محمد اسدیگرمارودی، عضو هیئت علمی گروه معارف دانشگاه صنعتی شریف، در گفتوگو با ایکنا؛ به ارائه توضیحاتی در مورد شروری که در عالم رخ میدهد و نقش این شرور در تربیت انسانها پرداخت و گفت: در یکی از حکمتهای نهجالبلاغه، امام علی(ع) میفرمایند که «في تَقَلُّبِ الْأحوالِ عُلِمَ جَواهِرُ الرِّجالِ»، در دگرگونیها و حالتهای مختلفی که در عالم رخ میدهد، قدر و منزلت و جوهره وجودی انسانها دانسته میشود و این از آن نکات ظریفی است که وقتی در این عالم هستیم، در تقلبالاحوال قرار داریم؛ یعنی همیشه اوضاع روزگار در زندگی فردی و اجتماعی و در رابطه با دیگران و حتی با محیط زیست و طبیعت، یک جور نیست.
وی تصریح کرد: یک انسان گاهی ممکن است که بیمار و گاهی سالم باشد. در ارتباط با دیگران نیز همینطور است و ممکن است رابطه او با خانوادهاش خوب و یا گاهی هم بد باشد. در مورد طبیعت نیز به همین صورت است. گاهی آفتاب و باران است و گاهی زلزله و سیل و ... . اینها واقعیتهای عالم هستند، اما اینکه برخورد ما با واقعیتها چطور باشد مهم است.
اسدیگرمارودی افزود: این نکته را حضرت علی(ع) فرمود که در دگرگونیها و حالات عجیب و غریب، معلوم میشود که آن جوهره وجودی انسانها چه چیزی است؛ یعنی یک وقت است که حال انسان خوب است که در این حال میگوید و میخندد و خلاصه سرحال است اما وقتی که بیمار میشود شروع میکند به جزع و فزع کردن و دیگران را نیز آزار میدهد. در این وضعیت دشوار است که قدر و منزلت و ظرفیت انسان آشکار میشود.
وی تصریح کرد: خداوند به ما عقل داده که بزرگترین سرمایه وجودی انسان است که به دو بخش نظری و عملی تقسیم میشود. عقل نظری، عقلی است که هستها و نیستها را تشخیص میدهد و مثلاً به این مسائل میپردازد که ببیند انسان ماده است یا علاوه بر ماده بودن، از جنبههای دیگری نیز برخوردار است. بنابراین، شناخت ما به هستها و نیستها مربوط به عقل نظری است.
اسدیگرمارودی افزود: عقل عملی نیز آن جنبه از عقل است که در مورد باید و نباید قضاوت میکند. وقتی عقل نظری میگوید حالا که باران است، باید چتر برداشت، این باید را بر مبنای هستی که با عقل نظری شناختم، به دست میآورم. با این تحلیل میتوان مسئله این بیماری یعنی کرونا را نیز تحلیل کرد. ما میبینیم که الآن چگونه است؟ یک بیماری پیش آمده و جهان را به هم ریخته و اوضاع خاصی به وجود آورده است. عقل دو باید را میفهمد؛ یعنی میبیند آیا اینکه هست، یک هستِ مورد پسند و موافق با ذات وجود ما است یا ناپسند است؟ همانطور که میگوییم بیماری ناپسند است، عقل میگوید که رابطه ما با این بیماری، دو جنبه دارد؛ یکی دفع و یکی رفع.
وی تصریح کرد: در دفع اینطور است که قبل از اینکه اینها پیش آید باید ببینیم که آیا نقشی داشتیم که به وجود نیاید؟ آیا قبل از ریزش باران، سقف را طوری ایزوگام میکنم که اگر باران آمد، سقف خانه چکه نکند؟ چکه کردن را نمیپسندم، اما نقش من دفع است. اما اگر دفع نشد و موقعی که بنا بود سعی کنم که پشت بام را درست کنم این سعی را انجام ندادم و الآن که باران آمده سقف چکه میکند، در اینجا باید در صدد رفع برآیم و باید فعلاً کاری کنم که مشکل حل شود.
اسدیگرمارودی افزود: مسائلی که برای ما انسانها در مرحله فردی و ... پیش میآید نیز این دو وضعیت را میتواند داشته باشد. یک وقت است در زندگی فردی، بهداشت را رعایت نمیکنم و بیمار میشوم که در اینجا مشکل دفع وجود داشته است و قبل از بیماری، به عوامل موثر در دفع بیماری توجه نکردهام و طبق قانون و سنت الهی بیمار میشوم. حالا به جای جزع و فزع، باید در صدد رفع آن برآیم.
