ایکنا ـ آشنایی شما از ابتدا با آیتالله فاطمینیا از کجا بود و چگونه شکل گرفت؟
اجازه میخواهم قبل از هرسخنی تصحیح کنم که این حقیر بدون تواضع، کمترین ارادتمند آیتالله فاطمینیا هستم و نه شاگرد و نه دیگر ... و از مخاطبان گرامی برای تصدیعی که میشود عذر خواهی میکنم.
بنده توسط مرحوم پدرم رحمه الله علیه با استاد فاطمینیای بی بدیل آشنا شدم، در دهه ۶۰ شرح دعای ابوحمزه ثمالی با بیان استاد از رادیو پخش میشد و پدرم سحرهای ماه مبارک رمضان که از خواب بیدارم میکردند، من را تشویق میکردند صحبتهای این آقا را گوش کنم، با اینکه نوجوان بودم و از آن مطالب درک عمیقی نداشتم با این حال برایم جذاب بود، تا اینکه دیری نگذشت که در بعضی از جلسات معارفی توفیق ملاقلات مییافتم.
استاد فاطمینیا معمولا با اشخاصی که با ایشان آشنا میشدند ارتباط بسیار خوبی داشتند و نوعا هر آشنایی تصور میکرد محبوبترین و یا صمیمیترین فرد نزد استاد است، در سنن النبی نقل شده است که این سیره رسول الله حضرت محمد مصطفی(ص) بوده است و حقیقتاً عطر و خلق و خوی محمدی در وجودشان نمایان بود؛ و هر فردی با استاد برای مدتی مرتبط بوده باشد این موضوع را تأیید میکند.
ایکنا ـ ایشان در کنار علوم اسلامی، تبحری هم در شناخت قراء و سبک قرائت آنها داشتهاند. در این باره توضیح میدهید؟
بله؛ اولین بار استاد را در حسینیه ارشاد و برای مسابقات بینالمللی قرآن که در سال ۱۳۶۹ دعوت شده بودند، ملاقات کردم. قاریانی بزرگ مصری به ایران آمده بودند. جناب استاد در زمینه شناخت هنر تلاوت و تجوید تخصص داشتند و جامعه قرآنی به این موضوع اذعان دارند و حق این است که آن عزیزان بیشتر در این حوزه سخن بگویند.
ایشان شاگرد مستقیم مرحوم میزرا جواد سلطان القراء بودند که از مجتهدین و اساتید تجوید بهشمار میآیند. وقتی در محافل قرآنی از استاد دعوت میشد، فقط به عنوان یک عالم دینی حضور پیدا نمیکردند بلکه به عنوان یک متخصص فن قرائت افاضه میکردند.
در این سالها که در محضر استاد بودم از ایشان هیچوقت نشنیدم که صریحا بگویند من حافظ کل قرآن هستم، اما در مورد آیاتی صحبت میکردیم که فرمودند الحمدلله من در جوانی نیازی به کشفالآیات نداشتم، متوجه شدم که از کثرت مراجعه به قرآن و انس مستمر این توفیق را یافتهاند، یعنی برنامه حفظ نداشتند، البته تمایلی هم نداشتند چنین چیزی بیان شود. استاد فاطمینیا همچنین با بزرگان از قاریان جهان اسلام همانند استاد محمد نقشبندی و عوضین مغربی آشنایی و ملاقاتهای صمیمی داشتند.
ایکنا ـ یک سوالی که این روزها گاهی در ذهن مردم پیش میآید این است که واعظان و اساتید اخلاق چقدر به گفتهها و نصایح خودشان عمل میکنند؟ آقای فاطمینیا را در این زمینه چطور دیدید؟
من فقط یکی از ویژگیهای ایشان را عرض کنم؛ خودم از همسر گرامی استاد فاطمینیا که الحق خودشان بانویی با فضیلت و از بیت علم و سیادت هستند شنیدم که میگفتند؛ در طول همه سالهای زندگی مشترک حتی یکبار هم عصبانیت حاج آقا را ندیدهام و حتی صدای بلند و هیچگونه تند خویی از ایشان نشنیدم و ندیدم... وقتی که این مطلب را شنیدم اصرار کردم که واقعی میفرمایید یا تعارف و احترام است؟ همسر محترم ایشان تاکید کردند صادقانه حتی یک مورد هم خلاف این نبوده است. انصافا همین مساله از عالیترین کرامات بشمار میآید.
