تدبیر چاره‌ساز سبط اکبر پیامبر(ص) برای نجات امت اسلام
کد خبر: 4093438
تاریخ انتشار : ۳۰ مهر ۱۴۰۱ - ۰۹:۰۸

تدبیر چاره‌ساز سبط اکبر پیامبر(ص) برای نجات امت اسلام

حسن‌بن علی(ع) را باید بزرگ‌ترین مبتکر تاریخ شیعه و اسلام معرفی کرد، چراکه عبور از شرایطی به‌ شدت پرتلاطم و تغییر «استراتژی تهاجم» به «استراتژی نرمش و تدافع» یک چرخش بسیار دشوار و مخاطره‌آفرین است.

صلح امام حسن(ع)

بیست و ششم ربیع‌الاول، سالروز صلح تاریخی امام حسن(ع) با معاویه است. متن زیر یادداشتی از مرضیه محمدزاده، پژوهشگر تاریخ اسلام با موضوع صلح امام حسن(ع) است که در آن به اهمیت این صلح با وجود مخاطرات و دشواری‌های آن و تغییر استراتژی امام در دفاع از دین پرداخته است که تقدیم مخاطبان می‌شود:

دوران کوتاه قریب به پنج سال خلافت امیرالمؤمنین علی(ع) که بازگشتی موقت و کوتاه به مبانی مشروعیت دینی است نمی‌توانست خلأ بیست و پنج ساله فاصله گرفتن با نظام ارزشی زمان پیامبر اکرم(ص) را پر کند. علی‌رغم همه کوشش‌هایی که آن حضرت در این راه کرد، نتوانست موفقیت مورد نظرش را تحصیل کند، چراکه همین بیست و پنج سال فاصله، باعث اتفاقات بسیاری شده بود. نه‌فقط جریان سنت‌باور، اقتدارش را توسعه داده بود، بلکه پیروزی‌های چشمگیر میادین نبرد خودبه‌خود مشروعیت آن را هم تضمین کرده بود؛ به‌طوری‌که حتی بر حلقه معدود شیعیان اولیه تأثیر گذارده و بعضی از آنان را متمایل به جریان حاکم ساخته بود.

چرخش شخصیت‌های برجسته‌ای چون طلحه و زبیر از مصادیق بارز این مدعاست. اصولاً جامعه‌ای که اکثریت قریب‌ به‌ اتفاق آن در دو سال آخر رسالت پیامبر(ص) به دین جدید گرویده بودند و اکثریت بزرگ‌تری که پس از آن حضرت، قبول اسلام کرده بودند نمی‌توانستند به‌سادگی دست از سنت‌های چندین صدساله و بلکه هزاران‌ساله خود بشویند؛ و نهایتاً با پیروزی اقتداری که ریشه‌های مشروعیتش را در سنت جستجو می‌کرد، به پایان رسید.

به‌زودی معلوم شد که «استرتژی تهاجم» بر جریان سنت‌گرا نمی‌تواند به‌تنهایی موجب حذف آن یا حتی بیرون کردن آن از صحنه شود. شکایت‌های مکرر علی(ع) از پیروانش ـ علی‌الخصوص مردم کوفه و عراق ـ در دو سال آخر خلافتش مبیّن این واقعیت است که آن حضرت حتی در بسیج کسانی که خود زمینه اقتدار سیاسی‌اش را فراهم کرده بودند با مشکلات جدی روبه‌رو شد.

امام(ع) در خطبه‌ای فرمود: «ای مردمی که وقتی دستور می‌دهم اطاعتم نمی‌کنید و وقتی دعوت می‌کنم اجابتم نمی‌نمایید! شما را به خدا قسم، آیا دینی نیست که شما را جمع و متّحد سازد؟ غیرتی نیست که شما را به تلاش اندازد؟ آیا تعجب نیست که معاویه بیابان‌گردانِ جاهل را بدون پول فرامی‌خواند و او را متابعت می‌کنند و من شما را دعوت می‌کنم درحالی‌که باقی‌مانده اسلام هستید اما نسبت به هیچ‌یک از دستورات رضایت‌بخش من رضایت نمی‌دهید و علیه هیچ امر مورد خشم من فراهم نمی‌آیید. تنها چیزی که دوست دارم ملاقات کنم، مرگ است». (نهج‌البلاغه، خطبه ۱۸۰)

