شعر آیینی باید «اسوه» بسازد نه «اسطوره»
کد خبر: 4071152
تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱۴۰۱ - ۱۲:۵۷
گزارش ایکنا از نشست «غدیر در ادب فارسی»

شعر آیینی باید «اسوه» بسازد نه «اسطوره»

در آستانه عید بزرگ غدیر، شاعران فارسی‌زبان گروه بین‌المللی هندیران، اشعار خود در مدح مولا علی (ع) و بزرگداشت عید غدیر را در محفل ادبی «غدیر در ادب فارسی» ارائه کردند.

محفل ادبی غدیر در ادب فارسی گروه بین‌المللی هندیران

به گزارش ایکنا، در آستانه عید بزرگ ولایت، محفل ادبی «غدیر در ادب فارسی» با حضور ادیبان، شاعران و استادان فارسی‌زبان، شامگاه جمعه 24 تیر در گروه بین‌المللی هندیران برگزار شد.

در این برنامه که با مدیریت علیرضا قزوه برگزار شد، اشعار، مقالات و آثار خوشنویسی با موضوع امام علی(ع) و عید غدیر خم در زبان و ادبیات فارسی توسط استادانی از ایران، هند، افغانستان، پاکستان و کشمیر ارائه شد و شاعران فارسی‌زبان با قرائت اشعار خود به مقام بالاى حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) و عید غدیر خم اداى احترام كردند.

رضا اسماعیلی، شاعر و پژوهشگر ادبی در این محفل به ارائه مقاله‌ای با عنوان غدیر و غدیریه‌‌سرایی از آغاز تا امروز پرداخت که در بخش‌هایی از آن ضمن اشاره‌ای به پیشینه شعر دینی و آیینی در زبان فارسی گفته شده است:

«اگر بخواهیم به بررسی پیشینه شعر آیینی در زبان پارسی بپردازیم، باید بگوییم که بعد از غلبه اعراب بر ایران و پذیرش اسلام توسط ایرانیان، ردپای شعر آیینی (به معنای عام) را در آثار اولین شاعران پارسی‌گو می‌توان مشاهده کرد. شاعران مسلمان پارسی‌زبان نیز از سده سوم هـ.ق به بعد، هریک به سهم خود بر این گنجینه زوال‌ناپذیر افزوده‌اند.

با استناد به قرائن و شواهد تاریخی، عصر طاهریان و صفاریان را باید نقطه شروع شعر پارسی در دوره اسلامی دانست و اولین رگه‌های شعر آیینی را در آثار رودکی سمرقندی (پدر شعر فارسی) باید جست‌وجو کرد، آنجا که می‌گوید:

روی به محراب نهادن چه سود

دل به بخارا و بتان طراز

ایزد ما وسوسه عاشقی

از تو پذیرد، نپذیرد نماز 

اینکه گفته می‌شود «کسایی مروزی» اولین شاعر مرثیه‌گوی پارسی‌زبان است، حرف درستی است. به این معنا که پیش از کسایی از هیچ شاعر پارسی‌زبانی در رثای شهدای کربلا شعری به‌ صورت مکتوب در دست نیست. اما اگر شعر آیینی به معنای عام آن موردنظر باشد، با استناد به شعری که در بالا آوردیم، باید از رودکی به‌ عنوان نخستین شاعر آیینی نام ببریم چراکه شعر بالا، نمونه استوار و برجسته‌ای از شعر آیینی معرفتی (عرفانی) است»

در بخش دیگری از این مقاله اسماعیلی به پیشینه «شعر علوی» در ادبیات فارسی اشاره و آورده است:

«پیشینه شعر علوی در ادبیات فارسی به زمان رودکی (سده چهارم هجری) برمی‌گردد. شاعران مسلمان فارسی‌زبان از زمان تولد شعر فارسی تا امروز زبان به مدح مولای متقیان حضرت علی(ع) گشوده و اشعار فاخر و مانایی را خلق کرده‌اند. «معروفی بلخی» شاعر دوره سامانی، با اشاره به مصرع «کاندر جهان به کس مگرو جز به فاطمی» از رودکی، او را از محبان اهل‌بیت معرفی می‌کند و می‌گوید:

