به گزارش ایکنا، محمد محمدینیا، نویسنده و پژوهشگر سایبر، شامگاه دوم خرداد در نشست علمی «فضای سایبر و بسط تمدن غربی»، که از سوی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد، با اشاره به رویکردهای مختلف در مواجهه با فضای سایبر، گفت: رویکرد اول این است که در مواجهه با این فضا دچار وادادگی شویم و حالت تسلیم و خضوع داشته باشیم و در عمل و سیاستگذاری در برابر آن نقشی برای خودمان قائل نشویم. رویکرد دوم انفعالی است؛ یعنی در مواجهه با آن تأخیر داریم. به عبارتی در برابر این فضا منفعل کامل نیستیم و واکنش داریم، ولی آنقدر تاخیر دارد که گویی برخورد ما منفعلانه است و رویکرد سوم هم رویکرد فعال و کنشگرانه است؛ یعنی میتوانیم نسخه بازسازی و اصلاحشده آن را به مردم را نشان دهیم و انتظار داشته باشیم که این رویکرد در کشور عملی شود.
محمدینیا با بیان اینکه مسئله ما در رویکرد سوم، بررسی فضای سایبر در مقیاس تمدنی است، اظهار کرد: اگر فضای مجازی در غرب ایجاد شده و بسط یافته، چه نسبتی با تمدن غرب دارد که چند قرن از عمر آن میگذرد. پس مقصد ما در این رویکرد به غربشناسی در مقیاس تمدنی بازمیگردد.
وی با طرح این پرسش که رهیافت ما برای مطالعه تمدن غرب چیست؟ گفت: رویکرد ما غربشناسی فلسفی و مابعدالطبیعی است؛ یعنی قصد داریم پدیده را در وجوهی بحث کنیم که به متافیزیک فلسفی مربوط است که با اندیشههای علوم اجتماعی مستقرنشده تفاوت دارد. چند فرض وجود دارد؛ اول اینکه فضای مجازی صرفا ابزار ارتباطی نیست، بلکه این فضا دگرگونی اساسی در همه ساحات زندگی انسان ایجاد کرده و تمدن غرب هم با این فضا صورتبندی جدیدی یافته است. علاوه بر اینکه زیست انسان در این فضا در حال دگرگونی است، ولی مسیری را نشان میدهد که غرب طی کرده و این مسیر از تنوع بسیاری برخوردار است؛ به عبارت دیگر برآیند مسیر طیشده در غرب منجر به ایجاد فضای سایبر شده است. البته فضای سایبر نتیجه مسیرهای طیشده نیست، بلکه نقش فعالی در دگرگونیهای بعدی دارد.
محمدینیا تأکید کرد: مناسباتی که در قرون مختلف در غرب وجود داشته منجر به ایجاد فضای مجازی شده است. البته فضای مجازی ماهیت مناسبات را تغییر داده است. به همین دلیل تاریخ و تمدن جدیدی در غرب در حال رقم خوردن است. هدف اول در این بحث، بررسی تأثیر این فضا در غرب و هدف دیگر بررسی آن در ایران و کشورهای شرق است و موضع ما در قبال سایبر چیست و چه باید باشد؟
وی با اشاره به اصول بنیادینی که باعث ایجاد فضای مجازی شده است، اظهار کرد: غایات و اهداف را میتوان بر حسب نیاز، مبانی و مبادی و... تقسیم کنیم؛ وقتی از ارزشها و اصول حرف میزنیم نیم نگاهی هم به شرایطی داریم که کشورهای قدرتمند میخواهند ارزشهای خود را در قالب اسناد و کنوانسیونهای بینالمللی و برای اجرا در دیگر کشورها تحکیم ببخشند.
