به گزارش خبرنگار ایکنا، حجت الاسلام و المسلمین علی عباسی، رئیس جامعةالمصطفی العالمیه طی سخنانی در نشست علمی «مطالعات جهان اسلام و رویکردهای دانشی» که از روز گذشته به همت نمایندگی المصطفی در تهران و البرز به صورت مجازی برگزار شد، اظهار کرد: از نکات درسآموز تاریخ، فراز و فرود تمدن اسلامی است. اسلام در جغرافیایی شکل گرفت که نقش در خور توجهی در تمدن جهانی روزگار خود نداشت، ولی در فرصتی حدود یک قرن، این مجموعه معرفتی و اسلامی، تمدن چشمگیری خلق و عرضه کرد که صرفاً فتوحات و پیروزیهای نظامی را شامل نمیشد.
استاد جامعةالمصطفی العالمیه با تأکید بر اینکه گسترش جغرافیایی و فتح سرزمینهای مختلف، تنها دستاورد تمدن تاریخی اسلام نبوده است، ابراز کرد: در علوم و صنایع، پیشرفتهای بسیار چشمگیری رخ داد؛ در ریاضیات، هیئت، شیمی، طب، گیاهشناسی، داروسازی، رشد خیره کنندهای در این دوره به وجود آمد و به تدریج، آثار این پیشرفتها در شکلگیری فلسفههای خاص، هنر و معماری تجلی یافت. همچنین در سایه این تمدن، سازمانها و نهادهای اجتماعی، مراکز علمی، بیمارستانها، کتابخانه و رصدخانهها رشد شایانی یافتند.
حجت الاسلام والمسلمین عباسی با بیان اینکه این تمدن درخشان چندین قرن استمرار یافت و مسلمانان به اذعان مورخان، در این دوره، پیشگام و پرچمدار پیشرفت و تمدن بودند، گفت: گاهی گفته میشود کسانی که دم از علم دینی میزنند، چرا نسخهای از این علم ارائه نمیکنند؟ باید توجه داشت اصولاً این بحث برای ارائه نسخهای از علم نیست، بلکه برای ایجاد نگاهی تازه به روند تولید علم است و تحقق محصول این نگاه ممکن است صدها سال زمان بطلبد. جهانبینی، مبانی ذهنی و فکری خود را در آثار علمی نشان میدهد. اکنون در شرایطی هستیم که بحث درباره ایجاد چنین نگاهی است. توجه به این رویکرد میتواند خود را در آثار، تولیدات علمی و پژوهشها نشان دهد.
برای معرفی تمدن نوین اسلامی مراکز علمی پیشقدم باشند
وی با اشاره به اینکه اگر دنیای اسلام بخواهد تمدن نوینی با نگاه الهی به بشر معرفی کند، نیازمند این مباحث است که در مراکز علمی و در میان صاحبنظران مورد بحث و بررسی قرار گیرد، ادامه داد: اگر طول تاریخ را مورد بررسی قراردهیم خواهیم دید برخی عوامل درونی و برونیِ ضعف و افول تمدن اسلامی را رقم زده است، بطوریکه، یکی از عوامل ضعف و افول این تمدن، شکل حکومت موروثی و غیرمردمی بود که به تدریج آثار خود را نمایان ساخت، به ویژه حاکمان متأخر، که غالباً دچار نوعی غفلت و بی خبری در مورد پیرامون و جهان معاصر خود بودند. اختلافات داخلی، که به تدریج گسترش یافت و وحدت و انسجام اولیه در جهان اسلام را به تدریج کمرنگ کرد، یکی دیگر از عوامل درونی تضعیف این تمدن به شمار میآید.
شکل گیری اندیشههای انزواطلبانه و ضعف تمدن اسلامی
رئیس جامعةالمصطفی العالمیه افزود: همزمان با نمایان شدن این ضعفها در فرهنگ عمومی، تعصبات قومی- قبیلهای و گرایشهای نژادی نیز به تدریج در روند این تمدن تأثیر منفی گذاشتند. شکلگیری اندیشههای انزواطلبانه که به نوعی، سبب بی میلی و بی رغبتی به پیشرفتهای دنیایی و علمی میشد نیز یکی دیگر از عوامل ضعف تمدن اسلامی دانسته شده است. علاوه بر این عوامل درونی برخی از عوامل بیرونی مثل حمله مغولها از شرق و جنگهای صلیبی از غرب نیز به میزان خود، در افول این تمدن بزرگ سهم داشتند.
احیای تمدن نوین اسلامی از آرمانهای انقلاب اسلامی است
وی بررسی عوامل شکلگیری این تمدن و برگزاری چنین همایشهایی را مهم و ضروری توصیف کردو گفت: امروز در شرایطی قرار داریم که آرمان احیای تمدن اسلامی گسترش پیدا کرده و انقلاب اسلامی نیز از ابتدا تا امروز، یکی از اهداف مهم خود را احیای تمدن اسلامی اعلام کرده است؛ بنابراین، توجه به ریشهها و عوامل شکلگیری این تمدن اهمیت دارد.
حجت الاسلام والمسلمین عباسی شوق و اشتیاق به علم و علمآموزی در قرنهای نخستین تاریخ اسلام را یکی از مهمترین عوامل شکلگیری تمدن اسلامی دانست و اظهارکرد: در این دوران، ارزشگذاری مسلمانان برای علم و اهل علم و نیز استقبال از پذیرش میراث علمی و تمدنیِ تمدنهای دیگر و بهرهگیری از آن برجسته بود. منشأ همه این عوامل، نگاه اسلام، متون اصیل اسلامی، قرآن کریم، سنت رسول الله (ص) و روایات در تشویق و ترغیب به علم و علمآموزی و ترسیم جایگاه برجسته برای اهل علم است که حقیقتاً نمونه این تشویق و ترغیب را در مکاتب دیگر نمیتوان یافت.
