ابوالقاسم قوام، مدیرگروه آموزشی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد، در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، به بیان ویژگیهای ادبی، فرهنگی و اجتماعی شاهنامه و نقش این اثر فاخر در فرهنگ ایرانی_اسلامی پرداخت.
این شاهنامهشناس با بیان این مطلب که هر قوم و ملتی فرهنگ، آداب و رسوم و اعتقاداتی دارد که باید با ابزاری بین اقوام خود آن ملت دست به دست و حفظ شود و به ملتهای دیگر انتقال یابد، اظهار کرد: حفظ آداب و رسوم، اعتقادات و فرهنگ، با عمل برطبق آنها و انتقال فرهنگ به دیگر ملتها تنها با ابزار زبان انجامپذیر است.
قوام با اشاره به بومیشدن زبان فارسی دری در اواسط سده سوم هجری در ایران و نوپا بودن این زبان در آغاز سرودن شاهنامه، ادامه داد: در روزگاری که فردوسی به سرودن شاهنامه همت گماشت، زبان فارسی روزگاران اولیه رشد و رواج خودش را سپری میکرد؛ در این زمان نیاز بود که اندیشمندان و اندیشورزان، خرد جمعی، اندیشه، آداب و رسوم و اعتقاداتی که در ذهن دارند را با ابزار این زبان منتقل و بیان کنند و آن را ماندگار سازند.
آشنا بودن با فرهنگ ایران قبل و بعد از اسلام توسط فردوسی
این استاد زبان و ادبیات پارسی با اشاره به جامعیت حکیم فردوسی نسبت به فرهنگ ایرانی و اسلامی، اضافه کرد: شاهنامه به وسیله کسی سروده شد که آگاهی و وقوف کاملی به فرهنگ ایران قبل از اسلام و پس از اسلام داشت؛ این شاعر به بنمایههای آوایی ایران قبل از اسلام آگاه بود و از اعتقادات اسلامی برخوردار بود.
وی در همین راستا ادامه داد: اکنون بیش از هزار سال از سرودن شاهنامه میگذرد اما این اثر همچنان جایگاه بلند خود را در بین آثار سروده شده به زبان فارسی دری حفظ کرده است.
قوام با ابراز این مطلب که فردوسی در حفظ فرهنگ ایرانی و اسلامی و نیز در رشد، رواج، تقویت و ماندگاری فارسی نقش بهسزایی داشته است، عنوان کرد: آداب و رسوم، فرهنگ و اعتقاداتی که برای یک ملت ارزش دارد در قالب زبان ارائه میشود؛ در حقیقت، زبان به ماندگاری فرهنگ کمک میکند و فرهنگ نیز به طور متقابل به ماندگاری زبان؛ این یک رابطه متقابل و دو طرفه است که شاهنامه چنین نقش داشته و فردوسی به خوبی از عهده آن برآمده است.
ماندگار کردن رگههای فکری و اعتقادی توسط فردوسی
وی عنوان کرد: فردوسی علاوه بر ماندگار کردن رگههای فکری، فرهنگی و اعتقادی نیز به جاودانه کردن و استوار ساختن اثر خودش که به زبان فارسی دری سروده شده کمک کرده است.
راه بازسازی و تقویت اعتماد به نفس ملی؛ پیوند با گذشته کشور
مدیرگروه آموزشی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به نقش شاهنامه در تقویت اعتماد به نفس ملی و خودباوری کشور، بیان کرد: تا وقتی که با داشتههای گذشته خود پیوند نداشته باشیم و ریشهها و پیشینهمان را نشناسیم، نمیتوانیم اعتماد به نفس فردی و جمعی داشته باشیم؛ این پیوند با شناخت ریشههای دیرین محقق میشود که به ما اعتماد به نفس فردی و جمعی میدهد.
