رالی پلتفرم‌‌ها در تولید آثار سخیف + فیلم
کد خبر: 4009594
تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱۴۰۰ - ۰۸:۲۶
یادداشت روز

رالی پلتفرم‌‌ها در تولید آثار سخیف + فیلم

با رواج سریال‌سازی در پلتفرم‌ها، آنچه بیش از هر چیزی هویداست، تولید کارهای بی‌کیفیت است که تنها برای کسب منافع مادی تولید شده‌اند.

چند سالی است ساخت سریال در شبکه‌ نمایش خانگی و در ادامه پلتفرم‌ها رواج پیدا کرده است. در طی این چندسال نیز عمدتاً کارهایی که تولید شده‌اند یا کیفیتی متوسط داشتند یا اینکه تنها برای جذب گیشه تولید شده‌‌اند. در این میان استثناهایی چون «شهرزاد»، «قهوه تلخ» و «زخم کاری» را باید فاکتور گرفت. در چنین شرایطی ساخت  آثار نمایشی برای پلتفرم‌ها بسیار رواج پیدا کرده است، به‌نحویکه تقریباً هر روز یک سریال پخش می‌شود. این مقدمه بهانه‌ای است که به چهار سریال جدیدی که این روزها در پلتفرم‌ها عرضه شده، بپردازیم.

«جزیره»، «حرفه‌ای»، «نیسان آبی»، «خسوف» و «میدان سرخ» پنج سریالی است که هم اکنون در حال پخش است، اما هیچیک از کارهای نام برده را نمی‌توان اثری موفق دانست، بلکه این آثار صرفاً مجموعه‌هایی در جهت درآمدزایی تولید شده‌‌اند.

ساخت «حرفه‌ای» را مصطفی تقی‌زاده بر عهده دارد و سیروان خسروی به همراه سارا بهرامی عهده‌دار نقش‌های اصلی مجموعه هستند. این سریال کاری کپی شده از آثار ترکی است که روابط حاکم در آن با جامعه و فرهنگ ایرانی همخوانی ندارد. کارگردانی به شدت ناپخته و زجرآور است و بازی‌های سریال نیز در اوج فاجعه ارائه شده است. درباره چینش بازیگران این مجموعه هم باید گفت حضور برادران خسروی در این مجموعه نشان می‌دهد تنها هدف برای سرمایه‌گذار، کسب درآمد بوده، وگرنه چرا باید با وجود بازیگران با استعداد و تحصیل کرده‌ای که منتظر حضور در مقابل دوربین هستند، سراغ خواننده‌ها رفت؟!

«میدان سرخ» به کارگردانی ابراهیم ابراهیمان نیز همانند «حرفه‌ای» سریالی است که سعی کرده ادای مجموعه ترکی را در بیاورد. آدم‌ها به شدت کلیشه و نامانوس هستند. جدا از بازی‌های بسیار بد، فیلمنامه نیز از غنای کار بی‌بهره بوده و تنها سعی کرده با روایت یک قصه به اصطلاح جنایی جذابیت بصری برای سریالش فراهم کند. ضعف دیگر مجموعه در روایت قصه است که تنها با زور خشونت مصنوعی سعی دارد تماشاگر را با خود همراه کند. نکته دیگری که در این سریال می‌توان بیان کرد شیک‌پوشی پوشالی بازیگران است که جلوی دوربین را با شوی لباس اشتباه گرفته و به بهانه‌های مختلف تغییر پوشش می‌دهند!

در حال ادیت

این سریال برای بازیگرانش نیز کوچکترین دستآوردی نداشته است. برای مثال امیر‌حسین آرمان که با سریال تماشاگر‌پسند «مانکن» توانسته بود شهرت خوبی برای خود دست و پا کند در این مجموعه هر چه را که در کار قبلی به دست آورده بود را بر باد داد. درباره حمید فرخ‌نژاد نیز تنها باید افسوس خورد که بازیگری به توانایی وی که در کارنامه‌اش کار خوب کم ندارد چرا باید در چنین تولیداتی بازی کند.

