در دعای روز بیست و سوم ماه مبارک رمضان آمده است:
بِسمِ ِاللّهِ الرَّحمنِ الرِّحیم
اَللَّهُمَّ اغْسِلْنِی فِیهِ مِنَ الذُّنُوب
خدایا! در این ماه از گناهان شستوشویم ده
وَ طَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الْعُيُوب
و از عیبها پاكم كن
وَ امْتَحِنْ قَلْبِی فِيهِ بِتَقْوَى الْقُلُوب
و دلم را به پرهيزكارى دلها بيازماى
يَا مُقِيلَ عَثَرَاتِ الْمُذْنِبِين
اى نادیدهگيرنده لغزشهای اهل گناه
غسل: شستن؛ در اصطلاح به مجموعهای از اراده قلبی و اجرای عملی در خصوص شستن گفته میشود.
عیب: نقص شیء از مرتبه صحت؛ هر فزونی و کاستی از اصل خلقت.
امتحان: سنجیدن چیزی یا کسی برای شناخت بیشتر. در مورد خداوند، یعنی تمریندادن و عادتدادنِ فردِ مورد امتحان از طریق ابتلا و دادن اختیار. امتحن از ماده امتحان و در اصل به معنای ذوبکردن طلا و گرفتن ناخالصی آن است و گاه به معنای گستردن چرم نیز آمده است.
مقیل: از اقاله آمده است؛ وقتیکه جنس خریداریشده را به فروشنده بازمیگردانند و او آن را میپذیرد و پس میگیرد.
ذنب: گناهی است که خود و نتایجش در دنبال انسان میماند، مانند دُم حیوانات! از همان ریشه ذَنب هم آمده به معنی دُم، تعبیر تمسخرآمیزی از گناهکار مذنب است، گویی چهره مذنب را با دمی در پشت تجسم میکند.
در این دعا از خدا خواسته نشده که دست یا پا یا چشم و گوش و ... را از گناه شستشو کند؛ بلکه گفته است مرا، همه مرا از گناه شستشو کن (اغسلنی، و نه اغسل اعضایی)؛ یعنی ذنوب، همه وجود ما را درگیر و گرفتار میکنند و ذنب در یک جا باقی نمیماند. وجود ما یک کل یکپارچه است و به هم مرتبط؛ گناه در یکجا باقی نمیماند، منتشرشده و همه وجودمان را درگیر میکند.
تعبیر غسل و شستشوی از گناهان، تعبیر ظریفی است. پس از شستشو، نهتنها آلودگیها برطرف میشوند، بلکه نشاط و تازگی و طراوتی هم به دنبال خواهد آمد. گویی احساس سرزندگی و حیات تازهای پیدا میشود. چیزی اضافهتر از صِرفِ پاککردن گناهان در خود دارد.
سپس طهارت و پاکی از عیبها درخواست شده است. عیب را به معنای «نقصِ از مرتبه صحت» و «هرگونه فزونی یا کاستنی از اصلِ خلقت» آوردهاند و آن را نتیجه تأثیر امور خارج از ماهیت شیء بر آن دانستهاند. ملاک عیب را هم خروج از حقیقت اولیه جسم برشمردهاند. بنا بر آنچه گفته شد، در این فراز از خداوند میخواهیم تا ما را از عیبهایی که در ماست و از بیرون عارضمان شده و ما را از طبیعت اولیه و فطرت صحیح خود خارج کرده است، پاک کند.
در قرآن، طهارت و امتحان از شئون قلب به شمار آمده و به آن نسبت دادهشده است؛ و از سوی خداوند به معنای آمادهکردن و تمریندادن دلها برای پذیرش تقواست. «إِنَّ الَّذِینَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ». (حجرات/۳).
یعنی خداوند با امتحان قلب، در واقع به صدفِ دلهای ما سنگریزه محنت و مشقت میدهد تا آنها را پذیرای مروارید تقوا کند؛ و از طرفی با ذوب سنگ طلای قلبهای خاممان، آنها را خالص میکند و یا چون پارهای چرم، سفره دلهایمان را گسترده و وسعت داده و به دباغی، پیش خود پهن میکند!
نکته آخر اینکه اینها همه را از او که پسگیرنده (مقیل = اقالهکننده) لغزشهای مذنبین است درخواست میکنیم. مادامی که عذر ما بر لغزشهای منجر به آن ذنوب، از ما قبول نشود و گناهانمان گرفته نشود، آن ذنبها و دنبالهها هم تکرار خواهند شد و شستشوها و طهارتها هم بیثمر خواهند ماند و خبری از آن قلبهای گسترده و دریایی نخواهد شد.
نوشته زندهیاد داریوش (مصطفی) اسماعیلی
انتهای پیام