صنایع دستی که در هفته آن به سر میبریم یکی از عرصههای درآمدزا در هر کشوری است که محصولات آن میتوانند سفیر فرهنگی آن کشور به جهان باشند اما در کشور ما این حوزه تنها شکل تزئینی دارد.
برای ارزیابی این مسئله ایکنا با حسین بیدختی؛ کارشناس صنایع دستی و مدیرکل سابق میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان سمنان به بهانه هفته هنرهای صنایع دستی گفتوگویی انجام داده که در ادامه با آن همراه میشویم.
ایکنا – در هفته هنرهای صنایعدستی به سر میبریم. برای شروع بحث بفرمایید تا چه حد از این عرصه توانستهایم برای اشاعه مفاهیم دینی و بومی خودمان بهره بریم؟
نبود بهرهگیری صحیح از صنایعدستی برای اشاعه مفاهیم دینی و بومی کشورمان به دلایلی مختلفی بستگی دارد که یکی از آنها به انتصابات و انفصلاتی برمیگردد که در کشورمان در حوزه مدیریتی وجود دارد. مشکل بعد این است که در حوزه نظریهپردازی باید از داشتههای لازم بهره ببریم اما متأسفانه در این رابطه ضعیف عمل کردهایم. نقطه آغازین این مشکل نیز از دانشگاهها شروع میشود زیرا در این رابطه ما تنها در پی تربیت دانشجو هستیم و برای کاربردی کردن برنامهای نداریم! برای نمونه در حوزه سنگهای زینتی ما ظرفیتهایی بسیار بالایی داریم که از آن استفاده لازم را نمیبریم و هنوز به روشهای قدیمی در این زمینه عمل میکنیم.
ایکنا – بحث بعدی ما به حوزه اقتصاد در صنایعدستی مربوط میشود. متأسفانه در این رابطه ما تنها استفاده تزئینی از این بخش داریم و هیچگاه روی اقتصاد صنایعدستی برنامه درستی نداشتهایم درصورتیکه این حوزه قادر است ظرفیتهای بسیار بالایی برایمان به همراه داشته باشد. پیرامون این موضوع توضیح دهید؟
من تجربهای 30 ساله در صنایعدستی دارم. برای همین با توجه به این تجربه میگویم درآمد خانوادههای سنتی که مشغول فعالیت در صنایعدستی هستند رضایت شغلی ندارند. دلیل این امر نیز کاملاً مشخص است چون درآمدی که در این عرصه به دست میآید بههیچوجه کافی نیست. کمبودهایی که در این عرصه وجود دارد در حالی است که صنایعدستی بسیار زمانبر است و انرژی بسیاری را به خود اختصاص میدهد. همین امر سبب شده، صنایعدستی هیچگاه به صورت اقتصادی مستقل مد نظر قرار نگیرد و تنها به عنوان کمکخرج خانوادهها از آن بهره برده شود.
مشکلی دیگری که در حوزه صنایعدستی وجود دارد مستمر نبودن درآمد است. این نقیصه باعث میشود تا افرادی که در این عرصه فعالیت میکنند گذران زندگی خانواده را بر مبنای این حرفه، پایهریزی نکنند. درنتیجه وقتی چنین حالتی پیش میآید این هنر به امری درجه دو تبدیل شده و درنهایت به حاشیه رانده میشود درحالیکه در برخی از کشورها، افرادی که در حوزه هنرهای سنتی فعالیت میکنند درآمدهای بسیار بالایی دارند حتی از طرف دولت به آنها تسهیلات مختلفی اهدا میشود تا آنها باانگیزه و شوق بیشتری در کارشان فعالیت داشته باشند.
ایکنا – چشمپوشی از درآمد اقتصادی صنایعدستی در حالی است که با برنامهریزی صحیح میشود از بابت صادرات به منافع مالی بسیاری دست یافت. این مسئله را چگونه ارزیابی میکنید؟
برای رسیدن به صادرات مطلوب، نیازمند تولید منسجم هستیم. این اتفاق متأسفانه رخ نمیدهد البته بهصورت معدود کارهایی انجام شده است. برای مثال در حوزه شیشه، جهان کریستال با تولیدات خود توانسته در صادرات نقش خوبی ایفا کند اما با یک یا دو بخش موفق نمیتوان به صادرات مطلوبی در حوزه صنایع دستی دست یافت.
ایکنا – یکی از اهرمهای درآمدزایی برای صنایعدستی بحث توریست است. آیا تروریست توانسته در بحث اقتصادی یاریرسان صنایعدستی باشد؟
به نکته درستی اشاره کردید. برخی مشکلات میتواند بهواسطه توریست برطرف شود؛ اتفاقی که در برخی مواقع رخ میدهد اما بازهم همان مشکل همیشگی وجود دارد آنهم اینکه درآمد در این عرصه دائم و همیشگی نیست.
ایکنا – چرا در بحث صنایعدستی هیچگاه از نمادهایی مثل پرچم برای تبلیغات ملی استفاده نمیشود در حالی که کشورهایی چون امریکا و ژاپن مدام رنگهای پرچم خود را در اغلب محصولات تبلیغ و توزیع میکنند؟
باور من این است که خیلی پسندیده نیست بخواهیم پرچم را که نماد ملی کشورمان است در هرجایی به کار ببریم. پرچم غرور ملی و افتخار کشورمان است برای همین اگر بخواهیم به بهانه تبلیغ روی هر وسیله یا ابزاری آن را قرار دهیم کار صحیحی انجام ندادهایم. این نظر من است اما هستند دوستانی که باور دارند برای تبلیغ پرچم هر راهکاری که باعث بیشتر دیده شدن شود را صحیح میدانند!
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام