«مشارکت اجتماعی» در رشد فرهنگ حجاب جایگاه ویژه‌ای دارد
کد خبر: 4103220
تاریخ انتشار : ۱۰ آذر ۱۴۰۱ - ۰۷:۵۰

«مشارکت اجتماعی» در رشد فرهنگ حجاب جایگاه ویژه‌ای دارد

یک دکترای مطالعات زنان گرایش حقوق زن در اسلام با بیان اینکه در رشد فرهنگ حجاب «مشارکت اجتماعی» از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است، گفت: افراد جامعه، سازمان‌ها و گروه‌های غیردولتی باید برای رشد فرهنگ عفاف و حجاب به صورت همگانی بسیج شوند.

همایش زنان

زن در نگاه اسلام از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است چراکه تحکیم بنیان خانواده در برابر تهاجمات وظیفه اصلی یک زن مسلمان است. از طرفی عفاف و حجاب در راستای این تحکیم به زنان امر شده است تا امنیت روانی او را در برابر بسیاری از هجمه‌ها حفظ کند. زن از منظر اسلام می‌تواند باعث رشد و تعالی خانواده خود باشد. از همین رو نگرش و نگاه اسلام به منزلت زنان، نگاهی عزتمندانه است.

با توجه به اتفاقات اخیر و هجمه به مسئله حجاب در کشور ایکنای قزوین، به سراغ فریبا پروینیان، دکترای مطالعات زنان گرایش حقوق زن در اسلام رفته تا پاسخ برخی از سؤال‌ها را از این متخصص جویا شود.

ایکنا ـ رشد فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه از چه راهی ممکن است؟

آنچه نقش اساسی را در رشد فرهنگ عفاف و حجاب ایفا می‌کند، «مشارکت اجتماعی» به معنی دخالت دادن و سهیم کردن همه افراد جامعه، سازمان‌ها و گروه‌های غیردولتی به این حوزه است. درواقع رشد فرهنگ عفاف و حجاب نیاز به یک بسیج همگانی دارد. ناگفته نماند که جلب مشارکت عمومی در راستای رشد فرهنگ حجاب و عفاف؛ راهبردهایی را دارد که ازجمله این راهبردها آگاه‌سازی، اقناع عمومی و نهادینه کردن ارزش‌های دینی است. اصلاح نگرش و تقویت باورهای دینی فرزندان، اصلاح نگرش نوجوانان و جوانان نسبت به خداوند، انسان و همچنین دنیا و آخرت می‌تواند در این امر مؤثر باشد.

قرن جدید، قرن تحول و دگرگونی ارزش‌هاست، امروز شاهدیم ارزش‌های وارداتی جایگزین ارزش‌های ملی، بومی و دینی ما شدند. اگر یک‌زمان کمک به همنوع ارزش بود، امروز بی‌تفاوتی نسبت به دیگران یک‌رویه اجتماعی شده است. بنابراین احیای ارزش‌ها و هنجارهای اصیل دینی و بومی و تطبیق آن با نیازها و اقتضائات روز امری مهم است که باید دستگاه‌های متولی به آن توجه داشته باشند.

ایکنا ـ علت از بین رفتن ارزش‌ها و یا تغییر آن‌ها چیست؟

یکی از دلایل اصلی از بین رفتن ارزش‌ها و هنجارها، ناتوانی در انطباق با وضعیت جدید و ناکارآمدی در پاسخگویی به نیازهای مخاطبین است؛ بنابراین ابتدا باید متولیان امر فرهنگ بتوانند با تدابیر مناسب از شکاف بین نسلی پیشگیری کنند.

آگاه‌سازی عمومی نیز تأثیر مهمی در اقناع‌سازی آحاد جامعه دارد. بسیاری از شهروندان از آثار و عواقب بدحجابی و بی‌عفتی بی‌خبرند، راه‌های اجتناب از آن را نمی‌دانند و آسیب‌ها را نمی‌شناسند. استفاده از رسانه‌ها، مساجد و مدارس می‌توانند در این زمینه مؤثر باشند. نباید در این راه خواسته‌ها و نیازهای جوانان را فراموش کرد، چراکه جوانان قشری هستند که در تحقق جلب مشارکت عمومی مؤثرند. به‌عنوان‌مثال اگر می‌خواهیم حسن اعتماد جوانان را نسبت به سیاست‌هایی که در امر حجاب و عفاف تدوین می‌شود، جلب کنیم، باید با زبان جوان با آن‌ها صحبت کنیم. از طرفی مجریان تبیین عفاف و حجاب نیز باید آموزش‌دیده، متخصص و آگاه و به‌روز باشند.

