به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین حسن بوسلیکی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 10 خرداد در هماندیشی علمی «از نفرتپراکنی مجازی تا خشونت اجتماعی»، که از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد، گفت: ترامپ در یک سخنرانی با اشاره به مراسم تحلیف خود گفت، این شلوغترین مراسم تحلیف در آمریکا بود، ولی بعد مشخص شد که مراسم اوباما شلوغتر بوده است؛ وقتی علت این سخن را از او پرسیدند او تعبیر «حقایق جایگزین» را به کار میبرد؛ یعنی یکسری حقایق ساختگی را جای حقایق واقعی را میپندارند.
وی افزود: لویتین در کتاب خواندنی دروغهای مسلح، گفته است که در کتاب فرهنگ واژگان واژه «پساحقیقت» واژه برتر سال انتخاب شد و این نشان میدهد که واقعیات بیرونی کمتر از احساس و ذهنیت ما در رفتارهای ما نقشآفرین هستند؛ لذا رسانهها برای ما دنیای پساحقیقت درست کردهاند و این یک واقعیت است. درست است که عمدا رسانهها، تشدیدکننده و تقویتکننده آسیبها و خشونت و نفرت هستند ولی نظریه انتخاب قائل به تعامل میان واقعیت و رسانه است؛ یعنی وقتی زمینه عینی وجود نداشته باشد رسانهها نمیتوانند نفرت و خشونت ایجاد کنند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه اگر ما نگران اثرپذیری فرزندان خود هستیم باید روی کمبودهای روانی و روحی آنان کار کنیم، گفت: اگر کودک مسیر درست تربیتی را طی کند آنقدر به محتواهای بد علاقه نخواهد داشت و اگر هم خشونت و صحنههای بد را ببیند هم چندان در رفتار اجتماعی خود اعمال نمیکند. بنابراین زمینه اجتماعی باعث مؤثر بودن محتوای رسانه میشود. شبکههای خارجی با ناجوانمردی علیه روحانیت و حوزه و ماشینهای امداد نفرتپراکنی میکنند، ولی متأسفانه این جریان، به جریانی دوطرفه تبدیل شده است.
بوسلیکی با بیان اینکه مسئله اصلی نفرتپراکنی و خشونتگستری، مسئله دیگریسازی است، اظهار کرد: اینکه ما تئاتر درست کنیم و مخالفان خود را شمر و برانداز و معاند تصویر کنیم یک نوع ایجاد نفرت است و از سوی دیگر وقتی شبکه voa با استفاده از سخنان سست یک عده روحانی، تصویری از روحانیت نشان میدهد که اینها افرادی خرافاتی و بی سواد هستند باز هم ایجاد نوعی نفرت و خشونت است. وقتی آقای عالی پیام، شاعر هجوپرداز یک روزی فحاشی و هجوگویی علیه روحانیت کرد امروز خودش از اینکه در تجمعی به وی اعتراض شده است گلایه میکند؛ بنابراین ما باید نسبت به فحشدادن حساس باشیم، زیرا وقتی خشونت و نفرتپراکنی عادی شد یک روزی خودمان چوب آن را خواهیم خورد و این آقا هم مبتلا به این مسئله شد.
بوسلیکی با اشاره به نقش تکفیر در ایجاد نفرت و خشونت، اضافه کرد: اندیشه تکفیر گاهی سبب میشود ما مخالفان خود را مانع ظهور بدانیم و آنها را تکفیر کنیم و برعکس عدهای هم یک فرد بسیجی را با خشن نشان دادن او از جهت انسانی، تکفیر میکنند. استعاراتی که درباره همدیگر درست میکنیم یکی دیگر از این عوامل است؛ مثلا اگر ارتقا و بهبود معنوی خود را با رشد گیاه استعاره کنیم، گیاه نیازمند باغبان است. البته آفت میزند، ولی اگر آن را با سفر استعاره کنیم، مسافر نیازمند راهنمای سفر است و راهنما، فقط نقش راهنمایی دارد بنابراین این استعارات صرفاً تشبیه ادبی نیست و اثر واقعی دارند. اینکه ما «دیگری» را با چه ملاکی تعریف میکنیم و آنها را مخالف، معاند، برانداز و دشمن و... میدانیم مهم است، کمااینکه این افراد هم، حس منفی را که عدهای نسبت به پلیس مبارزه با شورش دارند با لباس روحانیت پیوند میزنند و نسبت به لباس روحانیت هم نفرت ایجاد میکنند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه مسئله اصلی فضای مجازی و رسانه، دیگریسازی و تصویرسازی منفی است، اظهار کرد: بنابراین ما به همان اندازه که باید به مخالفان خودمان نهیب بزنیم که دست از این کارها بردارند باید نسبت به دوستان و هم جبههایهای خود تذکر بدهیم؛ اگر ما هم از شیوه آنها استفاده کنیم. پس تفاوت ما با آنها در چیست؟ مشکل امروز در عینیت و مجاز جامعه ما، اخلاقزدایی است؛ اینکه سخنران ما در تلویزیون میگوید دین دنبال تحقق اخلاق نبود مسئله کمی نیست؛ اخلاقزدایی از جنبشهای اجتماعی هم مانند این تعبیر که انقلاب، خون میخواهد، خشونت را گسترش میدهد. محتوای دینی ما چقدر با این فضای اخلاقزدایی امروز فاصله دارد؛ امام علی(ع) فرمودند که مؤمن با کسی که در قبال او انصاف را رعایت نکند انصاف میورزد و از فضل انسان این است که اگر کسی به او بدی کرد او خوبی کند.
وی با بیان اینکه متاسفانه ما بین بغض و حقد و کینه تمایز قائل نیستیم، گفت: حقد ناظر به فرد و شخص و گروه دیگری است ولی بغض نسبت به امور منفی، برای خود فرد است، ولی متأسفانه ما با درهم آمیختگی مرزها، بغض را به کینه و حقد تبدیل میکنیم؛ امام علی(ع) وقتی در بستر شهادت بودند فرمودند اگر من زنده باشم و ضارب را عفو کنم برای من حسنه است بعد به امام حسن(ع) فرمود پس او را عفو کنید و اگر نکردید فقط یک ضربه بزنید و بعد فرمودند از غذایی که خودتان میخورید به او که اسیر شما است بدهید.
بوسلیکی افزود: الان گرفتار رفتار متقابل و جبرانی هستیم و میگوییم چون او میزند ما هم میزنیم و چون نفرتپراکنی دارد ما هم باید علیه او نفرتپراکنی کنیم، در صورتی که انسانی که نفرت دارد نمیتواند اخلاقی زندگی کند. کسی که سالها هجو گفته و به روحانیت فحش داده است روزی هم خودش چوب آن را خواهد خورد و این سنت الهی است.
همچنین حجتالاسلام والمسلمین حبیبالله بابایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، گفت: دو نوع غربزدگی داریم؛ غربزدگی حضوری و مجازی. غربزده حضوری کسی است که غرب را تجربه کرده و شیفته تمدن و فرهنگ و اخلاقیات آن شده است و قصد دارد آن را در کشورهای اسلامی ترویج کند ولی در غربزدگی مجازی، خیل عظیمی از مردم، غرب را تجربه نکردهاند، بلکه از طریق فضای مجازی از آن شناخت پیدا کردهاند و براساس شناختی که دریافت کردهاند آن را مبنا قرار داده و به داوری و قضاوت میپردازند.
وی افزود: آنچه از غرب در غرب وجود دارد با آنچه از غرب در شرق مطرح است فاصله و شکاف زیادی دارد؛ مثلاً ما در غرب سخن از قانون میگوییم ولی وقتی میخواهیم آن را وارد ایران کنیم تبدیل به مشروطه میشود که از استبداد سر در میآورد ولی در خود غرب این قانونگرایی، تبدیل به حاکمیت قانون میشود یا گاهی ما از اخلاق غرب تقلید میکنیم ولی کارکرد لازم را در جامعه ما ندارد. غربزدگی برای ما چه حقیقی و چه مجازی، عملاً فضیلتهای اخلاقی برای ما ایجاد نکرده است؛ از زمان ورود مدرنیته به دنیای اسلام، نمیتوان مواردی را یافت که بگوییم مدرنیته برای ما آورده اخلاقی داشته و فضایل غربی را برای ما به ارمغان آورده یا فضایل شرقی را تعمیق بخشیده است.
