کتاب «فوائد المشاهد و نتائج المقاصد» مجالس موعظه علامه شیخ جعفر شوشتری مؤلف کتاب معروف «خصائص الحسینیه» است که در زمانهای مختلف در کربلا، نجف یا سامرا ایراد شدهاند. این مجالس توسط محمدبن علی اشرف طالقانی از شاگردان علامه در قالب یک کتاب گردآوری شده است.
ایکنای خوزستان قصد دارد به مناسبت ماه محرم، ترجمه مجالس این عالم وارسته را تقدیم مخاطبان کند. متن زیر، ترجمه بخشی از مجلس دوم علامه شیخ جعفر شوشتری در ماه محرم ۱۲۹۹ هجری قمری است:
«يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ وَاخْشَوْا يَوْمًا لَا يَجْزِي وَالِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَلَا مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَنْ وَالِدِهِ شَيْئًا» (لقمان آیه 33).
آیاتی که خداوند در آن بندگانش را مورد خطاب قرار داده است، فراوان است. تو ادعا میکنی که قرآن کتاب تو است، اما تاکنون به یک آیه از آن عمل نکردهای! قرآن از ابتدا تا انتهای آن قرآن است، چگونه میتوان به آیهای از آیات آن عمل نکرد؟ همین که فرد در مقابل هزینهای، یک مصحف قرآن خریداری کند، تصور میکند که قرآن کتاب او است، آیات قرآن، احکام و دستورهای الهی هستند که باید به آنها عمل کنیم. قرآن کریم سرشار از این کلمات است: «آمنوا» (ایمان بیاورید) «و اتقوا» (تقوی پیشه کنید) چرا تاکنون ایمان نیاوردهای؟ چرا از محرمات الهی پرهیز نمیکنی؟ قرآن کریم مملو از آیات ترساندن و تشویق است. چرا هیچ کدام بر تو اثری ندارد؟ هیچ اثری از امید و ایمان در وجود تو نیست.
رضایت خداوند تنها با طاعت او به دست میآید. صرف اینکه بگویی قرآن، کتاب من است، کافی نیست. باید به آن عمل کنی. آیا درست است که خداوند نعمت زندگی در این عالم و تمام این فرصت را به تو ببخشد، اما تو حتی به یک آیه از قرآن عمل نکنی؟ قرآن پر از طاعتها و عبادتها است که باید آنها را ادا کنی. آیا تاکنون حق یک عبادت را به جا آوردهای؟ در انجام اعمالت منصف باش.
آیا تاکنون حقیقتاً از گناهانت دوری کردهای؟ آیا تاکنون موفق شدهای گناهی را ترک کنی؟ تو با چشم و زبان و دست و پا و شکم و تمامی اعضا و جوراحت گناه کردهای، با آنکه خداوند این اعضا را برای بندگی خود به تو داده است، تو آنها را به وسیلهای برای گناه تبدیل کردهای. اگر هم برخی گناهان را مرتکب نشدهای، عملی را انجام دادهای که معادل آن گناه یا بدتر از آن است. مثلاً اگر مرتکب عمل شنیع زنا نشدهای، گناهی مانند آن انجام دادهای و آن غیبت است که از آن عمل شنیع بدتر است. اگر کسی را نکشتهای، در عوض آن، کارههای زشت را بین مسلمانان ترویج کردی و این بدتر از قتل است. با وجود این کارها، میگویی قرآن کتاب من است و انتظار داری در قیامت شفیع تو باشد؟
اگر این سخنان در تو اثری گذاشت و تصمیم گرفتی به احکام قرآن عمل کنی، امید زیادی هست که بیمارهای درونی تو با قرآن شفا بیابد. چرا که قرآن شفای هر بیماری است و امیر المؤمنین(ع) فرمود: «فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ أَدْوَائِكُمْ وَ اسْتَعِينُوا بِهِ عَلَى لَأْوَائِكُمْ، فَإِنَّ فِيهِ شِفَاءً مِنْ أَكْبَرِ الدَّاءِ وَ هُوَ الْكُفْرُ وَ النِّفَاقُ وَ الْغَيُّ وَ الضَّلَالُ. فَاسْأَلُوا اللَّهَ بِهِ وَ تَوَجَّهُوا إِلَيْهِ بِحُبِّهِ»: شفاى دردهاى خود را از قرآن بجوييد، چون سختى پيش آيد از قرآن يارى خواهيد. قرآن شفادهنده بزرگترين دردهاست، يعنى درد كفر و نفاق و تباهى و گمراهى. به قرآن از خدا حاجت خواهيد و با عشق به قرآن روى به خدا آوريد.
پس قرآن، وسیله نجات ما است. وسیله دیگر نجات ما، شریک القرآن است، کسی که این روزها شایسته است از او سخن بگوییم و این وسیله، امام حسین(ع) است که از بزرگترین راههای نجات است. وسیلهای که همگان به واسطه آن میتوانند به نجات برسند، اما این نجات یک شرط اساسی دارد که اگر نباشد، این وسیله، فایدهای به حال ما ندارد و این شرط، وجود ایمان و لو به اندازه یک ذره در وجود آدمی است. اگر ذرهای ایمان در وجود فرد باشد، سیدالشهدا(ع) میتواند انسان را نجات بدهد، سایر عبادات نیز همین طور است. یعنی شرط تأثیر و نفع آنها متوقف بر ایمان است.