در واقع ایشان علاوه بر توصیههایی که روی منبر و کرسی درس داشتند خودشان هم عامل بودند. یکبار به استاد گفتم که شما خبر دارید که حاج خانم درباره شما اینچنین فرمودند؟
آقای فاطمینیا با تبسمی گفتند حاج خانم به من خیلی لطف دارند؛ عرض کردم خداییش همه این مدت که خدمت شما هستم رفتاری غیر از این از شما ندیدهام، خواهش میکنم بفرمایید قضیه این توانایی چیست؟
فرمودند؛ الحمدلله خدا مرحمت فرموده دستم را گرفته و من مالک غضبم هستم.
یقینا و حتما استاد روی کظم غیظ و کف نفس کار کرده بودند و اوصافشان به همینها محدود نبود.
اینجا خوب است که به روایتی از امیرالمؤمنین(ع) اشاره کنم؛ امام على(ع) فرمودهاند: اِذا کانَ فى رَجُلٍ خَلَّةٌ رائِقَةٌ فَانْتَظِروا اَخَواتِها؛ اگر در وجود کسى خصلتى پسندیده باشد، انتظار خصلتهاى پسندیده دیگرى را نیز در او داشته باشید.
ایکنا ـ گفته شده که ایشان تسلط زیادی بر کتابهای علوم اسلامی مخصوصاً کتابها و نسخههای کهن داشتند و به عنوان یک کتابشناس برجسته از ایشان یاد میشود.
تا آنجایی که من میدانم دوره خاص کتابشناسی در جایی و یا نزد استادی ندیده بودند، اما در امر کتابشناسی و نسخهشناسی سرآمد بودند، وقتی شخص محققی بر اثر مطالعات مستمر و وسیع، اطلاعات گسترده و جامع پیدا میکند، طبیعتا شناختی در جهات مختلف یعنی متن، مولف و کاتب و اینکه مربوط به کدام دوره است، مییابد و در زمینههای مورد نظر تخصص و تسلط پیدا میکند از این رو استاد به کمال در این حوزه اشراف و احاطه فوق العادهای داشتند.
مرحوم استاد فاطمینیا توصیه میفرمودند برای کتابخوانی و مطالعه وقت زیادی بگذارید و مطایبه هم داشتند و میگفتند امیدوارم مرض کتاب و کتاببازی به شما هم سرایت کند. و در مجلسی از ایشان شنیدم شیرینی و اهمیت کتاب و تحقیق ایجاب میکند با اینکه سنم بالا رفته است اگر مطلع بشوم فلان کتاب و نسخه خاص در دور دستی وجود دارد مشتاق میشوم که بروم و تهیه کنم و سالهای جوانیشان بر همین وضعیت بودند که به کتابخانههای کشورهای مختلف مراجعه میکردند و از نزدیک با منابع و مخازن مواجه شده و مواردی را با چه سختی و تشریفاتی تهیه میکردند.
من چندین دوره در نمایشگاههای بین المللی کتاب که در معیت ایشان شرکت کردم، شاهد بودم ناشرانی از چند کشور مختلف تا اینکه متوجه میشدند استاد تشریف آوردهاند تازههای نشر و همینطور کتب عتیق را که از قبل آماده کرده بودند برایشان میآوردند و حتی بعد از نمایشگاه کتاب و پس از بازگشت، نسخهایی که استاد سفارش داده بودند را ارسال میکردند.
کتاب و مطالعه آنقدر برایشان مهم و شیرین بود که حتی روی تخت بیمارستان هم مطالعه میکردند و از اندک حال و فرصتی برای این امر بهره میجستند.
ایکنا ـ درباره منش و سلوک عرفانی استاد فاطمینیا توضیح دهید و اینکه شما چه برداشتی در این زمینه داشتید.
در این مورد لازم است تصریح کنم که یقیناً بنده صلاحیت صحبت ندارم، فقط اکتفا به بعضی از دیده و دریافتها میکنم. چون مکررا توفیق همراهی و همسفری با استاد داشتم بویژه در تشرفهای اعتاب مقدسه، آنچه را که مشاهده و دریافتم این بود که شاید خیلی اهل انجام همه مستحبات نبودند، بسیاری از ادعیه و تعقیبات نماز و ... را انجام میدادند اما کیفیت غالب بر کمیت بود. مسئله مهم این است که ایشان اهل عرفان بودند؛ نه عرفانهای به تعبیر دقیق خودشان مخلوط به بافتهها و ... لذا میتوان گفت غرق در هیچ عارفی نبودند. یکبار فرمودند در یکی از جلسات خصوصی که در محضر آقای طباطبایی صاحب المیزان بودم، نظر علامه را در مورد یکی از فهول عرفا جویا شدم، ایشان پاسخ دادند بعض مطالبش دقیق است، آقای فاطمینیا ادامه داده بودند، اما خیلیها این شخص را بهطور خاص و زیاد قبول دارند، مرحوم علامه طباطبایی اظهار کرده بودند؛ آنها خوشبین هستند. واقعا چقدر آزاداندیشانه و محترمانه جواب داده بودند.
