به گزارش ایکنا از لرستان، مرحوم آیتالله علیمحمد نجفیبروجردی، از اکابر فقها و مراجع عالیقدر شیعه معاصر کشور و اهل لرستان بود، پدرش مرحوم شیخ محمدابراهیم اهل روستای ونایی از توابع بروجرد و مردی با فضل و دانش و تقوا بود.
وی در سال 1315 قمری در بروجرد دیده به جهان گشود بیش از هفت سال نداشت که از نعمت وجود پدر و مادر محروم شد و سرپرستی او را خواهر بزرگترش عهدهدار شد، او خواندن و نوشتن را در مسجد یخچال آموخت و دروس مقدمات و ادبیات را نزد ملافیض در بروجرد فراگرفت، آنگاه در سن نوجوانی تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل رهسپار نجف اشرف شود.
آیتالله شیخ علیمحمد نجفیبروجردی در مخالفت خواهرش با سفر او به نجف و انصرافش توسط آیتاللهالعظمی حاج شیخ محمدحسین غروی میگوید: «آیتالله غروی مرا که نوجوانی 14 ساله بیشتر نبودم خواستند سریع به خدمت ایشان رسیدم به من فرمودند که تو بسیار کم سنی و نجف دور است و آبش شور و هوایش گرم، تو پول کافی هم نداری بهتر است از این سفر منصرف شوی، من از ایشان خواستم که برایم سه استخاره بکند اول اینکه به نجف نروم، دوم به نجف بروم و پس از زیارت برگردم و سوم اینکه به نجف بروم و بمانم، آیتالله غروی با قرآن استخاره کرد موارد اول و دوم بد آمد اما رفتن من به نجف و اقامتم در آنجا بسیار خوب آمد سپس ایشان فرمودند که به حرف خواهرت گوش مده و زود عازم نجف شو.»
آیتالله نجفیبروجردی پس از ورود به نجف در مدرسه قزوینی ساکن شد و دروس مقدمات و سطح را نزد علما و فقهای حوزه علمیه آن دیار تکمیل کرد، هوش و استعداد سرشار وی در شرح و تقریر دروس اساتید و شیوه استدلال محکم و جذابیت بیشتر او در بیان مطالب درسی برای طلاب جوانتر، موجب شد زودتر از زمان معمول، در دروس خارج فقه و اصول حضور پیدا کند.
مرحوم آیتالله علیمحمد نجفیبروجردی در محضر درس علما مراجع والامقامی چون مرحوم آیتالله شیخ محمدحسین نائینی، آیتالله شیخ ضیاءالدین عراقی، آیتالله آقا سیدابوالحسن اصفهانی و آیتالله شیخ محمدحسین اصفهانی معروف به کمپانی حاضر و با استفاده از ذخائر علمی آن بزرگواران، دروس خارج فقه را تا نیل به درجه اجتهاد به پایان رسانید.
از دیگر استادان وی باید از حاج میرزاعلی قاضیطباطبایی نام برد، که اگرچه به درستی معلوم نیست در چه زمانی محضر او را درک کرده و در جرگه مریدان این استاد اخلاق و سیر و سلوک درآمده و چند سال در خدمت او بوده است، اما با این وجود، درک محضر آن بزرگوار، تأثیر شگرفی در زندگی و افکار مرحوم آیتالله شیخ علیمحمد نجفی داشته است.
وی سالیان درازی در حوزه نجف اشرف به تحصیل و تدریس مشغول بود و در اندوختن علوم دینی و حوزوی به درجهای رسیده بود که در سال 1348 قمری استادش آیتالله شیخ محمد اصفهانی در جلسهای به مناسبت ورود بزرگان سادات طباطبایی بروجرد به نجف خطاب به آنان میگوید: «جناب آقای شیخ علیمحمد در نجف کارشان تمام است، ایشان را به بروجرد ببرید تا از او استفاده شود.»
ایشان با وجود قریب 25 سال اقامت دائم در نجف، باز مصر در ماندن در آن دیار و بهره گرفتن از دانش فضلا و مدرسان حوزه علمیه نجف بود، سرانجام دوری بسیار دراز از شهر و دیار زادگاهی و نیز دوستان و آشنایان موجب شد به ایران مراجعت و در بروجرد با آیتاللهالعظمی بروجردی دیدار کند.
مرحوم آیتالله بروجردی ضمن ادای احترام به ایشان از وی خواستند در بروجرد اقامت گزیند ولی او ترجیح داد که پس از زیارت حرم امام هشتم دوباره به نجف برگردد، مرحوم آیتالله علیمحمد نجفیبروجردی در سال 1358 هجری قمری از سوی مرجع بزرگ شیعه آیتاللهالعظمی سیدابوالحسن اصفهانی به شهر سامرا در عراق احضار شد و مأموریت یافت که بهعنوان یکی از مهمترین چهرههای علمی آن روزگار، به حوزه علمیه آن دیار رونقی دوباره ببخشد.
