به گزارش ایکنا، نشست «تقریب، گذر از استراتژی نهادی به ساختاری» صبح امروز 5 دیماه با سخنرانی سیداحمد موثقی؛ استاد دانشگاه تهران در دانشگاه مذاهب اسلامی برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
بحث این است که مسئله تقریب چگونه از فضای دانشگاهی فراتر برود و تبدیل به جریان عمومی شود. در این رابطه ابتدا باید ببینیم این کار چه ملزوماتی نیاز دارد. من همیشه تاکیدم این است که نوع نگاه ما چگونه باشد. ما باید نگاه سیستمی داشته باشیم و تک بعدی نگاه نکنیم. مخصوصا در جمهوری اسلامی که نظام سیاسی بر مبنای اسلام شکل گرفته این مسئله پیچیدگیهایی دارد که باید با اشراف به مقتضیات زمان و مکان نگاهمان را درست کنیم تا بتوانیم به عنوان اکثریت شیعه در برخورد با اقلیت اهل سنت در ایران از جنبه تبلیغی و ارشادی عبور کنیم چون این برخورد جواب نمیدهد. ما باید از این نگاه از بالا فاصله بگیریم و به عنوان اکثریت و اقلیت به هم نگاه نکنیم. در افغانستان اکثریت اهل سنت است و اقلیت شیعه، یا در پاکستان نیز همینطور است و همواره نگاهها به اقلیت شیعه مشکلساز بوده است. ما باید تکلیف اسلام را با دنیای مدرن مشخص کنیم و با مدرنیته و مولفههای مدرنیته کنار بیاییم.
نوع نگاه به تقریب اگر مشکل اساسی داشته باشد، تقریب تبدیل به جریان عمومی نمیشود و به تعبیری نهادینه نمیشود. اگر نوع نگاه غلط باشد زحمات و هزینهها هست ولی حاصلی ندارد.
از دین اسلام به خودی خود، میشود الهام گرفت که چقدر روی همبستگی و پیوند تاکید دارد. نگاه اسلام یک نگاه عام و انسانی به ابنای بشر است. به نظرم همان چیزی که در دنیای مدرن به نام اومانیسم مطرح است، یعنی اومانیسم به عنوان اصالت دادن به انسان حتی عمیقترش در دین اسلام هست. از دل این نگاه حقوق بشر، برابری انسانها و نگاه افقی به هم داشتن درمیآید. اساسا نگاه اسلام نگاه جهانی است و جهانی میاندیشد. ما حتی باید در قالب مسلمان هم محدود نشویم و جهانی بیندیشیم. برای اینکه بتوانیم جهانی تعیینکننده باشیم باید از محل خودمان آغاز کنیم. این محل از درون خود فرد شروع میشود لذا باید از نظر فکری خیلی کار کرد.
جمعا دو سه رویکرد به تقریب هست؛ یک نوع نگاه، نگاه سلفی است. در جریانات فکری میان مسلمانها سلفیگری و نگرش بنیادگرا در قرن هجدهم با وهابیت ظهور میکند. این جریان، جریان زایندهای نیست ولی با پمپاژ کشورهایی مثل عربستان و پاکستان در مناطق آسیبدیده به شکلهای مختلف تزریق ایدئولوژی میکند. در شیعه هم ممکن است چنین نگاهی باشد. اگر طرز فکر ما اینگونه باشد نگاه قبیلهای است. در فرهنگهای قبیلهای، قبیله ما مطلقا بر حق است و قبائل دیگر مطلقا باطل هستند. این گروههای سلفی از طرفی منادی وحدت هستند و شعار وحدت سر میدهد. سلفیها با این نگاه بسیار بسته و محدود حتی در خود اهل سنت هم نمیتوانند نگاه تقریبی و همبستگی داشته باشند بلکه نگاه قبیلهای دارند و میگویند ما مطلقا درست و بر حق هستیم و مطلقا همه نحلههای دیگر باطل هستند. اساسا این نگاه درکی از مفاهیم و نهادهای سیاسی دنیای مدرن ندارد.
نگاه دوم به تقریب نگاه سیدجمال اسدآبادی و محمد عبده است که پیوند شیعه و سنی را با نگاه غیر تبعیضآمیز و برابر و غیر قبیلهای میدیدند. شما میبینید که خود عبده شرح بر نهج البلاغه مینویسد یا اقبال لاهوری مطالبی در مدح حضرت فاطمه(س) دارد. این نگاه خیلی کمک میکند و ما به این نگاه نیاز داریم.
عرض بنده این است که ما نباید قبیلهای و فرقهای نگاه کنیم. ما در ایران برای اینکه تقریب را عملیاتی کنیم نیاز داریم ناسیونالیسم و نظام بینالملل را درک کنیم و به اعتقاد من اسلام این مفاهیم را پوشش میدهد. اگر نگاه سیستمی و جامع داشته باشیم، در بعد سیاسی به عنوان دولت ملی، همه کسانی که در این مرزهای جفرافیایی به سر میبرند شهروند قلمداد میشوند و نگاه قبیلهای و فرقهای حذف میشود.
این نگاه یک نگاه درست و عقلانی و مدرن است که اسلام هم تباینی با آن ندارد. بله، تفاوت هست ولی تباین نیست. اساسا اقلیتهای مذهبی همه ادیان ابراهیمی هستند و اگر به اصل دین رجوع کنیم و نگاه درست را دنبال کنیم از داخل کشور تا همه کشورهای اسلامی با این نگاه پیوند میخورند. اگر از بالا نگاه کنیم و مدام بگوییم شما منحرف هستی و مطلق باطلی، اساسا از تقوا فاصله گرفتهایم. اساسا وقتی نگاه فرودست و از بالا داشته باشیم در فرهنگ عمومی بدآموزی دارد.
شما باید بتوانید نگاه برابر داشته باشید، نگاه تحکمآمیز نداشته باشید و اجازه دهید در مناطقی که اهل سنت اکثریت دارند بر اساس فقه خودشان عمل کنند، چون این خیلی میتواند کمک کند. اگر نظام سیاسی بتواند در این مناطق کارخانه بزند، کار و درآمد ایجاد کند و بتواند مردم را از فقر و بیکاری دربیاورد، میشود عقل و منطق مردم را راه انداخت تا تحت تاثیر جریانات افراطی همسایه قرار نگیرند. به هر ترتیب اینها باید به رسمیت شناخته شوند. اگر نگاه ملی درست باشد کمک میکند از داخل کشور بدون تبعیض و ارشاد، باب همکاری و همنشینی را از علما به گروههای اجتماعی بکشانیم منتهی باید مباحث اقتصادی و سیاسی را جدی گرفت.
انتهای پیام