از رودکی شنیدم -استاد شاعران- «کاندر جهان به کس مگرو جز به فاطمی»

نشانه دیگری که دلالت بر ارادت رودکی به خاندان رسالت می‌کند، بیت زیر است که در دیوان او آمده است:

کسی را که باشد به دل، مهر حیدر

شود سرخ‌رو در دو گیتی به آور

استاد محمدعلی مجاهدی از پژوهشگران بنام شعر آیینی، شعر علوی و غدیریه‌سرایی را دارای پیشینه‌ای کهن می‌داند و می‌گوید: «در تاریخ مدون و مکتوب شعر فارسی اولین کسی که شعر علوی را در حافظه تاریخی شعر فارسی به ثبت و ضبط رساند، مجدالدین کسایی مروزی بود که در نیمه اول سده چهارم یعنی سال ۳۴۲ به دنیا آمد و در اواخر ۳۹۲ بدرود حیات گفت. دوره زندگی کسایی دوره شکوفایی شعر ولایی بوده است. در این دوران به دلیل حاکمیت احمد بن بویه دیلمی بر بخشی از عراق و جنوب ایران، فرهنگ اصیل ولایی و شیعی در گستره حاکمیت این حاکم ایرانی‌نژاد اصیل ولایی، نشو و نمو پیدا می‌کند و کسایی اولین چهره‌ای است که در این گستره تنفس می‌کند و بدون اینکه مورد شکنجه و آزار گزمه‌های آل‌ امیه و آل‌ عباس قرار گیرد، اظهار اخلاص و ادب می‌کند، از غدیر یاد می‌کند و از امیرالمؤمنین(ع) سخن می‌گوید.

حکیم فردوسی از دیگر شاعرانی ا‌ست که در اشعار خود به بیان فضایل امام علی(ع) پرداخته است. فردوسی در ابیاتی از شاهنامه - که بی‌هیچ تردیدی در شمار شاهکارهای ادب حماسی ایران و جهان است – چنین زبان به مدح و منقبت پیامبر(ص) و حضرت علی(ع ) گشوده است:

چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی

خداوند امر و خداوند نهی

که من شهر علمم، علی‌ام در است

درست این سخن گفت پیغمبر است

گواهی دهم کاین سخن را ز اوست

تو گویی دو گوشم به آواز اوست

اگر چشم داری به دیگر سرای

به نزد نبی و وصی گیر جای

منم بنده اهل‌بیت نبی

ستاینده خاک پای وصی

خود آن روز نامم به گیتی مباد

که من نام حیدر نیارم به یاد

بر این زادم و هم بر این بگذرم

یقین دآن‌که خاک پیِ حیدرم

مثنوی معنوی مولانا نیز که آن را قرآن منظوم می‌خوانند، سرشار از مضامین قرآنی و آیات و احادیث درباره مولی‌الموحدین، امام علی(ع) است. مولانا در دفتر ششم مثنوی به روایت شاعرانه داستان غدیر می‌نشیند و در تفسیر حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه» می‌گوید:

زین سبب پیغمبر با اجتهاد

نام خود و آن علی مولا نهاد

گفت هر کس را منم مولا و دوست

ابن عمّ من؛ علی، مولای اوست

کیست مولا؟ آن‌که آزادت کند

بند رقیّت ز پایت برکند

چون به آزادی نبوت هادی است

مؤمنان را ز انبیا آزادی است

ای گروه مؤمنان شادی کنید

همچو سرو و سوسن آزادی کنید

در بخش دیگر این مقاله با عنوان «سیمای امام علی(ع) در آیینه شعر معاصران» عنوان شده است:

«شاعران معاصر – به‌ ویژه نسل شاعران بعد از انقلاب - با خلق آثار ادبی فاخر و مانا، نقش مؤثری در غنابخشی به شعر علوی داشته‌اند و امروز نیز این میراث نادر و بی‌بدیل را با آفرینش‌ها و زایش‌های جدید، چون جان عزیز گرامی می‌دارند.