این مأموریت انجام شد و مدت 18 ماه به طول انجامید پس از آن وی راهی نجف شد؛ از آنجایی که حوزه علمیه بروجرد بعد از عزیمت آیتاللهالعظمی بروجردی به قم، دچار وضع نامطلوبی شده بود، وی برای سامان دادن به کار حوزه، در سال 1357 قمری به دستور آیتالله بروجردی از نجف به ایران بازگشت و در خانهای اجارهای در نزدیکی بیت آن بزرگوار در بروجرد منزل گزید و کار تدریس و اقامه نماز جماعت را در همانجا آغاز کرد، اما پس از مدت کوتاهی بنا به خواسته آیتالله بروجردی مأمور اقامه نماز جماعت در مسجد سلطانی(امام خمینی کنونی) شد و مدرسه علمیه نوربخش حوزه درس وی شد.
او به این مدرسه که از یادگارهای میرزای قمی است و سالیان دراز مهمترین مدارس علمیه غرب ایران بوده رونقی دوباره داد و تعمیرات اساسی به کوشش او، در بنای مدرسه بهمنظور بهتر شدن محل سکونت طلاب انجام شد و مدرسینی از قم و اهواز به بروجرد دعوت شدند و خود نیز تدریس دروس دوره خارج، فقه و اصول را عهدهدار شد، به این وسیله هم زمینه استفاده بیشتر طلاب از وجود مدرسین تازهوارد فراهم شد و هم خود با تدریس درس خارج به طلاب این دوره که بیش از 60 نفر بودند و غالباً با رسیدن به درجه اجتهاد اینک در شمار مدرسین و فضلای حوزه بروجرد قرار داشتند جان تازهای در کالبد کمرمق مدرسه دمیدند و منشأ خدمات فرهنگی و علمی بس گرانبهایی در آن حوزه شدند.
مرحوم آیتالله علیمحمد نجفی بروجردی در کنار کار اصلی خود که تدریس، ارشاد مردم و تبلیغ شریعت جعفری بود، منشأ خدمات اجتماعی، فرهنگی و علمی بسیاری در طول عمر پُر برکت خود شدند، تعمیر و تأسیس مساجد مختلف، تأسیس صندوق قرضالحسنه حسینی، تأسیس صندوق اعانه یتیمان و پایهگذاری «انجمن معارف اسلامی» از اقدامات ایشان در جهت گسترش فرهنگ و اندیشه اسلامی در بروجرد بود. وی اگرچه شخصیتی سیاسی نبود، اما آنجا که لازم بود در هشدار دادن به اعمال خلاف شرع، به عمال و دولتمردان حکومت پهلوی خودداری نمیکرد.
در تلگراف مخالفتآمیز او در تأسیس کارخانه رسوبات(شرابسازی) در بروجرد به نخستوزیر وقت چنین آمده است: «عجبا کار بیملاحظه در مملکت اسلام جعفری، باید به جایی برسد که در شهر بروجرد، مسقطالراس آیتالله وحید فقید بروجردی که سالها مرکز علمی مملکمت بوده تجویز ساختمان مرکز رسوبات بشود و ابداً رعایت خدمات ایشان به اسلام و مسلمین و مملکت نشود.»
همکاری با مراجع دینی در مخالفت با تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی و مبارزه با دولت اسدالله علم و دیدار با امام خمینی(ره) پس از آزادی از زندان در سال 43، بهمنظور اظهار خوشحالی از آزادی ایشان و آگاهی از سلامت وی، از دیگر حرکات سیاسی آیتالله نجفیبروجردی بود.
معظمله با متون عرفانی و دیوان شعرا مأنوس بود و بسیاری از اشعار حافظ و مولوی را در ذهن داشت و در مجالس خصوصی به مناسبت بر زبان میآورد، تا پایان عمر در خانهای اجارهای به سر برد و حاضر نشد برایش خانهای خریداری کنند با لحنی شیرین میگفت: «در دنیا سند مالکیتی به نام علیمحمد ثبت نشده است.»
آیتالله علیمحمد نجفیبروجردی به دنبال خونریزی معده سرانجام روز سهشنبه، 15 محرم سال 1359 قمری برابر با هشتم بهمن سال 1353 شمسی جان به جان آفرین تسلیم کرد و پیکرش را در قبرستان عمومی شهرستان بروجرد به خاک سپردند.
از تألیفات وی میتوان به رساله انیسالمقلدین، رساله توضیحالمسائل، مناسک حج، تقریرات درس مرحوم آیتالله اصفهانی(به صورت خطی)، حاشیه بر رساله توضیحالمسائل آیتالله العظمی بروجردی و کتاب خمس و حواشی بر عروه(به صورت خطی) اشاره کرد.
منابع:
فصلنامه صدای زاگرس/ف سال دوم، ش 5 و 6، 1383، ص 7
بر بال ملائک، روحالدین دریکوند، 1383، انتشارات فقه، ص 163
فرهنگ رحجال تاریخ معاصر ایران، ابوالفضل شکوری، تهران، انتشارات المه، ج 2، ص361
نامآوران علمی و فرهنگی معاصر، علیداد برزویی، انتشارات شاپورخواست، 139، صص 577، 578 و 579
انتهای پیام