حجتالاسلام والمسلمین محمد شهبازیان، استاد و پژوهشگر حوزه علمیه در زمینه عرفانها و مکاتب نوظهور، در گفتوگو با ایکنا، با اشاره به حوادث چند روز عراق و نقش سیدمحمود صرخی در ماجرای حمله به کنسولگری ایران در کربلا، گفت: صرخی به لحاظ مسائل پژوهشی در مجموعه پژوهشهای فرق انحرافی در ایران جایگاهی ندارد؛ زیرا چندان مطرح نبوده و فقط برخی کارشناسان که تحقیقات جزئی داشتهاند به این فرد هم پرداختهاند.
وی افزود: او فارغالتحصیل رشته مهندسی از دانشگاه عراق در دوره صدام است و با پسر صدام هم ارتباط داشت. در آن دوره صدام برخی از افراد مستعد در دانشگاه را که میتوانستند در زمینه مباحث مذهبی اقداماتی انجام دهند به حوزه میفرستاد تا مباحث مهدویت، امامت و اعتقادات شیعه را تحتالشعاع قرار دهند.
نفوذ برای انحراف و درگیری داخلی
شهبازیان با بیان اینکه سیاستهای استکباری انگلیسی و غیر آن که از قدیم در عراق فعال بوده، در این زمینه نقشآفرین است، تصریح کرد: سیاست انگلیسی از گذشته به دنبال این بوده و هست که خوددرگیریهای مذهبی و درگیری شیعه و سنی را در عراق ایجاد کند که نمونه بارز آن تکفیر مذاهب دیگر از سوی افراطیون است.
این استاد حوزه ادامه داد: از جمله افرادی که در دوره حزب بعث جذب حوزه شدند، احمد اسماعیل بصری ملقب به حسن البصری، حیدر مشتت معروف به السید ابی عبدالله حسین قحطانی، فرقههای سلوکیه و مولویه، گرعاوی و سیدصرخی هستند؛ این افراد از نشانشدهها بودند که مدعی حضور در درس آیت الله سیدمحمد صدر هستند.
وی افزود: آیتالله صدر(پدر مقتدا صدر) دارای موقعیت اجتماعی و سیاسی برجستهای در عراق بوده و در زمینه مهدویت هم موسوعه مهدویت را نوشت که جزء معدود عالمانی است که دست به این کار علمی زدهاند، اما عدهای از جمله افراد مذکور ضمن بهرهگیری از تبلیغات، از شاگردی ادعایی این مرجع برجسته سوءاستفاده کرده و خود را در جامعه عراق مطرح کردند و پیروانی به دست آوردند.
از ادعای شاگردی تا پیوند با امام زمان(عج)
شهبازیان با بیان اینکه صرخی هم از موقعیت مرحوم صدر استفاده کرد، اضافه کرد: او فردی است که سواد چندانی ندارد، ولی با برخی ادعاها مانند ملاقات با امام زمان(عج) و ادعای اینکه امام زمان(عج) با خواهر او ازدواج کرده، موقعیت خود را تحکیم کرد و متعاقب آن، برخی مریدانش او را سیدحسنی نامیدند؛ در حالی که گفته میشود اساساً در شیعه بودن او هم تردید وجود دارد.
این پژوهشگر عرصه مهدویت و عرفانهای کاذب با بیان اشاره به مبارزه صرخی با فرقههای دیگر، اظهار کرد: برای نمونه او با حسن البصری ادعای مباهله داشته است و حتی کتابی علیه فرقه یمانی عراق نوشت و آرام آرام در محافل مریدانی جذب کرد. صرخی و دیگر مدعیان مهدویت در عراق حرکتهای مسلحانه هم داشته و دارند؛ از جمله گرعاوی در سال 2008 به پلیس عراق و دفاتر برخی مراجع حمله کرد و شکست سختی خوردند. همچنین حسن البصری هم که قصد عملیات داشت شکست خورد؛ صرخی نیز دو حرکت مسلحانه اینچنینی داشته و با شرطه عراق و نیروهای آمریکایی درگیر شده است.
ماهی گرفتن از آب گلآلود
وی افزود: در تحولات امروز عراق هم حزب بعث، هم حسن البصری و الصرخی و دیگر مدعیان از آب گلآلود ماهی میگیرند و بر ضد نظام حاکم بر عراق فعالیت دارند. در این فضا با هدایتهایی که از سوی مخالفان ایران صورت میگیرد به ساختمان کنسولگری ایران در کربلا هم حمله کرده و شعارهایی بر ضد قاسم سلیمانی و ایران سر میدهند و حتی علیه حشدالشعبی هم موضع دارند.
