبریتی بر تربیت معنوی نوجوانان و جوانان ضرورت مییابد. روش تحقیق پژوهش حاضر در مرحله گردآوری دادههای اسنادی است و در مرحله تجزیهوتحلیل دادهها توصیفی-تحلیلی است؛ بنابراین با در نظر گرفتن فرهنگ سلبریتی بهعنوان فرهنگی نوظهور با ویژگیها، خصوصیات و اقتضائات متمایز و مختص خود و نیز با توجه به لزوم تربیت معنوی نوجوانان و جوانان، تحقیق حاضر به دنبال بررسی این مسئله است که فرهنگ سلبریتی چه نقشی بر تربیت معنوی نوجوانان و جوانان دارد؟
وی در ادامه به ارائه تعریفی از فرهنگ سلبریتی پرداخت و اظهار کرد: پیش از آنکه به مفهوم شناسی فرهنگ سلبریتی بپردازیم، لازم است سلبریتی بهعنوان شکل جدیدی از شهرت تعریف شود. سلبریتی را میتوان «نسبت دادن خوشنامی یا بدنامی به یک فرد در عرصه عمومی جامعه» تعریف کرد. همچنین مطابق تعریف فریس، سلبریتیها «افراد شناختهشدهای هستند که بهواسطه برخورداری از برخی ویژگیها و صفات خاص، از دیگران متمایز گشتهاند و در نزد جمع کثیری از افراد نیز شناختهشده هستند» در ابتدا در چارچوب یک تحلیل تاریخی-تطبیقی بیان میشود که ما در طول تاریخ همواره مسئلهای به نام شناختهشدگی نزد عموم را داشتهایم؛ منتهی این شناختهشدگی در طول تاریخ به صورتهای مختلفی نمود و ظهور و بروز داشته است.
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: بر همین اساس، در گذشته آنچه ما بیشتر با آن مواجه بودیم و مردم بیشتر آن را احساس میکردند چیزی است که ما میتوانیم تحت عنوان شهرت دستاوردمحور بیانش کنیم. یعنی عمدتاً شناختهشدگی نزد عموم در اثر یک توانایی و یک دستاورد و یا یک تخصصی بوده که افراد مشهور داشتهاند. بهطور مثال، ابنسینا یا پوریای ولی که از پهلوانان و قهرمانان جامعه ما محسوب میشود اینها به خاطر قدرت علمی یا منش پهلوان گونه خودشان و آن اخلاقیاتی که داشتند در بین مردم معروف میشدند. عمده افرادی که معروف بودند در اثر یک تخصص خاصی این معروفیت را به دست میآوردند، اما با گذشت زمان و با ظهور رسانه ما میتوانیم بهتدریج افرادی را بهعنوان فرد مشهور ببینیم که از این تخصص محور و دستاوردمحور بودن، فاصله میگیرند و اصطلاحاً دارای شهرتی تحت عنوان شهرت رسانه محور که سلبریتی هم نام دارد، شوند.
در ادامه حجتالاسلام اسدی به تفاوت شهرت رسانه محور و شهرت دستاوردمحور پرداخت و گفت: تفاوت عمدهای که بین این دو نوع شهرت ما میتوانیم مطرح کنیم این هست که شهرت دستاوردمحور اصل و آن ویژگی اساسی که برایش وجود داشته، این بوده که ابتدا مبتنی بر یک نوع مهارت و تخصص و دارای ویژگی توانایی گونه بوده است و دوم اینکه عمدتاً اینها محلی بودند یعنی شهرت کسی مثل ابنسینا اگرچه آلان در زمان ما بسیار فراگیر هست و همه او را میشناسند، اما در دوره خودش معمولاً به همان محل و اقوام و محدوده خاص جغرافیایی محدود میشده و گسترده و فراگیر و فرامحلی نبوده است و سومین ویژگی شهرت درگذشته این بوده که این شهرت منبع باارزشی برای مسائل اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی نبوده است یعنی تأثیراتی عمیق و گسترده نداشته است. اینطور نبوده که بهطور مثال اگر در گذشته کسی معروف بوده بتواند از آن کسب درآمد بکند یا بتواند نقشهای عمیق اجتماعی ایفا بکند.