وی، با اشاره به برخی روایات درباره تشویق و ترغیب مسلمانان به کسب علم و دانش، تمدن اسلامی را دستاورد بعثت نبی مکرم اسلام (ص) و آموزههای اصیل اسلامی خواند و گفت: البته میزان حمایت و پشتیبانی حکومتها به علم یا بیتوجهی آنها به آن، هیچ گاه بیتأثیر نبوده است، ولی منشأ اصلی شکلگیری این جریان علمی، فرهنگی و تمدنی، در متن اسلام وجود داشت. در تعبیر بسیار گویا و عبرتآموزی که ابن ابیالحدید از امیرمؤمنان (ع) نقل میکند، تأکید شده است که علم، اقتدار و سلطه به همراه میآورد و هر کس آن را یافت، قدرت مییابد و کسانی که از آن محروم باشند، دیگران بر آنها سلطه مییابند. این امر نشاندهنده نوع نگاه اسلام و اولیای اسلام به علم و جریان علمی است.
اسلامی سازی علوم انسانی رویکرد دیگری از علم جدید است
رئیس جامعةالمصطفی مسئله پیشرفت علمی و تمدنی را در دو قرن اخیر، مورد توجه مسلمانان و به ویژه اندیشمندان جهان اسلام عنوان کرد و افزود: در این دوره، گرایش به تجدید دوران طلایی تمدن اسلامی تا حد زیادی در اذهان اندیشمندان اسلامی شکل گرفته است. متفکران اسلامی، تحت تأثیر تفکرات دنیای غرب یا براساس یافتهها و تأملات درونی خویش، رویکرد های گوناگونی برای بازسازی این تمدن مطرح کرده اند.
وی یکی از این رویکردها را نتیجه نگاه کاملاً مثبت روشنفکران جهان اسلام و حتی برخی از علمای مسلمان به علم جدید دانست و گفت: این نگاه مثبت توسط برخی تا جایی ادامه یافت که تفسیر های علمی تازهای در زمینه متون دینی و حتی قرآن کریم، با تکیه بر علوم جدید نوشته شد و معیار صحت و حقانیت منابع و متون دینی، سازگاری با یافتههای علمی جدید عنوان گردید.
رئیس جامعةالمصطفی اسلامی سازی علوم، به ویژه در حوزه علوم انسانی را رویکرد دیگری به علوم جدید برشمرد و گفت: در برابر این رویکرد ایجابی و اثباتی به علم جدید، در دنیای اسلام، به تدریج شاهد شکلگیری رویکرد های دیگری نیز در مورد علم هستیم. آنچه تحت عنوان «پروژه اسلامی سازی معرفت یا علم دینی» در چند دهه اخیر شاهد بودیم و افرادی مانند اسماعیل فاروقی و ضیاءالدین سردار و در میان پیروان مکتب اهلبیت(ع) جریانهایی مانند فرهنگستان و شخصیتهای علمی مانند مرحوم آیتالله مصباح یزدی دنبال کردند، رویکرد تازهای به علم را نشان میدهد.
علم جدید را نمیتوان از تاریخ و جغرافیای آن جدا کرد
وی ادامه داد: مبنای صاحبان این تفکر این است که علوم جدید، در حقیقت بازتاب جهانبینی ویژه به انسان، جهان، جامعه و تاریخ است؛ بنابراین، آنچه به عنوان علم مدرن مطرح است، تنها نمونهای از تولید علم و نه نمونهای منحصر به فرد است. براساس این تفکر، که به تدریج در میان اندیشمندان اسلامی گسترش یافت، علم جدید در روش و ساختار، محصول دوره مدرن است که نمیتوان آن را از تاریخ و جغرافیای آن جدا نمود. دیده میشود امروز افرادی با این رویکرد مخالفت و اظهار مینمایند که علم، شرقی و غربی یا اسلامی و غیراسلامی ندارد. درست است که علم کاشف از واقع، شرقی یا غربی ندارد، ولی آیا علم جدید، بدون مبانی و پیش فرضها شکل گرفته یا دربردارنده پیش فرضها و جهانبینی ویژهای است؟
رئیس جامعةالمصطفی رویکرد دیگری را، که تا حدودی به نگاه علم دینی و اسلامی سازی معرفت شباهت دارد، جریان سنتگرایی دانست و گفت: در این نگاه به علم، تأکید بر جنبه معنوی، الهی و قدسی علم برجسته است و گلایه میشود از اینکه علم جدید، از جانمایه معنوی و الهی خالی شده و نگاه علم جدید به طبیعت، نگاه بریده از آسمان گشته است و تأکید دارد که برای استقرار تمدن الهی و معنوی، باید علم جدید با رویکرد معنوی شکل گیرد.
وی، با اشاره به اینکه انقلاب اسلامی از ابتدا تا امروز، بر شکلگیری تمدن جدید اسلامی تأکید کرده است، خاطرنشان کرد: تمدن نوین اسلامی به عنوان یکی از آرمانهای انقلاب اسلامی مطرح شده است. یکی از زیرساختهای ایجاد هر تمدن، نگاه آن به علم و جهانبینی است که براساس آن علم شکل میگیرد. برای ایجاد تمدن جدید اسلامی، باید در قبال این رویکردها موضعی را اتخاذ کنیم. این همایش و مطالبی که در این همایش بیان خواهد شد، قطعا گامی در این مسیر است.
انتهای پیام