تأکید امام علی(ع) بر حقانیت برای آرامش انسان
کد خبر: 4020825
تاریخ انتشار : ۲۳ آذر ۱۴۰۰ - ۱۲:۴۶
صاحب تفسیر مشکاة تبیین کرد؛

تأکید امام علی(ع) بر حقانیت برای آرامش انسان

صاحب تفسیر مشکاة گفت: امام علی(ع) در خطبه ۱۳۰ نهج‌البلاغه بر حرکت در مسیر حق، حقانیت و امید داشتن به خداوند که تنها از این طریق می‌توان به آرامش قلبی دست یافت را به ابوذر تأکید و سفارش می‌کند.

محمدعلی انصاری، صاحب تفسیر مشکاةبه گزارش ایکنا از خراسان رضوی، محمدعلی انصاری، صاحب تفسیر مشکاة، شامگاه 22 آذرماه، در نشستی با موضوع «شرح خطبه 130نهج‌البلاغه» که به‌صورت مجازی برگزار شد، اظهار کرد: امام علی(ع) در این خطبه خطاب به ابوذر در زمانی‌که به ربذه تبعید می‌شود، می‌فرمایند که «ای ابوذر تو برای خدا بر این مردم غضب کردی، پس تمام امید تو به آن کسی باشد که برای او غضب کردی و بدان که در نزد خداوند محفوظ خواهی ماند. در اینجا غضب نشانه غیرت، اهمیت دینی، صلابت و جدیت است و در نتیجه امید انسان به خدا خواهد بود که امام علی(ع) در اینجا به یک قاعده و قانونی اشاره می‌کند که اگر عمل انسان انگیزه الهی داشته باشد، در این صورت تنها امید انسان هم باید به خدا باشد و خدا برای او خواهد بود.

وی تصریح کرد: اما لازم است بگویم که علاوه بر این غضبی که امام به آن اشاره کرد، غضب دیگری هم در وجود انسان نهفته و این غضب زمانی پدیدار می‌شود که منافع شخصی انسان مورد سوء استفاده قرار گیرد و در این صورت نفس انسان اوج می‌گیرد و انسان غضبناک می‌شود که این غضب شروعی برای غضب‌های دیگری می‌شود.

این مفسر قرآن بیان کرد: در ادامه نیز امام علی(ع) فرمودند که این مردم به دلیل دست‌اندازی‌هایی که به بیت‌المال داشتند، ویژه خواری‌هایی که می‌کردند و مفاسد اقتصادی زیادی که انجام می‌دادند و تو در مقابل منافع مادی و دنیوی آن‌ها را به مخاطره می‌کشیدی و در مقابلشان ایستادگی می‌کردی، از تو بیمناک بودند، اما تو از عملکرد این مردم بیمناک بر دینت بودی و این وظیفه تو است که در مقابل این افراد ایستادگی کنی.

انصاری اظهار کرد: در ادامه نیز فرمود، پس آن‌ها را به حال خود، رفتارها و دنیای خودشان رها کن و به آغوش الهی و دینت برو، در حقیقت امام علی(ع) در همین ابتدا ریشه نزاع و اختلافی که بین خلیفه سوم یعنی حکومت عثمانی و ابوذر رخ داده است را مشخص می‌کنند، چرا که از همان روزگار تا حتی امروز تلاش‌های بسیاری برای تطهیر معاویه و دستگاه خلافت نسبت به اعتراضات و برخوردهای ابوذر صورت گرفته است.

وی با بیان اینکه به واسطه ایستادگی‌های ابوذر، به او برچسب آشوبگر اجتماعی و اهل فتنه زدند، گفت: به تدریج نیز به ابوذر گفتند که ابوذر عقاید فاسدی داشته است و در نهایت نیز نوشتند که ابوذر یک سوسیالیست بوده و عقیده اشتراکی داشته است و در نهایت نیز این گفته‌ها و عقاید خود درباره ابوذر را به‌صورت کتاب چاپ کردند.

صاحب تفسیر مشکاة افزود: همچنین اقدام دیگری که توسط اهل‌سنت در 50 سال اخیر صورت گرفت، این است که گروهی از اهل‌سنت اعلام کردند که اساساً ابوذر انسان عامی بوده و هیچگونه آشنایی با مبانی اسلام نداشته است و در حقیقت این برچسب‌ها و تهمت‌ها نسبت به فردی گفته و نوشته شده که جزو پنج نفر اولی است که به اسلام روی آورده و سال‌های متمادی را همراه با پیامبر(ص) بوده است.

انصاری اظهار کرد: همانگونه که می‌دانیم ابوذر در شمار پنج نفری است که به اسلام ایمان آورده است و پیامبر(ص) در مورد این شخصیت دو جمله گفته‌اند که در مورد هیچکس این جملات را نگفته‌اند، ایشان می‌فرمایند که خدا ابوذر را رحمت کند، تنها زندگی می‌کند، در تنهایی می‌میرد و در قیامت هم تنها محشور می‌شود که در حقیقت این کلام و تعبیر پیامبر(ص) نشان می‌دهد که ابوذر از یک شخصیت منحصر به فردی برخوردار است و پیامبر(ص) نیز به نوعی از این طریق مقام و مرتبه ابوذر را اینگونه مطرح می‌کنند.

