اختتامیه جایزه جلال باز هم بدون منتخبین اصلی جایزه گذشت که متأسفانه چند سالی است این موضوع در بسیاری دیگر از رویدادهای فرهنگی و هنری باب شده درحالیکه ماهیت مسابقه گزینش بهترین از بین شرکتکنندگان است.
برای باز شدن بهتر موضوع که به حل مسئله و گشایش آن کمک میکند ذکر این نکته ضروری است که سبقت گرفتن از یکدیگر در هر امری؛ ماهیت مسابقه است. برای تشویق افراد به این سبقت هم چیزی معین میشود که به آن جایزه میگویند. این جایزه خواه مادی باشد خواه معنوی، معیارهای داوران در آن باید عاملهای سنجش یا همان فکتها باشند. یعنی یک داور نمیتواند برای اینکه داستانی او را یاد خاطرات کودکی انداخته به آن امتیاز بیشازحد دهد درحالیکه پیرنگی تکراری، تیپهای همیشگی دارد یا فاقد ساختار مناسب و پیام لازم است. یا فیلمی برنده شود که فلان بازیگر مورد علاقه داور را دارد اما سر و ته آن معلوم نیست.
پس داوری توجه به جمیع عوامل قابل ارزیابی به صورت الگوهای از پیش تعیین شده است. یعنی همه داوران باید مثلاً ده عامل را انتخاب کنند و بین خود قرار بگذارند که مثلاً در بخش رمان نمرههای معینی به صورت منفک به پیرنگ، شخصیتپردازی، توصیف، فضاسازی، گرهافکنی، ساختار مناسب روایی، اوج مناسب، فرود صحیح، شروع درست و خلاقیت در روایت بدهند تا داوری به صورت صحیح انجام شود. ضمن اینکه معیارهایی از پیش تعیین شده در محتوا هم دارند. مثلاً به داوران تأکید میشود که رمانهایی که ارزش اخلاقی بیشتر دارند امتیاز اضافه میگیرند یا اگر متن به صراحت و ناقدی متن آل احمد نزدیک بود خود امتیاز دارد و قس علیهذا...
همه این مقدمات یعنی اینکه بههرحال یکی از رمانها بالاتر از دیگران قرار میگیرد ولو اینکه همه یک باشند و این یکی دو و هشت نمره تا ده که مثلاً نمره نهایی است فاصله داشته باشد. این هم که مد شده بهانه میکنند همه در یک سطحند و به موارد اولیه رماننویسی هم نرسیده بودند عذر بدتر از گناه است چراکه اگر اینطور بودند از اول نباید توسط هیات انتخاب گزیده میشدند.
اینکه جایزهای نام جلال آل احمد را به خود میگیرد یعنی مربوط به متونی است که صراحت دارند و اصلاً ارزش کارهای این نویسنده به همین رکگویی و توجه ویژه به مسائل زمانه خود است وگرنه آرایهها یا ساختار ادبی چندانی در کارهای او دیده نمیشود؛ «خسی در میقات» و «مدیر مدرسه» دلیلی بر این مدعاست. پس وقتی نام جلال آل احمد بر جایزهای قرار میگیرد باید معیارهای آن هم به صورت شفاف بیان شود نه اینکه به صرف برگزاری یک جایزه ادبی سعی شود تعداد شرکتکنندگان مایه ارزشمندی آن جایزه قرار گیرد.
در کل مشکل اینجاست که همه جوایز ادبی شبیه هم شدهاند و جوایزی چون پروین و فجر و کتاب سال و جلال و ... روی آوردهاند به ملال و سیاست مشخص و وجه تمایز خاصی برای انگیزه شرکت کردن به اهل قلم ندارند.
وقتش رسیده بازبینی جامعی درباره این موضوع انجام شود.
عباس کریمی عباسی
انتهای پیام