دیرگاهی است که فریاد عدالتخواهی اهل قلم بر سر حق و حقوق تألیف و ترجمه از تارک سپهر ادب کشور گذشته و واحد اهل قلم خانه کتاب در قیلولهای ممتد خواب خوش رشد کتابخوانی را میبیند.
شاید در اولین عکسالعمل مسئولان مرتبط به این نکته این را بشنویم که اهل قلم یک بخش خدماتی است و وظیفه چه و چه و چه را بر عهده دارد اما مسئله اینجاست که مؤلفان و مترجمان هیچ صنف و پناهگاه و ملتجایی غیر از اهل قلم ندارند چرا که هیچ جای دیگری آنها را به رسمیت نمیشناسد.
مشکل مطروحه مترجمان با نشر نی که به فضای مجازی کشیده شده و گویا غیر از دو سه خبرگزاری و روزنامه باقی خبرنگاران کتاب در این زمینه – به هر دلیلی – گوشه خاموشی سکنی گزیده و در خواب غفلتی چندساله، سری را که درد نمیکند دستمال نمیبندند، ریشهای عمیق دارد و بارها توسط صدها نشر دیگر اتفاق افتاده اما یا با شکایات شخصی اندکی روبرو شده یا به دلایل مختلف خبری نشده است.
اصل قضیه اینجاست که همه ناشران باید یک متن مشخص و شفاف در حوزه نشر داشته باشند تا از طریق آن با مؤلفان و مترجمان عقد قرارداد کنند و این موضوع درباره مشاغل دیگر مدتهاست وجود دارد و از آن جمله میتوان به بنگاههای ملکی و دفترخانهها اشاره کرد. خانه کتاب به عنوان نهاد رسمی کتاب رد کشور که همه امور این رسانه مهم مکتوب را بر عهده دارد لااقل اعلام کند که این وظیفه را بر گردن دارد یا نه و این که چرا برای نشر چنین چیزی لحاظ نمیشود، بر عهده کیست تا رسانهها از مسئول مربوطه مطالبهگری کنند.
اینکه هر سال نمایشگاه کتاب برگزار شود و مسئولان با ترفندهای مختلف سعی در جذب مخاطب داشته باشند، بهخودیخود ارزشمند است اما آیا همین مسئولان به این اندیشیدهاند که تعداد مؤلفان و مترجمان کتاب هر روز رو به کاهش است و با این روند همه مشاغل مرتبط دیگری را برگزیدهاند که در حداقلترین شرایط احساس سوءاستفاده و اضطراب شدید منزلت و موقعیت اجتماعی خود را به عنوان یک فرد بیارزش فرهنگی نداشته باشند؟
این درست است که در زمینه عدالت فرهنگی و توزیع عادلانه کتاب رد کتابخانههای کشور برای همه مردم ایران کارهای خوبی توسط مسئولان انجام شده و طرحهای حمایتی مختلفی برای تولید کتاب انجام شده و میشود و معاونت فرهنگی دارد همه تلاش خود را میکند تا کتاب اوضاع بهسامانی پیدا کند اما همه این طرحها حمایت از ناشران و مخاطبان است و اهل قلم به عنوان خشت اول این عمارت و سنگ زیرین آن هیچ بهره مادی و معنوی از آن ندارند و فقط در زمان نمایشگاه کتاب مبلغ بسیار ناچیزی که در حد یک ماه یارانه است بن کتاب دریافت میکنند!
البته در این یادداشت حرف اصلی حمایت از حقوق معنوی و شخصیت منکوب شده و رو به موت اهالی قلم توسط برخی ناشرنماهاست که فقط به فکر استفاده مادی و بردهوار از اهالی قلمند و همه اینها با تهیه یک پیشنویس قرارداد ثابت و عادلانه که همه ناشران ملزم به استفاده از آن باشند حل خواهد شد.
فضای مجازی مملو از اعتراض اهل قلمی است که از اتفاق محجوبترین قشر فرهنگی کشورند اما اکنون صدایشان در دفاع از حقوق خود این فضا را آکنده کرده و بهتر است تا اوضاع کتاب از این بدتر نشده و این اعتراض به حق تبدیل به معضلی بزرگ در راه تولید و منجر به سقوط محتوا در بازار کتاب نشده مسئولان فکری به حال آن کنند.
عباس کریمی عباسی
انتهای پیام