چندی پیش یک روحانی جنجالی که پیش از این خلع لباس شده است در سخنرانی شبهای محرم، سخنانی جنجالی درباره حر و توبه او بیان کرد. او با اشاره به توبه حر بن ریاحی و نحوه مواجهه امام حسین(ع) با او، درباره طرد بعضی از چهرههای هنری بدسابقه پیش از انقلاب اسلامی به شدت انتقاد کرد و بر الگوگیری از این رفتار برای مواجهه با این هنرمندان تأکید کرد.
کمی پیشتر نیز او در سخنانی در فضای مجازی خلود ابدی برخی مجرمان و گناهکاران مانند یزید و ... در جهنم را زیرسؤال برده بود. نظر به اهمیت بحث و تکرار این دست سخنان در مدت اخیر و تحلیل این مسئله از منظر قرآن کریم خبرنگار حوزههای علمیه ایکنا با حجتالاسلام والمسلمین ابراهیم کلانتری، رئیس اسبق دانشگاه معارف اسلامی و استاد حوزه و دانشگاه به گفتوگو نشسته است؛ حاصل این گفتوگو را در ادامه میخوانیم:
حجتالاسلام کلانتری در ابتدا به تبیین بحث خلود پرداخت و گفت: واژه خلود و مشتقات آن بیش از 80 با در قرآن استعمال شده و حتی یکی از نامهای قیامت، یوم الخلود است؛ «ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ ذَلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ»(ق/34). قرآن هم در مورد بهشتیان و هم جهنمیها از این واژه استفاده کرده است. در مورد خلود در بهشت کسی مطلب نقضی نداشته است، ولی در مورد خلود در جهنم هم قید «ابداً» در سه آیه آمده و «خالدین فیها» هم زیاد داریم؛ در سور جن، نساء و احزاب «فیها ابداً» در مورد جهنمیان مطرح شده است.
وی با بیان اینکه در فهم قرآن حتماً باید به ظاهر و منطوق آیه و آنچه عرف عام از قرآن دریافت میکند، توجه داشته باشیم، اظهار کرد: وقتی این مبنا را بگذاریم، قطعاً از آیات خلود جهنمیها به دست میآید که عدهای از آنها دائماً در جهنم هستند و از آن خروج پیدا نمیکنند. البته این به معنای آن نیست که هر کسی وارد جهنم شود، خارج نخواهد شد؛ آیهای داریم که همه وارد جهنم میشوند و وقتی از پیامبر اکرم(ص) در مورد آن پرسیده شد، فرمودند؛ همگی در جهنم داخل میشوند و عبور صرف نیست، گرچه عده زیادی از آن عبور کرده و حتی متوجه عذاب هم نخواهند شد.
استاد حوزه علمیه تصریح کرد: حتی صراط که در روایات و آیات به آن پرداخته شده به پلی در بالای جهنم تصویر و تعریف شده و انسانها باید از آن عبور کنند؛ مواقف و ایستگاههای حسابرسی هم که در روایات بیان شده، 50 عدد است. در آیه 34 سوره مبارکه صافات آمده است: «وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ»؛ یعنی آنان را نگه دارید باید از آنان سؤال شود؛ در قرآن تعداد مواقف مطرح نشده ولی در روایات بیان شده که 50 موقف داریم که هر کدام هزار سال طول میکشد؛ لذا آیهای که اشاره دارد روز قیامت، 50 هزار سال است براساس همین روایات توجیه میشود.
وی با بیان اینکه صراط و مواقف حتی برای انبیاء و مقربین و اصحاب یمین هم وجود دارد و هیچ کسی از سؤال در قیامت معاف نیست؛ «و لنسئلن المرسلین»؛ یعنی حتی انبیاء هم مورد سؤال قرار خواهند گرفت، افزود: در قرآن کریم همچنین از واژه موازین استفاده شده است؛ «وَنَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ»؛ ما موازین را قرار دادیم؛ عدهای اعمالشان برای ورود به بهشت کافی نیست و باید به ازای سیئات و گناهانشان کیفر ببینند، ولی بعد از اینکه از جهنم پاک شدند به بهشت وارد شده و در یکی از مقامات سکنی خواهند گزید، ولی برخی تا ابد در آتش جهنم خالد هستند.
