تشریح مقاصد شریعت؛ از وحدت اسلامی تا حفظ نسل انسانی
کد خبر: 3866313
تاریخ انتشار : ۰۳ دی ۱۳۹۸ - ۱۴:۲۲

تشریح مقاصد شریعت؛ از وحدت اسلامی تا حفظ نسل انسانی

گروه فرهنگی ــ عضو مجلس خبرگان رهبری با تشریح مقاصد شریعت، اظهار کرد: در تشریح مقاصد دین، می‌توان به وحدت و اخوت اسلامی و حفظ نسل انسانی اشاره کرد.

مبه گزارش ایکنا از لرستان، به‌ نقل‌ از روابط عمومی مرکز تحقیقات اسلامی مجلس، آیت‌الله احمد مبلغی، نماینده مردم لرستان امروز، سوم دی‌ماه در نشست علمی تشریح نظریه مقاصد الشریعه، از سلسله نشست‌های فقه مقاصدی در مدرسه علمیه امام کاظم(ع)، گفت: تبارشناسی بحث از مقاصد و تحول‌شناسی آن، ماهیت تاریخی دارد و باید در تاریخ اجتهاد مورد بحث قرار بگیرد.

وی با اشاره به حوزه‌های چندگانه مقاصد شریعت و طرح این سؤال که آيا شریعت هدف‌مدار است؟، گفت: بحث از هدفمندی شریعت دارای ماهیت کلامی است و در زمره کلام شریعت جای می‌گیرد.

وی ادامه داد: کلام، حوزه‌ها و مجموعه‌هایی مانند صفات، نبوت، امامت، قیامت، شریعت، انسان، طبیعت، تاریخ دارد، در حال حاضر که رشته‌های کلامی وجود ندارند، جای پرداختن به کلام شریعت، فلسفه شریعت یا فلسفه فقه است.

رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس عنوان کرد: تبارشناسی بحث از مقاصد و تحول‌شناسی تاریخی آن، ماهیت تاریخی دارد و باید در تاریخ اجتهاد مورد بحث قرار بگیرد، ماهیت‌شناسی مقاصد، تفاوت آن با علل‌الشرایع، حكمت و علت و گونه‌شناسی مقاصد نیز در فلسفه فقه قابل پیگیری است.

آیت‌الله مبلغی با بیان این‌که امکان‌سنجی استخراج مقاصد و روش‌شناسى استخراج آن دارای ماهیت فلسفه فقهی است، اظهار کرد: بحث در این نشست متمرکز بر بررسی مقاصد الشریعة به‌مثابه عنصری روشی، جایگاه و نقش‌شناسی آن در استنباط است.

رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس گفت: برای مقاصد شریعت در استنباط  سه نقش «مقاصد الشریعه به‌مثابه یک قاعده اصولی»، «مقاصد الشریعه به‌مثابه مرتكز» و «نقش مقاصد به‌مثابه ابزارى در تفسیر نص»، قابل تصور است که باید مورد تجزیه و تحلیل علمی و امکان‌سنجی و اعتبارسنجی قرار گیرد.

آیت‌الله مبلغی گفت: نکته اول این‌که، یک اصل کلی و استثناناپذیر وجود دارد که حکم همیشه دائر مدار مناط (که گاه از آن به‌علت نيز تعبیر می‌شود) است؛ لذا در تعریف مناط گفته شده است: «المناط ما يناط به الحكم الشرعي، وهو ما يوجب الحكم لوجوده، وينتفي لغيابه».

وی ادامه داد: نکته دوم، اینکه اگر در ادبیات شرعی و فقهی سخن از موضوع حکم به‌عنوان ما یترتب علیه الحکم  به میان می‌آید (و گفته می‌شود: موضوع، مدار برای حکم قرار می‌گیرد)، این‌را نباید به‌معنای «شکستن اصل انحصار مناطیت در مناط»، تلقی کرد و تصور کرد که موضوع وضعیتی همچون مناط جهت‌مدار واقع شدن برای حکم  دارد؛ بلکه این، از آن جهت است که «موضوع شدن موضوع برای حکم» ظهور دارد در این‌که حامل و واجد مناط شده است؛ بنابراین موضوع، نه رقیب مناط است و نه شریک آن.

