رحیم محمدی، جامعهشناس، عضو و مدیر گروه انجمن جامعهشناسی ایران در گفتوگو با ایکنا؛ درباره آموزش قرآن از مقطع اول ابتدایی به دانشآموزان که اخیراً زمینههای دلزدگی کودکان در این سن و مقطع را نسبت به قرآن کریم پدید آورده است، عنوان کرد: آموزش متون دینی تابعی از بخش دین در آموزش و پرورش است. علاوه بر قرآن، بینش اسلامی نیز در مقاطع مختلف آموزش و پرورش تدریس میشود.
وی با اشاره به اینکه معاونت پرورشی نیز در آموزش و پرورش فعالیت میکند، اظهار کرد: این حوزه از قوانین فقهی اسلامی و اخلاقی محافظت میکند که رعایت عفاف، حجاب و اخلاقیات از جمله آنهاست. علاوه بر این موارد، برنامههای مذهبی مختلفی در مدارس آموزش داده میشود که نماز جماعت و برگزاری سخنرانی در این رابطه از آنها جمله به شمار میآید.
به گفته این جامعهشناس، ما با مجموعهای از برنامهها و آموزشهای دینی در مدارس ابتدایی، راهنمایی و حتی دبیرستان روبرو هستیم که آموزش قرآن کریم، زبان عربی و ... را میتوان در این راستا برشمرد. بر این اساس دو، سه پرسش مطرح میشود که آیا آموزش این حجم از متون دینی لازم است یا خیر؟
وی با اشاره به سوالهای دیگری با این مضمون که آیا این گونه آموزشها کارآمد و اثربخش هستند یا خیر و اینکه نتایج و پیامدهای این آموزشها چه بوده است، عنوان کرد: نزدیک به چهار دهه از ارائه سیستم آموزشی در نظام جمهوری اسلامی ایران میگذرد که قطعاً آثار و پیامدهایی در پی داشته است. باید بررسی شود که آموزش دین، آئینی دینی و جهانبینی اسلامی از کدام منتظر اتفاق میافتد.
محمدی در ادامه سخنانش به اینکه در ارزیابی برنامههای مذهبی و دینی اذعان میشود که برنامهریزان و سیاستگذاران آموزش دینی و مذهبی چه اهداف و نتایجی را دنبال میکنند، افزود: پس از گذشت چند دهه مشخص میشود که اهداف و نتایجی که دنبال میشد، به وقوع نپیوسته است. این بیان از آن رو است که نتایج و آثار آن باید در محلات، شهرها، دانشگاهها، رسانهها، ساخت فیلمها و مناسبات اجتماعی خود را نشان میدهند. ولی آیا آموزش مورد نظر نتایج خود را نشان داده است؟ خیر.
وی با تاکید بر اینکه آموزش دینی و مذهبی متاسفانه در مدارس ما به شکست انجامیده است، گفت: این سخن از آن رو مطرح است که اهداف و نتایج مطلوب مورد نظر سیاستگذاران و برنامهریزان میسر نشده است.
این جامعهشناس تصریح کرد: انسان باید پروسهای را که طی کرده است مورد بازبینی قرار دهد و در آن به مطالعه، پژوهش، تفکر و تامل بپردازد. اگر چنین رویکردی روی ندهد و مسئولان به صورت چشم و گوش بسته نسبت به افزایش حجم آموزش مذهبی بیفزایند و حتی از دبستان نیز زودتر و در کودکستان آن را آغاز کنند، قطعاً به نتیجه مطلوب دست پیدا نخواهند کرد. در این وهله، تأمل و تفکری لازم است که متاسفانه این غیبت و فقدان تفکر و تدبر در آموزش و پرورش نه فقط در آموزش مذهبی، بلکه در همه سطوح آموزش وجود دارد؛ به این معنی که فقدان تفکر و تأمل و از آن سو عقلانیت و مشورت با صاحبنظران موجود است و آموزش و پرورش را به یک محدوده کوچکی از وفاداران نظام سیاسی که از آنها انتظار ارائه راهکار وجود دارد منحصر میکند.
وی ادامه داد: مسئله دیگر در این باره آن است که از کدام موضوع و جایگاه معرفتی به آموزش مذهبی در مدارس پرداخته میشود و آن موضع و پایگاه معرفتی که از منظر آن دین تولید میشود چیست؟ متاسفانه آموزشهای مذهبی در ایران با دو عنصر و دو پدیده ترکیب شدهاند که یکی از آنها ایدئولوژی و دیگری سیاست است.
محمدی افزود: آموزش مذهبی از موضع سیاست حاکم و ایدئولوژی رایج این چند دهه بعد از انقلاب آغاز شده است و هنوز هم آن ایدئولوژی در بخشهایی از جامعه ما حاکم است و نشان میدهد که تلفیق و ترکیب سیاست و ایدئولوژی با آموزش مذهبی، نتیجه مثبتی به دنبال نداشته است. آموزش مذهبی از موضع سیاست و ایدئولوژی ناموفق بوده و آموزشدهندگان را به نتایج مطلوب نرسانده است و باید در این باره تأمل کرد.
وی گفت: اگر درباره دو جایگاه هزیمت و شکست آموزش مذهبی و جایگاه معرفتی که آموزش در آن ارائه میشود، و شروع آموزش قرآن از اول ابتدایی بحث و تبادل نظر شود، میتواند نوری بر راه رفع این مشکلات بتاباند و آنان را تا حدودی برطرف کند.
انتهای پیام