وی افزود: این سه ویژگی را میتوانیم بهعنوان سه ویژگی بارز شهرت دستاوردمحور یا همان شهرتی که تحت عنوان مشهوریت و معروفیت درگذشته بوده ذکر کنیم؛ اما وقتیکه شهرت جلوتر میآید و زمانی میرسد که بهتدریج رسانهها ورود پیدا میکنند، مطبوعات گسترده میشوند، رادیو و تلویزیون میآید و بخصوص در دوره حاضر که شبکههای اجتماعی گسترده میشوند شهرت رسانه محور که تحت عنوان سلبریتی از آن یاد میکنیم این شهرت رسانه محور ظهور مییابد و ویژگیهایی متفاوت از شهرت درگذشته پیدا میکند. آنچه تحت عنوان دلالتهای مفهومی یا ویژگیهای این نوع شهرت ما میتوانیم مطرح کنیم اول اینکه مبتنی بر دید پذیری گسترده و مستمر است. دید پذیری به این معنا که این فرد دائماً در رسانهها دیده میشود و جلبتوجه صورت میگیرد. یعنی دید پذیری صرفاً به معنای دیده شدن در رسانه نیست بلکه متضمن مفهوم جلبتوجه هم هست یعنی دیده شدنی که توجهات را هم به خودش جلب میکند. این عنصر، کلیدیترین عنصر و کلیدیترین مؤلفهای هست که در شهرت رسانه محور وجود دارد.
این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه به تبیین دومین شهرت دستاوردمحور پرداخت و گفت: دومین ویژگی این هست که فرامحلی است. یعنی بسیاری از افراد و بسیاری از اقوام و افراد دیگر میتوانند اینها را ببینند و شناخته شوند. سومین دلالت مفهومی دیگری که در این شهرت جدید وجود دارد این است که آن شهرت به یک منبع باارزش اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی تبدیلشده است. کسی که در دوره حاضر سلبریتی میشود یک تأثیر اجتماعی عمیقی هم دارد. میتواند با یک تبلیغات یک ثروت انبوهی را برای خودش و شرکتها و تولیدکنندگان بزرگ و کارخانهها ایجاد کند. یا میتواند برای سیاستمداران تبلیغ کند و تأثیرات سیاسی و اجتماعی داشته باشد و همچنین رفتار آنها میتواند تأثیرات فرهنگی عمیقی در پی داشته باشد.
به گفته حجتالاسلام اسدی با توجه به تعریف سلبریتی و بیان تفاوت آن با شهرت در گذشته میتوان فرهنگ سلبریتی را بدینصورت تعریف کرد که مجموعه ارزشها و هنجارهایی نظیر ارزش پنداری شهرت، نشر محتوای زرد و عاملیت برای کسب شهرت است که در ارتباط و حول شهرت جدید شکلگرفته است؛ بنابراین، در اثر بسط و گسترش ارزشها و هنجارهای فرهنگ شهرت در جامعه افراد تلاش میکنند رفتارها و گفتارهای خود را بهگونهای تنظیم نمایند که ضمن ارائه نمایشی جذاب از خود، توجه همگانی را نیز به خود جلب کنند.