محمدینیا با بیان اینکه جهانشمولی اولین اصل زیرساختی در فضای مجازی در غرب است، تصریح کرد: در برابر جهانشمولی، استقلال انسانها مطرح است؛ حق توسعه هم از اصول بنیادینی است که باعث پیدایش این فضاست. همچنین توسعه یافتن جزء تفکیکناپذیری است که در خود این فناوری گنجانده شده است زیرا باید دائما پیشرو و در حال خلق آثار نو و جدید باشد.
وی با بیان اینکه توسعه پایدار و دموکراسی فراگیر از دیگر اصول بنیادین در فضای مجازی است، افزود: حکومت خوب برای همه سطوح، از دیگر اصول بنیادین در این زمینه است. حق آزادی بیان و عقیده، حق جست و جو برای یافتن پاسخ، دریافت و بهرهمندی برابر از اطلاعات و ایدهها؛ اتصال و ارتباط حداکثری، احترام به صلح، برابری و تساهل و رواداری در برابر مخالف، احترام به خانواده و توانمندسازی آن، حفظ حریم خصوصی و مقابله با تبعیض نژادی، خشونت و نفرتپراکنی از دیگر اصولی محسوب میشود که در کاربرد فضای مجازی از آن سخن گفته شده.
محمدینیا با تأکید بر اینکه اینها ارزشهای تصریحشده یا تصریحناشده در اسناد مرتبط با فضای مجازی است، تصریح کرد: وقتی در این فضا از کرامت و احترام به نوع بشر حرف زده میشود، بدون تردید با کرامت مطرحشده در قرآن تفاوت دارد؛ وقتی سخن از عدالت و حفاظت از خانواده و... مطرح است، براساس تعریف و تفکر صاحبان این فضا تفسیر میشود.
محمدینیا بیان کرد: چیزی که در اسناد گفته نمیشود این است که همه این اصول بنیادین در فضای مجازی یک ارزش محوری دارد و آن توسعه اقتصادی است؛ یعنی همه این ارزشها توسط توسعه اقتصادی معنادار شده و تقیید و تخصیص میخورد. بحث مرتبط دیگر به الهیات و اسطوره و... این است که فضای سایبر چه نسبتی با تحقق رؤیاهای انسان داشته است؟ سرفصل اول این است که فضای سایبر به چه معنایی آرمانشهر است و دوم وضعیت آینده رؤیای سایبری چگونه است؟ آرمانشهرها در تاریخ همواره در ناکجاآباد تصویر میشدند. قبل از رنسانس در غرب آرمانشهر یک سرزمین مرموز و ناشناخته یا مناطق جدیدی مانند آمریکای کشفشده بود و گاهی یک فضای تخیلی یا منطقهای بیرون از این زمین، آرمانشهر بوده است.
وی افزود: قبل از آنکه فضای سایبر در جهان بیرون خلق شود، در فضای تخیلی و علمی خلق شده است. پس فضای سایبر مخلوق تخیل یک ارمانشهر است بدون آنکه تحقق بیرونی داشته باشد؛ ادبیات علمی تخیلی که سایبر را تخیل میکند در وهله اول خوشبینانه و پر از امید است و مقرر شده که ناکامیهای بشر در این فضا رخت بربندد، ولی هرچه جلوتر رفتیم ادبیات سایبر بر ضد آرمانشهر و به عبارتی به احساس نومیدی و تهدید و... تبدیل شده است. در دوره متأخر ادبیات مصطلح سایبر جایگزین سفرنامههای تخیلی شده و جایی را تصویر میکند که سرشار از امید است و به موازات آن معماری خیالپردازانه شکل میگیرد؛ مثلاً ژان ژاک لوگو، آرمان ایجاد معماری شهری را داشت که شهری بینقص بود و نیازهای انسان در آن برطرف میشد، ولی به مرور به سمت آرمانشهرهای سوسیالیستی پیش رفتیم و سوسیالیستها سایبر را فضایی تعبیر کردند که عدالت و برابری و دموکراسی در آن است.