در «میدان سرخ» آنچه که در ظاهر می‌بینیم جغرافیای ایران است اما در معنا هیچیک از شخصیت‌ها با فرهنگ ایرانی همخوانی ندارد، بلکه کپی‌های دست چندمی از سریال‌های خارجی به ویژه ترکی است. نکته جالب‌تر اینجاست که سبک زندگی حاکم بر مجموعه به شدت در خدمت سبک زندگی غربی بوده و هیچ نشانی از زندگی بومی را در آن نمی‌بینیم.

در حال ادیت

شاهکار دیگر «خسوف» نام دارد که تجربه‌ای مشترک از مازیار میری (کارگردان) و همایون اسعدیان (تهیه‌کننده) است. از این مجموعه در میان کارهای موجود در پلتفرم‌ها جز ضعیف‌ترین‌هاست که همان جذابیت‌های ظاهری را هم ندارد. قصه تکراری و تاریخ گذشته است که در دهه هشت به اشکال مختلف روایت شده است. انتخاب بازیگران این سریال بد و نچسب است به ویژه برای بازیگران جوان کوچکترین امتیازی نمی‌توان قائل شد. در این میان تنها امین تارخ است که با تکیه بر داشته‌های فنی خود توانسته از عهده کار خود برآید. درباره کارگردانی که بهتر است حرفی نزنیم چون حداقل نمره قبولی را هم نمی‌توان به کارگردان داد اما درباره «خسوف» این سوال وجود دارد که ای کاش همایون اسعدیان بیشتر پشت دوربین حضور می‌یافت تا این کار می‌توانست حداقل‌ها را به دست بیاورد.

در حال ادیت

در میان کارهایی که درباره آن حرف زدیم «نیسان آبی» را باید تنها مجموعه‌ای نامید که توانسته حداقل در جذب مخاطب موفق باشد البته درباره کیفیت این سریال نمی‌شود نمره درخشان به سریال داد، چون اصولاً اثر تنها برای سرگرمی تولید شده است. منوچهر هادی در «نیسان آبی» توانسته از دو کار قبلش موفق‌تر باشد به ویژه که باز هم سراغ موضوعی رفته که در ساخت آن تبحر دارد. منوچهر هادی فیلمسازی است که در سینمای طنز قواعد را می‌شناسد اما تجربه نشان داده هر گاه به سمت موضوعات درام رفته، کار مربوطه چندان خوب نشده است. در این میان فیلم سینمایی «کارگران مشغول کارند» را باید مستثنی دانست.

در حال ادیت

سریال پایانی «جزیره» ساخته سیروس مقدم است؛ فیلمسازی که قاب تلویزیون را خوب می‌شناسد، ولی در اولین تجربه نمایش خانگی خود موفق نیست، چون وارد عرصه‌ای شده که برای آن ساخته نشده است. قصه جزیره مطابقتی با جامعه امروز ما ندارد و دغدغه مردم در آن دیده نمی‌شود. سریال قصد دارد روایتی از پشت پرده عوامل قدرت داشته باشد، اما لحن روایتش به شدت آزار دهنده و ناملموس است. کست بازیگری هم در خدمت قصه نیست و محمدرضا فروتن دقیقاً نقشی که در «مانکن» داشت را تکرار کرده است. کارگردانی سریال نیز در قیاس با سریالی چون «پایتخت» بسیار ضعیف‌تر است، چراکه فیلمنامه‌ای که در اختیار دارد از کیفیت لازم بی‌بهره است.

در انتها باید بار دیگر گفت آثار نمایشی این روزهای پلتفرم‌ها خنثی و ضعیف است زیرا اصل در تولید آنها، مبتنی بر گیشه است. در این میان باید به انتظار نشست تا «جیران» حسن فتحی وارد بازار شود تا بعد از «زخم کاری» شاهد یک کار خوب دیگر در حوزه جدید نمایش باشیم.

نوشته داود کنشلو

انتهای پیام
captcha