از جمله حکما و علمایی که مشخصا مذاق عرفانیشان این چنین است و از نظرات و مطالب ایشان معلوم میشود، حکیم متاله علامه محمدتقی جعفری و استاد فاطمینیا هستند، فضلایی که شناختی از آثار و آراء این دو عالم عالیقدر دارند تصدیق میکنند که مشی و تاکید و تعلیم عرفانی این دو نفر را. این عبادالرحمن که تربیت یافتگان مکتب علوم وحیانی و سفرای الهی هستند هر عارفی را که از عرفان حضرات معصومین(ع) بهره برده و آرای او با انوار هدایت مطابقت داشته را مورد توجه و بحث و استفاده قرار دادهاند و استاد آثار و نظرات عرفا را به خوبی مطالعه کرده و به آنها اشراف داشتند. با این مقدمه و معنایی که مسلما در حد فهم ناچیزم تقدیم شد، جناب استاد فاطمینیا هم حکیم و هم اهل عرفان بودند.
ایکنا ـ به عنوان خاتمه گفتوگو یک خاطره از ایشان برای ما تعریف کنید.
پیش از آن باید از خصوصیات رفتاری استاد فقید خوب است این را هم بگویم که بنده هیچ شخصی را ندیدم که اینقدر با فرزندان خود صمیمی و رفیق باشد و طبیعتا این منش هم بهرهای از سیره و حسن خلق اهل بیت(ع) است. در قواعد تعلیم و تربیت تبیین شده که والدینی که با فرزندانشان رابطه بسیار صمیمانه و رفاقتی برقرار میکنند جلوی بسیاری از نارفیقیها و مضرات را میگیرند.
نگاه و شیوه حاج آقا در امر تعلیم و تربیت واقعاً بسیار موثر بود. این معلم مهربان، طبیبی بهروز بودند. اگر در فردی زمینه علمی در رشتهای یا هنری یا مهارتی در زمینهای خاص تشخیص میدادند مشوق و راهنما میشدند و در مواردی هم که اطلاعات داشتند ارائه طریق هم میکردند. سبک تربیتیشان به شکل آموزشهای رسمی نبود بلکه بسیار رفاقتی، محبتی و مشورتی بود، در ضمن خوب است عرض کنم استاد زمانیکه در موقعیت چنین مشورتهایی قرار میگرفتند همواره افراد را توصیه میکردند در همان حوزهای که مستعد هستید فعالیت کنید و ادامه دهید. فرض کنید شخصی در سن بنده که بدن خیلی ورزیدهای هم ندارد بخواهد تازه رشته ژیمناستیک را شروع کند و دنبال قهرمانی باشد، علی القاعده بسیار بعید است. استاد از این مراجعات عجیب و غریب هم داشتند و جالب است که با خوشرویی و مهربانی با آنها برخورد میکردند، یادتان هست که همیشه تأکید داشتند که توی ذوق کسی نباید زد.
به یاد دارم شخصی آمده بود و میخواست تاییدی از جناب استاد بگیرد که شاید مصلحت نباشد به موضوع اشاره کنم در صورتیکه برای آن شخص خیلی بیربط و غیر متناسب بود، اما استاد فاطمینیا در پاسخ گفتند: برادرم این موضوعی که شما میگویید اساسا کار خوبی است، اما خوب است که هر شخص در مسیر و زمینهای فعالیت کند که مناسب حال و شرایطش هست و میتواند موفق بشود و خدمت بهتری داشته باشد. بعدش با یک ظرافتی فرمودند: پدر جان! شما استعدادهای دیگری هم داری.
در آخر ضمن تشکر از حوصله شما بدون هر مبالغه و تکلفی در کلام، براین باورم که استاد فاطمینیا ماه و مهربانی فوق العاده بودند و هستند. ایشان حقیقتا وجودی سرشار از لطافت و ملاحت و حلاوت بودند. هزاران حیف که جامعه علمی و معنوی و همه طبقات اجتماع و ارادتمندانشان از فیض و برکات حضورشان محروم شدند.
به نوبه خود وفات ایشان را به اعلام گرانقدر و اندیشمندان بزرگوار خصوصا رهبر عزیزمان و بیت شریفشان و همه علاقمندانشان تسلیت عرض میکنم.
انتهای پیام
زحمت کشید ه اید.
مخصوصا اخلاق ایشان که فرمودین .خداوند متعال توفيق اخلاق رابه همه کرامت فرماید، انشاالله
موفق باشید.
جزاکم الله. رحمت و رضوان الهی نثار حضرت استاد