یکی از آثاری که در سیوپنجمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان اصفهان به روی پرده میرود، فیلم «قهرمان من» با موضوع ازخودگذشتگی پزشکان و پرستاران در روزهای شیوع کرونا و همراهی خانوادههای آنهاست.
این فیلم روایتگر دختربچهایست که پدرش را از دست داده و مادری پرستار دارد. در روزهایی که ابتلا به کرونا در کشور به اوج خود رسیده بود، مادر میخواهد به بیمارستان برود و دخترش فرشته را برای مدتی به زادگاهشان در روستا میبرد تا او را به پدربزرگش بسپارد. چالشهای برقراری ارتباط میان فرشته با پدربزرگ و همچنین سختی کار پرستاری در دوران کرونا، دو مسئلهایست که به طور موازی در فیلم به آنها پرداخته میشود.
مستند داستانی را میتوان قالب مناسبتری برای تعریف این فیلم در نظر گرفت. عمده بازیگران «قهرمان من» بهخصوص در لوکیشن روستا از سالمندان و اهالی قهدریجان هستند و دیالوگهایشان نیز مطابق گفتوگوی روزمره آنهاست. در این راستا، توجه به ادبیات بومی آن منطقه را میتوان از محاسن فیلم به شمار آورد. در مقابل، پوشش بازیگران چنگی به دل نمیزند و نمیتوان صرفاً با تکیه بر توجه به لباس محلی، کجسلیقگی در فرم را نادیده گرفت؛ زیرپوش سوراخ و بدرنگ پدربزرگ و شلوار دوستش که در همه سکانسها کش آن برگشته است، از مصادیقی هستند که بار طنز ندارند و زیبایی لباسهای محلی را نیز زیر سؤال میبرند.
در باب شخصیتپردازی پدر خانواده که یکی از شهدای سلامت بوده نیز بسیار ضعیف عمل شده است. با اینکه پدر فرشته از دنیا رفته، اما فقط در دو سکانس، اشاره کوتاهی به شغل و جای خالی او میشود و سکانسهای دیگر، لجبازی فرشته را برای نرفتن بر سر مزار او نشان میدهد. با اینکه مخاطب در پایان فیلم درباره ارتباط فرشته و پدرش به دنبال نتیجه مشخصی است، اما این موضوع رهاشده باقی میماند.
در خصوص محتوا در دقایق پایانی با سکانسی غیرمنطقی مواجه میشویم که برای مخاطبان نوجوان نیز جای تعجب داشت و در نشست خبری به آن اشاره کردند؛ صحنهای که فرشته برای دیدار مادرش به بیمارستان میرود و با مارش سربازان و پرستارانی مواجه میشود که گل در دست دارند و برای استقبال از او به خط شدهاند. گریههای فرشته و چینش وقایع این تصور را در ذهن مخاطب قطعی میکند که مادر او نیز به علت کرونا فوت شده است، در حالی که در ادامه خلاف آن ثابت میشود. با اینکه کارگردان در نشست خبری فیلم سعی داشت این سکانس را با تکیه بر نمونهای عینی جلوه دهد، اما به هر طریق نمیتوان روند غیرمنطقی و حزن بیش از حد آن را نادیده گرفت.
زهرا مظفریفرد
انتهای پیام