سیری در ویژگی‌های اولین مقتل مکتوب کربلا
کد خبر: 4077136
تاریخ انتشار : ۱۸ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۹:۳۰

سیری در ویژگی‌های اولین مقتل مکتوب کربلا

مترجم کتاب «مقتل الحسین(ع)» تألیف ابومخنف در نشستی به بیان امتیازات این مقتل به‌عنوان اولین مقتل مکتوب کربلا در مقایسه با مقاتل دیگر پرداخت.

حجت‌الله جودکی نویسنده و پژوهشگر تاریخ اسلام

به گزارش ایکنا از اصفهان، سومین نشست از «شب‌های عاشوراپژوهی» با محوریت کتاب «مقتل الحسین(ع)» تألیف ابومخنف لوط بن یحیی ازدی، ترجمه و شرح حجت‌الله جودکی در انتشارات خیمه، شب گذشته، 17 مردادماه به همت مؤسسه فرهنگی آیه در خانه حکمت اصفهان برگزار شد.

جودکی در این نشست، در خصوص مقتل ابومخنف، اظهار کرد: ترجمه این مقتل به 30 سال قبل برمی‌گردد و من که در آن زمان دانشجو بودم، به سفارش و تأکید استاد درس تاریخ امام حسین(ع) مبنی بر تهیه یک متن فاخر برای حضرت سیدالشهداء(ع)، بعد از جست‌وجوهای بسیار، مقتل ابو‌مخنف را یافته و استخراج کردم. این متن، اولین مقتل کربلا نیست و قبل از آن، مقتل‌های دیگری نیز نگاشته شده بود که البته از بین رفته و به دست ما نرسیده است. بنابراین، مقتل ابومخنف، اولین مقتلی است که در تاریخ حفظ شده، به دست ما رسیده و نام «اولین مقتل مکتوب کربلا» بر آن نهاده شده است.

وی ادامه داد: این مقتل را از کتاب تاریخ طبری استخراج کردم، ولی همه مقاتل بعدی را هم مدنظر قرار دادم. در تدوین کتاب، به مقاتلی مثل ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین که خلاصه مقتل ابومخنف را در مقدمه خود آورده، ارشاد شیخ مفید و لهوف سید بن طاووس مراجعه کردم، ولی برای جلوگیری از حاشیه‌های زیاد و آسیب به اصل متن، بسیاری را در پاورقی نیاورده و به مقاله تبدیل کردم که تعدادی از این مقالات در کتاب آمده است.

این نویسنده و پژوهشگر تاریخ اسلام با بیان اینکه کتاب، ۶ بار تجدید چاپ شده است، گفت: اولین چاپ با عنوان قیام جاوید در انتشارات تبیان صورت گرفت؛ چاپ‌های بعدی، مقتل الحسین(ع) در انتشارات معناگرا و مقتل الحسین(ع) ابومخنف در انتشارات فهرست بوده و بقیه چاپ‌ها را نشر خیمه انجام داده است. این نقد که کتاب حاشیه کمی دارد، درست است و علت آن نیز این بود که نمی‌خواستم متن دیگری با متن اصلی کتاب تلفیق شود و سعی کردم بیشتر به متن اصلی بپردازم، ولی در مقالات خارج از کتاب، دیدگاه‌های خودم را هم بیان کردم که بیشتر از نظرات ابومخنف نشئت گرفته است، چون بعد از بررسی، استخراج و ترجمه مقتل به این نتیجه رسیدم که می‌توان آن را به‌عنوان مقتل معیار در مقایسه با مقاتل بعدی در نظر گرفت.

وی افزود: به نظر برخی، بنیان مقتل بر اختصار بوده و احتمال اینکه نکاتی از قلم افتاده باشد، زیاد است. می‌توان گفت قطعاً آنچه از ابومخنف نقل شده، در این کتاب موجود است و اگرچه متن اولیه از تاریخ طبری استخراج شده، ولی آن را با متون دیگر هم مقایسه کرده‌ام. نسخه‌ای که به‌عنوان مرجع عربی انتخاب کردم، از محمد ابوالفضل ابراهیم، چاپ قاهره است که اصلاح‌شده‌ترین چاپ تاریخ طبری محسوب می‌شود و تا حد زیادی، اعراب‌گذاری و بسیاری از نکات لازم را توضیح داده است.