کلانتری اضافه کرد: اینها کسانی هستند که تمامی روزنههای نجات را در دنیا بر روی خودشان بستهاند با اینکه از حقیقت هستی، توحید، نبوت، معاد و عمل صالح مطلع بودند، ولی از روی عناد و به خاطر گناه به مسیر شرک، کفر، نفاق و طغیان رفته و اساساً هویت انسانی و فطری خود را از دست دادهاند. قرآن فرموده خود شما و بتهایتان هیزم جهنم میشود؛ بنابراین اینها خودشان جهنم هستند. این افراد چون رنگ الهی خود را مطلقاً از دست داده و رنگ کفر، نفاق و گناه گرفتهاند؛ «بَلَى مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَ أَحَاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ»(بقره/81)؛ هویت این افراد سیاه و آتشین است، لذا خلود دائمی در جهنم دارند.
معاون سابق فرهنگی و دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی تصریح کرد: با قید ابد، زمان نمیتوان تعیین کرد؛ حتی آیاتی که «مادامت السماوات» دارد هم به معنای همیشگی است؛ زیرا در آن دنیا دیگر این آسمان و زمین وجود ندارند و حیاتی جدید با مختصات خودش ایجاد میشود؛ لذا تعبیر مادامت همیشگی و ابدالدهر است که هیچ راه نجاتی هم برای این افراد وجود ندارد.
رئیس اسبق دانشگاه معارف اسلامی در پاسخ به این سؤال که برخی میگویند خداوند آنقدر مهربان است که اگر دلش بخواهد امثال یزید را هم خواهد بخشید، حتی برخی مطرح میکنند که امام حسین(ع) هم دوست داشت یزید بهشتی شود و شاید شفاعتش کند، پس چرا ما بخل بورزیم و بگوییم باید دائماً در جهنم باشد، گفت: ما در مورد خدا حکم و تکلیف نمیکنیم که ببخشد یا نبخشد؛ بحث بر سر این است که قرآن و ائمه(ع) چگونه مسیر را به ما نشان دادهاند؛ ما آیات و روایات را تحلیل میکنیم؛ در آیات قرآن کریم؛ خداوند، هم «ارحم الراحمین» و هم «اشد المعاقبین» معرفی شده است؛ از طرفی خداوند عادل هم هست و مثقال ذرهای را هم حساب میکند.
وی افزود: اینکه خدا در روز قیامت با رحمت واسعه با همگان برخورد دارد، قطعاً درست و جزء باورهای اصلی مسلمانان و حتی ادیان دیگر است؛ از رسول اکرم(ص) نقل است که رحمت خدا 60 جزء دارد که یک جزء آن در دنیا تجلی یافته است و به همین دلیل یک جزء است که حتی حیوانات وحشی هم به بچههایشان غذا میدهند و از آنها محافظت میکنند.
کلانتری اضافه کرد: البته راههای ورود به رحمت واسعه الهی متعدد و شامل تقوا، توبه، شفاعت و ... است؛ یعنی حداکثر رحمت ممکن در حق انسانها و سایر مخلوقات از سوی خدا وجود دارد، ولی اگر کسی به همه اینها اشراف داشت، ولی باز لجاجت کند عقل سلیم میگوید که باید با این افراد برخورد عادلانه شود؛ بنابراین اینطور مطرح نکنیم که برخی عالمان دینی مصداق ضربالمثل «شاه میبخشد و وزیر نمیبخشد» هستند؛ روایت و آیات مؤید این مسئله هستند. اگر خداوند، انسان ملحدی را به خاطر برخی کارهای نیک ببخشد خداوند قطعاً کار غیرحکیمانه نمیکند؛ او اسرعالحاسبین، علیم و حکیم است و اگر بخواهد برخی افراد را ولو کافر ببخشد؛ ما هم خوشحال میشویم.