نقش فرهنگ سلبریتی بر تربیت معنوی
این استاد حوزه و دانشگاه همچنین به نقش فرهنگ سلبریتی بر تربیت معنوی نیز اشارهای داشت و گفت: پیش از بیان نقش فرهنگ سلبریتی بر تربیت معنوی جوانان و نوجوانان ذکر این نکته ضروری است که فرهنگ سلبریتی با دو مکانیسم متفاوت بر تربیت معنوی جوانان و نوجوانان اثرگذار است: نخست، فرهنگ سلبریتی را بهعنوان یک کلیت و نظام فرهنگی باارزشها، هنجارها و قواعد مخصوص خود مورد توجه قرار دهیم و نقش آن را بر تربیت معنوی بررسی کنیم؛ دوم، اینکه به فرد سلبریتی بهعنوان بخشی از فرهنگ سلبریتی توجه کنیم و نقش آن را بر تربیت معنوی نوجوانان و جوانان بررسی کنیم. آنچه موردنظر ما است هر دو این رویکردهاست.
حجتالاسلام اسدی افزود: به طور کلی میتوان چهار اثر مهم فرهنگ سلبریتی بر تربیت معنوی نوجوانان و جوانان در نظر گرفت. اولین اثر تغییر باورها و ارزشهاست بدان معنی که تغییر باورها و ارزشها را میتوان مهمترین تأثیر فرهنگ سلبریتی بر تربیت معنوی دانست. اساساً تربیت معنوی بر اساس یک سری باورهای و ارزشها و هنجارهای قدسی، معنوی و الهی استوار است. فرهنگ سلبریتی چنانچه ذکر شد مبتنی بر سرگرمی، خوش گذرانی، خودنمایی و جلبتوجه و اساساً توجه به ظاهر و زندگی مادی است؛ بنابراین فرهنگ سلبریتی باعث غفلت انسان از ساحت معنوی و قدسی و مشغول شدن انسان به ساحت مادی؛ لذتگرایی، خوشگذرانی، سرگرمی، خودنمایی میشود. به عبارتی، فرهنگ سلبریتی به دلیل جذابیتهای ظاهری که دارد، باعث میشود آن کشش و گرایش ذاتی و درونی نوجوانان و جوانان به معنویات به فراموشی سپرده شود و دیگر برای نوجوانان و جوانان ما قرب الهی و کسب معنویات ارزش نباشد بلکه کسب شهرت و دیده شدن و مشهور شدن نزد عموم مهم باشد. از سویی سلبریتیها با رفتار و گفتار خود بهگونهای زندگی مادی را برای نوجوانان و جوانان زینت میدهند که آنها خیال میکنند بهترین زندگی همین است که سلبریتیها تبلیغ میکنند و همین امر به تضعیف تربیت معنوی میانجامد.
وی مصرفگرایی را دومین اثر مهم فرهنگ سلبریتی بر تربیت معنوی نوجوانان و جوانان دانست و اظهار کرد: مصرفگرایی را نباید صرفاً به مصرف زیاد و زیاده از حد تعریف کرد بلکه مصرفگرایی نوعی از سبک زندگی و شیوهای از بودن است که هویت افراد را شکل میدهد. مصرفگرایی با باورها و ارزشهای مادی نظیر لذتگرایی، مادهگرایی، تنوعطلبی عجین است و همین امر باعث میشود که مصرفگرایی امر متضاد باتربیت معنوی محسوب شود. فرهنگ سلبریتی به دلیل تشدید مصرفگرایی بهطور غیرمستقیم بر تربیت معنوی مؤثر است. سلبریتیها با مصرف افراطی و نمایش مکرر زندگی لوکس و تجملاتی در موضوعات مختلف نظیر سبک پوشش، مسافرت، لوازم منزل، نوع آرایش و مدیریت بدن باعث تشویق نوجوانان و جوانان به امور روزمره زندگی و غفلت از تربیت معنوی میشوند. نوجوانان و جوانان اگرچه کشش زیادی به معنویات دارند، بااینحال تأثیرپذیری آنها از عوامل محیطی نیز زیاد است. این امر باعث میشود نوجوانان و جوانان تأثیرپذیری زیادی از رفتار و گفتار سلبریتی-ها داشته باشند و آنها را بهعنوان الگو و سرمشق خود قرار دهند. به همین جهت ضروری است که برای نوجوانان و جوانان الگوهای مناسب تعریف شود تا تأثیرپذیری آنها از سلبریتیها کاسته شود.