جودکی با بیان اینکه مقتل موجود را بسیاری از بزرگان قبل از چاپ، مطالعه و بررسی کرده‌اند، تأکید کرد: کسانی مثل مرحوم صالحی نجف‌آبادی و مرحوم محمدباقر حکیم، کتاب را به‌طور کامل مطالعه کردند و برای چاپ اول در انتشارات تبیان، تقریظ نوشته و پیشنهاد کردند همراه با متن عربی چاپ شود، ولی بنا به‌دلایل مالی این اتفاق نیفتاد.

وی بیان کرد: «مقتل الحسین(ع)» از مرگ معاویه در اواخر سال ۶۰ هجری تا بازگشت اهل بیت(ع) به مدینه، یعنی حدود ۶ ماه را در برمی‌گیرد و به لحاظ جغرافیایی، مکان‌های خاصی مثل مکه، مدینه، کوفه، بصره، مناطق بین راهی و شام را بررسی می‌کند.

این نویسنده و پژوهشگر تاریخ اسلام ادامه داد: تمام 113روایتی را که از ابومخنف در کتاب‌‌های مختلف نقل شده است، بر اساس تاریخ زمانی شماره‌گذاری کرد‌ه‌ام که اولین آنها، نامه‌ای‌ست که یزید برای حاکم مدینه می‌فرستد. در ادامه، آغاز جنبش و حرکت امام حسین(ع) از مکه، سپس شهادت مسلم و هانی در کوفه و در نهایت، مراحل بین راهی امام از مکه تا کربلا را در بر می‌گیرد. این روایت‌ها از یک سطر تا چند صفحه را شامل می‌شود و به ترتیب، همه راویان به لحاظ زمان روایت و شخصیت، معرفی و دسته‌بندی شده‌اند.

وی اضافه کرد: بعضی از راویان، از خاندان خود امام هستند، مثل امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س)؛ برخی در کربلا جزو اصحاب امام بودند، ولی به هر دلیلی شهید نشدند و اسیر شده یا آزاده بودند. برخی حالت سیاهی‌لشکر داشتند و فقط حوادث را نظاره می‌کردند، ولی در قتل دخیل نبودند. برخی دیگر دستشان به خون آلوده شد، مثل قاتل حضرت عباس(ع) و برادرانش؛ افرادی هم از طرف ابن زیاد فرستاده شده بودند، مثل حُمِید بن ‌مسلم که بسیار منطقی و خداترس بود و کارهای خوبی به نفع سپاه امام انجام داد.

جودکی ادامه داد: برخی در کربلا حضور داشتند، ولی قبل از شروع جنگ یا شبی که امام اجازه داد، صحنه را ترک کردند. عده‌ای هم بهانه‌های خودشان را آورده و از کربلا خارج شدند؛ این افراد خبرهای دست اول را نقل کرده‌اند. راویان بعدی، کسانی بودند که اخبار را به نسل بعدی منتقل کردند. در این مرحله، کار سخت می‌شود و باید بررسی کرد که اولین راوی چه جایگاهی داشته، مخالف یا موافق قیام و پیر یا جوان بوده و به هنگام روایت، احساسات خود را دخالت داده است یا خیر؟ آیا در آن زمان، هوش و حواس خوبی داشته و نسبت به واقعه کربلا تغییر موضع داده است یا نه؟ همه این‌ها در کتاب، بررسی و در حد ممکن، در مقدمه آورده شده است. بعضی از این مسائل در مقالات مربوط به کتاب آمده و به کمک اصل متن پرداخته، ولی ابومخنف نکات را به اختصار بیان کرده است.

وی اظهار کرد: در جامعه امروز، حضرت عباس(ع) نقش بسیار پررنگی دارد، در حالی که در مقتل ابومخنف، روایات درباره ایشان به همان اندازه که بوده، نقل شده است، ولی به مرور زمان به نقش این حضرت، تفسیرهای زیادی اضافه شده، تا جایی که امروزه حجم زیادی از مطالب را به خود اختصاص داده است. من برای جلوگیری از شبهات، مقاله‌ای درباره حضرت عباس(ع) به کتاب اضافه و توضیحات لازم را بیان کرده‌ام.

