به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، محمدعلی انصاری، صاحب تفسیر مشکاة، شامگاه گذشته، 20 بهمنماه در نشستی مجازی با موضوع «تفسیر نهجالبلاغه» با اشاره به خطبه 137 نهجالبلاغه، اظهار کرد: موضوع این خطبه در شأن و جایگاه طلحه و زبیر و پیرامون بیعت با امام علی(ع) است. امام علی(ع) این خطبه را اینگونه آغاز میکنند و میفرمایند: «به خدا قسم که هیچ منکری از من سر نزده است که آنان مرا متهم کنند و هیچ امر ناپسندی را نمیتوانند، به من نسبت دهند» که البته بدیهی است که بین امام علی(ع) و منکر هیچ نسبتی وجود ندارد، چرا که تمام وجود ایشان معصوم و براساس طاعت الهی شکل گرفته است و هیچ نقطه ابهام و تاریکی در وجود ایشان وجود ندارد.
وی بیان کرد: متأسفانه یکی از غمانگیزترین حوادث دوران خلافت کوتاه امام علی(ع) ماجرای جنگ جمل بود که در ماههای نخستین این خلافت رخ داد که در این واقعه گروهی از پدیدآورندگان جمعیت شکنندگان بیعت با امام علی(ع) حضور داشتند و متأسفانه جلوداران این حرکت دو نفر از صحابی امام که زبیر و طلحه بودند که به عنوان ارکان اصلی مقابله با امام علی(ع) حضور داشتند و نخستین ضربه را به پیکر حکومت علوی وارد کردند. البته این دو فرد توانستند با مذاکراتی که انجام دادند عایشه را نیز همراه خود کنند و برای واقعه جمل یک مثلثی را تشکیل دادند و به دنبال آن نیز جماعت دیگری را هم با خود همراه کردند، اما در این میان پس از مدت کوتاهی از بیعت با امیر مومنان(ع) نگذشته بود که چنین اتفاق نامبارکی رخ داد.
انصاری خاطرنشان کرد: این دو فرد در انتظار آن بودند که پس از خلافت امام علی(ع) حکومت کوفه و بصره به آنان واگذار شود، اما برخلاف انتظار آنها آنگونه که پیشبینی کرده بودند، رخ نداد و از سوی دیگر نیز شاید آن مبلغی که از بیتالمال به آنها پرداخت میشد، با تصورات ذهنی آنها نیز هماهنگ نبود و در نتیجه این افراد به بهانههای مختلفی با امام علی(ع) فاصله گرفتند و در نهایت هم واقعه شوم جنگ جمل را به راهانداختند و با این کار خود بنا داشتند که حکومت علی(ع) را به لحاظ اقتصادی و ... تضعیف کنند.
وی اظهار کرد: در واقع آنها این بهانه را مطرح کردند که امام علی(ع) در قتل خلیفه پیشین که عثمان بود، دخیل بوده و ما برای خونخواهی او در مقابل علی(ع) ایستادگی میکنیم و علاوه بر این جماعت مخالف امام علی(ع) که طلحه و زبیر در خط مقدم قرار داشتند، معاویه نیز در شمال با همین بهانه وارد صحنه شد و در مقابل دستگاه خلافت علی(ع) ایستادگی کرد و کار خود را پیش برد.
صاحب تفسیر مشکاة بیان کرد: در حقیقت این واقعه از نظر امام علی(ع) بسیار مهم بوده و همواره ایشان مطالب بسیاری را در خصوص این جنگ و همچنین افرادی چون طلحه و زبیر را مطرح کردهاند. بدیهی است که بین امام علی(ع) و منکر هیچ نسبتی وجود ندارد و تمام وجود این فرد معروف و بر اساس طاعت الهی شکل گرفته است و هیچ نقطه ابهام و تاریکی در وجود ایشان وجود ندارد.
وی اظهار کرد: در ادامه خطبه نیز ایشان میفرمایند که این جماعت بین من و خودشان منصفانه برخورد نکردند و در حقیقت این افراد با رفتار ظالمانهای که با من داشتند به انحراف کشیده شدهاند، زیرا اینها حقی را از من طلب میکنند که خود ترککنندگان این حق بودند و اینها خونبهایی را از من طلب میکنند که خود آنان نیز این خون را ریختهاند، در اینجا منظور ایشان از این حق، دفاع از خلیفه مقتول و یا همان عثمان است. اما در این میان روایتی در این خصوص وجود دارد که عثمان گفت نفرین من بر طلحه باد، من چهها به او دادم اما او قصد ریختن خون مرا داشت و مردم را تشویق میکرد بر قتل من، خدایا بهره نبرد از آنچه به او دادم و خدایا ببیند عاقبت این طغیانی که نسبت به من دارد.