وی تصریح کرد: اما جهان ما، فقط جهان ماده نیست و قرآن فرمود «لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ». علامه طباطبایی در المیزان، بحث بسیار زیبایی دارند که میگویند اگر خلق و امر اختلافی نداشتند، با «واو» به اینصورت بیان نمیشدند، همچنین شواهدی داریم که خلق، غیر از امر است. مثلا آنجا که خدا در مورد خلقت آسمان و زمین صحبت میکند، تدرج را مطرح میکند و میفهمیم که خلق برای عالم ماده است و ماده حرکت دارد و زمان از حرکت برمیخیزد و تدرج، مربوط به عالم ماده است. اما در مورد امر، اینطور است که میفرماید «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»، یعنی در آنجا زمان مطرح نیست و عالم مجردات است.
اسدیگرمارودی بیان کرد: در نظام دینی نیز مسئله دفع و رفع وجود دارد. برای نمونه اگر بنده دل پدر و مادر را بشکنم، گرفتار میشوم و ارتباط این دو در این است که همه، طبق سنت الهی است. در عالم ماده برای دفع و رفع، یک نظامی داریم. اگر در دفع و رفع نظام ماده دقت نکنم، رابطه من با بدن و ماده عالم آسیب میبیند و کسی نمیتواند منکر این مسئله شود. اما در مورد مسائل معنوی نیز خداوند نظامی قرار داده که اگر در صدد دفع و رفع نباشم، این مسائل برای جنبه معنوی پیش میآید و آن آثار معنوی در عالم مادی نیز پیدا میشود.
وی افزود: نفس، از جنبه امری است که ما آن را داریم. این روح که به بدن تعلق دارد و نفس میشود، درست است که یک موجود روحانی است، اما با بدن همراه است. اگر روح من حسود و بخیل شد، اثرش در جنبههای مادی من نیز بروز میکند و لذا آدم حسود در برخودش با دیگران ممکن است زبان تلخی پیدا کند و غیبت کند. در مورد عالم معنا اینطور است که خداوند فرمود «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ»، اینکه فرمود به سبب آنچه مردم انجام میدهند بسیار مهم است.
اسدیگرمارودی تصریح کرد: اگر در نظام معنوی، به خدا توجه کنم و شاکر نعمتهای الهی باشم و آنچه خدا میخواهد را بکنم، دفع قهر الهی و غضب الهی برای بلیات صورت میگیرد و به این دلیل میگویند توسل داشته باشید و توبه و استغفار کنید. شخصی خدمت حضرت علی(ع) رسید و گفت، بچهدار نمیشوم، حضرت فرمودند، یکی از راهها این است که استغفار کنی. حضرت برای برخی دیگر از مشکلات نیز استغفار را توصیه کردند و به یکی از کسانی که نزدیکشان بود فرمودند یکی از دلایلی که موجب گرفتاری مردم میشود، گناهان آنان است که آنان را از رحمت الهی دور میکند.
وی افزود: بنابراین، وقتی در بلاها قرار میگیریم، باید به جنبه دفع و رفع توجه کنیم و اگر مشکلی پیش آمد یعنی در دفع موفق نبودهایم. در اینجا باید به دو جنبه مادی و معنوی برای رفع توجه کنیم. یعنی در جنبه مادی برای رفع لازم است که با عوامل مادی اقداماتی را انجام دهیم و در جنبه معنوی نیز لازم است که استغفار و توبه کنیم. مثلا اگر کسی دل والدینش را میشکند، خیر نمیبیند و این در نظام معنوی وجود دارد. حال هم باید استغفار کند و هم در عالم خارج باید برود و عذرخواهی کند.
اسدیگرمارودی تصریح کرد: بنابراین، این بلیات میتواند جنبه تذکری داشته باشد. در قرآن نیز روی این نکته تاکید شده است و خداوند میخواهد به وسیله امتحان، مردم را تکان دهد تا انسان بفهمد که وظیفهاش چیست. هر چقدر که انسان تنبهش بیشتر باشد باید در این دفع و رفع به جهان مادی و معنوی بکوشد. چند سال قبل که یک سونامی در ژاپن آمد موجب شد که انسان بفهمد با این همه پیشرفتهایی که کرده است، باز هم در مقابل قدرت خداوند هیچ است و خدا با یک تکان در زیر دریا میتواند او را گرفتار کند. امروز نیز یک ویروس بلای جان بشر شده و جا دارد که انسان به سوی خداوند دست نیاز دراز کند و «الهی و ربی من لی غیرک» سر دهد.
وی بیان کرد: همانطور که حضرت علی(ع) فرمود که قدر و منزلت انسان در این حوادث مشخص میشود ما نیز باید قدر خود را نشان دهیم و خودمان را نبازیم و مایوس نشویم. بلکه متنبه شویم و در صدد برآییم که اگر کوتاهی داشتهایم آن را جبران کنیم.
انتهای پیام