شهبازیان با بیان اینکه مرحوم صدر از عالمان برجستهای بود که از انحرافات در زمینه مهدویت نهی و نفی میکرد، ابراز کرد: این افراد از وجهه خوب علمایی مانند ایشان در عراق بهره بردند، همان طور که در ایران برخی افراد در ابتدای مطرح شدن امام(ره) میگفتند که ایشان، همان امام زمان است، چون موقعیت اجتماعی و سیاسی ایشان اقتضاء میکرد تا برخی افراد برای کسب وجهه اجتماعی از این حرفها بر زبان بیاورند.
شهبازیان تصریح کرد: از طرف دیگر جامعه عراق، به لحاظ فرهنگی، سیاسی و اجتماعی آشفته و دارای گسستهای زیادی است، به گونهای که به راحتی برخی افراد در خیابانهای نجف و کربلا میتوانند مدعی مرجعیت شوند و قانون اساسی عراق هم با فعالیتهای فرقهای تا جایی که مسلحانه نباشد، مخالفتی ندارد و حساسیت به خرج نمیدهد و فشارهای اقتصادی، فقر و درگیریهای نظامی و سالها فشار حکومت بعث هم سبب شده تا مردمی کم تحمل باشند و حوادث اخیر میتواند در این راستا باشد.
چند قاعده در مورد همسر و فرزندان احتمالی امام زمان(عج)
این استاد حوزه علمیه در پاسخ به این پرسش که چرا برخی افراد جذب این گروههای مدعی ارتباط با امام میشوند؟ مگر وضعیت امام از جهت داشتن زن و فرزند و ... روشن نیست؟ اضافه کرد: در این زمینه چند قاعده و اصل وجود دارد؛ اول اینکه امام عسکری(ع)، فرزندی جز امام مهدی نداشتند، بنابراین ادعای ازدواج برخی با خواهر امام زمان(عج) منتفی است.
شهبازیان گفت: قاعده دوم اختلاف در داشتن همسر برای امام است و عدهای معتقدند که امام همسری ندارند و بنده هم با این دیدگاه موافقم، ولی به فرض اینکه قائل به این باشیم که امام(عج) دارای همسر و فرزند هستند، باز هم چند فرض دیگر پیش میآید؛ اول اینکه فردی که مدعی همسر و فرزند امام است، باید این ادعا را ثابت کند و ولو اینکه ثابت کرد ممکن است کسی فرزند و همسر امام باشد، ولی فرد خوبی نباشد؛ همان طور که برخی فرزندان انبیاء و ائمه(ع) این طور بودند، لذا هیچ مسئولیت و وظیفهای در برابر آنان نداریم.
وی تأکید کرد: تنها وظیفه دینی و شرعی که داریم، تبعیت از امام زمان(عج) است، پس اولاً در داشتن فرزند و همسر برای امام تردید وجود دارد؛ ثانیاً این افراد باید مدعای خود را ثابت کنند و ثالثاً در صورت اثبات هم ما وظیفه دینی در قبال آنان نداریم و انشاءالله وقتی امام(عج) بیایند روشن خواهند کرد که نمایندگان ایشان چه کسانی هستند و ما از چه کسانی باید تبعیت کنیم.
شهبازیان در پایان بیان کرد: البته روایات در دوره غیبت ما را به فقهای واجد شرایط که تقوا و ورع در رأس آن شروط است، امر کردهاند، کسانی که از هوای نفس تبعیت نمیکنند و علوم اهل بیت(ع) را به خوبی مسلط هستند که امروز نظام مرجعیت بر این اساس مبتنی است.
اطلاعات بیشتر در مورد صرخی
یادآور میشود، سیدمحمد بن عبدالرضا بن محمد الصرخی، متولد کاظمین و روحانینمایی است که پس از سقوط رژیم منحله بعث سابق عراق برای اولین بار با لباس روحانیت در ملأعام ظاهر شد و ضمن اعلام مرجعیت و معرفی خود به عنوان مرجع اعلای شیعیان، مدعی ارتباط با امام زمان(عج) شد. البته برخی شایعات نیز وجود دارد که گفته میشود نام اصلی وی محمود التميمی از عشایر سنیمذهب بنیتميم در استان ديالى عراق است.
