نابودی باطل و بقای حق؛ سنت و قانون الهی
آیه 81 سوره «اسرا» بیانگر یکی دیگر از سنت‌های قطعی الهی است که بر اساس آن حق بر باطل پیروز خواهد شد زیرا باطل به واسطه ناهماهنگی قوانین عالم پایدار نخواهد بود و حق برخلاف آن به دلیل هماهنگی با قوانین خلقت و ریشه‌داری و عمق آن، باقی می‌ماند.
انقلاب اسلامی تحولی در پرتو آیات قرآن و آموزه‌های رهایی‌بخش اسلام بود و ایام‌الله دهه فجر فرصت مناسبی است تا به بیان تفاسیر و نکات پیرامون آیاتی از قرآن کریم بپردازیم که انقلاب اسلامی ریشه در آنها دارد و از این آیات الهام گرفته است. لذا در سلسله نوشتارهایی به مناسبت دهه فجر این آیات را بیان می‌کنیم.
یکی از مهمترین آیات مرتبط با پدیده انقلاب اسلامی آیه 81 سوره «اسرا» است که به مناسبت 12 بهمن، سالگرد بازگشت امام خمینی(ره) به میهن، در این نوشتار به آن می‌پردازیم.
متن آیه: «وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ ۚ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا»
ترجمه آیه: «و بگو: حق آمد و باطل نابود شد. آرى، باطل همواره نابودشدنى است.»
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان پیرامون این آیه آورده است که «در مجمع البيان گفته كلمه (زهوق) به معناى هلاكت و بطلان است، وقتى گفته مى‌شود: (زهقت نفسه) معنايش اين است كه جانش بيرون آمد، گویى اينكه جانش به سوى هلاكت بيرون شد، اين بود كلام صاحب مجمع و معناى آيه روشن است.
در اين آيه كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) را امر مى‌كند به اينكه ظهور حق را به همه اعلام كند و چون آيه شريفه در سياق آيات قبلى يعنى از آيه (و ان كادوا ليفتنونک) تا آخر سه آيه واقع شده اين معنا از آن استفاده مى‌شود كه منظور از آن اين است كه مشركين را دلسرد نموده و اعلام كند كه براى هميشه از او مأيوس باشند و يقين كنند كه ديگر به هيچ وجه زورشان به آن جناب نمى‌رسد. همچنین باز آيه شريفه دلالت بر اين دارد كه هيچ وقت باطل دوام نمى‌يابد.»
آیت‌الله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه ذیل این آیه بیان کرده است «از آنجا كه به دنبال صدق و توكل كه در آيه قبل به آن اشاره شـد، اميد به پيروزى قطعی، خود عامل ديگرى براى موفقيت است، در آخرين آيه مورد بحث به پيامبرش مى‌گويد: بگو حق فرا رسيد و باطل مضمحل و نابود شد. زیرا اصولا طبيعت باطل همين است كه مضمحل و نابودشدنى اسـت. باطل جولانى دارد ولى دوام و بقایى نخواهد داشت و سرانجام پيروزى از آن حق و طرفداران و پيروان حق خواهد بود.
غالبا در ميدان‌هاى مبارزه حق و باطل لشكر باطل از عده و عده بيشترى برخوردار است و در عين حال لشكر حق با كمى نفرات و كمبود وسایل ظاهرى از پيروزی‌هاى چشمگيرى برخوردار می‌شود كه نمونه‌هاى آن را در جنگ‌هاى اسلامى بدر و احزاب و حنين و مانند آن و همچنين در عصر خود ما در انقلاب‌هاى پيروزمند ملت‌هاى مستضعف در برابر ابرقدرت‌هاى مستكبر مشاهده می‌كنيم و اين به خاطر آن است كه حاميان حق از نيروى معنوى خاصى برخوردارند كه از يک انسان يک امت می‌سازد.»
در واقع این آیه یک اصل کلی و یک سنت قطعی الهی است كه مايه دلگرمى همه پيروان حق است و آن اينكه سرانجام حق پيروز است و باطل به طور قطع نابودشدنى است. باطل با وجود قدرت و شکوه ظاهری که دارد اما عمرش كوتاه است و سرانجام سقوط خواهد کرد. دليل اين موضوع در باطن كلمه باطل نهفته شده زيرا چيزى است كه با قوانين عالم آفرينش هماهنگ نيست و سهمى از واقعيت و حقيقت ندارد؛ ساختگى، قلابى، بى‌ريشه و ميان‌تهى است و چيزى كه داراى اين صفات است نمی‌تواند براى مدتى طولانى باقى بماند اما حق عين واقعيت توأم با راستى، درستى، داراى عمق، ريشه و هماهنگ با قوانين خلقت و چنين چيزى بايد باقى بماند.
پيروان حق متكى به سلاح ايمان، منطق وفاى به عهد، صدق حديث، فداكارى و گذشت و آمادگى براى جانبازى تا سر حد شهادتند و از هيچ چيز جز خداوند نمى‌ترسند و به غير او متكى نيستند و همين رمز پيروزى آنهاست. لذا با این نگاه می‌توان پبروزی انقلاب اسلامی را یکی از مصادیق عینی این آیه در عصر حاضر دانست؛ حرکتی متکی به دستورات خدا با رهبری یک عارف باتقوا و همراهی و حضور گسترده مردم در صحنه علیه یک طاغوت وابسته به جبهه استکبار.
بنابراین از این آیه می‌توان نتیجه گرفت:
ـ بايد حق را به ميدان آورد تا باطل از بين برود.
ـ باطل رفتنى و نابودشدنى است و حق، باقى و پايدار.
ـ از جلوه‌ها و مانورهاى باطل نبايد هراسيد كه دوامى ندارد.
ـ بقاى حق و نابودى باطل، يك سنت و قانون الهى است.
انتهای پیام
