به گزارش ایکنا، ادامه اعتراضات در لبنان که از روز شنبه، 23 اسفند مجدداً آغاز شده، این کشور را در آستانه فروپاشی داخلی قرار داده است. وضعیت اقتصادی لبنان که به دلیل سوءمدیریت دچار بحران بیسابقه شده حالا با کاهش دوباره ارزش پول ملی این کشور بار دیگر معترضان را به خیابانها کشانده است.
این بحران اقتصادی که از آن به عنوان بدترین بحران لبنان طی دهههای گذشته نام برده میشود از اکتبر 2019 آغاز شد و با شیوع ویروس کرونا و انفجار بندر بیروت وخیمتر شد. ارزش واحد پول لبنان روز شنبه به پائینترین میزان خود رسید و در بازار سیاه هر دلار با 12500 پوند لبنان رسید. به دلیل وابستگی لبنان به واردات کالاها و مواد مصرفی، کالاها قیمتها افزایش یافته است. بانک جهانی در ماه دسامبر گفت که تولید ناخالص داخلی لبنان تنها در طول یک سال (سال 2020) حداقل 19.2 درصد کاهش یافته است.
از سوی دیگر علاوه بر بحران اقتصادی و مالی لبنان، وضعیت سیاسی این کشور هم به دلیل اختلافات سیاسی بین گروههای رقیب باعث به تعویق افتادن تشکیل کابینه جدید شده است. حسن دیاب تا زمان تشکیل کابینه جدید به عنوان سرپرست دولت باقی مانده است اما همچنان سعد الحریری، نخستوزیر با میشل عون، رئیسجمهور اختلاف دارد و قادر به تشکیل دولت جدید نیست. دولتی که باید اصلاحات اقتصادی و سیاسی را انجام دهد تا بتواند دریافت کمکهای جهانی را آغاز کند.
شرایط فعلی در لبنان بیش از هر زمان دیگری به شرایط این کشور در سالهای جنگ داخلی 1975 تا 1990 شبیه است. برخی از کارشناسان وضعیت کنونی لبنان را هم بدتر از دوران جنگ داخلی میدانند زیرا وضعیت اقتصادی این کشور نسبت به آن دوران بدتر و تعداد گروههای سیاسی مدعی و وابسته به کشورهای مختلف هم بیشتر شدهاند. به عبارت دیگر انزجار مردم از دولت لبنان و تنشهای فرقهای در حال رسیدن به نقطه غیرقابل بازگشت است.
با وجود تفاوتهای منطقهای و سیاسی، برخی عقیده دارند که لبنان به معنای واقعی کلمه تبدیل به دولت درمانده (Failed State) شده است. چیزی که پیشتر در مورد کشورهایی مانند سومالی در آفریقا و ونزوئلا در آمریکای جنوبی شاهد بودیم. به عبارت دیگر ناظران سیاسی اکنون بر این باورند که لبنان ممکن است راهی را طی کند که سومالی پس از 1991 طی کرد و تبدیل به یک کشور شکست خورده شد؛ کشوری که همچنان از داشتن یک دولت مقتدر مرکزی رنج میبرد.
از دیگر مشکلات جدی و عمده لبنانیها، دخالت کشورهایی همچون فرانسه، عربستان و آمریکا در امور داخلی و حمایت این کشورها از برخی جریانهای فاسد داخلی لبنانی است، جریانهایی که بیشتر به منافع کشورهای یاد شده فکر میکنند تا به منافع لبنانیها.
کلاف سردرگم مشکلات سیاسی و اختلافهای احزاب لبنانی مدتهاست که پیچیده شده است. تعدد گروههای سیاسی در این کشور و وابستگی آنها به دولتهای مختلف جهانی میتواند علاوه بر جنگ داخلی زمینه فروپاشی لبنان و تقسیم این کشور به چند ریز دولت را به همراه داشته باشد.
بر این اساس وضعیت لبنان به شدت برای آینده منطقه خاورمیانه و اروپا مهم است. قدرتهای خاورمیانه (ترکیه، ایران و عربستان سعودی) در حال حاضر همچنان با بیثباتی که در عراق به وجود آمد و ظهور داعش درگیر هستند و مسلماً اجازه تبدیل لبنان به عراقی دیگر را نخواهند داد.
از سوی دیگر اروپا که یک بار هجوم گسترده پناهندگان سوری را به داخل مرزهای خود شاهد بوده به خوبی میداند که کشورهای این قاره دیگر تحمل حضور گسترده پناهندگان را این بار از لبنان نخواهند داشت و تلاش خواهد کرد ثبات به این کشور خاورمیانه بازگردد.
بنابراین تا زمانی که دولت مستقر، با ثبات و با هدف جلب رضایت همه گروههای سیاسی در این کشور بر سر کار نیاید، بعید به نظر میرسد که لبنان بتواند روزهای آرامی را به خود ببیند.
انتهای پیام