وی همچنین مدعی شده که از شاگردان آیتالله سیدمحمد باقر صدر و سیدمحمد صادق صدر بوده که البته این ادعا از سوی دیگر شاگردان این دو مرجع عالیقدر شهید، مانند حضرت آیتالله سید کاظم حائری که چندین سال است از عراق به ایران هجرت کرده و در قم سکونت دارد و پدر معنوی جنبش صدر عراق به شمار میرود، تکذیب شده است.
او که پس از ظاهر شدن به سرعت مورد توجه رسانههای خبری جهان به ویژه رسانههای ضدایرانی و ضدشیعی قرار گرفت، در مدت زمان بسیار کوتاهی با نام سید حسنی شهرت یافت. چند روز پس از اولین ظهور وی، او اظهارات شدیداللحنی علیه نیروهای آمریکایی بیان کرد و آنان را اشغالگر خواند و خواستار خروج فوری اشغالگران از عراق شد. دو روز پس از اظهارات ضدآمریکایی الصرخی، هوادارانش با حمله به تعدادی از نیروهای آمریکایی موفق شدند 3 نفر را بکشند. بلافاصله پس از آن عملیات نیروهای آمریکایی به کمک ارتش عراق به دفتر او حمله کردند، اما وی پیش از آن ناپدید شده بود.
از آن زمان تا سال گذشته، یعنی نزدیک به 4 سال از الصرخی خبری نبود. شایعات در مورد محل پنهان شدن وی افزایش یافت. برخی میگفتند به لبنان فرار کرده، زیرا در آنجا رؤیت شده، اما عدهای دیگر معتقد بودند در مناطق جنوب عراق پنهان شده است. پیروانش معتقد بودند که او غیبت کرده و نزد امام زمان رفته است.
برخی اسناد و اطلاعات موجود درباره الصرخی حکایت از آن دارد که وی در اواسط دهه نود قرن گذشته میلادی (حدود سال 1984) دانشجوی رشته مهندسی در یکی از دانشگاههای بغداد بوده است. گفته میشود وی مدتی از همکلاسیهای دوران دانشجویی عدی، فرزند صدام دیکتاتور سابق عراق، بود و در همان زمان عضو حزب بعث شد و به یکی از دوستان نزدیک عدی مبدل شد.
در همان زمان او در پارتیهای مختلطی که از سوی عدی برگزار میشد شرکت میکرد و حتی تصاویری از رقصیدن وی در این مراسمها وجود دارد. با وجود این او در مجالس و محافل مختلف خود به گونههای مختلف مدعی ارتباط با امام زمان(عج) شده است. از جمله ادعاهای عجیب وی این است که امام زمان(عج) با خواهر او ازدواج کرده و داماد خانوادگی آنها شده است.
دفتر الصرخی در 7 شوال 1432 بیانهای رسمی صادر کرد و در آن به طور مستقیم مدعی شده بود که الصرخی با امام زمان(عج) دیدار داشته و دستوراتی برای چگونگی فعالیت دریافت کرده است. او همچنین گروهی به نام شبکه امام زمان برای اعدام تأسیس کرد و مدعی شده که امام زمان از مراجع تقلید حاضر رضایت ندارد، از همین رو فتوای اعدام مراجع تقلید را صادر کرد.
ناگفته نماند، بررسیهای انجام شده در مورد کتابها، تألیفات و دست نوشتههای الصرخی نشان میدهد که او نه تنها برای اعلم بودن در مرجعیت دارای علم نیست بلکه کمترین اطلاعات در زمینه علوم دینی را دارد، زیرا مطالعه نوشتههای وی نشان میدهد که او بسیاری از مطالبش را به طور کامل و صد درصد از کتب دیگر علما و مراجع به ویژه حضرت آیتالله خوئی(ره) به سرقت برده است.
یادآور میشود، الصرخی و هوادارانش او را بالاتر و حتی برابر با دیگر مراجع شیعه میدانند و میگویند که برای مثال، اگر آیتالله الصرخی با آیتالله سیستانی در یک سطح علمی باشند، باز هم او به دلیل عرب بودن از ایشان اعلمتر است! همین امر باعث شده همواره در کنار نام وی اصطلاح مرجع تقلید عربی و عراقی نوشته شود.
انتهای پیام