به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین مهراب صادقنیا، استاد دانشگاه ادیان و مذاهب، سوم اردیبهشتماه در نشست مددکاری جامعهای در سیره امام علی(ع) با بیان اینکه ما عمدتا در خدمات اجتماعی امام علی(ع) به کمک ایشان به یتیمان و بیوه زنان و ... توجه داریم، گفت: مددکاری اجتماعی امام علی(ع) با مداخله کلان در جامعه همراه بود و اینطور نبود که فقط به افراد خاص کمک کند بلکه به خاستگاههایی که سبب نابسامانیها و فقر اجتماعی بود هم توجه داشت.
صادقنیا بیان کرد: مددکاری به عنوان یک علم، ماحصل پیچیدگیهای دنیای جدید به خصوص بعد از جنگ جهانی دوم است. در ابتدا مددکاری عمدتا فردی بود و افراد نیکوکار به کمک افراد مستضعف میرفتند ولی بعدا این روش با همه مزایای خود، مورد انتقاد قرار گرفت و انتقاد این بود که این کار میتواند مشکل برخی افراد را برطرف کند ولی خاستگاه و منشا نابسامانیها را میپوشاند و پنهان میکند.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب تصریح کرد: مثال ساده این موضوع آن است که مثلا در یک روستا خانی حق آب را از یک کشاورز میگیرد و او گرفتار بی آبی برای محصولات خود میشود. در این حین برخی افراد نیکوکار از حق آبه خود به او میدهند و مشکل او حل میشود؛ این کمک خیلی خوب است ولی باعث میشود کسی نپرسد که چرا این فرد با این گرفتاری مواجه شد؟ کسی سراغ خان نمیرود و علت را جویا نمیشود. یا در جامعه امروز سطح کیفیت آموزش در مدارس پایین آمده است و عدهای درصدد برمیآیند تا با برگزاری کلاسهای فوق العاده سطح آنها را بالا ببرند که کاملا عملی پسندیده و خداخواهانه است ولی یک کج کارکردی هم دارد و آن بی لیاقتی وزیر و سیستم آموزشی کشور را پنهان میکند.
صادقنیا بیان کرد: یا فرض کنید سیاستهای غلط اقتصادی در یک کشور سبب میشود تا ثروت در دست برخی افراد انباشته شده و عدهای نان برای خوردن نداشته باشند و بعد افرادی دست به دست هم بدهند و به وضع مالی این افراد رسیدگی کنند؛ این خیرخواهیها کوهی از مفاسد اقتصادی را پشت خود پنهان میکند و کسی نمیپرسد این فلاکت و بدبختی از کجا آمده است؛ بنابراین برخی نسبت به ایجاد مؤسسات خیریه نقد دارند.
وی با بیان اینکه برخی به این فکر افتادند که به جای رسیدگی به فقرا باید با فقر مبارزه کرد و ساختارهای جامعه طوری پیش برود که این پدیدهها ایجاد نشود، اظهار کرد: به جای پرداختن به معلول باید سراغ علت برویم زیرا در جامعهای که این میزان فقر و به حاشیهراندگی و بی عدالتی وجود دارد گیر کار در ساختارهای جامعه است به همین دلیل مددکاری جامعهای پدید آمد. مددکاریای که میگوید به جای کمک به تبعیضدیدگان و فقرا باید با عوامل آنها برخورد شود.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب با بیان اینکه با این تحلیل مددکاری جامعهای همواره با حکومتها درگیر و سرشاخ است، اضافه کرد: اگر امام علی(ع) را به عنوان مددکار جامعهای بشناسیم خواهیم دید هدفش فقط کمک به فقرا نیست بلکه در صدد رفع فقر است. هدف او کمک به حاشیهراندگان به تنهایی نیست بلکه با عوامل پیدایش این موضوع هم مواجه میشود. چنین امام علی(ع) همواره انقلابی و معترض به ساختارهای موجود است.
صادقنیا بیان کرد: البته هیچ وقت مددکاری اجتماعی نافی مددرسانی و کارهای عام المنفعه نیست فقط هشدار میدهد. ای کسانی که اهل خیر و ایجاد مؤسسه خیریه هستید این کارها نباید شما را خاستگاه بیعدالتی و فقر و تبعیض و ... غافل کند زیرا در جامعه مدعی تمدن، فقر، تبعیض و عدم تعادل قابل قبول نیست. البته اینکه چرا در طول تاریخ شیعیان کمتر مددکاری جامعهای به این مفهوم داشتند، دلایلی دارد از جمله اقلیت شیعه سبب شده بود تا برای حفظ خود با حکومتها مدارا داشته باشند و هیچ وقت وارد ساحت مددکاری جامعهای و درگیری با حکومتها نمیشدند.
صادقنیا گفت: دلیل دیگر اینکه در اندک مواردی که حکومتهای شیعی شکل گرفته بیش از آن که تلاش کنند سیره ائمه(ع) را تبیین کنند بیشتر کوشیدهاند از آن برای تدبیر جامعه استفاده کنند بنابراین عمدتا خوانش سیره اهل بیت(ع) در راستای افزایش مقبولیت و مشروعیت مردم مورد بهرهبرداری بوده است.
وی اضافه کرد: وقتی نهجالبلاغه را میخوانیم میبینیم آنقدر که امام(ع) حاکمان و والیان خود را موعظه میکند مردم عادی را موعظه نمیکند. مددکاران اجتماعی معتقدند که 4 اصل برای مددکاری وجود دارد که آنها را در سیره امام علی(,ع) به خوبی میبینیم؛ اولین اصل؛ منزلت انسان است و هیچ چیزی و هیچ ایدئولوژی نباید مهمتر از انسان برای یک حکومت باشد و اگر بود اینجا آغاز محرومیت و بیعدالتی است.
صادقنیا تصریح کرد: اصل دوم به رسمیت شناختن و رعایت حقوق مردم در برابر حکومت است؛ باید کاری کرد که در ساختار جامعه حقوق شهروندان و افراد نسبت به قدرت از اولویت برخوردار باشد در این صورت مشارکت بیشتر و نابسامانیها کمتر است.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب بیان کرد: اصل سوم توسعه عدالت اجتماعی به عنوان زیربنای حکومت است نه یک امر تزئینی؛ اینکه برخی میگویند اصل در نظام اسلامی و شیعه، ولایت است نه عدالت یک مغالطه فاحش اجتماعی است؛ آغاز تبعیض و محرومیت و انحراف است و هیچ چیزی به اندازه عدالت نمیتواند جامعه را از فقر و تبعیض بیرون بیاورد.
وی افزود: چهارمین اصل هم به حاشیه راندن و مبارزه با تبعیض است زیرا منشا نابسامانیها، تبعیض و زائیده خودی و غیرخودی و ما و آنها کردن است بنابراین برای مددکاری اجتماعی باید تلاش کرد تبعیض از بین برود؛ این نوع مددکاری معطوف به افراد نیست در حالی که ساختار معیوب است زیرا آن ساختار معیوب دوباره فقر و فقیر بیکار تولید میکند. این مددکاری با خاستگاه این پدیدهها مواجه میشود.
صادقنیا با اشاره به سیره امام علی(ع) در این باره گفت: وقتی فرمایشات امام علی(ع) را میخوانیم برای او هیچ چیزی مهمتر از انسان نیست، وقتی به او خبر رسید که راهزنان از پای یک زن یهودی خلخال ربودند به جای اینکه فکر کند او یهودی بود به این فکر کرد که او یک انسان بود لذا مردن را به خاطر این حادثه سزاوار دانست. یا فرمود: جعلک الله حرا لا تکن عبدا؛ تابع محض هیچ کسی نباشید. وقتی میگوید هیچکس یعنی هیچ انسانی غیر خود یا فرمودند انسانها همه احرار آفریده شدند.
وی افزود: یا در نامه به مالک فرمود باید دشمنترین و دورترین افراد در نزد تو کسانی باشند که بیش از همه نسبت به مردم عیبجویی کرده و دنبال پروندهسازی برای مردم هستند، کسی حق ندارد عیوب دیگری را برای روز مبادا انبار کند بلکه چنین افرادی باید مبغوضترین در نزد تو باشند. والی از هر کسی به پوشاندن عیب مردم سزاوارتر است و بعد فرمود سخنچینان را تصدیق نکن. این منزلت انسان و تابلویی بر پیشانی حکومت امام علی(ع) است.
صادقنیا بیان کرد: اولین کسی که صندوق گزارشات تاسیس فرمود امام(ع) بود تا مردم شکایات خود را در آن بیندازند و فرمودند هر کسی با من کاری دارد بنویسد و در صندوق بیندازد. یا به یکی از کارگزاران امر کرد که مردم را نرنجانی و دروغ نگویی، از آنان روی مگردان. در فرمایش دیگری دارند که اگر به من خبر بدهند که تو خیانت بزرگ یا کوچکی مرتکب شدی کاری میکنم که خوار شوی؛ این تهدیدات برای والی خود او هست نه اینکه فریاد بزنند که اگر کسی علیه امیر من سخن گفت او را محصور و محدود میکنم.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب اظهار کرد: نمیگوید اگر کسی علیه من انتقاد کرد روزنامه او را میبندم و اگر سخنی علیه من گفت او را از موقعیت شغلی محرم میکنم؛ میفرماید اگر مردم از تو گزارش بدی بدهند تو را مجازات خواهم کرد. در مورد عدالت، همه میدانیم خشت اول حکومت او بود. از ابن عباس نقل است که به امام(ع) عرض کردم مردم خواهان آن هستند که تو خلیفه شوی و او فرمود حکومت برای من به اندازه لنگ کفشی ارزش ندارد مگر اینکه بتوانم عدالت را در محکمهها حاکم کنم و عدالت برایش آنقدر مهم است که سه جنگ بزرگ را تحمل کرد. هیچ وقت نگفت من از عدالت بالاترم، او فرمود قصد من اقامه عدالت است نه به کارگیری عادلان.