این استاد حوزه و دانشگاه سومین اثر مهم فرهنگ سلبریتی بر تربیت معنوی نوجوانان و جوانان را فردگرایی خواند و گفت: مراد از فردگرایی در اینجا، فردگرایی در معنای منفی آن است، یعنی فردمحوری و توجه به منافع شخصی و در نظر نداشتن منافع دیگران. فردگرایی را میتوان با انانیت در مباحث اخلاقی هممعنا دانست. فرهنگ سلبریتی بهطور غیرمستقیم باعث تقویت و تشدید فردگرایی میگردد و ازآنجاییکه تربیت معنوی مبتنی بر توجه به خدای متعال و بهنوعی قطع توجه از خود است، میتوان گفت فردگرایی یکی دیگر از تأثیرات نامطلوب فرهنگ سلبریتی بر تربیت معنوی است.
حجتالاسلام اسدی حسگرایی را آخرین اثر مهم فرهنگ سلبریتی بر تربیت معنوی نوجوانان و جوانان دانست و اظهار کرد: در توضیح حسگرایی میتوان چنین گفت که یکی از تمایلات ریشهدار در انسانها این است که میخواهند همه امور را از طریق دیدن و بصر درک کنند و بشناسند. این میل انسانها را میتوان بهعنوان امری فرا تاریخی در نظر گرفت که همواره در دورههای مختلف تاریخ زندگی انسانها حضور داشته است. بصر بهعنوان ابزاری شناختی یکی از ابزار شناختی انسان، به شناخت امور محسوس اختصاص داشته و از ادراک امور معقول، متعالی و قدسی قاصر است. از سویی، انسانها دارای توانایی عقل و تعقل هستند که امور معقول و متعالی را بهواسطه آن درک میکنند. بااینحال به این دلیل که انسانها با محسوسات بیشتر در ارتباط هستند، بصر و منطق بصر در انسانها قویتر شده است و او را به درک همهچیز از مسیر بصر سوق داده است. این مسئلهای بوده است که همواره بهعنوان یکی از چالشها، آسیبها و مشکلات پیامبران در قران کریم ذکر شده است؛ به این معنا که مردم زمان آنها تلاش میکردند سخنان پیامبر و صحت آن را از طریق بصر و منطق آن درک و ارزیابی کنند و یکی از وظایف پیامبران این بوده که بینش انسان را از محسوس به معقول و از آشکار به نهان ارتقا دهند.
این استاد حوزه و دانشگاه در پایان این پیش نشست اظهار کرد: فرهنگ سلبریتی به تقویت منطق بصر و حسگرایی منجر میشود. چنانچه بیان شد ذات فرهنگ سلبریتی با دیده شدن و نمایش پیوند خورده است. به عبارتی آنچه در این فرهنگ مهم است دیدن و دیده شدن است، زندگی تجملاتی، رفاه زیاد، سرگرمیهای جذاب، پوششها و آرایشهای جذاب و متنوع که همه اینها بر اساس منطق بصر و زیباییهای ظاهری قابل درک و توضیح است؛ بنابراین فرهنگ سلبریتی به تقویت حسگرایی که نقطه مقابل تربیت معنوی محسوب میشود، میانجامد. سلبریتیها با نمایش خود و زندگی خود در شکلی جذاب و چشمنواز باعث تغییر منطق ارزشگذاری نوجوانان و جوانان میشوند. از همین جهت نوجوانان و جوانان امری که معقول و خیر است که درست و خوب نمیدانند بلکه امری که زیبا، جذاب و چشمنواز باشد را مطلوب، مناسب و درست میدانند. تربیت معنوی اساساً بامعنا در ارتباط است که امری معقول است و باید از طریق عقل درک شود؛ بنابراین فرهنگ سلبریتی از این جهت نیز به تضعیف تربیت معنوی میانجامد.
انتهای پیام