قطعاً در کنار اقناع‌سازی جوانان نیاز داریم که گروهی با شناخت و اشراف کافی بر عملیات روانی حریف، القائات ضد عفت و اخلاق عمومی را خنثی کنند. متأسفانه تبلیغات مسمومی در لایه‌های زیرین جامعه نسبت به عفاف و حجاب جاری است و این تبلیغات برای جوانان ما جذابیت دارد، امروز شاهدیم برخی نوجوانان شرارت و قلدری را نشان جسارت می‌دانند.

متأسفانه در تهاجم فرهنگی اتفاقی که می‌افتد، این است که تلاش می‌شود، الگوهای هنجارمند نیازهای جوانان به‌هم‌ریخته شود لذا دولت باید تلاش کند تا به نیازهای اولیه جوانان پاسخ داده شود. به‌عنوان‌مثال ازجمله نیازهای اولیه جوانان نیاز جنسی است. لذا دولت موظف است شرایط ازدواج و تأمین نیازهای اولیه برای تشکیل زندگی را برای جوانان فراهم کند. علاوه بر این باید مسئولان فرهنگی با ارائه حد متعال پوشش، حد متعادل تفریح، حد متعادل مصاحبت و دوستی به جوانان الگو ارائه دهند تا جوان ما به دنبال الگوهای دیکته شده غربی نروند.

ایکنا ـ نظر شما در خصوص تبرج چیست؟

گرایش به تبرج اگر جهت‌دهی نشود جامعه را گرفتار ابتذال می‌کند. به همین دلیل نیاز است که دستگاه‌های متولی با جدیت روی کار آیند تا مانع بسیاری از ناهنجاری‌ها شوند و اگر نسبت به این موضوع آن‌طور که بایدوشاید توجه نشود، حضور زن در اجتماع، حضور جنسی می‌شود نه حضور مؤثر در تعاملات اجتماعی و کارساز.

در این راستا نباید از توانمندسازی فردی و اجتماعی افراد جامعه چشم‌پوشی کرد. برای مثال امربه‌معروف و نهی از منکر، غیررسمی‌ترین نوع نظارتی است که توسط خود افراد جامعه و مردم عادی صورت می‌گیرد. در جامعه اسلامی مردم موظفند در محیط خود، دیگران را به معروف دعوت و از منکر نهی کنند. امربه‌معروف و نهی از منکر به‌عنوان دفاع مشروع شخصی یاد می‌شود که نهادینه کردن آن، سد مستحکمی را درباره طغیان سیل کج‌روی‌ها ایجاد می‌کند.

ایکنا ـ به نظر شما روش‌های آموزشی و فرهنگ‌سازی در جامعه ایران دارای چه آسیب‌هایی است؟

متأسفانه اغلب روش‌هایی که برای تبیین عفاف و حجاب شکل می‌گیرد، مقطعی هستند. عدم ثبات در اجرا و بی‌توجهی به ظرفیت‌های اجرایی موجود و ابهام در خط و مشی، اغلب معیار دقیق ارائه نمی‌شود.

نداشتن خلاقیت و نوآوری، شعاری بودن به جای عملی بودن روش‌ها، تأکید بر روش‌های سلبی به جای ایجابی، سلیقه‌ای عمل کردن، بی‌توجهی به نظرات گروه‌های تأثیرپذیر؛ بی‌توجهی به ارزش‌ها و باورهای دینی در تدوین خط و مشی آموزشی، شعار به‌جای عمل در میان مجریان فرهنگ‌ساز و البته بی‌کفایتی و نالایقی مدیران فرهنگی از ضعف‌هایی است که در امر فرهنگ‌سازی حجاب و عفاف می‌توان به آن اشاره کرد.

ایکنا ـ آیا نابسامانی‌های حوزه عفاف و حجاب به دلیل کم‌توجهی به ابعاد روان‌شناختی و جامعه‌شناختی است؟

حجاب؛ گویای انتخاب یک عقیده است. هر انسانی عقیده و مرام را با ۲ خصیصه «شناخت» و «انتخاب» برمی‌گزیند؛ به آن می‌بالد و بر اساس آن زندگی می‌کند و تمامی رفتارهای خود را بر اساس آن شکل می‌دهد. هرچقدر شناخت و اختیار انسان، عمیق‌تر باشد، عقیده او نیز پایدارتر است. حجاب محصول شناخت و بینش‌هایی است که «زن» از هستی خود، انسان بودن خود، روابط اجتماعی و چگونگی تکامل و رشد صحیح خود دارد. او باید به این باور برسد که باحجاب، پوشش و عفت خود، سیر معنوی جامعه را سرعت می‌بخشد. زنان ما باید به این نگرش برسند که عدم پوشش اسلامی؛ نگرش شی‌ء انگاری به زن را گسترش می‌دهد و موجب سلب امنیت از او می‌شود و شخصیت او را زایل می‌کند.