صادقنیا اضافه کرد: این خطای فاحشی است که بگوییم اگر در جامعه افراد عادلی بر کرسی قدرت بنشیند امور به خوبی پیش خواهد رفت، نه این درست نیست زیرا ساختار خودش را بر افراد عادل تحمیل میکند و پای آنها هم خواهد لغزید؛ لذا متوجه ساختار است. او معتقد است هیچ چیزی به اندازه عدالت نمیتواند موجب دوام حکومت شود.
وی افزود: امام(ع) میراثدار حکومت سه خلیفه قبلی بود؛ جامعه در دوره خلیفه سوم چند طبقه شده بود و هر طبقه به اندازه قدرت خود از بیت المال سهم داشتند و کار را به جایی رساندند که گفتند اگر کلید بهشت در دست ما بود به بنی امیه میدادیم. امام علی(ع) همه تلاش خود را به کار برد تا جامعه را به همان جامعه بی قشربندی دوره پیامبر(ص) سوق دهد. ایشان فرمودند من منکر فضیلتها برای اشخاص نیستم(چون مخصوصا خلیفه دوم برخی را به عنوان صحابه برتری در بیت المال داده بود) ولی اینها برای قیامت است، اگر کسی در جنگ شرکت کرده و مصاحب پیامبر(ص) بوده خدا پاداش خواهد داد ولی در حکومت من هیچ کسی به خاطر این مسائل برتری ندارد.
وی تاکید کرد: ایشان فرمودهاند: هر کس دعوت خدا و رسولش را اجابت کند و قوانین جامعه را بپذیرد از حقوق اسلامی برخوردار است و با او مانند دیگران رفتار خواهد شد. فرق نمیکند آیا در صفین بودی یا خیر؟ در غار مصاحب پیامبر بودی یا نه. عدالت سهم انسانیت انسان بدون هر نوع متغیر اضافی است. تبعیض بد است زیرا با انسانیت انسان ناسازگار است. دو زن نزد امام(ع) آمدند و از فقر خود گفتند امام فرمودند بررسی و اگر نیازمند بودید به هر دو کمک میکنم، یکی از این زنها که عرب بود گفت یعنی به من به اندازه او میدهی؛ امام ناراحت شده و فرمودند من قرآن را خواندهام و در آن ندیدم چیزی که برای فرزندان اسماعیل(اعراب) و فرزندان اسحاق(غیر عربها) به اندازه مال مگسی برتری قائل شده باشد.
وی افزود: کسی در جبهه بوده و اهل نماز شب است بسیار خوب انشاءالله خدا اجر خواهد داد ولی دلیل نمیشود کسی به خاطر این فضیلتها رئیس بانک شود و دیگری شغلی فرودستتر. بدانیم ظالمها ظلم تولید نمیکنند بلکه سیستم طوری است که یکی در آن ظالم و دیگری مظلوم میشود. سیستم باید اصلاح شود و امام علی(ع) معتقد است برای از بین بردن ظلم باید به اصلاح ساختار ظالمساز پرداخت.
صادقنیا با بیان اینکه امام علی(ع) مسئولیتپذیر است و فرافکنی ندارد، تصریح کرد: نفرمودند مردم ناسپاس هستند و قدر مرا نمیدانند و من مظلوم هستم، مشکل را از کارگزار خود شروع کرد و امام علی(ع) عدالت را به مثابه یک آرمان دنبال نکرد بلکه به مثابه یک سلوک زندگی کرد و در حکومتش پیاده کرد. هیچ جامعهای به خاطر داشتن افراد آرمانگرا رستگار نشده و اگر شده بود کشورهای آمریکای جنوبی میشدند ولی هر جامعهای که آرمانهای خود را زیست کرده رستگار شده است. کارگزاران امام هر روز در تریبونها از عدالت حرف نزده و تئوریپردازی نمیکنند بلکه عدالت را زندگی میکنند. امام علی(ع) آرمانزیست است نه آرمانگرا.
انتهای پیام