وی بیان کرد: در واقع دلیل این سخن پیامبر(ص) این است که ابوذر در بخشی از زندگی خود با خلیفه سوم مواجه می‌شود که این دوران، دوران خاص و با چالش‌هایی همراه بوده است، زیرا هنگامیکه نابسامانی اقتصادی و هرج و مرج مالی در دوران خلیفه سوم به اوج خود می‌رسد و بخشش‌های آنچنانی از بیت‌المال انسان‌ها صورت می‌گیرد، این هرج و مرج‌ها به حدی می‌رسد که ابوذر دیگر تحمل نمی‌کند و فریاد عدالت‌خواهانه خود را بلند می‌کند، اما دستگاه خلافت به اعتراضات ابوذر توجهی نمی‌کند و در این میان تنش سنگینی بین ابوذر و خلیفه رخ می‌دهد که در نهایت منجر به تبعید ابوذر به ربذه شد.

این مفسر قرآن کریم با اشاره به اینکه امام علی(ع) برای اینکه این اتهامات به دامن این بزرگ‌مرد زده نشود، دقیقاً مبنای اختلافشان را با دستگاه خلافت روشن می‌کنند، گفت: بر همین اساس، خطاب به ابوذر فرمودند که ابوذر تمام همت تو حفظ دین بود و تو می‌خواستی دین خدا و سیره پیامبر(ص) را در میان این امت حفظ کنی اما آن دسته از افرادی که در مقابل تو بودند، تلاش داشتند که دنیا و منافع خود را حفظ کنند و در مقابل تو از کاستن منافع خود هراس داشتند.

انصاری عنوان کرد: امام علی(ع) در حقیقت با یک ظرافت بسیار خاصی این مبنا را برای آیندگان به یادگار گذاشتند و سپس فرمودند که این افراد تا چه اندازه نیاز داشتند که آن‌ها از این رفتارشان منع شوند و تو دقیقاً چنین کاری را کردی، اما آن‌ها به این توصیه تو تن ندادند و توجهی نداشتند و این در حالی است که تو به آنچه که آن‌ها درصدد بودند تا تو را از برخی از مسائل منع کنند، نیازی نداشتی و منع آن‌ها برای تو اهمیتی نداشت.

وی اظهار کرد: امام علی(ع) در ادامه نیز فرمودند که ای ابوذر فردایی فرا می‌رسد که مشخص می‌شود چه کسی در این بازار سود برده است و آیا کسی که سود می‌برد تو هستی یا اینکه دستگاه خلافت مدینه و شام خواهد بود و همچنین مشخص می‌شود تویی که به نعمت‌های الهی متصل می‌شوی دیگران حسرت تو را می‌خورند و در آینده مقام تو در نزد دیگران روشن خواهد شد. براساس چنین ویژگی‌هایی است که بهشت مشتاق چنین فردی خواهد بود.

صاحب تفسیر مشکاة تأکید کرد: در حقیقت امام علی(ع) در جای جای سخنان خود به طرز شگفت‌انگیزی به قاعده و قوانینی هم اشاره می‌کنند و بر همین اساس ادامه می‌دهند که اگر تمام درهای آسمان و زمین بر روی بنده‌ای بسته شود، اما اگر این انسان براساس تقوای الهی زندگی و عمل کند، خداوند از همین آسمان و زمین بسته برای او درهایی را باز می‌کند و مشکلات او را حل خواهد کرد و به گونه‌ای به او روزی می‌دهد که دیگران متحیر شوند.

انصاری عنوان کرد: در ادامه نیز ایشان به یک اصل دیگری هم اشاره می‌کنند و آن این است که ای ابوذر نگران مباش و مطمئن باش که هیچ چیزی جز حق به قلب تو قرار و آرامش نمی‌هد، ولو اینکه در سخت‌ترین شرایط مکانی و زمانی باشی و اگر تو معرفت حق داشته باشی، آشنای به حق باشی، با حقیقت زندگی کنی و اندیشه‌ات منطبق با حقایق الهی باشد، در سخت‌ترین شرایط هم که قرار گیری آرامش خدا قلب و جان تو را در بر خواهد گرفت.

وی خاطرنشان کرد: در مقابل نیز می‌فرمایند که بدان که هیچ چیزی مانند باطل، انسان را بی‌قرار و مضطرب نمی‌کند، در حقیقت انسانی که اندیشه او باطل باشد، اگر در مطلوب‌ترین شرایط هم قرار گیرد، باز هم بی‌قرار است و آرامشی نخواهد داشت، زیرا خداوند این جان و وجود انسان را با مقوله دیگری که همانا حق، حقیقت و درک حقانیت الهی است، عجین کرده و تنها از این طریق است که انسان آرامش پیدا می‌کند.

این مفسر قرآن کریم بیان کرد: سخنی که در ادامه امام با ابوذر دارند باز هم به نوعی به یک قاعده و قوانینی اشاره می‌کنند و می‌فرمایند که ای ابوذر راهی که تو انتخاب کردی و در این شرایط کهولت باید به ربذه تبعید شوی، به انتخاب و اختیار خودت بوده و هیچگونه اجباری در این کار نبود و اگر تو با سیاست این افراد همراه می‌شدی، بین شما محبتی ایجاد می‌شد، به تو علاقه‌مند و با تو دوست می‌شدند، به تو امنیت می‌دادند و تو دیگر تبعید نمی‌شدی، اما تو سنخیتی با این افراد نداشتی و لذا از آن‌ها جدا شدی و در نهایت سرنوشت تو این شد که برای دینت به ربذه بروی و در غربت و تنهایی خود جان دهی و با این کارت مشخص می‌کنی که چه کسی از این دنیا سود خواهند برد.

انتهای پیام
captcha