زنی که مجبور باشد هرروز ساعاتی را در جلوی آینه صرف کند تا در اجتماع مورد تأیید چشمان هرز باشد؛ این زن وحدت روانی خود را از دست می‌دهد. وقتی زن بدون حجاب در اجتماع مردان نامحرم حاضر می‌شود، به‌آسانی تحت تأثیر روانی و عاطفی مردان قرار می‌گیرد و درنتیجه با از بین رفتن وحدت روانی، دچار اضطراب و آشفتگی می‌شود.

در اجتماع کم نیستند مردان بیماردلی که به جهت نداشتن تربیت صحیح انسانی، به دنبال فرصتی هستند تا زنان را مورد سوءاستفاده‌های جنسی قرار دهند و یا حداقل مردانی که زمینه‌های انحرافی در آن‌ها وجود دارد، و به تعبیر قرآن «فِی قَلْبِهِ مَرَض؛ بیماردل هستند.» (احزاب: ۳۲) با دیدن کوچک‌ترین محرک جنسی، عنان اختیار را از کف داده و نسبت به زنان بی‌حرمتی روا می‌دارند؛ چرا به‌عنوان یک انسان آزاده اجازه چنین گستاخی به او بدهیم.

اگر زنان بد پوشش صادقانه با هم‌جنسان خود صحبت کنند قطعاً اقرار خواهند کرد که در اجتماع بارها مورد بی‌مهری و بی‌توجهی قرارگرفته‌اند و یا تحقیر شده‌اند و بیش از دیگران در معرض ناراحتی‌ها و مشکلات روانی قرار می‌گیرند و سلامت روانی خود را از دست می‌دهند. چراکه بی‌حجابی حریم او را می‌شکند و به هر بی‌لیاقتی اجازه ورود به حریمش را می‌دهد. نگاه مردان هیز در عین اینکه آن‌ها را می‌ستاید، آزار هم می‌دهد. نگاه هوس آلود مردان به همان اندازه که تحسین است، توهین هم هست. طبیعتاً هر دختر باشرف و باعفتی از اینکه مردان نگاه جنسی به او داشته باشند احساس بدی خواهد داشت و سعی می‌کند خود را بپوشاند.

ایکنا ـ تفاوت راهکار اجبار در برابر مدل روان‌شناختی ترویج حجاب چیست؟

روش اقناعی از طریق تعامل، آموزش و آگاه‌سازی در تحقق جلب مشارکت می‌تواند مؤثر باشد چراکه روشی است پایدار، عمیق و کم‌هزینه و فاقد واکنش احتمالی است. بنابراین باید با تدابیر علمی و عملی هر چه بیشتر روی این روش سرمایه‌گذاری کرد.

استفاده از ابزارهای سلبی و تهدیدی به‌جای ابزار ایجابی و تشویقی خود یکی از آسیب‌های جدی و یک از موانع اجرایی شدن قانون حجاب در جامعه است. راهکارهایی مبتنی بر اجبار یا تشویق بدون تلاش برای تغییر نگرش؛ مانع مشارکت افراد جامعه خواهد شد لذا بایستی از تحلیل‌های واقع‌گرایانه و نظرات گروه‌های ذی‌نفع بهره گرفت تا زمینه مشارکت بیشتر افراد جامعه فراهم شود. به جای استفاده از سیکل تغییر اجباری برای تغییر نوع پوشش افراد بر سیکل تغییر مشارکت جویانه تأکید بیشتری شود زیرا نتایج حاصل از آن پایدارتر خواهد بود. البته یکسری از افراد برهنگی را می‌پسندند و هیچ منطقی را برنمی‌تابند و گوششان بدهکار سخن حق نیست و به هیچ روشی تمکین نمی‌کنند. وظیفه نهادهای نظام ازجمله قوه قضا این است که پاسدار حاکمیت اسلام در جامعه باشد و با مظاهر فساد در جامعه برخورد کند و مانع شیوع آن شود.

متأسفانه امروز با پدیده مخرب حجاب‌گریزی یا حجاب ستیزی روبه‌رو هستیم. مسئولان فرهنگی ما سستی در پیش گرفتند در حالیکه بی‌حجابی و بی‌عفتی به شدت در کم‌رنگ کردن حضور اسلام در عرصه جامعه اثر دارد و «برهنگی» مساوی خارج شدن نظام اسلامی از مسیر اصلی خودش است.

انتهای پیام
captcha