وی در همین راستا به شرایط زمان سرودن شاهنامه اشاره کرد و ادامه داد: شاهنامه در روزگاری سروده میشود که اعتماد به نفس ملی و جمعی به شدت کاهش پیدا کرده و آسیب دیده است و اتفاقا هدف سرودن شاهنامه، علاوه بر تقویت فرهنگ و زبان، تقویت همین اعتماد به نفس ملی و جمعی بوده است که به نوبه خود به خوبی توانستi این منظور و مقصود را تأمین کند و به احیای غرور ملی و روحیه اعتماد به نفس ملی و قومی ایرانیان کمک شایانی کند.
قوام با تأکید بر اینکه با آگاهی از داشتهها و پیشنیه خود میتوانیم برای آینده کشور، آرمانسازی کنیم، افزود: این آگاهی علاوه بر آرمانسازی، به ما میفهماند که با استفاده از داشتههای، اعتقادی، فکری و فرهنگی، میتوانیم بین اقوام و ملل دنیا سرآمد باشیم و فرهنگمان را به دنیا عرضه کنیم.
لزوم بازنویسی شاهنامه و استفاده از ابزارهای هنری در این راستا
این استاد دانشگاه در ادامه همین موضوع به بیان برخی راهکارها در راستای توجه به داشتههای فکری، فرهنگی و اعتقادی پرداخت و اظهار کرد: ابتداییترین روش، خواندن و مطالعه است و در مرحله بعد، بازنویسی شاهنامه به تناسب سطوح مختلف، سواد، سن، دانش و معرفت، میتواند به گسترش فرهنگ شخصیتهای شاهنامه، بازنمایی و الگوسازی آنها کمک کند، علاوه بر این میتوان با ابزاری چون فضای مجازی، موسیقی، انیمیشن، تئاتر، فیلم و... کار بازنویسی شاهنامه را انجام داد.
قوام با بیان اینکه صدسال پیش، از هنرهایی چون نقالی، نقاشی و نگارگری در راستای معرفی شاهنامه و شخصیتهای آن استفاده میشد، اضافه کرد: در جامعه امروز، روشهای هنری مختلفی برای معرفی ظرفیتهای فراوان شاهنامه در اختیار ما قرار دارد که به همت هنرمندان و نویسندگان میتوان از گوهرهای این گنجینه بزرگ ادبی استفاده کرد.
رعایت ادب و اخلاق در اشعار فردوسی
مدیرگروه آموزشی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد در ادامه گفتههای خود، با اشاره به رعایت ادب و اخلاق در اشعار فردوسی، تصریح کرد: برای شاعران فارسی زبان همچون فردوسی، حافظ، ناصرخسرو، حفظ قداست زبان شعر و عدم استفاده از تعبیرهای خلاف اخلاق و فرهنگ عمومی یک اصل با ارزش محسوب میشود، چراکه زبان شعر، عرصه مقدس و پاکی است که باید از هرنوع آلودگی زبانی پاک باشد.
وی در همین راستا اظهار کرد: به همین خاطر است که شاعر در موارد لازم و تنگناهای داستان، اجازه ندارد هر تعبیر، ترکیب، واژه، جمله و یا عبارتی را وارد عرصه شعر کند، فردوسی از این جهت در حد اعجاز است؛ در مواردی صحنه داستانهایش به گونهای است که ایجاب میکند صحنه دیدار عاشق و معشوق را توصیف کند؛ این شرایط برای گفتن مطالب خلاف فرهنگ عمومی فرصت مناسبی است اما فردوسی با ظرافت تمام از آن صحنهها با ایجاز، اختصار، پوشیدگی و با حفظ حرمت زبان عبور میکند.
استاد زبان و ادبیات فارسی همچنین به ماجرای وسوسهشدن ضحاک از سوی اهریمن و کشتن پدرش اشاره کرد و ادامه داد: فردوسی میگوید فرزند آدمی هر قدر توانایی و قدرت پیدا کند، دست به خون پدر نمیآلاید مگر اینکه به تعبیر امروز حرامزاده باشد اما فردوسی این تعبیر را به کار نمیبرد و میگوید: پژوهنده را راز با مادرست، اینچنین است که فردوسی با هوشیاری و با حفظ حوزه مقدس و الهی به گونهای شعر میسراید که بشود در هر جمعی خواند.
