حمیدرضا تاجی، مدیر مؤسسه مهر تابان مهدوی، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، در خصوص نقش مؤسسات قرآنی در مهجوریتزدایی از قرآن، اظهار کرد: برنامهها و فعالیتهای مؤسسات حالت ابلاغی و دستوری ندارد و هر مؤسسهای بنا به ضرورتهایی تأسیس شده، ولی آنچه مسلم است اینکه تعداد مؤسسات و حجم کاری که باید انجام شود، واقعاً کم است و در مقایسه با کاری که بر زمین مانده، به مؤسسات بیشتری نیاز داریم. شاید خیلیها این حرف را قبول نداشته باشند، چنانکه برخی معتقدند مؤسسات قرآنی زیادی وجود دارد و حتی برخی بر این اعتقادند که مؤسسات کار موازی انجام میدهند، ولی من معتقدم با توجه به جمعیتی که باید پوشش داده شود، تعداد مؤسسات بسیار کم است.
وی افزود: از طرف دیگر، روشهای آموزشی نیز بهروز نیست. من در این خصوص از مؤسسه خودم انتقاد میکنم و از کار مؤسسات دیگر اطلاع ندارم، ولی سبک آموزشی کلاسیک با محوریت کلاس و تخته و معلم، با وجود این همه فضاهای مختلف رسانهای شاید دیگر جواب ندهد و لازم است در آموزش مسائل دینی و قرآنی از ابزارهای دیگر استفاده کنیم. ضمن اینکه امکانات مؤسسات متأسفانه بسیار محدود است، چون این نگاه وجود داشته که برای فعالیتهای دینی نباید پول دریافت کرد، معمولاً مؤسسات با کمکهای خیرین اداره شدهاند و لذا مبالغی که دریافت کردهاند، صرف هزینههای جاری آنها شده است و نتوانستهاند مجموعه خود را تجهیز کنند. امکانات مؤسسات در بعد آموزشی، کمک آموزشی و حتی اداری بسیار فرسوده و قدیمی است و در این شرایط، فاقد ابزار لازم برای انجام فعالیتهای خود هستند. البته مؤسساتی وجود دارند که با این مشکل مواجه نیستند، ولی عمده آنها در این زمینه ضعیفاند و به شدت نیاز به کمک دارند.
مدیر مؤسسه مهر تابان مهدوی با بیان اینکه مؤسسات عمدتاً فاقد نیروی متخصص کافی هستند، اضافه کرد: نیروی متخصص وجود دارد، ولی تعداد آنها کم است. با اینکه از گذشته، بسیاری از مراجع برای تربیت نیروی انسانی تلاش میکردند، ولی تعداد آنها در حال حاضر بسیار کم بوده و تعداد مؤسساتی هم که وظیفه تربیت نیروی انسانی را به عهده دارند، کمتر شده است. از طرف دیگر، مؤسسات با یکسری مشکلات اداری مربوط به بیمه، مالیات و اخذ مجوز برای برخی فعالیتها مواجهند که بعضاً این مشکلات به شدت فرسایشی میشود. اینکه بعضی از اهداف محقق نمیشود، به این دلیل است که مجموعهای از عوامل دست به دست هم میدهد که برخی فعالیتها در ابتدا یا میانه راه متوقف یا حتی بیاثر شود. بعضاً آنقدر پروسه طرح و برنامهها طولانی میشود که وقتی نوبت به بازدهی آنها میرسد، جریان اجتماعی آنقدر تغییر کرده است که دیگر انجام آن طرح و برنامهها فایدهای ندارد.
بیشتر بخوانید:
تاجی تصریح کرد: واقعیت این است که مؤسسات با وجود همه مشکلات حداکثر تلاش خود را انجام میدهند و هیچ کدام واقعاً دست روی دست نگذاشتهاند، ولی با توجه به عواملی که ذکر شد، انتظار بازدهی بیشتر از آنها شاید درست نباشد. اگرچه مؤسسات حداکثر تلاش خود را انجام داده و میدهند، ولی این تلاش بازدهی نداشته یا آن خروجی که مدنظر بوده، حاصل نشده است، چون عوامل فرسایشی مذکور نتایج را فرسوده یا متوقف کرده و خروجی آنها مورد انتظار عموم نیست. به خروجی مؤسسات نمیتوان نمره قبولی داد، ولی تلاش آنها میتواند نمره قبولی بگیرد.