محمدینیا بیان کرد: سینمای علمی تخیلی هم نقش مهمی در پیوند سایبر با رؤیای انسان داشته است، جرج لوکاس، اسکات و... کسانی هستند که آرمانشهرها را تا حدودی سایبر به بشر نشان دادند و خواستند رؤیای بشر غربی را بر روی پرده سینما نشان دهند. البته وقتی به مرحله نومیدی تدریجی سایبر میرسیم، تسلط این فضا و ربات بر انسان، او را به بردگی میکشاند و در راستای منافع خودش سوق میدهد و مفهوم شهر مجازی شکل میگیرد. این شهر هر دو طرف آرمانشهری و ویرانشهری را نشانه میگیرد. از شهر غیرمادی که بستر دادههای مجازی است و ارتباطات از طریق زیرساخت اطلاعات و داده انجام میشود به تعبیر میکنیم؛ آموزش در این فضا از راه دور است و تجارت برخط و بیرون از دنیای فیزیکی است و فرایند حکومت در این فضا ایجاد میشود.
وی تأکید کرد: ما وقتی تسلط ماشینهای هوشمند بر انسان را میبینیم با پدیده احساس بحران و تحقیر مواجه میشویم که در فیلم ماتریکس برای اولین بار به این مسئله پرداخته شد و نشان داد که هوش مصنوعی میلیاردها انسان را به بردگی کشانده و این خطری برای انسان است که باید از طریق انقلاب از این وضع خارج شود، وگرنه بردگی مادامالعمر او حتمی است. امروزه با پیدایش هوش مصنوعی آن را علمی ـ تخیلی طبقهبندی نمیکنیم، زیرا اخطارها و هشدارهای این فضا برای زیست بشر صرفاً رمانتیک نیست، بلکه هشدارهایی جدی و واقعی هستند؛ تحول بازیهای کامپیوتری میتواند انسان را وارد زندگی دومی کند که گسست زیادی با زندگی اول دارد؛ یعنی سعادت و شادکامی و بدکامی در آنجا تعریف میشود.
در ادامه حجتالاسلام والمسلمین مهدی جهان در نقد سخنان محمدینیا گفت: در این بحث تعریف فناوری در غرب بسیار روشنگر است؛ امروز با مفهوم صنعت روبهرو هستیم که گفتهاند پیشرفته این صنعت عامل ایجاد سایبر است؛ این سؤالات که غرب چیست و کجاست و در کجای معادلات روزانه ما قرار دارد در تحلیل درست نقش دارد. بنابراین ابتدا باید تعاریف دقیقی از این واژهها ارائه شود.
جهان گفت: ایشان کلمه مواجهه با فضای سایبر را مطرح کرده است، ولی باید لغتشناسی این بحث را تبیین میکردند، زیرا کلمه سایبر، سایبرنیک و... هر کدام بار معنایی جدایی دارند. زمانی انسانها در خانههای خشتی زندگی میکردند و حالا پیشرفت کرده و به جایی رسیدهاند که در خانههای مدرن زندگی میکنند و از ابزار یراق ساده به لوازم پیچیده رسیدهاند. حال آیا این تفاوت پیشرفت محسوب میشود؟ چیزی که به نام فناوری ایجاد شده پیشرفت است که بخواهیم با این فناوری و صاحبان آن مواجهه داشته باشیم؟ آیا این فناوری در حال حرکت است یا خیر؟
وی با بیان اینکه شما از واژه مواجهه استفاده کردید، اظهار کرد: اگر کسی بخواهد از غربشناسی با رویکرد تطبیقی بحث کند، باید مفهوم مواجهه را روشن کند. مواجهه یک کلمه عربی به معنای روبهرو شدن، مقابله، رویآوری و... است و با مفهوم مصدری آن اندکی تفاوت دارد؛ از این رو تبیین دقیق مفهوم لغات در این نوع مباحث لازم است.
انتهای پیام