وی همچنین اضافه کرد: هیچ مطلبی خلاف ادب و اخلاق در شاهنامه نمیبینید که خود نشاندهنده مهارت، هوشیاری و زبان مقدس فردوسی است.
مدیرگروه آموزشی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد در رابطه با زحمات و رنجهای سیساله فردوسی برای سرودن شاهنامه و ضرورت الگوگرفتن شاعران از ایشان، ابراز کرد: شاعران، نویسندگان و هنرمندان زیادی داریم که همتهای بسیار بلندی داشته که شرایط گوناگون اقتصادی و محیطی خیلی آسانی را سپری نکردهاند اما با همت قابل ستایش خود، به آفرینش هنری و حیات کاری خود ادامه دادند.
لزوم آگاهیبخشی و شناساندن مفاخر برجسته در جهت تقویت روحیه هنرمندان جوان
وی در همین راستا با تأکید بر لزوم آگاهیبخشی، شناخت و شناساندن مفاخر برجسته در جهت تقویت روحیه هنرمندان جوان، اظهار کرد: اگر سختیهای هنرمندان ارزشمند معاصر که فردوسی یکی از آنان است و همچنین هنرمندان همروزگار خود را برای جوانان بازگو کنیم، این الگوسازی صورت میگیرد.
قوام با بیان این مطلب که هنرمندان گذشته و معاصر ما از جمله معماران و کاشیکاران با خون دل، خشت روی خشت گذاشتهاند، اضافه کرد: با مطالعه زندگی مفاخر هنری میتوان فهمید که هر یک از هنرمندان با خون دل آثارشان را آفریدند. آثاری که در سطح جهان بینظیر و منحصر به فرد است.
مدیرگروه آموزشی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد در همین راستا، با ابراز گلهمندی از نشناختن مفاخر هنری و فرهنگی در قالب فیلم به مردم، عنوان کرد: به غیر از فیلم ابوعلی سینا، به کدام یک از زندگی هنرمندان عرصه کاشی، معماری، و... برای شناخت بیشتر مردم پرداختهایم.
شناساندن مفاخر هنری در قالب تندیس و بافت فرش به مردم
قوام در ادامه، به چند نمونه از راهکارهای شناساندن چهرههای علمی، هنری و ادبی اشاره کرد و افزود: ما هنر بزرگی مثل بافت فرش داریم؛ باید این شکایت را داشت و پرسید چهقدر نقش شخصیتهای برجستهای مثل فردوسی یا دیگر شاعران، نویسندگان، فیلسوفان و عارفان روی فرشهای ما طراحی شده است؟ چهقدر تندیس از شخصیتهای برجسته قومی و ملیمان داریم؟ اگر این آثار ساخته شود و روی دیوار خانهها و اتاقهای مردم جای بگیرد زمینه را برای آشنایی هرچه بیشتر آنان فراهم میکند.
شناخت مفاخر فرهنگی باید از کودکی آغاز شود
مدیرگروه آموزشی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد با تأکید بر اینکه شناساندن چهرههای برجسته و ماندگار قومی و ملی باید از دوران کودکی آغاز شود، ادامه داد: باید همتی گماشته شود و عروسک شخصیتهای فرهنگی کشور ساخته شود تا کودکان ما در پنج و شش سالگی با این مفاخر آشنا شوند؛ وقتی این شناخت صورت بگیرد، ساخت فیلم در خصوص آنها و اضافه شدن مطلبی در کتابها باعث شناخت بیشتر افراد از آن مفاخر فرهنگی و هنری خواهد شد، هر چند که شناخت آنها باید از دوران کودکی آغاز شود تا به یک فرهنگ عمومی تبدیل شود.