با شهادت امام علی(ع) راه برای تحقق آرزوهای جاه‌طلبانه معاویه هموار شد. شرایط مساعدی که به‌صورت ضعف و ناتوانی مردم مدینه و بخش باقیمانده پرهیزکار جامعه و طبیعت دودِل هواداران عراقی امام حسن(ع)، همراه با ویژگی‌های مکارانه معاویه، این کار را برای او آسان‌تر می‌ساخت تا شیوه‌ای را که پس از مرگ عثمان برای دسترسی به خلافت، برای خود و طایفه‌اش ابداع کرده بود، کامل نماید. اعلام خلافت حسن(ع) از سوی مردم عراق و تأیید ضمنی آن از ناحیه مردم حجاز، یمن و فارس، زنگ خطر بزرگی برای معاویه به صدا در آورد. به‌ محض آن که خبر انتخاب امام حسن(ع) به معاویه رسید، اولاً آن را تقبیح کرد و در سخنان و نامه‌هایش تصمیم راسخ خود را به سرکشی و عدم شناسایی حسن(ع) به‌عنوان خلیفه اعلام داشت و ثانیاً تعداد زیادی از عوامل و جاسوسان خود را به‌منظورِ برانگیختن مردم علیه امام حسن(ع) به‌سویِ عراق گسیل داشت و بالأخره با تمام نیرو عازم جنگ با خلیفه برحق مسلمانان شد.

امام(ع) نیز آماده دفاع شد و مردم را به‌منظورِ جنگ علیه معاویه تشجیع کرد و سخنرانی نموده و از آنها خواست تا به ارتش ملحق شوند و تمام راه کوفه تا مدائن را با همه تدارکات لازم جنگی طی کرد، اما با موضع خائنانه مردم عراق و با استفاده موفقیت‌آمیز جاسوسی و سیاست‌بازی معاویه مجبور به صلح شد. امام(ع) در سخنرانی خود در کوفه دلایل خود را به کناره‌گیری از خلافت علاوه بر جاه‌طلبی و عصیان معاویه، موضع ناپایدار و غیر قابل اعتبار و خائنانه حامیانش توصیف می‌نماید.

اکنون پرچم‌دار جریان دین‌باور که از امتیاز برجسته رهبری الهی و قداست موروثی هم برخوردار بود، تغییری بنیادین در استراتژی کلی خود به‌وجود آورد. نرمش تاریخی حسن‌بن علی(ع) همان چرخش در استراتژی بود که با استادی و مهارت تمام صورت گرفت و به این لحاظ حسن‌بن علی(ع) را باید بزرگ‌ترین مبتکر تاریخ شیعه و اسلام معرفی کرد، چراکه عبور از شرایطی به‌شدت انقلابی و پرتلاطم و تغییر «استراتژی تهاجم» به «استراتژی نرمش و تدافع» یک چرخش یک‌صد و هشتاد درجه‌ای بسیار دشوار و مخاطره‌آفرین است. این چرخش سریع هرچند به شیعیان شوک بزرگی وارد کرد، اما درواقع، اساسی برای تغییر شکل مبارزه بود.

امام حسن(ع) به‌خوبی دریافته بود که شمشیر تهاجم بر اقتدار سنتی، به‌شدت کُند شده است و اگر با این شمشیر تخاصم ادامه یابد هر آینه ممکن است اصل و اساس دین را به مخاطره افکند. هم از این‌رو مصلحت را در ترک مخاصمه دید تا فرصت بهره‌برداری از حربه‌هایی نو را برای مدافعان اقتدار الهی فراهم آورد. هرچند این اقدام او نوعی قربانی کردن خویشتن بود، اما او ترجیح داد که خود این قربانی بزرگ باشد تا اصل اسلام. این فداکاری بزرگ از «سبط اکبر» امامی ساخت که مکرر در مکرر به قربانگاه زخم زبان و نیش قلم متفکران و حتی محبان خود در نسل‌های بعد رفته است.

این‌گونه ضایعات برای آن تغییر عظیم استراتژیک تا حدودی هم طبیعی است. هرچند اقتدار دینی اعتبار خود را از پایبندی به اصول و وراثت می‌گیرد، اما مناسب‌ترین بستر رشد آن مظلومیت است. شاید یکی از دلایل مهم تغییر استراتژی همین موضوع باشد. پس از صلح امام حسن(ع) اقتدار سنتی از سلاحی که به‌واسطه تبلیغات وسیعش پیرامون خونِ ریخته‌ شده عثمان به آن مجهز شده بود خلع و عملاً این سلاح در اختیار طرف مقابل قرار گرفت.

امام حسن(ع) با درک عمیقی که از اوضاع و احوال داشت، به تغییر استراتژی تعارض دین با سنت جاهلی پرداخت به‌نحوی‌که معارضه دین با سنت را به‌نفع دین بیمه کرد. امام حسن(ع) توانست با هنرمندی و فراست تمام به تغییر استراتژی مبارزه دین با ارزش‌های منحط جاهلی با حفظ اصل دین، بزرگ‌‌ترین خدمت را به تاریخ اسلام بنماید. به‌ این‌ ترتیب، شرایط برای فراهم آوردن زمینه رشد اقتدار دینی فراهم شد. تحکیم و تثبیت این مظلومیت به‌طوری‌که بتواند تا اعماق وجود و زوایای وجدان انسان‌ها نفوذ کند. با قیام امام حسین(ع) و شهادت آن حضرت امکان‌پذیر شد.

انتهای پیام
captcha