شریعتی دغدغه‌ای جز احیای اسلام و آزادی اندیشه نداشت
کد خبر: 3905477
تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۹:۱۹

شریعتی دغدغه‌ای جز احیای اسلام و آزادی اندیشه نداشت

دکتر شریعتی دغدغه‌ای جز احیای اسلام ناب، بازگشت به هویت ایرانی - اسلامی و آزادی اندیشه‌ها نداشت؛ او نه دغدغه نان و نام نداشت؛ عارفی موحد و روشنفکری مسلمان بود که می‌خواست اسلام را آن‌گونه که ابوذر شناخته بود، به‌صورت یک ایدئولوژی مترقی و زنده، به جامعه معرفی کند.

حجت‌الاسلام محمد سامانی، مدرس حوزه و دانشگاه از شهرستان زاهدان، در گفت‌وگو با ایکنا از سیستان‌وبلوچستان، گفت: دکتر شریعتی بدون تردید یکی از شخصیت‌های تاثیرگذار معاصر است، به طوری که حتی افراد مخالف با اندیشه‌های ایشان، نمی‌توانند قدرت قلم و تاثیری که سخنرانی‌ها و کتاب‌های این مجاهد روی نسل جوان گذاشت را انکار کنند.

وی ادامه داد: رهبر معظم انقلاب بسیار زیبا درباره ایشان می‌گویند: «از شگفتی‌های زمان و شاید از شگفتی‌های شریعتی این است که هم طرفداران و هم مخالفانش نوعی همدستی با هم کرده‌اند تا این انسان دردمند و پرشور را ناشناخته نگه دارند و این ظلمی به اوست» این جمله دقیقا بیانگر یک واقعیت تلخ است.

مدرس دانشگاه سیستان‌وبلوچستان بیان کرد: شریعتی مانند هر متفکر دیگری، خالی از اشتباه نبود و خود ایشان هم چنین ادعایی نداشت، اما نباید تنها روی همین اشتباهات تأکید کرد و برجستگی‌های شخصیت او را نادیده گرفت؛ این قضاوت ناعادلانه‌ای است. از سوی دیگر، برخی طرفداران ایشان هم روی بعضی گفته‌های او تأکید دارند و این باعث شده تا سایر ابعاد شخصیتی‌اش ناشناخته بماند.

وی افزود: رهبر انقلاب درباره شریعتی می‌گویند او اشتباهاتی بعضا در مسایل اصولی و بنیانی تفکر اسلامی داشت، اما این نباید موجب شود که ما شریعتی را با همین نقاط منفی فقط بشناسیم؛ در او محسنات فراوانی هم وجود داشت که بی‌انصافی است اگر نادیده گرفته شود.

سامانی اضافه کرد: البته ظلمی که طرفداران شریعتی به او کرده‌اند، واقعا کمتر از مخالفان نبوده است؛ دفاع متعصبانه و اینکه ایشان شخصیتی مطلق بود و هیچ گونه اشتباه و نقدی پذیرفته نیست، حتی با آموزه‌های خود آن مجاهد شهید هم مغایرت دارد.

وی گفت: واقعیت این است که دکتر شریعتی دغدغه‌ای جز احیای اسلام ناب، بازگشت به هویت ایرانی - اسلامی و آزادی اندیشه‌ها نداشت؛ او نه دغدغه نان داشت و نه دغدغه نام؛ عارفی موحد و روشنفکری مسلمان بود که می‌خواست اسلام را آن‌گونه که ابوذر شناخته بود، به‌صورت یک ایدئولوژی مترقی و زنده، به جامعه ما بشناساند.

این مدرس دانشگاه اظهار کرد: ایشان مفهوم «شهادت» را از نگاهی روشنفکرانه در جامعه بی‌روح، زنده کرد، بطوری که بسیاری از جوانانی که پایه ثابت سخنرانی‌های او بودند، در جریان انقلاب به شهادت رسیدند و در واقع، راه شهادت را انتخاب کردند. شریعتی خدمت بزرگی به انقلاب کرد و اگر در تصاویر راهپیمایی‌های آن زمان دقت کنیم، می‌بینیم که در کنار تصویر حضرت امام(ره)، تصاویر شریعتی هم در دستان مردم است.

وی افزود: ساواک خیلی خوب متوجه شده بود که اندیشه‌های شریعتی می‌تواند پایه‌های حکومت طاغوت را متزلزل کند، به همین دلیل در صدد بود تا به طرق مختلف، او را از حیثیت و نفوذی که در طبقات جوان و تحصیلکرده پیدا کرده بود، بیندازد و نقاط ضعف در او به‌دست آورده و در زبان‌ها و قلم‌ها، بدنامش کند.

سامانی بیان کرد: ایشان اگر گاهی نقدهایی به روحانیت سنتی می‌کرد، اما انتقادهای خیلی تندتری نسبت به مارکسیسم، استبداد و استعمار کهنه و نو داشت، با این‌حال، ساواک در تلاش بود تا آن مخالفت‌های او با روحانیت سنتی را پررنگ جلوه دهد تا جایگاه او را میان مردم تنزل دهد، در حالی که شریعتی بارها در سخنرانی‌هایش از روحانیت دفاع می‌کرد و علاقه بسیاری به روحانیون روشنفکری مانند شهید آیت‌الله مطهری داشت.

این مدرس حوزه و دانشگاه در پایان افزود: شریعتی را نه باید تکفیر کرد و نه پرستش، بلکه باید نکات مثبت و اندیشه‌های روشنفکرانه ایشان را ترویج داد، چرا که تاثیر عمیقی روی نسل جوان خواهد داشت؛ از طرفی اشتباهات او را عالمانه و بدون غرض‌ورزی، به بوته نقد و بررسی گذاشت که این مسئله مورد تأکید خود ایشان هم بوده است.

انتهای پیام
captcha