امروز با گذشت نزدیک به چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، این مولود خجسته که دوران کودکی و نوجوانی خود را با سربلندی پشت سر گذاشته و با نام «شعر و ادب آیینی» در فضای ادبیات معاصر ایران قامت برافراشته است، به‌عنوان یک‌ گونه ادبی مستقل و ارجمند، به رسمیت شناخته‌شده و به همت شاعران مؤمن و دین‌باور، همچنان در مسیر باروری و بالندگی به راه خود ادامه می‌دهد.»

اسماعیلی در پایان این مقاله هم چند سطری در ذکر «بایسته‌های شعر آیینی» آورده است:

«در پایان این نوشتار ذکر دو نکته ضروری به نظر می‌رسد. اول اینکه شعر دینی و آیینی روزگار ما باید برای انسان معاصر از بزرگان دینی «اسوه» بسازد، نه «اسطوره»، تا انسان نسل اکنون بتواند شخصیت‌هایی همچون امام علی(ع) را الگوی زندگی خود قرار دهد. چنان‌که در آیه ۱۱۰ سوره «کهف» خداوند خطاب به پیامبر(ص) می‌فرماید: «قُلْ اِنَّمآ اَنَا بَشّرٌ مِثْلُکُمْ یوحَی اِلَی اِنَّمآ الهْکُمْ اِلهٌ واحِدْ ... ای پیامبر! به امت بگو که من هم بشری همانند شما هستم»، بشری که مثل بقیه انسان‌ها در کوچه و خیابان راه می‌رود، با مردم نشست‌وبرخاست می‌کند، از بازار خرید می‌کند، در مزرعه بیل می‌زند، در خانه، همسرداری می‌کند، لباس می‌پوشد، غذا می‌خورد و ... و همه این مسائل، یعنی پیامبر(ص) انسانی است که می‌تواند، برای انسان خاکی و زمینی «الگو» قرار گیرد.

از این منظر، شایسته است شاعران آیینی در شعر خویش - پیش و بیش - از وجوه «افتراق»، به وجوه «اشتراک» پیامبر و معصومین(ع) بپردازند و این ذوات مقدس را آن‌گونه توصیف کنند که برای مردم، محسوس و ملموس و هضم‌شدنی باشد. اگر این بزرگواران را به‌صورت تک‌بعدی و فقط موجوداتی آسمانی و ماورایی ببینیم، آن وقت چگونه می‌توانیم از مردم انتظار داشته باشیم که همانند آنان باشند و آنها را برای زندگی خود «الگو» قرار دهند؟

این حقیقت انکارناپذیر وجود دارد که پیامبر اکرم(ص) و امامان بزرگوار ما برگزیده خدا و معصوم بوده‌اند ولی به این حقیقت هم باید اشاره کرد که این بزرگواران در عین برخورداری از کرامات و فضایل والای انسانی به گفته خداوند در قرآن کریم «اسوه و الگو» هستند؛ یعنی موجودی از جنس همین انسان خاکی و زمینی. فراموش کردن این اصل و فقط پرداختن به کرامات و معجزات آنان و تبدیل آنان به اسطوره‌ای دست‌نیافتنی، یعنی سر از ترکستان درآوردن و به بی‌راهه زدن. یادمان باشد که ما برای «وصل» کردن آمده‌ایم؛ نه برای «فصل» کردن.