آیت‌الله مبلغی یادآور شد: به همین جهت است که اگر شما در یک موضوع خصوصیاتی را ببینید که دخالت در حکم ندارد آن‌ها را القا می‌کنید و بر خصوصیتی تمرکز می‌کنید که دخالت در حکم دارد و اسم آن‌را مناط می‌گذارید و به این عمل، تنقیح مناط می‌گویید.

وی ادامه داد: این‌که بعد از الغاء خصوصیت دیگر، نمی‌گویید موضوع حکم بلکه می‌گویید مناط حکم، به دست می‌آید که آن‌چه حکم  دائرمدار آن است چیزی است که از آن تعبیر به مناط می‌کنیم و موضوع از آن جهت که ظهور در مناط بودن دارد حکم در آن ترتب می‌یابد.

آیت‌الله مبلغی با اشاره به نکته سوم در زمینه مقاصد به‌مثابه یک قاعده اصولی، خاطرنشان کرد: از آن‌جا که نتیجه نکته دوم، این است که تا یک وصف و عنوان(هر چند بسیار مهم) از سوی شارع مناط برای حکم قرار نگیرد، حکم بر آن ترتب پیدا نمی‌کند، می‌توان گفت: یک مقصد(هرچند هم که مهم باشد) از آن جهت که مقصد است حکم بر آن ترتب، نمی‌یابد و به بیان دیگر مقصد بما هو مقصد (هر چند هم مهم) مدار برای حکم قرار نمی‌گیرد، مگر آن‌که لباس مناط بر تن بپوشد.

وی گفت: نکته چهارم این‌که، برخی از مقاصد قابلیت برای مناط شدن دارند و واقعیت این است که پاره‌ای از آن‌ها مناط قرار گرفته‌اند و به بیان دیگر لباس مناط را برتن پوشیده‌اند.

آیت‌الله مبلغی با اشاره به راه‌های احراز مناط، گفت: راه‌های احراز این‌که یک وصف یا يک عنوان از سوی شارع به‌عنوان مناط قرار گرفته است، شامل «قرار گرفتن در لسان شارع به‌عنوان موضوع حکم»، «تعلیل یا معلل  شدن یک حکم به وجود يک علت(مناط) در آن»، «قیاس اولویت»، «حکم عقل به‌مناط واقع شدن یک وصف یا عنوان برای حکم شارع»، می‌باشد، که ماهیت و خصوصیات چنین حکمی در جای خود باید محل بحث قرار بگیرد.

وی با بیان این‌که اگر مقصدی از یکی‌از این طرق احراز شود که مناط واقع شده است، حکم دائر مدار آن می‌شود، گفت: اگر ما عدالت را آن‌گونه که برخی گفته‌اند جزء مقاصد شریعت به حساب بیاوریم (همان‌طور که تمرکز انبیا علیهم‌السلام بر آن به‌عنوان یک هدف مهم، حاکی است از این که عدالت  مقصدی از مقاصد شریعت است)، این مقصد در عین مقصد بودن، مناط حکم قرار گرفته است؛ زیرا موضوع واقع شده است(اعدلوا ...).

آیت‌الله مبلغی با اشاره به این‌که ما گاه با یک «مقصد مرتکز شده» روبه‌رو می‌شویم در این‌صورت مقصد دست به «ایفای نقش به مثابه مرتکز» می‌تواند بزند، گفت: گاهی یک مقصد در عین آن‌که مقصد است، به‌دلیل مهم بودن، شفاف بودن و برجسته بودن آن، در اذهان متشرعه به‌مثابه یک ارتکاز، جای باز می‌کند و از آن‌جا که ارتکازات به تناسب وضعیت خود می‌توانند نقش‌های چند لایه‌ای نسبت به استنباط و در استنباط پیدا کنند، مقصد مرتکز شده قابلیت ایفای چنین نقشی را پیدا می‌کند.

