به گزارش ایکنا از کردستان، آیتالله شیخ محمد مردوخ ملقب به جمالالدین فرزند مرحوم شیخ عبدالمؤمن در 27 رجب سال 1297 هجری قمری برابر با 1256 خورشیدی در سنندج به دنیا آمد. وی فردی متفکر، روشنفکر، فیلسوف، سیاستمدار، شاعر، روزنامهنگار و یک سردار جنگی بود.
مردوخ از علمای شافعیمذهب استان کردستان و از رجال نامدار ایران و جهان اسلام است که خود و اجدادش همگی از خدمتگزاران اسلام و از مدرسان و علمای عالیمقام کردستان و سایر مناطق کُردنشین هستند. این خانواده علمپرور در طی قرون متمادی پس از اسلام همواره به امر ارشاد مسلمین و اشاعه علوم اسلامی در مناطق کردستان اورامان و اردلان (سنندج و توابع) پرداختهاند و در سراسر عهد قاجار پیوسته امر خطیر تدریس و نیز امامت و خطابت جمعه را در مسجد دارالاحسان دارالایاله سنندج بر عهده داشتهاند.
پدرش سمت امامت جمعه سنندج را بر عهده داشت. در ۱۲ سالگی پدر شیخ محمد مردوخ درگذشت و از همان زمان شیخ عهدهدار امامت جمعه سنندج شد و در عهد قاجار و پهلوی تجربه امامت جمعه سنندج را داشت.
با مجموعه خصایلی که خداوند در وجودش به ودیعه نهاده بود شخصیت بارز و نابغهای پدید آمد که آوازه او در سراسر کردستان و سپس بین مناطق سنینشین و در نهایت در سراسر جهان منتشر شد.
وی از هفت سالگی نزد والدش به آموختن پرداخت. سپس در نزد عمویش مرحوم شیخ عبدالرحمن و آنگاه نزد مرحوم شیخ محمد لون در مسجد کهزاد سنندج ادامه تحصیل داد. بقیه علوم را خود با فراستی که داشت از طریق بحث و مجادله با بزرگان علم و ادب آن زمان در مدت کوتاهی فرا گرفت. سپس بر هنرهای مرسوم نظیر معماری و حکاکی و گچبری، حجاری و ساعتسازی و نجاری و باغبانی و گلکاری و مخصوصاً علم پیوند نباتات مسلط شد و از هر کدام در زمان مناسب و برای پیشبرد اهدافش استفاده میکرد و اوقات فراغت خویش را نیز با سوارکاری و شکار و تیراندازی میگذراند.
طرز فکر او نسبت به زمان خود جلوتر بود؛ لذا گفتههای آن بزرگوار برای سایر علما قابل درک و فهم نبود؛ لذا وی را تکفیر میکردند. برای نمونه در یکی از آثارش به نام «رموز آفرینش» بهطور مفصل در مورد گردش الکترون در مدارهای مختلفی و در سطوح انرژی متفاوت به دور هسته اتم و نحوه آزاد شدن انرژی به هنگام انتقال الکترون از یک سطح انرژی به سطح دیگر و پدیدههای فیسیون و فیزیون صحبت میکند.
شیخ محمد مردوخ مشهور و ملقب به (آیتالله مردوخ کردستانی) در عهد شش پادشاه و قریب به یک قرن زیسته است و ایشان در طول زندگی خود بالغ بر 115 جلد کتاب و رساله مختلف و در زمینههای متفاوتی نگاشته که بیشتر از نصف آنها چاپ و منتشر شده است. در زمینه فلسفه، کتاب بسیار باارزش دیگری دارد به نام «جان و جین» که کل لغات استفاده شده در آن فارسی است و در آن حتی یک لغت عربی موجود نیست. دیوان شعری نیز که از وی به یادگار مانده است با شعرهای فارسی، کُردی و عربی که متأسفانه تاکنون مقدورات لازم برای چاپ آن فراهم نشده است.
او متجاوز از یکصد کتاب و رساله، تألیف کرده که در حدود شصت فقره از آنها به چاپ رسیده است.
آیتالله مردوخ در حدود یکصد و سی فرزند، نوه، نتیجه و ندیده خود را به چشم دیده است. بهطور مشخص و برنامهریزی شده بیش از پنج بار به جان وی سوء قصد شده و در حالی که از مال دنیا اندوختهای بر جای ننهاده به مرگ طبیعی درگذشته است.