اگر ایمان ثابتی داری، این وسیله یعنی آل محمد(ص)، برای ما مفید است و خداوند این وسایل را برای ما قرار داده است تا به رضای او دست یابیم و نجات پیدا کنیم. وسیله خاص در این میان، حضرت سیدالشهدا(ع) است، اما به شرط ایمان. اگر کسی در رکاب حضرت سیدالشهدا(ع) کشته شود، اما مؤمن نباشد، این کشته شدن در رکاب امام سود و ثمری برایش ندارد.
وسیله سیدالشهدا(ع)، خصوصیات معینی دارد که ایمان شخص از خلال آن شناخته میشود. این خصوصیات مجموعهای از امور هستند که اگر در شخصی یافت شوند، دلیل بر وجود ایمان در او هستند؛ اولین خصوصیت، محبت خالص نسبت به حضرت سیدالشهدا(ع) است به نحوی که رسول اکرم(ص) فرمودند: «ان للحسین، فی بواطن المومنین محبه مکنونه» اگر این دوستی خالص را نسبت به سیدالشهدا(ع) در وجودت احساس کنی، ان شاءالله بدان ایمان در وجود تو هست.
خصوصیت دوم، تأثیر اسم امام(ع) است. هر کس اسم حسین(ع) را یاد کرد و قلبش - بیآنکه از مصیبتهایی که بر امام رفت، سخنی به میان آید – بشکند، بداند این نشانه ایمان در قلب او است. این حالت برای انبیاء و اوصیا نیز حاصل میشد.
خصوصت سوم، محزون شدن با شنیدن نام حسین(ع) است. امام جعفر صادق(ع) فرمودند: «من ذکر الحسین(ع) عنده فخرج من عینیه من الدموع مقدار جناج ذباب کان ثوابه علی الله و لم یرض له بدون جنه»: کسى که یادى از حضرت حسین بن على (ع) نزدش بشود و از چشمش به مقدار بال مگسی اشک خارج شود، اجر او بر خدا است و حقتعالی به کمتر از بهشت براى او راضى نیست.
خصوصیت چهارم، احساس غم و اندوه در هنگام ورود به محل دفن امام شهید است. تمام مؤمنان به محض ورود به صحرای کربلا دچار حالتی از حزن و اندوه میشوند. چراکه در همین روز (روز دوم محرم) یا فردای آن، حالت ترس و اندوه برای خواهران حضرت سیدالشهدا(ع) پیش آمد.
خصوصیت پنجم، احساس اندوه در هنگام نگاه کردن به مزار شریف حضرت سیدالشهدا(ع) است. اگر این اندوه را احساس کردی، این علامت ایمان است و یا لااقل بر وجود کمترین درجه ایمان در وجودت دلالت میکند.
خصوصیت ششم از علامتهای ایمان، یاد کردن امام حسین(ع) در هنگام نوشیدن آب است. امام صادق(ع) فرمودند: «هیچ گاه آب خنکی ننوشیدم مگر آنکه حسین(ع) را به یادآوردم» شاید این سؤال مطرح شود که سبب به یاد آوردن امام چیست؟ دلیل آن، عطش شدیدی است که در کربلا بر حضرت ابی عبدالله(ع) گذشت. نشانههای تشنگی در چهره امام آشکار شده بود. عطش امام شدید بود، اما نمیخواست دشمنانش بدانند که تشنگی بر ایشان غلبه کرده است. عطش امام غیرقابل تحمل شده بود. به طوری که زبان امام از شدت عطش زخم شده بود، با وجود این، طوری رفتار میکرد که دشمن تشنگی او را متوجه نشوند، اما دشمن شدت عطش امام را فهمید چرا که امام حسین(ع) به شاخهای از آب فرات که نزدیکشان بود نگاه میکرد، وقتی امام نگاهش را به آب فرات میافکند فهمیدند امام به شدت تشنه است. در این حال یکی از آن ظالمان فریاد زد: «ای حسین به فرات نگاه نکن که مانند شکمها مارها به نظر میآید به خدا قسم، از آن نمیچشی تا آنکه از عطش بمیری».
خصوصیت هفتم این است که احوال شخص در دهه محرم تغییر کند، هرگاه احوال فرد منقلب شود، ان شاءالله این علامت وجود ایمان در او است، اما شایسته است این تغیر و تحول بر وفق قاعده عقلانی مناسبی باشد و منظور از این حالت، کارهای غیر مقبول و بیمعنی نیست که برخی افراد انجام میدهند. باید تلاش کنیم که کارهای ما در این روزها، با آنچه سیدالشهدا(ع) انجام داد، موافق و هماهنگ باشد.
انتهای پیام