نکته دیگر آن‌که هرچند مدح و منقبت‌بخشی از جان و جهان شعر آیینی است، ولی شاعر آیینی نباید در این منزل متوقف بماند بلکه برای ایفای رسالت پیامبرگونه خود باید از منزل صورت (مدح و منقبت) به منزل سیرت (حکمت و معرفت) هجرت کند و مخاطب خویش را برخوان بصیرت بنشاند. برای سربلند بیرون آمدن از عرصه این آزمون، شاعر آیینی باید خود را به دانش و بینش دینی مجهز کند و بیش از دیگران «درد اسلام» داشته باشد. مگر نه این است که شاعری، پرتویی از شعور نبوت است و شاعر بر مسند «اصلاحگری» و «انسان‌سازی» تکیه زده است. چنان‌که علامه اقبال هم گفته است:

شعر را مقصود اگر آدمگریست

شاعری هم وارث پیغمبریست

جانمایه شعر علوی نیز چیزی جز این نیست. شعر علوی باید تریبونی برای ترویج فضیلت‌ها و ارزش‌های انسانی باشد. شعر عشق، حماسه، عرفان، حکمت، پایداری، ستم‌سوزی، حق‌طلبی و عدالت‌خواهی. هر کس چیزی غیر از این بگوید و به‌گونه‌ای دیگر بیندیشد، به‌یقین راه به خطا برده و از مسیر روشن و سعادت‌بخش سیره علوی فاصله گرفته است که هرگز این‌چنین مباد.»

در این محفل همچنین غزلی از علیرضا قزوه در مدح مولا علی علیه‌السلام ارائه شد:

«با آن‌که آفريده شده ست آدم از خدا

گاهی به‌اتفاق ندارد کم از خدا

ای اتفاق ممکن ناممکن ای علی(ع)

ای جوهر تو، هم ز تو پيدا، هم از خدا

بين تو و خدا، الف الفت است و عشق

علم از تو سربلند شد و عالم از خدا

ماهی شدم در آینه‌ی چشمه‌ی غدير

شور تو ريخت در گل من، يک نم از خدا

در جبر و اختيار، مرا هست اختيار

خاک از ابوتراب گرفتم، دم از خدا

من قهر می‌فروشم و او مهر می‌خرد

خوفم ز قهر نيست که می‌ترسم از خدا

شازیه مهدی از شاعران و استادان فارسی‌زبان اهل کشمیر هم در مطلبی به معرفی یکی از شاعران کشمیری که در موضوع غدیر و ذکر مولا علی(ع) طبع‌آزمایی کرده، پرداخت:

«شیخ یعقوب صرفی يکی از بزرگ‌ترین شاعران فارسی‌گوی کشمير است و از هشت‌سالگی شعر گفتن آغاز کرد و پدرش اشعارش را اصلاح می‌کرد. صرفی چون یک شاعر صوفی‌منش بود، رنگ صوفیانه در اشعارش جلوه‌گر است. او در انواع مختلف شعر طبع‌آزمایی کرده و با احساس و فکر و بينش خاص خود شعر فارسی را طراوت و تازگی بخشید.

 صرفی يک شاعر قادرالکلام و حامل شخصیت برجسته و جامع‌الکمالات است؛ وی در نظم و نثر ذکر مولا علی علیه‌السلام کرده و شعرهای زیادی در شأن امام علی (ع) سروده و همچنین جابجا در اشعارش به پیام غدیر هم اشاره کرده و سروده است:

دگر گفت هر کس که مولاش من

علی نیز مولای او بی‌سخن

کسی کو علی را بود دوستدار

محبش تو باش ای خداوندگار

هر آنکس که باشد علی را عدو

خدایا تو باشی ز اعدای او

در این محفل همچنین سیدسکندر حسینی (بامداد) از شاعران افغانستان هم غزلی به پیشگاه امام علی (ع) تقدیم کرد:

«زمین به هلهله افتاد و آسمان رقصید

ملک به عشق تو در عرش ناگهان رقصید

تو کعبه‌‌ای که تو را کعبه در دلش جا داد

جهان به دور تو ای مرد مهربان رقصید

همیشه عقربه‌ها با تو راه می‌افتند

غدیر آمد و همراه تو زمان رقصید

همین‌که واژه‌ی «الیوم» روی لب گل‌کرد

به شوق جمله‌ی «اکملت» در زبان رقصید

دو نخل در دل صحرا به عرش بالا رفت

و در مدار دو خورشید کهکشان رقصید

مسافران همه لبیک یاعلی گفتند

به زنگ قافله ناگاه کاروان رقصید»

