حس عصیان و سرخوردگی در دختران ایجاد نکنیم
کد خبر: 3977021
تاریخ انتشار : ۲۳ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۰:۳۵
آکوچکیان در گفت‌وگو با ایکنا:

حس عصیان و سرخوردگی در دختران ایجاد نکنیم

عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان گفت: برخی موانع و محدودیت‌ها برای دختران جامعه خوشایند نیست و این نوع برخوردها باعث خواهد شد حس سرخوردگی و عصیان در آنها روز به روز بیشتر شود.

آکوچکیان

شهلا آکوچکیان، عضو هیئت علمی گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در گفت‌وگو با ایکنا از اصفهان درباره مهم‌ترین نیازها و مطالبات دختران در جامعه ایران، اظهار کرد: بخشی از نیازهای زنان و مردان در هر جامعه‌ای، نیازهای ذاتی و مبتنی بر جنسیت آنها است. بخش دوم، نیازهایی است که هر انسانی به‌طور کلی دارد و بخشی هم نیازهایی است که به عصر و زمانه مربوط می‌شود. دختران ایرانی متناسب با تغییر شرایط اجتماعی رشد کرده‌اند، ولی متأسفانه مدیران جامعه سازوکار لازم را برای اینکه این رشد فکری و اجتماعی به منصه ظهور برسد، تدارک ندیده‌اند و از طرف دیگر، چون اکثر این مدیران در فضای فکری 50 سال پیش زیست می‌کنند، قادر به درک نیازهای نسل جوان از جمله دختران نیستند.

وی افزود: نیازی که دختران ایرانی در حال حاضر دارند، آگاهی بیشتر نسبت به نقش آنها و احساس پذیرفته شدن است. اکنون شاهد سرکشی در نسل جوان نسبت به اصول و قوانینی هستیم که والدین می‌خواهند برای آنها وضع کنند و متأسفانه مدیران جامعه به‌خصوص مسئولان آموزش و پرورش هیچ بصیرت و نگرشی نسبت به نیازهای روز نسل جوان ندارند و نمی‌دانند چگونه باید جهش فرهنگی و تغییر نگاه این نسل نسبت به خودش را مدیریت کنند و وقتی می‌بینند کنترل این رفتارها از دست آنها خارج می‌شود، به زور متوسل می‌شوند. متأسفانه هر چه بیشتر این فشارها اعمال شود، رفتارهای انفجاری، بی‌اعتنایی و مقابله‌ای در نسل جوان بیشتر می‌شود. در نتیجه، شاهد رفتارهای آنارشیستی و معترضانه مثل چهارشنبه‌های سفید و برداشتن حجاب در میان دختران هستیم که عکس‌العمل رفتارهای مدیران جامعه است.

عضو هیئت علمی گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان تصریح کرد: مدیران جامعه نمی‌دانند چگونه مسائل مربوط به دختران را مدیریت کنند تا آنها با احترام با نقش زنانگی‌شان روبرو شوند و همه چیز اجباری و تزریقی است. من مکرراً با دختران جوانی مواجه هستم که بر نقش‌های سنتی که از آنها انتظار می‌رود، حتی نقش‌های ذاتی‌شان شوریده‌اند و به‌خصوص هر چه خانواده‌ها سنتی‌تر باشند که ممکن است بخشی از این سنت با مذهب گره خورده باشد، شورش دختران را بیشتر می‌بینیم، تا خانواده‌هایی که ذهنی باز دارند و شرایط روز را بهتر درک کرده و زمینه رشد فکری و فرهنگی را برای دختران‌شان فراهم کرده‌اند.