وی با تاکید بر اینکه انتقال فضایل از غرب به شرق، فضای مطمئنی را طی نکرده است، گفت: در فضای غربزدگی، انسانها از فضیلت بومی جدا شده و به فضیلت غربی دست پیدا نمیکنند، بلکه مدام در وضعیت تعلیق هویت به سر میبرند. پس، امکان رفتار خارج از قاعده برای هر فردی به خصوص جوانان وجود دارد، زیرا در فضای غربزدگی مجازی برای ما جهانی پر از هرج و مرج و بیقاعدگی رقم خورده است. سرعتی که در جهانیشدن است ما را وارد مباحث و چالشهای جدید کرده است و امکان رهایی از آن صرفاً با سازوکارهای اخلاقی و سیاستگذاری در سطح مدارس قابل جبران نیست و نیاز به گفتوگوهای فراملی داریم تا چارهجویی کنیم.
مهدی فدایی، پژوهشگر اخلاق، با اشاره به کنشگری روحانیت در فضایی مجازی، گفت: یکی از عواملی که میتواند باعث تولید خشونت نسبت به حوزه و روحانیت شود عملکرد خود روحانیون در فضای مجازی است. یکی از طلاب فعال در عرصه رسانه و فرهنگ برای تألیف پایاننامه خود با تعدادی از طلاب و استادان مصاحبه کرده و به برخی آسیبها برای تولید نفرت اشاره کرده بود؛ یکی از این عوامل که تمام مصاحبهشوندهها به آن اشاره داشتند عوامزدگی کاربر حوزوی در فضای مجازی است یعنی یک کاربر حوزوی برای اهدافی که مدنظر اوست، مانند عوام مردم، کنشگری دارد و رفتارهایی از خود بروز میدهد که خلاف شان است. مثلاً به اشتراک گذاشتن مسائل خصوصی مانند بارداری همسر یا جشن تولد با چاشنی تجمل و جشن تعیین جنسیت فرزند از جمله این موضوعات است. از یک مبلغ دینی و طلبه چنین رفتارهایی مورد انتظار نیست و همین سبب میشود تا انگارههای نادرست نسبت به روحانیت تقویت شود و نفرت و خشونت را نسبت به آنان افزایش دهد.
این پژوهشگر اظهار کرد: چون مرزهای مخالطه با مردم را نمیشناسیم، عواقب غیرقابل جبرانی در فضای مجازی برای ما دارد و تجربه شخصی بنده این را نشان داده است. وقتی در فضای مجازی با دیگران مرتبط هستم دقیقا حس میکنم که مخاطبان نسبت به عکس پروفایل ما هم حساس هستند. اینکه طلبه با لباس ورزشی عکس بگذارد یا در کنار دریا تصویری از همسرش در حال جشن تولد در پروفایل بگذارد درست است مصداق ارتباط با مردم است، ولی پیامدهایی دارد که میتواند به ایجاد نفرت کمک کند.
فدایی با بیان اینکه یکی دیگر از آسیبهای اجتماعی، تعامل در حوزه ارتباط به خصوص ارتباط کلامی است، تصریح کرد: کاربران حوزوی در فضای مجازی بغض درونی نسبت به فعل یا ترک فعل دارند، ولی به سبب عدم تمایز میان حسن فاعلی و حسن فعلی، با صراحت بغض خود را به شخص و کاربر بروز میدهند. امام جمعه محترم فلان شهر واقعا انسانی متواضع و فرهیختهای بود، ولی در موقعیتی قرار گرفت که به جای اینکه بگوید من از فعل شما بیزارم گفت از خود شما بیزارم، برخی توئیتهای دبیر ستاد امر به معروف تولید نفرت میکرد و برخی ائمه جمعه و جماعات و مسئولان در پستگذاشتن حواسشان نیست که نسبت به نهاد روحانیت یا نسبت به حجاب ایجاد نفرت میکنند.
انتهای پیام