علی‌اصغر الحیدری از هند دیگر شاعر فارسی‌زبان گروه هندیران هم غزلی با عنوان «امام جهان، امیرالمؤمنین علیه‌السلام» ارائه کرد:

«یا علی ما عاشقان را نیست الا تو امیری

بارش توحید در آیینه عید غدیری

چهره‌ات با نوری از ایمان و قرآن رنگ گیرد

والقمر آن روی تو ای دلربای دلپذیری

آفتاب و ماه و انجم، کهکشان و مشتری هم

اقتباس از توست نورش چون‌که انوار غدیری

در دل شب‌های دردآمیز در کوی غریبان

دیده بودم داشتی تو مهربانی با اسیری

ای علیِ عالیِّ اعلی! تو اعلام علومی!

تو شناسای رموزی! نکته‌دان بی‌نظیری

همسر زهرای عفت، تاج‌دار بزم عصمت

رونق شاه رسالت را چو هارون وزیری

 در جهان، در زندگی بسیار دستم را گرفتی

کاش در روز قیامت نیز دستم را بگیری

ای امیرالمؤمنین تا کی بود فصل جدایی

ای خدای مهربانی! لطف فرما بر فقیری

این زمین شوره‌ی دل گل کند با یاد جانان

کاش از فیض حضورت غرق گل گردد کویری»

مهدی باقر‌خان دیگر شاعر هندوستانی اهل دهلی‌نو هم غزلی با عنوان «جناب امیر ما» به پیشگاه حضرت علی (ع) تقدیم کرد:

«شاهان و بندگان و صغیر و کبیر ما

خاکند پیش پای جناب امیر ما

عارف همیشه نام تو را حرز جان کند

صوفی صلا زند که علی(ع) هست پیر ما

نادار هست آن‌که ندارد ولای تو

با عشق تو غنیست حقیر و فقیر ما

ای کوثر بهشتی تسنیم و سلسبیل

سیراب کن ز ابر عنایت کویر ما

ما قطره‌ها به جانب دریا روانه‌ایم

دریاست آمده به طواف غدیر ما

نغمه مستشارنظامی، از شاعران خوش‌قریحه و جوان کشور هم در این محفل شعری تازه به پیشگاه اول امام شیعیان تقدیم کرد:

از طیف‌های مختلفی عاشق تواند

شاعر، پزشک، قاضی و نانوا، جوان و پیر

انگار با تمامی‌شان حرف می‌زنی

انگار با تمامی‌شان همدلی امیر

از قشرهای مختلفی از تو گفته‌اند

مداح‌ها، اهالی منبر،  محدثان

استادهای فلسفه و منطق و کلام

از خطبه‌های ناب تو گفتند هر زمان 

از قوم‌های مختلفی عاشق تواند

هندو، بلوچ و کرد، کلیمی و ارمنی

باهر زبان به نام تو سوگند می‌خورند  

انگار با تمامی‌شان حرف می‌زنی

در واژه واژه‌ی کلمات قصار عشق 

عطر خدا و لحن تو احساس می‌شود

 نام تو بر زبان درختان ‌که می‌رود

 گیسوی باغ غرق گل یاس می‌شود

در پاسخ نگاه گرفتار خستگان

حتی سر نماز و دعا، پاسخت بلیست

راز تو چیست؟گنج گرامی، که سال‌هاست

 تنها کلید زنده‌دلان ذکر یاعلیست»

محفل ادبی غدیر در ادب فارسی گروه بین‌المللی هندیران

لازم به ذکر است در این نشست مجازی همچنین اشعاری در مدح امام علی(ع) توسط خوشنویسان گروه بین‌المللی هندیران تقریر و ارائه شد.

انتهای پیام
captcha