وی با اشاره به حکمت الهی به عنوان مباحث مهم خداشناسی، نبوت و معاد، تأکید کرد: با اصل حکمت استدلال میکنیم که باید قیامت و پاداش خیر و بد وجود داشته باشد و اگر نباشد از حکمت الهی دور است؛ برخی مانند ابنعربی و کسانی که مَشرب وی را داشتهاند، دلیل بر این گرفتهاند که حکمت الهی اقتضاء میکند که خلود در جهنم وجود نداشته باشد، زیرا فرد جهنمی بعد از مدتی با عذابهای اخروی و آتش انس میگیرد؛ پس تداوم عذاب کار لغوی است و باید وارد بهشت شود؛ پاسخ این حرف آن است که آتش قیامت با دنیا فرق دارد؛ آتش قیامت، آتشی نیست که انسان با آن مأنوس شود و زندگی کند، آتشی است که قلب را میسوزاند و شعلههایش، پوست و بدن فرد جهنمی را میسوزاند و بعد دوباره پوست جدیدی برای او خلق میشود و دائماً انسان در عذاب است.
بخش دوم مصاحبه به موضوع مورد حر و نحوه موجهه امام حسین(ع) با او اختصاص داشت. کلانتری در پاسخ به این سؤال که امام حسین(ع) توبه او را پذیرفت و برایش دعا کرد، ولی ما در جمهوری اسلامی با کسانی که در دورهای مرتکب کارهای خلاف اخلاق و فرهنگ اجتماعی شدهاند برخورد نامناسب داریم؟ اظهار کرد: توبه یکی از بابهای رحمت واسعه الهی است، در این شکی نیست؛ قرآن کریم فرموده است که سیئات و بدیهای گناهکاران توّاب را به حسنه تبدیل میکند؛ یعنی نه تنها گناهان صفر میشود، بلکه به جای گناهان، ثواب هم نوشته میشود.
وی تأکید کرد: انسانی که بر سر دو راهی ثواب و گناه قرار دارد میتواند توبه کند نه انسانی که در حال احتضار است و یا زمینه و فرصتی برای رفتن راه بد گذشته را ندارد و مجبور است که به مسیر درست برگردد، توبه یعنی انسان هنوز میتواند مسیر بد را برود، ولی نمیرود؛ در این مسیر حر و یا هر کسی غیر او باشد و این توبه حقیقی برایش رخ دهد نتیجهاش همان است که برای حر رخ داد.
کلانتری تصریح کرد: در مورد کسانی که در رژیم گذشته بر اثر جهالت در مفاسدی نقش ایفا کردند؛ اگر توبهای که گفتیم برای هر فردی اعم از زن و مرد رخ دهد، قطعاً نظام اسلامی با رأفت با او برخورد و بخشیده شده است؛ البته معمولاً در قوانین وضعی در همه دنیا محدودیتهایی برای این افراد شکل میگیرد؛ چون بحث نظام سیاسی و حقالناس مطرح است؛ دقتهایی صورت میگیرد که ربطی به نظام اسلامی هم ندارد و در نظامات لیبرال دموکراسی هم وجود دارد؛ یعنی مسئلهای عقلایی است.
وی در پایان تأکید کرد: افراد اینچنینی نه اینکه از حق حیات محروم شوند و مشکل جدی پیدا کنند ولی محدودیتهایی هم وجود دارد، بالاتر از این در بحث تولد افراد نامشروع داریم؛ یعنی برخی افراد بر اثر زنا به دنیا میآیند، ولی در اسلام حق حیات آنان محفوظ است، ولی مسئولیتهای جدی در جامعه به آنان داده نمیشود و موارد مشابه این مسئله هم در همه دنیا امری پذیرفته شده و قابل قبول است.
انتهای پیام