به گفته این نویسنده و پژوهشگر تاریخ اسلام، روایات درون مقتل، متضاد با یکدیگر بیان نشده و اگر هم ابومخنف چیزی را آورده، برای تکمیل بعضی از مباحث بوده است. مثلاً، به ملاقات عمر سعد و امام حسین(ع) و سپس پیشنهادات سه‌گانه عمر به ابن زیاد اشاره می‌کند. در اینجا، ابومخنف برای بیان این مسئله ابتدا به سه یا چهار روایت اشاره می‌کند که راوی اول، قاتل حضرت عباس(ع)؛ راوی دوم، فردی نامشخص و راوی سوم، عقبة بن سمعان، غلام حضرت رباب است که از واقعه کربلا جان سالم به در برد. عقبة نقل می‌کند که از ابتدا تا انتها با امام حسین(ع) بوده، ولی چیزی درباره پیشنهادهای سه‌گانه عمر سعد نشنیده است و به این ترتیب، صحت این مسئله را زیر سؤال می‌برد.

وی با اشاره به اینکه ابومخنف در بعضی از مراحل بسیار ظریف برخورد کرده است، تصریح کرد: در روایتی مربوط به حضرت عباس(ع) آورده شده که ایشان به سه برادر تنی خود می‌گوید شما که مجرد هستید، قبل از من به میدان بروید، تا ارث شما به من برسد و ارث من به همسر و فرزندانم، ولی بیان این روایت ظلم بزرگی به این حضرت است و ابومخنف در ابتدای این روایت نوشته که «مردم این‌طور پنداشتند»، یعنی چنین چیزی واقعیت نداشته است. ابومخنف درباره روایات دیگر هم که با مشکل اعتبار مواجه بوده‌اند، بسیار دقیق عمل کرده و کوشیده تا آنها را اصلاح کند.

جودکی در این خصوص که در مقتل ابومخنف، هیچ نکته خلاف شرع و عقل وجود ندارد، گفت: در این کتاب، به اخباری که بعدها گزارش شده، مثل کمک جنیان به امام(ع)، رفتن امام(ع) به هندوستان، طی‌الارض کردن ایشان در روز کربلا و مطالب دیگری که خلاف عقل هستند، پرداخته نشده است. خداوند بسیاری از وقایع جهان را در اختیار بشر قرار نداده و چنین مواردی در این کتاب نیز نقل نشده است. این متقل در عین جامعیت مطالب، مانعیت هم دارد؛ به‌طوری که از بیان مطالب اضافه خودداری و هر چه را لازم بوده، بیان کرده است. وقتی مقتل را دقیق می‌خوانیم، به نظر نمی‌آید که ابومخنف کوتاهی کرده باشد.

وی در خصوص ترجمه کتاب، تأکید کرد: سعی کردم در ترجمه متنی که با ما حدود هزار و ۳۰۰ سال فاصله دارد، از زبان همان دوران استفاده کنم، به همین دلیل، بحث‌های ادبی را کنار گذاشته و به ترجمه صرف بسنده کردم. در این ترجمه، از آرایه‌ها و اصطلاحات ادبی استفاده نشده است و به همین دلیل، زیبایی ادبی هم ندارد.

این نویسنده و پژوهشگر تاریخ اسلام در خصوص اعتبار بعضی از روایات، اظهار کرد: ذهن ما با مقاتل جدید که در ۵۰۰ سال گذشته، همواره از سوی شیعیان مورد بحث قرار گرفته، آشناست و به دنبال مباحث جدید در مقتل می‌گردد. برای مثال، خطبه‌ای نداریم که حضرت زینب(س) در شام خوانده باشد، حال آنکه در این‌باره کتاب هم چاپ شده است. طبق آنچه ابومخنف بیان کرده، کل مکالمه حضرت با یزید به چند سطر می‌رسد. ما تصور می‌کنیم که یزید انسانی گستاخ و بی‌قید بوده است، تا حدی که بر دهان امام سجاد(ع) چوب می‌زد. طبیعتاً در مقابل چنین فردی، امکان استفاده از اصطلاح «یابن الطلقاء» که از زمان فتح مکه برای توهین به بنی‌امیه استفاده می‌شد، وجود نداشته است.