وی بیان کرد: پیشنهاد من این است که باید بستر لازم برای فعالیت مؤثر مؤسسات فراهم شود. قوانین دستوپاگیر و ضوابط و بروکراسیهای طولانی اداری، در مسائل فرهنگی به صورت خاصتر خودش را نشان میدهد، مثلاً اگر مؤسسهای فرهنگی بخواهد فعالیتی مثل اجرای نمایش انجام دهد، چنانکه تجربه خود ماست، مدت زمانی که باید برای کسب مجوز و طی مراحل تعریف شده صرف کند، واقعاً فرسایشی و زائد است. بنابراین اولین کاری که باید انجام شود، این است که قوانین اضافی و زائدی که امکان حذف آنها وجود دارد، حذف شود. منظور من، کاهش نظارتها نیست، نظارت در جای خودش لازم است و باید باشد، ولی همین میزان نظارت را میتوان با ابزارهایی انجام داد و از زحمت مؤسسات کاست و در عین حال، نظارت باکیفیتی انجام داد. در حال حاضر، اگر کسی بخواهد مجوز تأسیس مؤسسهای را دریافت کند، در بهترین حالت حدود یک سال طول میکشد. این پروسه خیلی طولانی است و هیچ کس، دیگری را برای دریافت مجوز تشویق نمیکند.
مدیر مؤسسه مهر تابان مهدوی افزود: مؤسسات فرهنگی باید مورد اعتماد قرار گرفته و به رسمیت شناخته شوند. هنوز هم وقتی در جلسات با مراکز مختلف گفتوگو میشود، این نگاه وجود دارد که افراد از روی بیکاری مؤسسهای ایجاد کرده و مشغول فعالیت هستند و حتی تصور برخی این است کسی که نمیتواند هیچ کاری انجام دهد، به سراغ کار فرهنگی میرود، در حالی که امروزه کار فرهنگی بسیار تخصصی شده است و امکان اینکه کسی بتواند بدون تخصص در این عرصه باقی بماند، وجود ندارد. در واقع هنوز این اعتماد در میان مراکز دولتی و خصوصی وجود ندارد که میتوانند پروژهای را به یک مجموعه فرهنگی سپرده تا به خوبی برایشان اجرا کند. آن بخش از کارها که در حال حاضر با واگذاری یا برونسپاری پیش میرود، به دلیل این است که الزامات قانونی دارد، وگرنه در همین حد نیز انجام نمیشد و متأسفانه حرف مؤسسات خریدار ندارد.
وی اظهار کرد: در فعالیتهایی که پشتوانه اقتصادی نیاز دارد، یعنی لازم است میان یک مجموعه فرهنگی و یک بخش دیگر قراردادی نوشته شود، وقتی مباحث اقتصادی وارد حوزه فرهنگ میشود، به طور عجیب و غریبی تغییر میکند، مثلاً در فعالیتهای فرهنگی، اولین چیزی که خط میخورد، سود مؤسسه است و فرض بر این قرار میگیرد که آن مؤسسه نباید سودی داشته باشد و در خصوص هزینههایی که باید صرف شود، این نگاه حاکم است که مؤسسات فرهنگی از منبع پیشبینی نشدهای درآمدهایی دارند که بخشی از آن باید در قرارداد خودش را نشان دهد.
تاجی ادامه داد: واقعاً پول دادن برای فعالیتهای فرهنگی سخت شده است، خیرین نیز حاضرند ساختمانی را با دهها میلیارد تومان بسازند، ولی حاضر نیستند ده میلیون تومان هزینه جاری اداری و نیروی انسانی آن مجموعه را پرداخت کنند. در واقع انتظار دارند افراد فیسبیلالله در آن مجموعه کار کنند. البته این نگاه اشکالی ندارد، ولی واقعاً همه جا امکان آن نیست، بعضی از فعالیتها به نیروهای تمام وقتی نیاز دارد که زندگیشان هم باید اداره شود. در این خصوص باید نوعی فرهنگسازی در جامعه ما اتفاق بیفتد و خیرین، مسئولان مراکز دولتی و مدیران شرکتهای خصوصی بپذیرند که نرمافزارهای فعالیتهای فرهنگی به اندازه سختافزارهای آن مهم است. اگر این مشکلات رفع شود، به اندازه کافی خلاقیت و تحرک در مؤسسات وجود دارد که به صورت جدی فعالیت کنند و نتیجه هم بگیرند. متأسفانه موانعی که ذکر شد، به قدری ذهن مدیران مؤسسات را اشغال ساخته که فرصت فکر کردن به فعالیتهای کیفی از آنها سلب شده است. گرفتاریهای مالی و اداری مرتب ذهن مدیران را به خود مشغول میکند و شخصاً نیمی از وقت خود من صرف حضور در ادارات دولتی میشود.
انتهای پیام