آکوچکیان ادامه داد: به‌عنوان یک روانپزشک، اختلالات رفتاری، ناهنجاری‌های روانی و کنش‌های غیرطبیعی را در دخترانی بیشتر می‌بینم که متعلق به بخش سنتی‌تر جامعه هستند و ظاهر مذهبی‌تری دارند، ولی متأسفانه از معنا و معنویت مذهبی دورتر هستند و گرایش‌های سنتی تسلط‌طلبانه و تحقیرکننده خود را به دختران‌شان تحمیل می‌کنند. متأسفانه در این خانواده‌ها، تقابل‌های رفتاری دختران جوان و حتی تظاهر به الگوهای غربی بیشتر دیده می‌شود، تا خانواده‌هایی که ذهن بازتری دارند، با مسائل روز کنار می‌آیند، احترام بیشتری برای دختران‌شان قائل هستند، در تصمیم‌گیری‌های خانوادگی آنها را دخالت می‌دهند، حرمت می‌گذارند، محبت می‌کنند و در عین حال، شیوه‌های مراقبت از خود را به آنها یاد می‌دهند.

وی بیان کرد: دختران نیاز دارند که مهارت‌های فردی و مهارت‌های مربوط به مراقبت از خود و نیز خلاقیت در آنها تقویت شود که متأسفانه نظام آموزش و پرورش ما مساوی با مرگ خلاقیت در نسل جوان است، چون بخشی از آنها که باهوش هستند، فقط به سمت تقویت محفوظات سوق پیدا می‌کنند و اغلب آنها وقتی به سال‌های پایانی تحصیل خود می‌رسند، خسته می‌شوند و به نوعی پوچی و بی‌هویتی می‌رسند. این‌ها مشکلاتی است که کل نسل جوان با آن درگیر هستند و دختران به‌طور اخص و متأسفانه ما بزرگترها رشد این نسل را نمی‌بینیم، نمی‌فهمیم و سازوکار مناسب برای پاسخ دادن به آن را فراهم نکرده‌ایم.

عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان اظهار کرد: برای اینکه جامعه نقش دختران را درک کند و تعادلی میان نقش فردی و اجتماعی آنها برقرار شود تا دختران دچار بحران‌های هویتی نشوند، اولاً بسیاری از مدیران و دست‌اندرکاران امور باید کنار بروند و به‌جای آنها مدیران جوان و دانش‌آموخته روی کار بیایند. متأسفانه سال‌هاست که مدیران با مسائل مربوط به نسل جوان با ذهنیتی روبرو می‌شوند که متعلق به 50 سال پیش است. نکته دوم، به ارتباط با جامعه امروزی برمی‌گردد. وقتی به برنامه‌های آموزشی کشورهای دیگر نگاه می‌کنیم، می‌بینیم آنها این برنامه‌ها را از مسائل ساده شروع کرده و در زندگی روزمره خود گنجانده‌اند.

وی ادامه داد: من در سال 79 به همراه همسرم برای فرصت مطالعاتی به کانادا رفتیم و فرزندان‌مان باید در مدارس آنجا تحصیل می‌کردند. نکته جالب برای من، درس اجتماعی مدرسه بود که رفتارهای بین فردی، وظایف افراد در ارتباطات اجتماعی و نیازهای زندگی روزمره آموزش داده می‌شد، یعنی مسائلی که نسل نوجوان و جوان در ایران بعضاً آنها را بلد نیست و وقتی اهداف مدرسه را برای ما تشریح می‌کردند، هدف خود را تربیت یک دانش‌آموز تیزهوش اعلام نمی‌کردند، بلکه می‌گفتند هدف ما آموزش مهارت‌های خویشتن‌داری، کنترل خشم، تعامل بین فردی و نقش‌آفرینی و همکاری در گروه است.

نسل جوان با بحران هویتی مواجه است

آکوچکیان افزود: نظام آموزشی و تربیتی ما به‌گونه‌ای است که خلاقیت را در فرزندان از بین می‌برد، چون فقط از آنها انتظار تعبد، تقلید، تبعیت محض و انباشت کردن یک‌سری محفوظات ذهنی بدون پرسشگری داریم و آنها را برای زندگی روزمره آماده نمی‌کنیم. تا زمانی که به این شیوه عمل می‌کنیم، روز به روز به قهقرا می‌رویم و در این مدت شیوع کرونا هم که فرصتی برای لجن‌زدایی از سیستم آموزشی وجود داشت، متأسفانه هیچ کاری انجام نشد. خانواده‌هایی که آموزش ندیده‌اند، فرزندان و از جمله دخترانی دارند که به دلیل فقدان آموزش نمی‌توانند آنها را به خوبی تربیت کنند و این فرزندان محصول تربیت ناقص والدین خود هستند. به‌عنوان یک روانپزشک روز به روز شاهد بحران‌های بیشتری در نسل جوان هستم.

عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به نقش عمیق رسانه در هویت‌پذیری اشاره کرد و گفت: مدیران جامعه به‌جای اینکه پدر و مادرها را تشویق کنند تا نحوه استفاده از رسانه‌ها را یاد بگیرند و فرزندان‌شان نیز تحت نظارت آنها از رسانه‌ها استفاده کنند، همواره برای استفاده از انواع مختلف رسانه ابتدا محدودیت ایجاد می‌کنند و سپس مجبور به رفع این محدودیت‌ها می‌شوند. ما نمی‌توانیم استفاده از رسانه را ممنوع کنیم و چون توانایی این را نداریم که به فرزندان خود زره بپوشانیم و به آنها یاد بدهیم که در برابر مفاسد رسانه مسلح شوند و دست به انتخاب بزنند، استفاده از رسانه‌ها را برای آنها ممنوع می‌کنیم.

تقوا را به فرزندان خود یاد نداده‌ایم

وی تصریح کرد: تقوا این نیست که در گوشه‌ای پنهان شویم تا اتفاقی نیفتد، بلکه به این است که در دل حادثه‌ها بتوانیم خودمان را حفظ کنیم. ما به فرزندان خود تقوا را یاد نداده‌ایم و باعث احساس افسردگی، حقارت، دیده نشدن و جنس درجه دوم در دختران خود شده‌ایم و از آن طرف، دختران ما با دیدگاه‌های فمینیستی آشنا شده‌اند که باعث بحران هویت وحشتناکی در میان آنها و به‌خصوص اقشار سنتی شده است. من آشفتگی‌ها و مفسده‌هایی در میان زنان و دختران این قشر می‌بینم که شخصاً دچار وحشت شده‌ام که این‌ها چگونه می‌خواهند زندگی خود و خانواده خویش را اداره کنند.

آکوچکیان اضافه کرد: اینکه در جامعه با مواردی مثل فروشندگی، تاکسی‌رانی و دوچرخه‌سواری زنان مخالفت کنیم و دختران جوان شاهد این برخوردها باشند، حس سرخوردگی و عصیان در آنها روز به روز بیشتر می‌شود. اکنون نسل جوان این‌گونه است که اگر بداند کاری خوب نیست، ولی باعث آزار و خشم منابع اقتدار در خانواده و جامعه می‌شود، عمداً آن کار را انجام می‌دهد. در واقع جامعه ما از درون در حال پوسیدگی است.

وی ادامه داد: ما باید به دختران خود نشان دهیم که این نگاه‌های موجود، نگاه بزرگان دین اسلام به زن نیست، بلکه نگاه اشخاص خاصی است که سلایق خاص خودشان را دارند و چون در پوشش خاصی هستند، فکر می‌کنیم نگاه آنها همان نگاه اسلام است. برای دختران ما این نگاه جالب خواهد بود که پیامبر اسلام(ص) دست و روی دختر خود را می‌بوسید و احترام زیادی برای او قائل بود، ولی پدران خودشان به گونه دیگری با آنها رفتار می‌کنند. به دلیل این تناقضات، نسل جوان ما در معرض بزرگترین حرکت آنارشیستی است که به دلیل فشارهای بیرونی، درونی شده و این بسیار تهدیدکننده است. وقتی اتفاقات زیرزمینی شود، بسیار خطرناک خواهد بود، مثل نشت گاز در زیر زمین است که می‌تواند شهر بزرگی را با خاک یکسان کند. این اتفاقی است که دارد رخ می‌دهد، ولی مسئولان متوجه آن نیستند.

انتهای پیام
captcha