وی ادامه داد: در دربار ابن‌ زیاد هم که فردی بی‌قیدتر از یزید بود و از نحوه صحبت کردنش مشخص می‌شود که دنبال بهانه برای کشتن امام سجاد(ع) می‌گشته، بدیهی است که کسی نمی‌توانسته با او دهان به دهان شود و مکالمه‌ای اگر باشد، بسیار کوتاه است و اصلاً در حد خطبه‌ نیست. این مطالب در زمان‌های بعد به وسیله شیعیانی که با بنی‌امیه دشمن بودند، نوشته شده است. بعضی از این مطالب هم به گمان خودشان خوب بوده؛ برای مثال، در نظر نگرفته‌اند که یزید آن‌قدر اهل صلح نبوده که در مقابل اسیرانی که به وی، یابن الطلقاء گفته‌اند، سکوت کند.

جودکی با تأکید بر اینکه چنین مسائلی در مقتل ابومخنف بیان نشده است، ادامه داد: فقه شیعی می‌گوید، روزه کسی که بر امام دروغ ببندد، باطل می‌شود، ولی ما تا جایی که توانسته‌ایم، به امام دروغ بسته‌ایم. اگر چیزی بر دروغ استوار باشد، خاصیت هدایتگری خود را از دست می‌دهد. در کتاب مرحوم رضا بابایی آمده است که ما اساساً از عاشورا، یک دین ساخته و همه چیز را تحت‌الشعاع این واقعه قرار داده‌ایم. به همین دلیل، کسی سراغ عقل نمی‌رود، بلکه به سخن‌ها مراجعه می‌کند. وی در کتاب «دیانت و عقلانیت» که کتابی بسیار خواندنی‌ست، این موارد را به خوبی بیان کرده است.

وی بیان کرد: «مقتل الحسین (ع)» با مقتل‌های دیگر شباهت‌هایی دارد، از جمله با ارشاد شیخ مفید که زندگی‌نامه ۱۴ معصوم(ع) را روایت کرده و در آن، بخش مربوط به امام حسین(ع) کامل است، در حالی که مقاتل معمولاً به چند ماه منتهی به واقعه کربلا اشاره مختصری دارند. کار خوب شیخ مفید، استفاده از مقاتل معتبر دیگر است، از جمله مقتل ابومخنف و به همین دلیل، شباهت‌های زیادی میان این دو وجود دارد.

این نویسنده و پژوهشگر تاریخ اسلام در ادامه، به کتاب «مقاتل الطالبین» اشاره و تصریح کرد: مبنای این مقتل بر اختصار است، به‌طوری که کل مقتل ابومخنف را در ۲۰ تا ۲۵ صفحه بیان کرده و اشتباهاتی را که درباره حضرت عباس(ع) به آنها اشاره شد، در این کتاب آورده است. یک مقتل در زمان قاجار و به زبان فارسی فاخر نوشته شده که «فیض الدموع» نام دارد و کتاب بسیار شاخصی محسوب می‌شود. نویسنده این کتاب هم بیشترین اخبار را از ابومخنف و دیگران گرفته است.

وی به مقتل‌هایی که بعدها نوشته شده و ربطی به مقتل ابومخنف ندارد، اشاره و اظهار کرد: از جمله این‌ها، می‌توان کتاب «مقاتل الحسین» از خوارزمی را نام برد که راوی، آن را به‌صورت شفاهی بیان کرده است. روایت شفاهی، آفتی برای نوشتن کتاب به‌شمار می‌رود و شاید نتوان به همه آنچه که بر این اساس بیان می‌شود، اعتماد کرد.

جودکی بیان کرد: لهوف سید بن طاووس، یکی از مقاتل فاخر به زبان فارسی محسوب می‌شود که متأسفانه میکروب تحریف در آن نفوذ کرده است و بهترین مقتلی که در عصر معاصر نوشته شده، اثر مرحوم شیخ عباس قمی با عنوان «نفس المهموم» است.

گزارش از زهرا‌سادات مرتضوی

انتهای پیام
captcha