انصاری بیان کرد: امام در ادامه خطاب به این جماعت میفرمایند که در اینجا سه فرض وجود دارد یا اینکه شما ادعا میکنید که من به تنهایی عثمان را به قتل رساندهام اما آیا شاهدی دارید که قتل عثمان فقط بر عهده من است؟ فرض دوم این است که ممکن است بگویید که من با شما در قتل عثمان شریک بودم و فرض سوم هم این است که شما خودتان این قتل را بر عهده داشتید. امام در ادامه به این سه فرض اشاره میکنند و میگویند که فرض اول که امکان ندارد، فرض دوم هم که اگر من با شما شریک بودهام پس شما هم در این ماجرا دستی داشتهاید و اجازه ندارید که این حق را از من طلب کنید و فرض سوم هم پس اگر شما این قتل را بر عهده داشتید پس حق ندارید چنین اتهامی را به من نسبت بدهید.
صاحب تفسیر مشکاة خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه امام علی(ع) نسبت به ساحت مقدس نبی مکرم(ص) به مقام علمی والایی رسیده است، در حقیقت انسانی که به این جایگاه علمی و معرفتی و به برترین مقام تقوا رسیده است، لذا میفرمایند که بصیرت من هر لحظه با من است و با توجه به این بصیرت هیچ امری بر من تشبیه داده نمیشود و هیچ حقیقتی بر من پوشانده نیست و هیچ امری را بر کسی نمیپوشانم و هیچ امری را بر کسی تشبیه نمیدهم و از اینرو بود که به صراحت علام کردند که این جماعت، همان طغیانگران پیمانشکن هستند.
انصاری ادامه داد: در واقع افرادی به مخلافت با امام برخواستند که از پیش نسبت به ایشان کینه داشتند، منافقانی که منتظر بودند تا عقدههای خود را نسبت به اسلام خالی کنند، گروهی بودند که تابع منافع مالی بودند و طمع مالی داشتند که در حقیقت این افراد تیرهبختانی بودند که این گروه را ایجاد کرده و به مخالفت امیرمؤمنان برخواسته بودند. امام از این گروه به عنوان افرادی یاد میکنند که بر روی حقیقت پرده افکندهاند و آنها را تزویگران حقیقتپوشی عنوان میکنند که با نهایت مکر و نیرنگ بهانه شومی را به راه انداختند، به صحنه آمدند و در صدد تخریب بنیان این حاکمیت هستند اما ادعای اینها راه به جایی نخواهد برد، چرا که این افراد هیچ قدرتی ندارند که به لحاظ فکری و اجتماعی بتوانند آشوب باطلی را ایجاد کنند، زیرا حقیقت روشن است.
این مفسر قرآن کریم خاطرنشان کرد: در اینجا اما علی(ع) آیندهای را به این جماعت نشان میدهند که تهدید فوقالعاده سنگینی برای آنهاست و از اینرو میفرمایند که به خدا قسم، من به گونهای با این افراد مقابله میکنم که هیچ راهی برای برونرفت از آن گرفتاری که برای خود ساختهاند، نداشته باشند و بدانند که با تمام توان با آنها برخورد میکنم. در ادامه خطبه نیز میفرمایند که ای مردم شما در روز بیعت با شور اشتیاق خاصی به سوی من آمدید و شما خود مشتاق این بیعت بودید و من مشتاق این نبودم که مقام و جایگاهی را از آن خود کنم و اینگونه بود که ایشان به مردم یادآوری کردند که آنها خود مشتاق چنین بیعتی بودند.
وی در پایان بیان کرد: در ادامه نیز خطاب به خداوند میفرمایند که خدایا پیش از اینکه جنگ آغاز شود من به این افراد فرصت درنگ و تأمل دادم اما این افراد نعمت صلح و آرامش را نپذیرفتند و عافیت را رد کردند و در نهایت نیز جنگ و خونریزی را ترجیح دادند و این جنگ را به راه انداختند.
انتهای پیام