وی بیان کرد: اگر ما وحدت و اخوت اسلامی را یکی‌از مقاصد شریعت به حساب بیاوریم ولی ما باید در فهرست مقاصد شریعت تجدیدنظر دقیق به‌عمل بیاوریم و بر اساس اولویت‌ها و اهتمامات شارع، این فهرست را بازسازی کنیم چون مقاصد شریعت روش‌شناسی استخراج دارد که در جای خود باید محل بحث قرار گیرد.

آیت‌الله مبلغی اضافه کرد: به هر حال اگر کسی وحدت اجتماعی را همان‌طور که در نزد بسیاری از ملل به‌مثابه یک هدف و مقصد مهم است مقصد و هدف برای جامعه اسلامی به حساب بیاورند چه‌بسا بتوان گفت که این وحدت و اخوت به‌عنوان یک مرتکز در صدر اسلام در اذهان متشرع جای گرفته بود اگرچه به‌دلیل اختلافات سیاسی و اجتماعی نقض می‌شد؛ اما این به‌معنای نفی وجود چنین ارتکازی نبود و علائم ارتکازی بودن آن در آن دوران بسیار زیاد است.

وی گفت: از این ارتکاز که آن زمان بوده است می‌توان مقصود از بسیاری از روایات وارد شده در ارتباط با ضرورت دوست داشتن یکدیگر، ارتباط داشتن و معاشرت داشتن با یکدیگر و... را دریابید یعنی با آن مقصد مرتکز شده می‌توانید بفهمید که این نصوص، روى به تحقق هدف وحدت اجتماعی بین امت اسلامی را داشته است و دایره این تبادل دوستی و ارتباط و معاشرت محصور به یک طایفه خاص نبوده است.

عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به این‌که نقش ابزارهای تفسیری کمتر از قواعد دارای حجیت اصولی در استنباط نیست، گفت: این خطا است که ما صرفاً تصور می‌کنیم این قواعد دارای حجیت اصولی است که نقش کارآمدی در استنباط دارند.

آیت‌الله مبلغی ادامه داد: مقاصد گاهی در صورت شناخته شدن مى‌توانند سکوهای پرش به‌سمت فهم نص قرار بگیرند و به تعبیر دیگر ابزارهای چارچوب‌دهنده، جهت‌دهنده و معناکننده نسبت به نص باشند، بر همین اساس می‌توان گفت که حفظ نسل انسانی از مقاصد شریعت به حساب می‌آید همان‌طور که گفته شده است و همان‌طور که در ادبیات دینی اهلاک نسل خط قرمز معرفی شده است.

وی افزود: اگر ما حفظ نسل انسانی را یک هدف و مقصد مهم برای دین به حساب بیاوریم و از طرف دیگر به زیرساخت‌های حفظ نسل انسانی و عوامل اصلی بقاء آن همچون محیط زیست و به‌ویژه آب حساب باز کنیم این مقصد شریعت یعنی حفظ نسل انسانی می‌تواند نقش تفسیری مهمى را در ارتباط با نصوص وارده در قبال عوامل اصلی بقاء نسل همچون آب ایفا کند.

وی با ذکر مثالی در این زمینه یادآورشد: در ارتباط با روایتی که آب را محل شراکت بین همه انسان‌ها به حساب می‌آورد دو تفسیر وجود دارد یک تفسیر می‌گوید مقصود، آب‌های عمومی است و یک تفسیر می‌گوید مقصود هر ماده جوشان آب، که دیدگاه شیخ طوسی و دیدگاه مرحوم شهید صدر است به‌گونه‌ای که اگر شما بر اساس این دیدگاه در منزل خود چاهی بکنید نمی‌توانید ماده آن‌را مالک شوید و باید بر اساس معیار احقیت مصارف خود را به انجام برسانید و از استفاده دیگران از بقیه آن جلوگیری نکنید.

آیت‌الله مبلغی اظهار کرد: مقصدانگاری حفظ نسل به دیدگاه دوم، وجه عقلانی‌تری به هنگام تفسیر نص می‌بخشد به‌ویژه که در شرایط کمبود آب و کشمکش‌ها بر سر آب، این نگاه عقلانی معطوف به تامین حیات برای نسل‌ها و دور کردن ماده حیات‌بخش آب از اختلافات بیشتر معنای خود را باز می‌یابد.

انتهای پیام
captcha